برچسب ها - بتول عباسی

بتول عباسی
حتی در لحظاتی که با رفتار و گفتار انسان‌های کم فهم، دلگیر میشوی عطر خود را در فضا منتشر کن
کد خبر: ۴۲۴۴۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۰۹

زندگی هایی که به یک رج بستگی دارند وامیدهایی که بافته میشوند وقیچی میخورند
کد خبر: ۳۹۶۲۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۳/۰۶

زندگی ، وزن نگاهی است که در خاطره‌ها می‌ماند شاید این حسرت بیهوده که بر دل داری شعله گرمی امید تو را، خواهد کشت
کد خبر: ۳۸۷۱۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۱۸

‌من هنوز هم فکر می کنم به خاطر آن‌ها که می‌گویند: حال من خوب حال تو خوبِ خوب خوب
کد خبر: ۳۸۷۰۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۱۷

خدا کند که قدرِ قدر، در لابه‏ لای آمد و شد روزمره ماه خدا گم نشود، که این شب تقدیر، یگانه است و بی ‏تکرار، حیف و صد حیف اگر ثانیه‏ های طلایی این شام زرّین، در چین و چروک عافیت‏ طلبی، به خواب غفلت بگذرد! شاید این «قدر» آخرین من و تو باشد و کاغذ سرنوشتمان تا «قدر» سالی دیگر کفاف نکند.
کد خبر: ۳۸۵۴۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۱۴

بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار تو کز محنت دیگران بی‌غمی نشاید که نامت نهند آدمی سعدی
کد خبر: ۳۸۴۵۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۱۲

دو قدم مانده به صبح تابه حیاط خانه ات بیایم و دو رکعت نماز صبح را در درگاهت اقامه کنم. نزدیک حرمت که رسیدم در راه بازمانده ای دیدم حیران و سرگردان دست بر شانه اش گذاشتم و دعوتش کردم به زیارت حضورت
کد خبر: ۳۸۳۹۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۱۱

خدایا در بیابان دنیا تنها افتاده ام نگاهت را می خواهم
نوشتن و عکاسی کردن تمام دنیایش بود. آن شب اما حال غریبی داشت دوخط می‌نوشت و پاک می‌کرد.
کد خبر: ۳۸۳۳۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۰۹

باعطر انسانیت دنیارا معطرکنیم
دستی که برای دیگران گل می کارد همیشه خوشبوست باعطر انسانیت دنیارا معطرکنیم.
کد خبر: ۳۸۲۵۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۰۸

آب وجارو کنید دلها را
آب و جارو کنید دل‌ها را آذین ببندید این کوچه را که عروس این فصل هم از راه رسید... با دامنی پر از شکوفه‌های گیلاس، با پیراهنی پر از عطر بهار نارنج سرخوش و سرمست مانند دخترکی مو شرابی و چشم آبی میدود در این حوالی... حواستان به نازکی دلش باشد...
کد خبر: ۳۸۱۲۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۰۶

السلام علیک یا غریبَ الغُرَبا یا مُعینَ الضُعَفاء و الفقراءالسُّلطان یا ابَا الحسن
دلم را به ضریحت بسته ام و با چشمان ابری در پیشگاهت زیارت عشق می‌خوانم. سفره ی دل گشوده ام به امید آنکه میهمان این سینه ی تنگ شوی ای امام رئوف . بند بند دلم را به بال کبوتران حرمت بسته ام
کد خبر: ۳۸۰۹۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۰۶

تازه ها