علم روان شناسی امروز معتقد است که زندگی کردن در گذشته باعث
افسردگی و زندگی در آینده باعث اضطراب میشود و به نوعی
اختلالات روانی را برای ما در بر دارد؛ بنابراین درست است که هر فردی برای کسب تجربه میبایست به گذشته اش و برای سرمایه گذاری و داشتن زندگی بهتر به آینده اش توجه داشته باشد، اما این توجه داشتن نباید به معنای غرق شدن در گذشته و آینده باشد. از یک خانم دارای
اختلال اضطرابی شدید سوال شد که خودش تصور میکند، علت مبتلا شدن به این وضعیت چه بوده و او تعریف میکند که از زمانی یادش میآید، اضطراب آینده را داشته و همیشه نگران چیزهایی بوده که شاید هرگز اتفاق نمیافتادند و همه این وضعیت او را دیوانه میکرده است.
زندگی در گذشته و آینده شرایط روانی را نامساعد و دچار بیماریهای زیاد خواهد کرد از جمله اضطراب و افسردگی که بدان اشاره شد، اما زندگی کردن در زمان حال نیز کار هر فرد و کار سادهای نیست چرا که همیشه ذهن، ما را با خود به اطراف میبرد و از یک درب وارد کرده و ممکن است روزها و سالها ما را درگیر خود کند، اما انسان سالم فردی است که نه برای غول افسردگی و نه اضطراب اتاقی در ذهنش آماده نکند و از یک درب که آنها وارد شده، از درب دیگر نیز بیرون بروند. در این گزارش تصمیم داریم چند تمرین ساده برای زندگی کردن در لحظه و زمان حال را به شما آموزش دهیم، کارهایی که روان شناسان نیز در اتاق درمان برای زندگی سالم در لحظه اکنون به مراجعانشان پیشنهاد میکنند.
۱-از آشفتگی و انجام چند کار با یکدیگر دوری کنید
هر کاری که انجام میدهید، در آن غرق باشید نه اینکه در یک کار به کار دیگر بپردازید یا چند کار را با هم انجام دهید، بنابراین در یک زمان فقط یک کار و تمام توجهتان به همان یک کار باشد.
۲-خودتان را از قید هر چه غیرضروریست، رها کنید
گاهی که احساس اضطراب زیاد میکنید با خود فکر کنید چه چیزی کوله پشتی ذهنتان را سنگین کرده است؟ وقتی تجسس کنید فکرهایی را پیدا میکنید که از آن شما و برای آن لحظه نیستند یا برای گذشته و یا برای آینده اند، پس آنها را خالی کنید و به دور بیاندازید اینها لوازم غیر ضروریت سفر زندگی شما هستند که بار ذهنی تان را تنها زیاد میکنند و دیگر فایدهای ندارند. حتی این امر میتواند درباره مسائل مادی نیز باشد لباسهایی که سال تا سال از آنها استفاده نمیکنید را از کمد خارج کرده و به نیازمندان ببخشید، دفتر و کتاب یا هر چیز دیگری که بلااستفاده مانده همین باعث میشود که حس خوب در زندگی شما تزریق شود.
۳-دوست خودتان باشید
هرگز خود را با کسی مقایسه نکنید و تصور نداشته باشید که همه باید نگاه مثبتی به شما داشته باشند و اینکه اصلا دیگران درباره ما چه فکری میکنند اصلا به ما مربوط نمیشود و نباید ذهن ما را درگیر کند به خودت یادآوری کن که یک شخصیت دوست داشتنی و منحصر به فرد هستی و خودت را دوست داری و حتی برای نقصها و ضعف هایت هم احترام بگذار. وقتی طبیعت به این پهناوری پر از نقص و عیب است چطور انسان میتواند از خود انتظار کامل بودن داشته باشد؟ کمال مطلق تنها برای خداست و انسان میبایست نقص هایش را بپذیرد و تا جایی که میتواند آنها را برطرف و با بقیه نیز کنار بیاید. تنها در اینصورت احساس رهایی و حس خوب پیدا میکند.
۴-با دیگران همدلی کنید
همدلی به معنای این نیست که شما با هر کسی هم زبان باشید، ممکن است شرایط زندگی شما با دیگران متفاوت باشد، اما میتوانید با تلاش خود را جای دیگران قرار دهید و آنها را درک کرده و خودتان نیز احساس رهایی داشته باشید، در اینصورت کمتر از دیگران رنجش به دل میگیرید و اگر هم این اتفاق بیافتد سعی میکنید آنها را ببخشید.
۵-دعا بخوانید و نیایش کنید
هر کسی آنقدر در طول روز فرصت دارد که در زمان نمازهای یومیه به دعا و
نیایش هم بپردازد و به نوعی یک مراقبه کوتاه داشته باشد و ذهنش را پاکسازی کند، با خداوند صحبت کرده و خود را تخلیه کند؛ بنابراین هم در هنگام نماز میتوانید تمرکز داشته و در لحظه حال باشید و هم پس از آن در زمان نیایش.برخی افراد برای مراقبه به یوگا و مدیتیشن میپردازند، اینها هم روشهای برای تمرکز است، اما برای زندگی در لحظه حتما لازم نیست که یک
یوگاکار یا مدیتیشن حرفهای انجام دهید، به یک دعای با خلوص و نماز با حضور قلب بخوانید. حتی تمیزکاری را هم فراموش نکنید، چون همین ظرف شستن و کار کردن در منزل برای شما خانم خانه دار یا کار بیرون و تمیزکاری در محل کار میتواند زندگی شما را در لحظه جریان بیاندازد یا حتی یک خرید ساده و بازارگردی حس خوب زندگی را در رگ هایتان جاری میکند.
۶- به دنیای اطراف و جهان با دقت نگاه کنید
گاه افراد مطرح میکنند که هنگام رفتن مثلا به دانشگاه یا سرکار یا هر کار دیگری در مسیر یا یک رستوران و کافی شاپ دچار این حالتهای برون رفت از لحظه حال میشوند، به گذشته رفته یا در آینده غرق میشوند، بهتر است در این طور مواقع در اتوبوس یا ماشین که هستید، در خیابان که قدم میزنید یا هر جای دیگری به دنیای اطرافتان با دقت بیشتری نگاه کنید. تغییرات آن را لمس کنید، به آدمها نگاه کنید و در ذهنتان یک فیلم از روزتان بسازید که از جلوی چشمتان گذشته است.
۷- به کف دست یا پاهایتان دقت کنید
اگر باز هم میگویید که اختیار ذهنتان را ندارید و نمیتوانید آن را متمرکز کنید، کافی است در این طور مواقع به کف دست یا پاهایتان خیره شوید، شاید خنده دار باشد، اما همین مکث کوتاه شما را به زمان حال میآورد. به یک شمع نگاه کنید یا اینکه چشمانتان را ببندید و دست هایتان را لمس کنید یا کف پاهایتان را به فرش زیر پایتان بکشید و زبری یا نرمی آن را احساس کنید، خود این یک تمرین ساده برای تمرکز است.
۸- نفس عمیق بکشید
گاه شاید برایتان پیش آمده باشد که حالتهای اضطرابی چنان کنترل جسمتان را در دست گرفته باشد که نتوانستید نفس بکشید، دراینطور مواقع بهتر است
تمرین تنفس بکنید یعنی چند دم و بازدم عمیق و از سر آگاهی انجام دهید و در این زمان چشمان خود را بسته و تنها به حرکات دیافراگم و دم و بازدمتان توجه داشته باشید. پس از چند تمرین تنفس حال میتوانید عضلات دست و پای خود را نیز در کنترل گرفته و آنها را شل و سفت کنید. در نهایت از برخی افرادی که بیشتر دچار ناراحتی و گرفتگی هستند وقتی سوال شود که مشکلشان چیست سریع به گذشته و اتفاقات بد گذشته خود باز میگردند که تو نمیدانی من چه زندگی سختی داشتم و چنین و چنان. همه اینها درست، اما تا زمانی که از شر خاطرات و اتفاقات بد گذشته خلاص نشویم، نمیتوانیم زندگی در لحظه اکنون را تجربه کنید سعی کنید کوله پشتی خود را از اتفاقات بد گذشته خالی کنید. گذشته را در گذشته چال کنید و به امروز خود بپردازید که سالم هستید، نفس میکشید و زندگی میکنید. سعی کنید دیگرانی که باعث اتفاقات بد در زندگی شما شدند را ببخشید حتی خودتان را ببخشید و خود را از عذاب وجدان همیشگی رها کنید.
بیشتر بخوانید
منبع : فارس