حضرت رقیّه و خرابهی شام در منابع و مقاتل
برخلاف تصوّر برخی یا نام مبارک حضرت رقیّه سلامالله علیها و یا جریان خرابهی شام و کیفیت شهادت آن بزرگوار در کتب و منابع تاریخی آمده است. از باب نمونه به برخی از این متون اشاره میکنیم.
١-مقتل ابی مخنف
ابو مخنف لوط بن یحیی (متوفّای ١٥٧ ق) از یاران امام باقر و حضرت صادق علیهما السّلام در کتاب مقتل خود، وداع امام حسین علیه السّلام را آورده و در آنجا خطاب امام به دخترشان رقیّه علیها السّلام را بهطور صریح بیان نموده است.
٢-اشعار سیف بن عمیره
سیف بن عمیره نخعی کوفی از اصحاب امام صادق و امام کاظم علیهما السّلام و از راویان برجسته و بزرگ شیعه است. رجال شناسان بزرگی مانند: شیخ طوسی، نجاشی، علّامه حلّی، ابن داوود، علامه مجلسی و دیگران به وثاقت او تصریح کردهاند. یکی از افتخارات سیف بن عمیره این است که ازجملهی راویان ثقهی زیارت عاشورا به نقل از امام باقر علیه السّلام است. همچنین او ازجملهی کسانی است که در مصائب اهل بیت علیهم السّلام بهخصوص حضرت سیّدالشّهدا علیه السّلام اشعار جانسوزی دارد.
آنچه در اشعار او موردنظر ماست، ابیاتی است که در آنها از گریه و نالهی حضرت زینب و امّ کلثوم و سکینه و رقیّه علیهنّ السّلام بر امام حسین علیه السّلام یاد میکند:
و رقیّة رق الحسود لضعفها/ و غدا لیعذرها الذی لم یعذر
و لأمّ کلثوم یجد جدیدها/ لئم عقیب دموعها لم یکور
لم أنسها و سکینة و رقیّة/ یبکینه بتحسّر و تزفّر
یدعون امّهم البتولةَ فاطمة/ دعوی الحزین الواله المتحیّر
یا أمّنا هذا الحسین مجدّلاً/ ملقیً عفیراً مثل بدر مزهر
فی تربها متعفرا و مضخما/ جثمانة بنجیع دم احمر
ترجمه: -رقیّه (سلامالله علیها) کسی بود که حسودان برای ضعف و ناتوانیاش دل سوزاندند. این عدّه فردای قیامت مجبور به عذرخواهی از او میشوند هرچند که هیچ عذری برای آنها وجود ندارد.
-امّ کلثوم (علیها السّلام) نیز هرلحظه صورت اشک آلودش را با پارچهای پاک میکند.
-من هیچگاه امّ کلثوم و سکینه و رقیّه را فراموش نمیکنم که برای امام حسین (علیه السّلام) با آه و نالهی حسرت میگریستند.
-آنها مادرشان فاطمه (سلام الله علیها) را با حال محزون و سرگردان و حیران صدا میزدند.
- (آنها با مادر خود چنین میگفتند:)ای مادر! این حسین فرزند توست که هم، چون ماه روشن به روی خاک افتاده و در خاک و خون غلتیده است.
- (ای مادر! این حسین توست که) با پیکری برهنه و پر خون در خاک افتاده و بدنش به خون سرخ گردیده است.
مرحوم طریحی در کتاب «المنتخب» تمام این قصیده را که شامل ١٠٦ بیت است آورده. نکتهی قابلذکر آن است که نام مبارک حضرت رقیّه دو بار در این ابیات ذکر گردیده است. از دو منبعی که تاکنون ذکر شد این نکته به دست میآید که در زمان حضرات امام باقر و امام صادق و امام کاظم علیهم السّلام، نام این بانوی صغیره و مظلومه مطرح بوده و مصائب او در اشعار و مراثی نقل میشده است و این در حالی است که اگر حضرت رقیّه سلام الله علیها حقیقت نداشت، اصحاب این سه امام همام نامی از او را در اشعار و کتب خود نمیآوردند، چراکه خود امام علیه السّلام از این اشتباه جلوگیری نموده و این مسئله را به آنها متذکّر میشدند.
٣-لباب الأنساب و الألقاب
این کتاب تألیف ابو الحسن علی بن ابی القاسم بن زید بیهقی (متوفّای ٥٦٥ ق) میباشد. وی در مورد فرزندان امام حسین علیه السّلام مینویسد: «الطبقة السابعة الحسینیّة و ...، امّا الحسینیّة فهم من اولاد الحسین بن علی علیهما السّلام و لم یبقِ من اولاده الّا زین العابدین علیه السّلام و فاطمه و سکینة و رقیّة». از فرزندان امام حسین علیه السّلام جز حضرت زین العابدین علیه السّلام و فاطمه و سکینه و رقیه باقی نمانده است.
٤-الملهوف (اللهوف) علی قتل الطفوف
این کتاب تألیف ابوالقاسم رضی الدّین سیّد علی بن طاووس (متوفّای ٦٦٤ ق) میباشد. مرحوم سیّد در این کتاب شریف، قرائت شعری از امام حسین علیه السّلام را نقل میکند:
یَا دَهْرُ أُفٍ لَکَ مِنْ خَلِیلٍ/ کَمْ لَکَ بِالْإِشْرَاقِ وَ الْأَصِیلِ
مِنْ طَالِبٍ وَ صَاحِبٍ قَتِیلٍ/ وَ الدَّهْرُ لَا یَقْنَعُ بِالْبَدِیلِ
وَ إِنَّمَا الْأَمْرُ إِلَى الْجَلِیل/ وَ کُلُّ حَیٍّ سَالِکٌ سَبِیلِ
مَا أَقْرَبَ الْوَعْدَ مِنَ الرَّحِیلِ/ إلی جِنانٍ وَ إلی مقیلٍ
ترجمه: «اى روزگار! اف بر دوستى تو، چقدر در شب و روز، دوستان و هواخواهان را کشتى، و بین دوستان جدایى افکندى، و در عین حال روزگار به افراد جایگزین آنها قناعت نکند، بههرحال امور بهسوی خداى بزرگ بازگردد، و هر زنده سرانجام این راه را میپیماید، زمان کوچیدن از دنیا چقدر نزدیک شده که بهسوی بهشت و یا بهسوی غیر بهشت است».
همچنین سیّد بن طاووس در ادامه مینویسد: حضرت زینب علیها السّلام وقتیکه این اشعار را از برادر شنید، عرض کرد: «برادرم! این کلام کسى است که یقین به کشته شدن دارد». امام حسین علیه السّلام فرمود: «آرى اى خواهرم!». زینب علیها السّلام فرمود: «اى واى بر من که برادرم حسین علیه السّلام کشتن خود را به من خبر دهد!». گریه سایر بانوان حرم بلند شد، آنها از شدّت غم، گریبان خود را چاک میزدند، و بر صورت خود سیلى میزدند، و حضرت امّ کلثوم علیها السّلام فریاد میزد: «وا محمّداه! وا علیّاه!، وا امّاه! وا فاطمتاه! وا حسناه! وا حسیناه! وا ضیعتاه بعدک یا ابا عبد اللّه، اى واى اى رسول خدا! اى واى اى على! اى واى اى مادر جان! اى فاطمه! اى واى اى حسن، اى واى اى حسین! چه قدر مصیبت شما بعد از تو اى حسین، ضایعه جانسوز و جبرانناپذیر است».
امام حسین علیه السّلام او را تسلیت داد و فرمود: «اى خواهرم خاطرت را به تسلیت الهى، تسلّى بده، چرا که ساکنان آسمانها و زمین همه میمیرند، همهی خلایق نابود میشوند و کسى باقى نمیماند». سپس فرمود: «اى خواهرم امّ کلثوم! و اى زینب و اى رقیّه، و اى فاطمه و اى رباب! متوجّه باشید، هرگاه کشته شدم، به خاطر عزاى من گریبانتان را چاک نزنید، و صورت خود را نخراشید و گفتار بیهوده به زبان نیاورید».
کتاب سیّد بن طاووس یکی از مقاتل مشهور و معتبر شیعه است و زبان از مدح و ثنای مؤلّف گرانقدر آن قاصر میباشد. شخصیت سیّد بن طاووس از جهت عظمت علمی و معنوی مورد اتّفاق تمام علما بوده و بزرگواری او بر کسی پوشیده نیست. همانطور که ملاحظه شد ایشان در کتاب مشهور خود نام حضرت رقیّه سلام الله علیها را آورده و سفارشات حضرت ابا عبدالله علیه السّلام به او و دیگران را بیان میکند.
٥-کامل بهایی
این کتاب تألیف عالم گرانقدر شیخ عماد الدّین حسن بن علیّ بن محمّد بن علی طبری است که تألیف سال ٦٧٥ ق میباشد. مرحوم محدّث قمی در کتاب فوائد الرضویّه دربارهی این کتاب مینویسد: «قریب به دوازده سال همّت شیخ مصروف بر جمعآوری کتاب «کامل» بوده و از وضع کتاب معلوم میشود که نسخ اصول و کتب قدمای اصحاب نزد او موجود بوده است ...». مرحوم طبری در این کتاب جریان خرابهی شام و دختر خردسال امام حسین علیه السّلام و کیفیّت شهادت او را بهطور کامل از کتاب «الحاویة فی مذمّات معاویة» تألیف قاسم بن محمّد بن احمد مأمونی، از علمای اهل سنّت که از متقدّمان محسوب میشود و احتمالاً در قرن پنج میزیسته، نقل میکند.
مرحوم شیخ عبّاس قمی در کتاب نفس المهموم و منتهی الآمال، ماجرای شهادت حضرت رقیّه سلام الله علیها را از کتاب کامل بهایی نقل نموده است.
٦-المنتخب (طریحی)
عالم بزرگوار، شیخ فخر الدّین طُریحی نجفی صاحب کتاب مجمع البحرین [در لغت]، متوفّای سال ١٠٨٥ ق در کتاب خود «المنتخب» در جلد اوّل تحت عنوان فاطمهی صغری و در جلد دوّم با عنوان فاطمهی صغری و رقیّه سلام الله علیها مطالبی ذکر نموده و همچنین اشعار سیف بن عمیره را (همانطور که قبلاً ذکر شد) که نام حضرت رقیّه در آنها آمده را نقل کرده و جریان شهادت جانسوز ایشان را بیان نموده است.
کتابهایی که ذکر شد، ازجمله کتابهایی است که تا قبل از سال ١١٠٠ قمری تألیف شدهاند، امّا کتابهایی که نام آن مخدره و جریان شهادتش در آنها ذکرشده و بعدازاین سال تألیف شدهاند، بیش از این مقدار است که ذکر آنها از طاقت این مقاله خارج بوده و با ذکر منابع قدیمیتر، از بیان آنها بینیاز هستیم.
نکتهی مهم و قابل تأمّل
در طول تاریخ و قرنهای متمادی، دشمنان اسلام و اهل بیت علیهم السّلام تمام تلاش خود را برای محو و کمرنگ کردن آثار اهل بیت، فضائل و مناقب ایشان و بهطور خلاصه هر چیزی که با آن بزرگواران در ارتباط باشد، مبذول داشتند. این جریان بعد از شهادت رسول خدا صلّی الله علیه و آله بهطور جدّی آغاز شد و رفتهرفته شدّت گرفت. تا جایی که فرزندان و شیعیان اهل بیت علیهم السّلام هرکجا یافت میشدند، به شکل وحشیانهای به شهادت میرسیدند و دستکم مورد شکنجه و آزار و محرومیّتهای سنگین قرار میگرفتند. مِن باب نمونه چند مورد از جنایاتی که معاویه در این رابطه مرتکب شد را بیان میکنیم:
الف) منادیان معاویه همهجا جار زدند: «هر کس چیزی در فضیلت ابوتراب و اهلبیتش روایت کند، مال و خونش هدر است». به دستور معاویه لعن بر امیرالمؤمنین علی علیه السّلام جزو خطبههای نماز جمعه قرار گرفت و سالیان سال این سیرهی شیطانی متداول بود تا زمان عمر بن عبدالعزیز که او از این کار منع کرد. قریب به ٧٠ سال امیرالمؤمنین علیه السّلام بر روی منابر لعن میشد.
ب) معاویه به ابن عبّاس میگفت: «قرآن را تلاوت و تأویل کنید، ولی آنچه خداوند در حقّ اهل بیت نازل کرده است را به مردم نگویید».
ج) معاویه به تمام فرمانداران و عاملان خود در تمام شهرها نوشت: «خوب بنگرید، هر کس که متّهم به دوستی علی شد اگرچه ثابت نشده باشد، او را به همان تهمت بکشید و سر از تنش جدا کنید»؛ و جنایات فراوان دیگری که بیان آنها نیاز به نگارش چندین جلد کتاب دارد و در این مختصر نمیگنجد.
آثار اینهمه ظلم و ستم در جایجای کشور عزیزمان و مناطق دیگر، به شکل بقعه و بارگاه امام زادگان هویداست. فرزندان حضرت زهرا سلام الله علیها برای حفظ جان خود و نزدیکان، تا قرنها از وطن خود جدا افتاده و هر یک در گوشه و کناری از سرزمینهای دیگر مثل ایران، پس از مدّتی غریبانه توسّط دشمن به شهادت میرسیدند و یا به شکل ناشناس از دنیا میرفتند. بدیهی است که در این شرایط و با در نظر گرفتن اینکه نوشتن تاریخ عموماً به دست دشمنان اهل بیت بوده است، لذا آنها از عمد و یا سهو در صدد بیان تاریخ دقیق زندگانی اهل بیت علیهم السّلام نبودهاند بلکه بهعکس تلاش میکردند تا آن را مخفی نموده و یا محو و نابود سازند؛ بنابراین نباید انتظار داشت تا تمام حقایق زندگی حضرات معصومین و منجمله فرزندان ایشان در تمامی کتب ما موجود باشد. علاوه بر این در طول تاریخ اسلام بارها کتابخانههای معروف و بزرگ جهان اسلام مورد تعرّض دشمنان واقع شد و بسیاری از کتابها از بین رفت. ازجمله در کتاب سوزیهای بزرگی که اتّفاق افتاد، کتابخانههای فراوانی با کتب ارزشمند اسلامی تبدیل به خاکستر شدند. بهعنوانمثال: کتاب سوزی محمود غزنوی در ری به سال ٤٢٣ ق، کشتار شیعیان و کتاب سوزی طغرل در بغداد در زمان شیخ طوسی به سال ٤٤٧ ق، کشتار و کتابسوزی جزّار حاکم مشهور عثمانی در شامات در جنوب لبنان و کتاب سوزی و کشتار مغولان در حمله به نیشابور که تا یک هفته آب حمامها را با سوزاندن کتبِ کتابخانهها گرم میکردند.
با وجود این همه ظلم و ستم و از بین بردن آثار اسلامی، پاسخ این سؤال که چرا برخی از فرازهای تاریخ به دست ما نرسیده و یا در برخی کتب معروف نیامده است، روشن میگردد. با توجّه به اینکه بزرگان مورد وثوق و اطمینانی همچون سیّد بن طاووس و شیخ عماد الدّین طبری و ... نام مقدّس رقیّه سلام الله علیها و جریان شهادت ایشان را در کتب خود آوردهاند، کاملاً منطقی و عقلانی است که مطالب خود را از منابعی استخراج نموده باشند که اکنون در دست ما نیست، مخصوصاً وقتی ملاحظه میکنیم در اشعار و مراثی اصحاب اهل بیت علیهم السّلام، نام این نازدانهی اباعبدالله علیه السّلام آمده است.