بانوی عمارت یک سریال تلویزیونی است که بازپخش آن هم اکنون از شبکه آی فیلم پخش می شود. قبلا در تابناک جوان خواندیم آهو در بانوی عمارت کیست؟ قرار بود من نقش اول باشم! و هم چنین به معرفی نقش طلا پرداختیم طلا در بانوی عمارت کیست؟ + بیوگرافی و گفتگو. در این مطلب میگوییم انیس و مونس در بانوی عمارت اکنون چند سال دارند؟ در انتها می توانید نقاط قوت و ضعف سریال بانوی عمارت را نیز بخوانید.
بانوی عمارت یک مجموعه تلویزیونی ایرانی به تهیهکنندگی مجید مولایی، کارگردانی عزیزالله حمیدنژاد و به قلم احسان جوانمرد؛ محصول سال ۹۷–۱۳۹۶ صدا و سیما است. این سریال از آذر تا دی ماه ۱۳۹۷ از شبکه ۳ سیما پخش شدهاست.
داستان شاهزاده قاجاری به نام میرزا ارسلان قوانلو قاجار را روایت میکند که سعی دارد در حکومت قاجاریه به لقب و منصب حکومتی برسد و همینطور وی عاشق دختری به نام فخرالزمان میشود و با او ازدواج میکند.
سپیده کاشانی هم اکنون ۱۹ سال سن دارد. سپیده کاشانی بازیگر تئاتر سینما و تلویزیون در سال ۱۳۸۳ در کاشان به دنیا آمده و تک فرزند است. وی از کودکی وارد عرصه بازیگری شده و تاکنون آثاری را در کارنامه هنری خود ثبت کرده است. وی در سال ۱۳۹۳ با بازی در نقش لیلا در سریال فاخته توانست نظر مخاطبان را به خود جلب کند و با نقش انیس سریال بانوی عمارت به شهرت برسد.
پریسا امیریان هم اکنون ۲۰ ساله است. سلام سینما نوشت: پریسا امیریان متولد ۱۱ آبان سال ۱۳۸۲ در شهر کاشان، بازیگر است. اولین فعالیت حرفهای پریسا امیریان در زمینه بازیگری، سریال تلویزیونی «بانوی عمارت» به کارگردانی عزیزالله حمیدنژاد در سال ۱۳۹۷ است.
او نقش مونس، دختر کوچک شازده ارسلان را در این سریال بازی میکرد. پخش این مجموعه تلویزیونی از ۶ آذرماه سال ۱۳۹۷ در شبکه سه سیما آغاز شد. پریسا امیریان، بازیگر نقش مونس، بعد از انجام تست بازیگری در خانه تئاتر شهر کاشان برای بازی در سریال ملودرام عاشقانه «بانوی عمارت» انتخاب شد. پریسا امیریان، یک خواهر کوچکتر از خود به نام پریا دارد که او هم در نقش دختر سوم کدخدا در سریال «بانوی عمارت» بازی میکرد.
بیشتر بخوانید:
حسین سلطان محمدی و جبار آذین منتقد و کارشناس سینما و تلویزیون در گفتگو با خبرگزاری برنا به بررسی نقاط قوت و ضعف سریال «بانوی عمارت» پرداختند.
سلطان محمدی ادامه داد: «بانوی عمارت» از لحاظ تاریخی بودن و پوشش بازیگران با سریال «شهرزاد» رقابت میکند. این سریال مانند سریال «شهرزاد» از یک قهرمان خانم جوان استفاده میکند که بحث رقابت عشقی، سیاسی و قدرت در میان است.
سریال «بانوی عمارت» با پرداخت بیش از حد به جزیئات که گاهی بیش از حد طولانی میشود باعث جذب مخاطبان زیادی شده است. فرخ الزمان، بهجت، جواهر و حتی آهو از اسامی مطرح در داستان هستند که رقابتهای عشقی و قدرت نمایی این افراد مخاطب را کنجکاو نگه داشته برای دیدن ادامه سریال همچنین پوشش زیبا و تنواع مراسمات شاد در مقایسه با سریالهای امروزی که با رنگهای تیره بیان شده مخاطب را کنجکاو نگه داشته است.
این سریال تاحدودی به رقابت با سریالهای کرهای پرداخته است که زنان نقش عمده در تصمیم گیریهای مختلف دارند، دراین سریال هم مردان تابع راهنمایی و تصمیات زنانه هستند.
در «بانوی عمارت» انواع مثلثها و مربعهای عشقی بین شازده وهمسران و. دیده میشود. داستان این فیلم هدف مشخصی ندارد و نویسنده اعلام کرده که در حال نوشتن فصل دوم این سریال است شاید هدف این سریال در فصل دوم مشخص شود.
این منتقد بیان کرد: این داستان وقایع نگاری خوبی ندارد و تقربیا در سبک سریال «هزاردستان» علی حاتمی است، و برای اینکه از روایت این این داستان ایراد نگیرند تاریخ گذشته را بیان میکند.
حسین سلطان محمدی گفت: رنگ و لباس خوب عناصرگوناگون فرمولی است که باعث موفقیت تلویزیون میشود. منظور از عناصر گوناگون، کارکترهای شخصیتی فراوان است که باعث جذب مخاطب میشود و این جذب مخاطب ریشه در لایههای قدیمی و خانوادگی ما دارد.
این منتقد گفت: سریال «بانوی عمارت» سریال کاملی نیست، اما بخاطر بی رقیبی و کم بودن سریالهای در حال پخش مخاطبان استقبال زیادی از این سریال کرده اند.
جبار آذین منتقد سینما و تلویزیون در خصوص سریال «بانوی عمارت» گفت: این سریال یکی از برنامههای موفق چند سال اخیر تلویزیون بوده که بااستقبال خوب مخاطبان رو به رو شده و میتوان گفت که این سریال این روزها از رسانه ملی ابرو داری میکند.
این منتقد ادامه داد: سریال «بانوی عمارت» باتوجه به سوژه نو، پرداخت متفاوت، استفاده از بازیگران توانمند، فیلمنامه قوی ومنسجم و طرح نامه عاشقانه، سیاسی و اجتماعی در بستری از رویدادها و مناسبات دوران قاجار داستانهای خود را بازگو میکند. کارگردانی حرفهای این سریال و جذابیتهای تصویری و بسری، روایتهای خوب، همچین بازی درخشان برخی از بازیگران سبب شده که «بانوی عمارت» در میان مجموعه متوسط و زیر متوسط این روزهای تلویزیون بدرخشد.
در واقع «بانوی عمارت» مجموعهای خوش ساخت و حرفهای بوده که سعی شده نظرها، سلیقهها، فرهنگ جامعه و همچنین مسائل مورد علاقه مخاطبان تلویزیون در نظر گرفته شود.
آذین بیان کرد:تلویزیون مدت هاست از ساخت مجموعههای فاخر و ارزشمند فاصله گرفته است. یکی از علتهای این فاصله را میتوان به دور شدن برخی از هنرمندان حرفهای و درجه یک از تلویزیون دانست و علت دیگر نیز این است که کار سریال سازی به گروههای متوسط و کمتر حرفهای واگذار میشود.
با توجه به استقبالی که از بانوی عمارت شده است برای تولید مجموعههای فاخر باید هنرمندانی که به نوعی با تلویزیون قهرکردند را به تلویزیون دعوت کرد و باوفاداری به قراردادها و پرداخت بدهی هنرمندان، آنها را به تلویزیون و رسانه ملی برگرداند.
جبار آذین در رابطه ساخت فصل دوم سریال بانوی عمارت گفت: یکی از آسیبهایی که مجموعه تلویزیونیهای مختلف دیدند ساخت فصل دوم این سریالها بوده است. اصولا هرسریال موفقی نیاز به ساخت فصلهای بعدی ندارد. اما درخصوص سریال «بانوی عمارت» باید بگوییم که اگر با همین عوامل حرفهای ادامه دهد احتمال موفق شدن آن زیاد خواهد بود.
روزنامه خراسان نوشت: سریال بانوی عمارت، سکانسهای خشونت بار زیادی دارد. از جمله این سکانسها میتوان به صحنه به دار آویخته شدن میرزا رضای کرمانی و شخصیت طلا، کشیدن دندان افسر الملوک و از همه تلختر به سکانسهای متعدد شکنجه ارسلان میرزا (شازده) اشاره کرد که، مهمان خانههای مردم بوده است! یکی از نقدهای جدی که به این سریال از لحاظ روان شناسی وارد است، نمایش همین تصاویر خشن است. این که چرا این قدر دوز این خشونتها بالاست؟ البته «احسان جوانمرد» فیلم نامه نویس این سریال در پاسخ به این نقد در پیامی خصوصی به مشاور زندگی سلام گفته است: «درام باید اوج میگرفت و از نوشتن این صحنهها ناگزیر بودم. ممنونم از نقد محترمانه تان».
پاسخ «احسان جوانمرد» را فقط تا حدی میشود پذیرفت، اما به نظر میرسد رگههایی از کمال گرایی باعث شده نویسنده اصرار داشته باشد حتی جزئیات را هم در قصه اش شرح دهد. آیا واقعاً لازم بود همه چیز (جزئیات شکنجههای شازده)، کامل نشان داده شود؟ نویسنده از ناگزیر بودن خودش گفته و میشود به مخاطب حق داد که او هم ناگزیر است. ناگزیر از تمام صحنههای خشونت باری که در طول روز در خیابان و بعد هم در رسانه ملی میبیند.
اگر هنرمندی اصرار داشته باشد صرفا کار خودش را به شکل حرفه ای، بی نقص و کمال گرایانه انجام دهد، این احتمال وجود دارد که دچار دید تک بعدی شود و بیننده را فراموش کند. وقتی بیننده، یک مستنطق سمج و بی رحم را میبیند، آن قدر باهوش هست که بتواند حدس بزند ارسلان میرزا را شکنجه خواهد کرد. پس دیگر نیازی به نمایش مکرر شمع زیر پای شازده نبود. آیا نمیشد به خاطر رعایت حال مخاطب، سکانس دیگری را جایگزین نقره داغ شدن ارسلان میرزا کرد؟
گردآوری: تابناک جوان