با رسیدن به روزهای سرد سال، کمبود گاز و تراز نبودن تولید و تقاضای آن همانند سالهای گذشته به یکی از جدیترین مشکلات کشور تبدیل شده است. افزایش بیسابقه مصرف گاز در بخش خانگی چالشهای جدی را در تامین گاز مورد نیاز نیروگاهها، صنایع پتروشیمی و صادرات گاز ایران به کشورهای مختلف ایجاد کرده است.
در این بین تعدادی از نیروگاههای حومه کلانشهرها مجبور به استفاده از مازوت برای تولید برق شدهاند که این موضوع نیز باعث شده است که هوای کلانشهرها از جمله تهران به طور بیسابقهای دچار آلودگی شود. راهکار اصلی حل مشکل مصرف بالای گاز اجرای سیاستهای بهینهسازی مصرف گاز است. به طور کلی سیاستهای بهینهسازی مصرف گاز در دو بخش قابل تعریف است:
1- اصلاح و ارتقای تجهیزات مصرفکننده گاز: پروژه و طرحهای این موضوع ذیل بند «ق» تبصره 2 قانون بودجه 93 و ماده 12 قانون رفع موانع رقابتپذیر به درستی تعریف شدند، اما در سایه بیتوجهی وزارت نفت این سیاستها سالهای طولانی است که خاک میخورد. از جمله این طرحها میتوان به طرحهای بهینهسازی مصرف گاز ناشی از ارتقای کارایی موتورخانهها، جایگزینی و اسقاط بخاریهای مرسوم گازی با بخاریهای گازسوز دودکشدار راندمان بالا (هرمتیک هوشمند) و اقداماتی نظیر دوجداره کردن پنجرهها و مواردی از این دست اشاره کرد.
علیرغم تعریف این طرحها در سال 93، از سال 93 تا همین دو ماه گذشته این طرحها مورد پیگیری وزارت نفت قرار نگرفته است. البته طرحهای تعریف شده فعلی توسط وزارت نفت برای بهینهسازی مصرف گاز نیز نمونههایی ناقص از طرحهای اصلی هستند که تازه در آبانماه اعلام عمومی شدهاند. جزئیات ایرادات وارده به این طرحها و دلایل بیتاثیری آنها در کنترل مصرف گاز در گزارشی با عنوان «طرحهای ناقص وزارت نفت برای بهینهسازی مصرف گاز با هدف رفع تکلیف/ مثل همیشه فقط مردم مقصرند!» منتشر شده است.
2- اصلاح نظام تعرفهگذاری قیمت گاز داخلی: به گونهای که اقشار پرمصرف و ثروتمند مجبور به کاهش مصرف گاز شوند. استفاده از اهرم فشار قیمت بر سه دهک بالای درآمدی که بیش از 50 درصد از مصرف گاز سهم دارند میتواند به عنوان مکملی برای فرهنگسازی کاهش مصرف تعریف شود. در واقع تجربه ثابت کرده است که صرف دعوت مردم به کاهش مصرف گاز بدون توجه به ابزارهای تنبیهی و تشویقی نمیتواند تاثیری در صرفهجویی داشته باشد، اقدامی که هماکنون توسط وزارت نفت در حال انجام است و در منفعلترین حالت ممکن صرفا مردم به کاهش مصرف گاز توصیه میشوند بدون هیچ ابزار بازدارندهای.
اخیرا طرحی توسط وزارت نفت تدوین شده است که بر مبنای آن نظام تنبیهی و تشویقی برای اصلاح مصرف دهکهای دیگر جامعه (غیر از سه دهک اول) تعبیه شده است. نظام تنبیه و تشویق در این طرح نیز به گونهای تعبیه شده است که عملا قشر پرمصرف و ثروتمند جامعه از تیررس تنبیه وزارت نفت خارج شوند. جزئیات این طرح به همراه ایرادات آن قبلا در گزارشی با عنوان «بار اصلی جرایم طرح جدید گازی وزارت نفت بر دوش دهکهای پایین/ثروتمندانِ پرمصرف خارج از تیررس وزارت نفت» منتشر شده است.
در این بین نباید از مصرف بالای گاز در نیروگاههای با راندمان پایین نیز غافل شد. در حال حاضر نیروگاهها و بخش خانگی به عنوان دو منبع اصلی مصرف و هدررفت گاز در کشور محسوب میشوند که در صورت اجرای سیاستهای اصلاح و ارتقا میتوانند تاثیر زیادی بر صرفهجویی مصرف گاز داشته باشند. در این گزارش با تاکید بر بحث اجرای سیاستهای اصلاح و ارتقای نیروگاهها و موتورخانهها به بررسی طرحها و پروژههای بهینهسازی در این حوزه خواهیم پرداخت.
در این راستا با آرش نجفی رئیس هیأت مدیره انجمن بهینه سازی مصرف انرژی به گفتگو نشستیم.
مشروح این مصاحبه به شرح زیر است:
*اولویت اجرای طرحهای بهینهسازی مصرف گاز در نیروگاهها و بخش خانگی است
در حوزه بهینهسازی مصرف گاز باید بر چه بخشهای متمرکز شد و چه بخشهایی در اولویت هستند؟ و به تبع آن چه سیاستهایی باید اتخاذ شود؟
نجفی: مصرف گاز کشور در سه بخش نیروگاهها، صنایع عمده و بخش خانگی صورت میگیرد. در این بین حدود 33 درصد از مصرف گاز در نیروگاهها و حدود 19 درصد از مصرف گاز در صنایع عمده صورت میگیرد. در بخش نیروگاههای حرارتی مصرف نیروگاههای بخار حدود 10 درصد، نیروگاههای گازی 11 درصد و نیروگاههای سیکل ترکیبی 12 درصد است. در بخش صنایع عمده نیز کارخانههای سیمان 3 درصد، صنایع فولاد 4 درصد، پتروشیمیها اعم از سوخت و خوراک حدود 9 درصد و پالایشگاههای نفت 3 درصد از مصرف گاز را به خود اختصاص دادهاند.
به طور کلی حدود 50 درصد از گاز کشور در بخش نیروگاهی و صنایع عمده مصرف میشود و 48.1 درصد از مصرف گاز مربوط به بخش خانگی، تجاری و صنایع غیرعمده است. از این 48.1 درصد 33 درصد از مصرف گاز مربوط به بخش خانگی، 4 درصد مربوط به بخش تجاری، 10 درصد مربوط به صنایع غیرعمده و مابقی نیز به مقادیر متفرقه مربوط میشود.
بر اساس این اعدادی که عرض کردم، صفحه مصرف گاز در کشور قابل مشاهده و تحلیل است و مشخص میشود که عمده مصرف گاز در کشور مربوط به بخش خانگی و نیروگاهها است. در حال حاضر راندمان نیروگاههای کشور عمدتاً پایین بوده و به طور متوسط راندمان آنها بین 34 الی 38 درصد راندمان است، در حالی که استاندارد راندمان نیروگاههای دنیا بیش از 58 درصد است.
یکی از مشکلات ما در حوزه نیروگاهی مربوط به خلاءهای تکنولوژی است که میتوان در صورت وجود گشایش در روابط بینالمللی از ظرفیت به وجود آمده برای انتقال تکنولوژی استفاده کرد. البته دلایل دیگری از جمله پراکندگی نیروگاهها، مباحث مربوط به سوئیچینگ و هدررفت شبکه، نیز در راندمان پایین نیروگاهها اثر میگذارد.
ما یک خبط بزرگ را از قبل از انقلاب شروع کردهایم و همچنان نیز ادامه میدهیم و دست بر قضا این خبط الان تبدیل به یک فرصت شده است. خبط بزرگ این است که وزارت نفتیها همه کشور را لولهکشی گاز کردهاند. در هیچ جای دنیا این حد از شبکه گازرسانی در یک کشور تعریف نشده است، ولی حالا که این کار انجام شده، به نظرم میتوانیم به آن به چشم یک فرصت نگاه کنیم.
*یک تیر و دو نشان طرح توسعه نیروگاههای کوچک در بهینهسازی مصرف گاز
چه فرصت و ظرفیتی برای بهینهسازی مصرف گاز در بخش خانگی و نیروگاهها وجود دارد؟ در این باره توضیح دهید.
نجفی: اشاره کردم که بیشترین محل مصرف گاز در نیروگاهها و بخش خانگی است و از طرفی ظرفیت مناسبی از طریق لولهکشی گاز در کل کشور ایجاد شده است. به نظر من یکی از طرحهایی که میتوان ناظر به بهینهسازی مصرف گاز در نیروگاهها و بخش خانگی اجرا کرد، طرح توسعه نیروگاههای کوچک خانگی با استفاده از تکنولوژیهای جدید است. در این صورت میتوان در این نیروگاههای کوچک هم برق مورد نیاز بخش خانگی را تولید کرد و هم حرارت مورد نیاز واحدهای مسکونی را از طریق استفاده از گرمای هدررفته از نیروگاهها تأمین کرد.
در صورت اجرای پروژه نیروگاههای کوچک خانگی جلوی هدررفت انرژی در شبکه توزیع برق گرفته میشود، زیرا در حالت فعلی نیروگاهها دور از مناطق مصرف احداث میشود و بسته به فاصله نیروگاهها از محل مصرف در شبکه برق اتلاف انرژی وجود دارد. طبق محاسبات ما در صورت توسعه نیروگاههای کوچک 15 درصد از هدررفت انرژی در شبکه توزیع را میتوان کاهش داد.
با این اقدام برق مورد نیاز منازل خانگی با راندمان بالای 65 تا 70 درصد تولید میشود. راندمان این نیروگاههای کوچک حدود 52 درصد است و از طرفی حرارت این نیروگاهها نیز برای گرمایش بخش خانگی مورد استفاده قرار میگیرد و جایگزین حرارت موتورخانهها در منازل مسکونی و تجاری میشود. در نتیجه میتوان از فرصت ناشی از خبط گازرسانی به تمام نقاط شهری برای توسعه نیروگاههای کوچک در شهرکها استفاده کرد.
راندمان نیروگاههای کوچک از سایر نیروگاهها بالاتر است و از طرفی در صورت استفاده از حرارت این نیروگاهها برای گرمایش بخش خانگی میتوان از هدررفت انرژی در موتورخانهها جلوگیری کرد، زیرا با این اقدام عملا موتورخانههای واحد مسکونی از مدار خارج میشوند در نتیجه توسعه نیروگاههای کوچک هم در بخش نیروگاهی و هم در بخش خانگی برای صرفهجویی در مصرف گاز نقش ویژهای دارد.
*کاهش 40 درصدی مصرف گاز برج میلاد با اجرای طرح نیروگاههای کوچک
آیا طرح نیروگاههای کوچک تا به کنون به صورت آزمایشی اجرا شده است؟ آیا موفقیت آمیز بود؟
نجفی: این مدل قابلیت توسعه در بخش تجاری را هم دارد. ما طرح نیروگاههای کوچک را به صورت موفقیتآمیز در برج میلاد پیادهسازی کردیم. در برج میلاد دو نیروگاه 1 مگاوات و یک نیروگاه 2 مگاوات، جمعا 4 مگاوات نیروگاه برق احداث شده است و در حال حاضر برج میلاد به طور جدی در حال صرفهجویی گاز است. در این روش این نیروگاه هم برق برج میلاد را تأمین میکند و هم گرمای موردنیاز را به شبکه موتورخانههای این برج وارد کرده و به این صورت حدود 30 الی 40 درصد در مصرف گاز در برج میلاد صرفهجویی صورت گرفته است.
مابقی مناطق کشور هم میتوانند از تکنولوژی نیروگاههای کوچک استفاده کنند و این تکنولوژی قابل دسترسی است که در صورت حمایت وزارت نفت و سایر ارگانها میتوانستیم مقدار زیادی صرفهجویی گاز داشته باشیم، زیرا در روش فعلی دیگر نیازی به صرف انرژی برای ایجاد گرمایش در موتورخانهها نیست. همانطور که میدانید بیشترین هدررفت گاز در بخش خانگی در موتورخانهها اتفاق میافتد و با اجرای طرح توسعه نیروگاههای کوچک یک صرفهجویی قابل ملاحظهای در صرفهجویی گاز در موتورخانهها انجام میشود.
*دلیل توقف پروژههای بهینهسازی مصرف گاز را در بیکفایتی وزارت نفت جستجو کنید
دلیل عدم اجرای طرح نیروگاههای کوچک و به طور کلی مابقی پروژههای بهینهسازی مصرف گاز چیست؟
نجفی: به طور کلی دلیل عدم اجرای پروژههای بهینهسازی (فارغ از پروژه نیروگاههای کوچک) مدیریت بسیار ضعیفی است که هماکنون در وزارت نفت و شرکت ملی گاز حاکم است. آقای زنگنه و تیم همراهش هر چقدر میخواهند میتوانند ژستهای مدیریتی بگیرند، اما واقعیت ماجرا چیز دیگری است. توقف در اجرای پروژههای بهینهسازی ربطی به تحریمهای آمریکا نداشت و این موضوع ناشی از بیکفایتی وزارت نفت و شرکتهای تابعه به خصوص شرکت ملی گاز است.
مجلس و دولت در سال 1394 قانون بسیار مترقیای را به تصویب رساندند. این قانون که همان ماده 12 قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر است، میتوانست بسیاری از مشکلات کشور را حل کند، ولی ما به صراحت دیدیم که وزارت نفت نمیخواست این قانون اعمال و اجرا شود. به همین دلیل آییننامه این قانون را به گونهای نگارش کردند که توفیقی در آن حاصل نشد.
بخش خصوصی تصمیم داشت برای توسعه نیروگاههای کوچک سرمایهگذاری کند، حتی انجمنهای این حوزه نیز تشکیل شده بودند و اقدامات خوبی در حوزه انتقال تکنولوژی صورت گرفته بود و ما میتوانستیم در دوران تحریم طرح نیروگاههای کوچک را در کشور پیادهسازی کنیم. ببینید وقتی صرفهجویی گاز صورت بگیرد، این انرژی به صورت مازاد در اختیار وزارت نفت قرار میگیرد. در نتیجه وزارت نفت همواره یک پای ثابت اجرای ماده 12 قانون رفع موانع رقابتپذیر است و نقش این وزارتخانه در اجرای پروژههای بهینهسازی حیاتی است.
*پیشنهاد توسعه نیروگاههای کوچک در شهرکهای شهری برای تامین گاز و برق منازل
مدل پیشنهادی شما برای توسعه نیروگاههای کوچک برای تامین گاز و برق بخش خانگی چیست؟
نجفی: مدل توسعه نیروگاههای کوچک در بخش خانگی بدین صورت است که در هر یک از شهرکهای شهری یک نیروگاه کوچک احداث شود. مثلاً در شهرک اکباتان میتوان یک نیروگاه 10 تا 20 مگاواتی احداث کرد و کل برق و سیستم موتورخانهای واحدهای مسکونی این شهرک را ساپورت کرد. طرح نیروگاههای کوچک قابلیت توسعه در تمامی نقاط کشور را دارد.
پروژههای بهینه سازی مصرف گاز تنها به طرح نیروگاههای کوچک خلاصه نمیشود، بلکه ما دهها طرح بهینهسازی داریم که به دلیل بیتوجهی دولت در حال خاک خوردن است.الان در شهر تهران که بیشترین مصرف گاز را دارد، برجها در کنار هم چیده شدهاند. کافی است فقط در موتورخانه یکی از برجها یک واحد تولیدکننده برق CHP یک مگاوات راهاندازی شود. در این صورت هم برق آن برج تأمین میشود و هم میتوان برق موردنیاز برجهای اطراف آن را تأمین کرد و هم آب گرم تمامی این برجها تأمین شود.
بخش خصوصی امکان تأمین مالی پروژههای نیروگاه کوچک را دارد. سرمایهگذاری انجام شده در این طرح از طریق فروش برق به وزارت نیرو و صرفهجویی گاز تولیدی توسط وزارت نفت بازمیگردد. قرارداد همه این طرحها تنظیم شده بود، ولی اجرایی نشد. در این پروژه بخش خصوصی نیروگاه احداث میکند، از وزارت نفت گاز میگیرد، گاز را تبدیل به برق میکند و برق را در شبکه به اداره برق میفروشد.
اداره برق هم پول سرمایهگذار بخش خصوصی را پرداخت میکند و از طرفی بابت تأمین آب داغ منازل مسکونی صرفهجویی گاز صورت میگیرد که این موضوع نیز بر درآمد بخش خصوصی اضافه میکند، اما متأسفانه این طرح و دهها طرح دیگر در سایه بیتوجهی دولت و سایر ارگانها از جمله وزارت نفت و شرکت ملی گاز اجرایی نشده است.