فوتبال ایران دقیقا در لحظه «حساس کنونی» قرار گرفته است؛ سازمان لیگِ این نهاد، پایش را در یک کفش کرده و میگوید بازیهای لیگ برتر تا زمانی که ورزشگاهها مجهز نشوند شروع نمیشود؛ از طرفی مهدی تاج هم همچنان از سوی فیفا تحت فشار است تا زمینه حضور زنان در ورزشگاهها فراهم شود؛ همه اینها به کنار، او هنوز نتوانسته قسط اول پول قرارداد مارک ویلموتس بلژیکی را هم فراهم کند تا سخنگوی فدراسیون در اینستاگرام با انتشار تصویری از ویلموتس به نوشتن دو کلمه اکتفا کند: «آری نگرانیم...».
برای دو مورد اول که پیشتر به اندازه کافی مطلب نوشته شده، هرچند که هنوز مهدی تاج و مجموعهاش در فدراسیون فوتبال به این پرسش پاسخ ندادهاند؛ «چطور لیگ 18 دوره با همین شرایط برگزار شده و حالا یکدفعه یادشان افتاده که شرایط باید بهروز، بینالمللی و حرفهای شود؟». تا زمانی که او پاسخی برای این پرسش مطرح کند، بهتر است به موضوع و دغدغه تازهاش پرداخته شود؛ پول مارک ویلموتس.
سرمربی بلژیکی در شرایطی هدایت تیم ملی ایران را پذیرفت و جانشین کارلوس کیروش شد که از همان ابتدا نگران پرداخت دستمزدش بود؛ حتی جلسهای در سفارت ایران در بلژیک برگزار شد تا از آن طریق به ویلموتس اطمینان بدهند جای نگرانی نیست و میشود با رایزنیها کاری کرد که پول ویلموتس با وجود تحریمهای بینالمللی به دستش برسد؛ موعدش حالا فرارسیده، ولی مشکل نه محل پرداخت دستمزد، بلکه تأمین آن است! فدراسیون فوتبال عملا هیچ پولی در بساط ندارد تا بخواهد با تبدیلکردن آن به ارز، قسط اول دستمزد این مرد بلژیکی را بدهد؛ از قرار معلوم خوشحسابی (!) فدراسیون فوتبال هم زبانزد خاص و عام شده و ویلموتس هم هر روز به نگرانیهایش اضافه میشود که آیا از حضور در تیم ملی ایران چیزی عایدش میشود یا نه؟ مهدی تاج میگوید فدراسیون فوتبال ایران پول دارد، ولی از آنجا که این پولها در فیفاست و ایران هم تحریم، راهی برای انتقال پول به ایران وجود ندارد؛ در نتیجه داشتن و نداشتن این پول چندان فرقی نمیکند. البته تاج که پیشتر از درآمدزایی فدراسیون متبوعش حسابی سر ذوق آمده بود، فرصتی پیدا کرد تا به عدهای از نمایندگان مجلس و البته نهادهای دولتی که سعی میکردند فدراسیون فوتبال و مدیریتش را زیر سؤال ببرند، خودی نشان دهد! او فدراسیونش را درآمدزا توصیف کرد و گفت که کارکردش از بسیاری از نهادهای دولتی دیگر بهتر است. او که روز 19 خرداد همین امسال کنفرانسی خبری ترتیب داد تا درباره وقایع فینال جام حذفی صحبت کند، با برنامهریزی دقیق به دل دولت زد و تا توانست پاسخ انتقادهایی را که شده بود داد؛ در همان جلسه مذکور تاج نزدیک به 22 بار از کلمه «دولت» در کنفرانس خبریاش استفاده کرد تا مشخص شود هدف نه توضیح درباره فینال جام حذفی، بلکه به نوعی تسویهحساب است. اوج صحبتهایش هم این بود که با صدای بسیار رسا و شفافی گفت: «اعتقاد دارم دولت باید دست از سر فوتبال بردارد و اجازه دهد فوتبال عادی پیش برود». خواسته یا ناخواسته دولت هم به حرف مهدی تاج گوش کرده و دستش را از سر فوتبال برداشته؛ البته دست از سر که نه، ظاهرا دولت دیگر دست را از جیب درآورده تا به مهدی تاج که معتقد است میتواند روی پای خودش بایستد پولی بهعنوان کمک ندهد. تاج میگوید فدراسیون فوتبال نهادی غیردولتی است و نباید از سوی دولت تحت هیچ فشاری قرار بگیرد؛ او این حرف را کاملا درست و در راستای استقلال فدراسیون میزند؛ حتی آنقدر روی غیردولتیبودن فدراسیونش تأکید میکند که دست به هیچیک از افراد بازنشسته حاضر در فدراسیون که مشمول قانون بازنشستگی میشدند هم نزد. او آن روزها دلخوش به حساب فدراسیون فوتبال در فیفا بود و فکرش را نمیکرد کمتر از دو ماه دیگر مجبور میشود دست یاری به سوی دولت دراز کند!
تاج میگوید فدراسیون فوتبال پول دارد، ولی راهی برای برداشت آن ندارد؛ او میگوید دولت به فدراسیون فوتبال پول بدهد و بعد با رایزنی خودش، پول را از فیفا بگیرد و این جیب به آن جیب کند! نظر مهدی تاج جذاب و برگرفته از مدیریت مدرنش است؛ او کمتر از دو ماه چیزی را که با دست پس زده بود با پا پیش کشیده تا بتواند بار دیگر امورات فدراسیون فوتبال را بچرخاند. البته این اولینبار نیست که مهدی تاج از دولت کمک میگیرد؛ او پیشتر بارها در راستای تأمین هزینههای تیم ملی به سمت وزارت ورزش و نهادهای بالاتر چرخیده تا بتواند مشکلاتش را حل کند. حالا هم امیدوار است حرفهایش مبنیبر اینکه دولت دستش را از سر فوتبال بردارد، فراموش کنند و دوباره مشکلاتش را حل کنند. شاید مهدی تاج فراموشکار و شاید هم بعضیوقتها اسیر «جو» میشود که حرفهای مدیریتی سطحبالا میزند؛ او به درستی از عدم دخالت دولت حرف میزند، به درستی از درآمدزابودن فدراسیونش میگوید و به درستی میخواهد فدراسیون از زیر بار همه قوانین وضعشده پارلمانی شانه خالی کند، ولی خیلی زود فراموش میکند این ادعاها برای آن دسته از مدیرانی است که نکتهسنج، عواقبسنج، دوراندیش و به معنای واقعی مدیر هستند. او خیلی زود فراموش میکند وقتی باید از استقلال مالی و مدیریتی حرف بزند که قراردادهای اسپانسری درشت و حرفهای ببندد و هزینه امور جاری را از قِبل همان قراردادها جور کند. او خیلی زود فراموش میکند که حتی در عرصه بینالمللی هم قدرت چانهزنی و دیپلماسی را ندارد؛ چهبسا اگر داشت از وزارت امور خارجه طلب یاری نمیکرد؛ او خیلی زود فراموش کرده چندی پیش به علی خطیر، معاون وقت باشگاه استقلال، معرفینامه داده بود تا بتواند مشکل باشگاه استقلال را که دقیقا مشکلی شبیه به فدراسیون فوتبال بود «شخصا» با پیگیری و از طریق آشنایانش در سوئیس حل کند... از قرار معلوم رئیس فدراسیون فوتبال فراموش کرده که دو ماه پیش با صدای بلند از دولت خواسته کاری به فدراسیون فوتبال نداشته باشد؛ برای یادآوری جزئی همان روز حالا میشود فقط یک جمله کوتاه گفت: آقای تاج روز بخیر! با این مدیریت، ما هم «آری نگرانیم...».
منبع مشرق