احتمالا ضرب المثل ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است را در کلاس چهارم یا هشتم شنیده اید. در ضرب المثل های فارسی گاهی از حیوانات نام برده می شود. در این مطلب شرح این ضرب المثل و ریشه ضرب المثل ها پرداخته ایم.
ضرب المثل، سخن کوتاه و مشهوری است که به قصهای عبرت آمیز یا گفتاری نکته آموز اشاره میکند و جای توضیح بیشتر را میگیرد. ضربالمثل گونهای از بیان است که معمولاً تاریخچه و داستانی پندآموز در پس بعضی از آنها نهفته است. بسیاری از این داستانها از یاد رفتهاند، و پیشینهٔ برخی از امثال بر بعضی از مردم روشن نیست؛ با اینحال، در سخن بهکار میرود. شکل درست این واژه «مَثَل» است و ضرب در ابتدای آن اضافه است. به عبارتِ دیگر، «ضرب المثل» به معنای مَثَل زدن (به فارسی: داستان زدن) است.
کلمه” مثل ” عربی است و کلمه فارسی آن “ متل ” است. وقتی مثل گفتن صورت بی ادبانه پیدا کند آن را متلک میگویند. در همه زبانهای دنیا ضرب المثل فراوان است. بعضی از مثلها در همه زبانها به هم شباهت دارند. هر قدر تاریخ تمدن ملتی درازتر باشد بیشتر حادثه در آن پیدا شده و مثلهای بیشتری در آن وجود دارد و در زبان فارسی نیز دهها هزار ضرب المثل وجود دارد.
معنی ضرب المثل ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است: این حکایت به به طور خلاصه، به معنای “دانستن ارزش زمان” است، اما این یکی از ضرب المثلهایی است که میتواند مانند شمشیر دو لبه عمل کند.
معنی ضرب المثل ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است، یعنی هیچ وقت برای انجام کاری دیر نیست و همیشه میتوان شروع کرد. همیشه برای شروع و تلاش فرصت هست. این ضرب المثل قدیمی بسیار رایج و پر کاربرد است. همانگونه که ماهی همیشه در دریا موجود است، فرصتها نیز در زندگی همیشه وجود دارند و نباید نامید شد و دست روی دست گذاشت. باید فرصتها را غنیمت بدانیم، همیشه تلاش کنیم و هرگز فکر نکنیم برای اقدام کردن دیر شده است و یا بگوییم: دیگه از ما گذشت … در واقع تاکید این مثل، پرهیز از بی اقدامی و نا امیدی است.
اما کاربرد و معنای اشتباهی که بسیاری افراد از این ضرب المثل دریافت میکنند؛ این است که عجله نکن، همیشه وقت هست! اما باید بدانید که به هیچ وجه اینگونه نیست! حتی اگر به نظر شما از قدیم این را گفته باشند! هر کاری زمانی دارد و اگر از آن زمان بگذرد ممکن است زیانی جبران ناپذیر در زندگی داشته باشد. فرض کنید میخواهید به خاطر کار اشتباهی از کسی عذرخواهی کنید، اما آنقدر این کار را به تعویق میاندازید که آن شخص را از دست میدهید!
ضرب المثلی قدیمی است که کاربرد بسیاری در زندگی روزمره دارد. با توجه به اینکه ماهی روزی هر روز و همیشه موجود در دریا است، پس استفاده از ماهی این ضرب المثل به مفهوم داشتن فرصت برای انجام کارهاست به شرطی که همت کرده، قدر زمان را دانسته و اقدام کنیم! در واقع آب تمثیلی از زمان و زندگی، ماهی قدر دانستن فرصتها و گرفتن ماهی اشاره به اقدام کردن و غنیمت دانستن زمان است.
ماهی تا وقتی در آب هست تازه است، زمان هم مانند آب است، اگر هنوز زمان هست نباید دست از تلاش برداشت.
It is never too late to mend: هیچ وقت برای تغییر مسیر زندگی، یادگیری و … دیر نیست => ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است!
Never late to mend: (معنی to mend: اصلاح کردن و بهبود دادن است.) => هیچ وقت برای انجام هیچ کاری دیر نیست.
بیشتر بخوانید:
مقدمه انشا: ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است اشاره به پشتکار داشتن و از پای ننشستن است. اینکه انسان نباید از شکست یا گذر زمان ناامید شود و باید اهدافش را دنبال کند.
بدنه: ادیسون برای تولید برق بیش از ده هزار بار با شکست مواجه شد، اما هیچ وقت ادعای شکست نکرد و در مقابل چنین عنوان کرد: من هیچگاه شکست نخوردهام. تنها ده هزار روش یافتهام که به نتیجه نمیرسد. یعنی تمام راههایی را که به هدف نرسید را فقط روش میداند و نه شکست.
پشتکار مانند نیروی محرکی است که مرتب ما را به هدف نزدیک میکند. انسان موجودی خستگی ناپذیر است که میتواند آسمانها و زمین را با اراده و تلاش و پشتکار فتح کند. همانا عامل حرکت و رسیدن به قلههای رفیع پیروزی داشتن پشتکار است.
چه بسیار انسان هایی که در سنین بالا شروع به کار و تلاش کرده اند و با همت خود انسان های بزرگی شده اند. ماهی را هر زمان از آب بگیری تازه است. یعنی نباید چون زمان گذشته یا سن تان بالا رفته دیگر تلاشی برای رسیدن به هدفتان نکنید.
ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است. این ضرب المثل به معنی تلف کردن وقت نیست بلکه معنی آن اراده و ناامید نشدن است. در هر زمانی که تلاشت را شروع کنی فرصت مناسبی برای موفقیت است. حتی اگر شکست بخوری.
نتیجه گیری: در راه رسیدن به هدف هیچ نیرو و انگیزهای مانند پشتکار ضروری نیست. در پایان باید گفت ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است اگر فکر میکنید برای کار و تلاش دیر شده است؛ پس همین حالا برای هدف هایی که در ذهن دارید برنامه ریزی کنید تا از نو شروع کنید.
خبرآنلاین نوشت: کوتاه، ضربهزننده و مؤثر؛ اینها سه ویژگی جملات و عباراتی به نام ضرب المثل است. زبان و ادبیات فارسی، بخشی از شیرینی و روانیاش را مدیون همین ضربالمثلهاست که از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود.
استفاده از ضربالمثل کمک میکند به جای اینکه منظورمان را در چند جمله بیان کنیم، خیلی کوتاه و مؤثر، مفهوم مدنظرمان را به طرف مقابل انتقال دهیم. ضربالمثلها انواع مختلفی دارند؛ بعضیهایشان یک بیت یا مصرع از یک شعر هستند؛ تعدادی از آنها هم عبارت یا بخشی از یک جمله است؛ مانند «گربه را دم حجله کشتن». به بهانه حضور یک کودک شش ساله در برنامه عصر جدید که تعداد زیادی از ضربالمثلهای فارسی را آموخته بود، در ادامه بیشتر از ضربالمثلها میخوانید.
منشأ اصلی خیلی از ضربالمثلها مشخص نیست؛ به عبارت بهتر، اولین کسی که یک عبارت مثلی را به کار برده، به همان اندازه ناشناس است که شاعران و نویسندگان ادبیات فولکلور و عامیانه. معلوم نیست اولین بار چه کسی «هر که بامش بیش برفش بیشتر» را به کار برده یا چه کسی اولین بار «جوجههایش را آخر پاییز شمرده» است. دکتر حسن ذوالفقاری در کتاب «داستانهای امثال»، داستان حدود ۲۵۰۰ ضرب المثل را از ۱۳۰ منبع، گرد آورده است.
تعدادی از مثلها، ریشه در متون ادبی نظم و نثر فارسی دارند. متونی که در دورههای آغازین شعر و نثر فارسی تا قرن هفتم هجری نوشته شده، بیشترین مثلها را در خود جای دادهاست.
گلستان سعدی، شاهکار نثر سعدی شیرازی، منبع حدود ۴۰۰ ضرب المثل فارسی است؛ اما جالب است بدانید بسیاری از ضربالمثلهای این کتاب، ریشه در آثاری مانند شاهنامه فردوسی، کلیله و دمنه، مرزباننامه و… دارند. حتماً این بیت معروف سعدی را شنیدهاید که «نابرده رنج گنج میسر نمیشود / مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد». دو قرن پیش از سعدی، فردوسی در شاهنامه اینطور سروده: «به رنج اندر استای خردمند گنج / نیابد کسی گنج، نابرده رنج». سعدی همچنین بیت مشهور «میازار موری که دانهکش است / که جان دارد و جان شیرین خوش است» را از فردوسی وام گرفته است.
از دیگر اشعار فردوسی در شاهنامه که ضربالمثل شدهاند، میتوان به «توانا بود هر که دانا بود»، «جوان است و جویای نام آمده است» و «دو صد گفته، چون نیم کردار نیست» اشاره کرد.
گاهی افراد بعضی از ضربالمثلها و اصطلاحات رایج در زبان فارسی را اشتباه مینویسند یا اشتباه معنا میکنند؛ برای نمونه، بعضیها اصطلاح «کجدار و مریز» را که به معنای احتیاط کردن است، اینطور مینویسند: «کجدار و مریض». «پیشِ غازی و معلّقبازی» هم ضربالمثل دیگری است که بعضیها اینطور مینویسند: «پیش قاضی و معلّقبازی». غازی به معنای بندباز است و این مثل کنایه از کسانی است که پیش یک فرد ماهر، قصد خودنمایی و ابراز وجود دارند.
نمونه دیگر این مثلها، این مصرع مشهور است که خیلیها آن را به عنوان یک اصل روانشناسی تعبیر و توصیه میکنند: «خنده بر هر درد بیدرمان دواست»؛ در حالی که این مصرع، تحریف شده بیتی از مولانا جلال الدین محمد بلخی است: «گریه بر هر درد بیدرمان دواست / چشم گریان چشمۀ فیض خداست».
بعضی از مثلها و سخنان مشهور ممکن است بین چند فرهنگ مشترک باشند. دکتر مهدی محقق، استاد برجسته ادبیات فارسی، در مقالهای، به ۵۰ ضربالمثل مشترک در سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی اشاره کرده است. ایشان معتقد است که میتوان این مضامین مشترک را از نزدیکی ذهنها دانست؛ یعنی دو نفر در دو زمان و در دو مکان، تحت تأثیر یک موضوع قرار گرفته و سخنی گفته باشند.
مثلهای معروفی مانند «از کوزه همان برون تراود که در اوست»، «خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو»، «تو نیکی میکُن و در دجله انداز»، «عذر بدتر از گناه»، «دوست آن باشد که گیرد دست دوست / در پریشانحالی و درماندگی»، «به مرگ بگیر تا به تب راضی شود»، «لقمان را گفتند ادب از که آموختی، گفت از بیادبان»، «صبر تلخ است ولیکن برِ شیرین دارد»، «دیوار گوش دارد»، «صبر و ظفر هر دو دوستان قدیم اند / بر اثر صبر نوبت ظفر آید» و… در زبانهای عربی و انگلیسی هم مثل و مانندهایی دارد.
گردآوری: تابناک جوان
منابع: بیتوته / ماگرتا / ستاره / ایسنا