این نوشتار نقد معمول یک مجموعه تلویزیونی نیست بلکه بیشتر واکاوی دلایل ارتباط برقرار نکردن سریال سرباز به کارگردانی "هادی مقدم دوست" است که در این شبها بعد از افطار از آنتن شبکه سه سیما در حال پخش است.
هر بسته نمایشی برای تداوم و بقا خود نیاز به قُلابی دارد که مخاطب را به خود وصل کند، این یک قانون بدیهی و پایه در فیلمنامه نویسی است، حال در یک کلام میتوان گفت سریال سرباز فاقد این قلاب است و بعد از 17 قسمت هنوز نتوانسته است دل تماشاگر را با خود همراه کند.
سریال سرباز بر محور زندگی یک زوج، یحیی (آرش مجیدی) و یلدا (الیکا عبدالرزاقی) پایه گذاری شده و اتفاقات ریز و درشت زندگی آنها و اطرافیانشان ، دغدغهها و مطالبات هر کدام از زندگی، سردی و گرمی رابطه این 2 نفر و تلاش وتقلاهای مدام آنها برای حفظ این رابطه را به تصویر میکشد.
نکته بارزی که در مواجهه با این سریال از همان ابتدا خود را به رخ میکشد شیوه روایت و لحن متفاوت بیان داستان زندگی این شخصیتهاست، علی الخصوص با صدای راوی دانای کلی که درباره همه مورد حرف میزند از آنچه که در ذهن شخصیتها میگذرد و یا پیامد اتفاقاتی که رخ داده است و حتی لج و لجبازی شخصیتها و ...
اگرچه این شکل روایت متفاوت است و در تلویزیون ما به این شکل تجربه نشده است اما نکته اینجاست که این تفاوت دلیل بر حُسن یا برتری در این سریال نیست.
اتفاقا همه ما شاید در زندگی روزمره خود آدمهایی چون یحیی و یلدا را در اطرافمان داشته باشیم مثلا یحیی که پزشک است و در حال رفتن به سربازی اما هنوز رانندگی بلد نیست و نسبت به برخی مسائل زندگی کاملا بی اهمیت برخورد میکند یا یلدایی که مدام به فکر ارتقا موقعیت و امکانات زندگی اش است و چنان غرق در خرید و داشتن یک خانه شده است که رابطه اش با یحیی تقریبا شبیه یک جهنم شده است و هیچ نقطه امیدی یا دلخوشی در آن دیده نمیشود.
بله طبیعتا هر کدام از ما چنین افرادی را دیدهایم و میبینیم ولی آنچه مهم است این است که این افراد وقتی در قالب یک مدیوم نمایشی ارائه میشوند باید آن حضورشان مخاطب را به دنبال کردن قصه وادارد. مخاطب را باید یک آنی ، لحظهای، قلابی از خط روایی داستان یا شخصیتها به خود جذب کند تا ترغیب شود ادامه این مجموعه را پی گیرد، بداند که چه خواهد شد؟ رابطه این دونفر به کجا خواهد رسید؟ این لج و لجبازی یلدا و جواب ندادن تلفن و پیامهای یحیی باید یک تغییری در روند داستان به وجود آورد. چرا یحیی چنین پیگیر کسی است که فقط از او شاهد غر زدن، امر و نهی کردن، اعصاب خوردی و ناراحتی است؟ ویژگی خاص یلدا چیست؟ یا برعکس چرا یلدا با یحیی دارد ادامه رابطه میدهد؟ این شخص بی خیالی که سربازی هم میرود برای خاطر آن است که پسر داییاش(شهاب) را همراهی کند؟ و ...
اگر تمام روند قصه قسمت گذشته را در قالب یک تله فیلم هم کوتاه کنیم چندان جالب نیست، حال اگر این اتفاقات 17 شب، و هر شب حدود 50 دقیقه را به خود اختصاص دهد و آش همین آش باشد و کاسه همان کاسه، دیگر واقعا چگونه میتوان ازمخاطب انتظار داشت که رشته ارتباطش با سریال پاره نشود ؟
متاسفانه سریال سرباز تمام سعی و تلاشش را میکند که مخاطب با آن ارتباط نگیرد و به محض این که قرار است مقداری مخاطب جذب داستان شود یک داستان فرعی یا اتفاقی بی اهمیت را پیش میکشد تا مخاطب را از ادامه داستان دلسرد کند و ترجیح دهد حتی کانال را عوض کرده و اخبار یا آگهی بازرگانی کانالی دیگر را تماشا کند.
حتی حضور بازیگرانی چون نیما شعبان نژاد ( با سابقه طنز) و یا جواد خواجوی (اینفلوئنسر اینستاگرامی) هیچ کمکی به سریال نکردهاند.
یک خبر هم منتشر شد که سریال «متهم گریخت» که همزمان در شبکه آی فیلم نمایش داده میشود با وجود آنکه 15 سال از ساخت آن گذشته و بارها تکرار و پخش شده است ترجیح مخاطبان برای دیدن مجموعه تلویزیونی در ساعت بعد از افطار است و غالبا به جای سرباز آن مجموعه را میبینند.
امروزه که عصر طلایی سریالسازی در تمام جهان است از آمریکا و اروپا گرفته تا همین ترکیه همسایه خودمان واقعا سریالی چون سرباز با هیچ معیاری همخوانی ندارد! در زمانه ای که نتفلیکس تمام قسمتهای یک فصل از سریال را در یک تاریخ مشخص در دسترس مخاطب قرار میدهد انتظار مخاطب بسیار فراتر از این دست سریالهاست.
برخی بر این اعتقادند که شاید اگر برای پخش این سریال به عنوان یک کار متفاوت، رویکردی دیگر اتخاذ میشد شاید موفق هم میبود مثلا در آخر شبهای پاییز و زمستان، زمانی که کسی توقع پخش سریال ندارد آنرا در جدول پخش میگذاشتند. با این حال هم باز به نظر نمیآید که سرباز میتوانست موفق باشد از اساس باید گفت مشکل عمیقتر از زمان پخش، ماه رمضان و ... است.
پخش و دیدن یک سریال نیازمند پارامترهایی چون جذابیت و ویژه بودن موقعیت دراماتیک داستانی و شخصیتهاست که در سرباز این مهم حلقه مفقوده است.
دیگر وارد مباحثی چون تولید سریال سرباز و هزینه آن از بیت المال و ... نمیشویم چون الان هر کسی به اندازه کافی از این دست اطلاعات و تحلیلها خبر دارد.
تنها میتوان گفت با یک ارزیابی ساده پی میبریم سریال سرباز بیشتر سربار رسانه ملی است تا سرباز آن.
منبع عصرایران