به گزارش خبرگزاری علم و فناوری استان سمنان؛شبکه های اجتماعی که این روزها بازار داغی در بین مردم و بخصوص جوانان دارد ممکن است سبب بروز افسردگی در کسانی شود که بیش از حد از آنها استفاده می کنند. در واقع زیاده روی در استفاده از تکنولوژی جدید سلامت روان را تهدید می کند و تاثیرات مخربی بر روح و روان کاربران دارد.دراین گزارش با بررسی تحقیقات کارشناسان در دانشگاه های مختلف و همچنین مصاحبه با کارشناس روانشناسی قصد داریم به این معضل بپردازیم.با ما همراه باشید...
افسردگی روحی محصول شبکه های اجتماعی
از وقتی اینترنت به ابزاری ضروری در زندگی مدرن تبدیل شده بسیاری از افراد جامعه به آن وابسته شدهاند. این وابستگی پیامدی ناخوشایند به نام «افسردگی» به همراه داشته است. افسردگی بهعنوان تیر خلاص میتواند سلامت و بهداشت روان جوانان یک جامعه را نشانه گرفته و سلامت اجتماعی را به خطر اندازد. همین امر باعث شده متخصصان و پژوهشگران تحقیقات بسیاری در این زمینه انجام دهند.
از طریق رسانه هایی مانند فیس بوک، توییتر و هر وبگاه اجتماعی دیگر هزینه های بازاریابی تا حد چشمگیری کاهش می یابد. محبوبیت روزافزون سایت ها و شبکه های اجتماعی توجه بسیاری را به خود جلب کرده است که به عنوان مناسب ترین و در دسترس ترین وسیله ارتباط مورد استفاده طبقات مختلف اجتماعی است.
برقراری ارتباط با افراد، هر کجا که باشند و در هر زمانی، از طریق این شبکه ها بسیار راحت شده است. شبکه های اجتماعی تقریبا تمام موانع ارتباطی را از میان برداشته اند. یکی از مهم ترین تاثیرات مثبت شبکه های اجتماعی در این راستا ایجاد بستری مناسب برای متحد کردن مردم در جهت رسیدن به اهداف مشخص انسان دوستانه و اجتماعی است. این جنبش ها می توانند تاثیر شگفت انگیز در جامعه داشته باشند. از سوی دیگر نمی توان تاثیرات منفی رسانه ها و شبکه های اجتماعی را نادیده گرفت.
یکی از مهم ترین این تاثیرها اعتیاد به این شبکه هاست. صرف ساعت های بی شمار در این سایت ها و شبکه ها می تواند باعث کاهش تمرکز و توجه شود و به ویژه در نوجوانان سطح انگیزه را بسیار کاهش دهد. افراد معتاد به شبکه های اجتماعی یادگیری دانش کاربردی و تخصص را با تکیه بر فناوری و اینترنت جایگزین می کنند. توجه بیش از حد به شبکه های اجتماعی و دنیای مجازی که در اثر رقابتی ناسالم برای جلب توجه بیشتر انجام می گیرد، کاربران را از دنیای واقعی و اهداف واقعی دور می کند.
از سوی دیگر مطالعات نشان می دهد افرادی که بیش از حد و اعتیادگونه از شبکه های اجتماعی استفاده می کنند، احساسات منفی بیشتری از جمله افسردگی را تجربه می کنند.
کودکان نیز از جمله گروه های آسیب پذیر در برابر تاثیر شبکه های اجتماعی هستند. رسانه های اجتماعی ممکن است محتوای نامناسبی برای کودکان داشته باشند و از نظر روانی به آن ها آسیب بزنند. کودکان همچنین به راحتی توسط سودجویان مورد سوءاستفاده قرار می گیرند. صرف وقت در این شبکه ها نیز کودکان را از مسیر اصلی رشد و آموزش دور می کند.
شبکه های اجتماعی گزینه ای آسان و در دسترس برای ایجاد روابط بیشتر و البته صمیمی تر هستند؛ اما هویت ها در فضای مجازی غیرواقعی اند و روابط واقعی را تحت الشعاع قرار می دهند. این شبکه ها درواقع احساسی نادرست از ارتباط را در افراد ایجاد می کنند. این ارتباط ها کیفیت ارتباط در فضای واقعی را ندارند و سطح احساس در آن ها پایین است.
تحقیقات دانشگاه چین
یکی از این تحقیقات طی 9 ماه در کشور چین انجام شد. بررسی روی تعدادی نوجوان چینی نشان داد، کسانی که به شیوه نامعقولی از اینترنت استفاده میکنند، دو و نیم برابر بیشتر از بقیه در معرض ابتلا به افسردگی شدید قرار دارند.
پژوهشی دیگر نشان میدهد افرادی که در هفته 3 تا 5 بار در اینترنت مطالب مربوط به سلامتی خود را جستوجو میکنند، نشانههای قابل توجهتری از افسردگی را دارا هستند. هر چند این تحقیقات تا حدودی هشداردهنده هستند اما کارشناسان میگویند فقط کاربرانی که به طور نامعقول از اینترنت استفاده میکنند و به آن معتاد شدهاند در معرض افسردگی قرار دارند نه افراد معمولی. یکی از پزشکان بیمارستان «فرندز» در فیلادلفیا، پس از تحقیقات بسیار، دلیل اصلی ابتلا به افسردگی این دسته از کاربران را بیخوابی یا خواب نادرست عنوان میکند. وی میگوید: «بیخوابی در کنار مواردی همچون غذا نخوردن سر وقت، کاهش ارتباطات رودررو با اطرافیان، گوشهگیری و دوری از اجتماع، غرق شدن در بازیها و فانتزیهای دنیای مجازی همگی پیامدهای استفاده بیرویه از اینترنت هستند که زندگی و رفتار فرد را متأثر میکند.»
یکی دیگر از پزشکان خانواده معتقد است: «هر گونه فعالیتی که تعامل افراد را با دیگران، محیط اطراف، رسوم قابل قبول اجتماعی و مسائلی از این قبیل محدود کند منجر به نوعی سندرم محرومیت اجتماعی خواهد شد. این افراد سرانجام دچار نوسانات خُلقی، ضعف در تمرکز، افزایش بیقراری و رفتار پرخاشگرانه احتمالی میشوند به طوری که نمیتوانند با دیگران بخوبی ارتباط برقرار کنند.» امروزه اصطلاح اعتیاد اینترنتی بسیار رایج شده و کمتر کسی دیده میشود که با این اصطلاح ناآشنا باشد، اما آنچه در این بحث اهمیت بالایی دارد توجه بهدلیل این اعتیاد است. عامه مردم «اعتیاد به اینترنت» را بیکاری افراد و علاقه به بازیهای رایانهای میدانند؛ در حالی که با قوت گرفتن «جنگ نرم» (Soft War) از سوی دولتها، دلیل مهمتری برای ایجاد اعتیاد کاربران به وجود آمد. در واقع دولتها با افزایش جذابیت فضای مجازی زمینه جذب کاربران و خوگرفتن آنان با این محیط را به گونه ای مهیا کردهاند که کاربران با بیشترین اعتماد اطلاعات شخصی خود را در این فضا قرار دهند تا کار برای جاسوسان اینترنتی آسان شود و از سوی دیگر خود را نیز در معرض افسردگی قرار میدهند.
یک پژوهشگر اینترنت با اعتقاد به اینکه نسل جدیدی از معتادان به شبکههای اجتماعی در حال پدیدار شدن است میگوید: «روز به روز بر تعداد کاربران شبکههای اجتماعی اینترنت افزوده میشود و مدت زمانی که این افراد در این شبکهها صرف میکنند به میزان قابل ملاحظهای افزایش یافته است و این اخطاری به شهروندان دنیای دیجیتال است که خواسته یا ناخواسته از زندگی واقعی خود فاصله گرفتهاند و به نوعی در دنیای مجازی (Second life) غرق شدهاند.» کاربران هنگام حضور در شبکههای اجتماعی به صورت ناخودآگاه خود را با دیگران مقایسه میکنند یا از اینکه کسی درخواست دوستی آنها را در شبکههای اجتماعی نمیپذیرد ناراحت میشوند و البته تمام این اتفاقات ساده باعث میشود تا احساسات فرد با فضای مجازی بیشتر گره بخورد، به همین دلیل است که برخی از کاربران امروزی به نوعی اختلال موسوم به «افسردگی شبکههای اجتماعی» مبتلا شدهاند.
افسردگی شبکههای اجتماعی اصطلاحی است که این روزها در جوامع غربی مورد استفاده قرار میگیرد و البته پزشکان هنوز موفق نشدهاند که یک تعریف دقیق برای آن ارائه دهند و معیارهایی را به کار گیرند تا مشخص شود این نوع افسردگی چه زمان و با چه شدت و ضعفی در کاربران ایجاد میشود.مرجع رسمی روانپزشکان و کارشناسان حوزه سلامت روانی در امریکا نیز توضیح داده که راهنمای تشخیص دقیق این بیماری هنوز به دست نیامده است و البته برخی مطالعات و آمارها این اختلالات روانی را تأیید میکنند. برخی محققان در بررسیهای جدید خود به این نتیجه رسیدهاند که بین افسردگی و میزان استفاده از اینترنت رابطه مستقیم وجود دارد و البته در مطالعات دیگر آمارهای متفاوت به دست آمده است.
کارشناسان هنوز بدرستی متوجه نشدهاند که شبکههای اجتماعی چگونه باعث بروز افسردگی میشوند و چه نکاتی در سایتهای مختلف وجود دارد که افرادی با زمینههای افسردگی را بیشتر تهدید میکند.با همه این توضیحات، کارشناسان حوزه بهداشت و سلامت روانی با اطمینان کامل به این نتیجه رسیدهاند که کودکان و نوجوانان بیش از دیگر اقشار جامعه از شبکههای اجتماعی و رسانهای تأثیر میپذیرند و این در حالی است که افسردگی مذکور در زنان بیشتر از مردان دیده میشود.
نشانههای بروز افسردگی
اگر بررسی صفحه شخصی خود در فیسبوک را به تلفنی که در حال زنگ خوردن است ترجیح دهید، لایک شدن در فیسبوک برایتان اهمیت داشته باشد، میزان توئیت شدن مطلبی که روی توئیتر قرار داده باشید ذهن شما را به خود درگیر کند یا تعداد کسانی که در توئیتر صفحه شما را دنبال میکنند به یک مسأله مهم تبدیل شود، میتواند نشان از ورود به فرآیند درگیریهای ذهنی و افسردگیهای ناشی از حضور در شبکههای اجتماعی باشد.
این مثالهای کوچک نشان میدهند که شبکه اجتماعی تا چه اندازه میتواند بر اخلاق و حالات روحی شما تأثیر بگذارد. حتی در برخی بررسیها مشخص شده است که این قبیل پلتفرمها میتوانند به نحوه زندگی مبتلایان بر افسردگی هم تأثیر بگذارند و زمینههای بیماری را در آنها تشدید کنند.
تحقیقات دانشگاه کالیفرنیا
این مسأله در مطالعات علمی به اثبات رسیده است که اعتماد به نفس پایین، افکار منفی، اضطرابهای اجتماعی و تقویت زمینههای افسردگی با حضور بیش از اندازه در شبکههای اجتماعی گسترش مییابد و کاربر را بیش از پیش درگیر میکند. مخفی کردن احساسات و شاد نشان دادن پشت دیوار شیشهای رایانه از جمله اتفاقاتی است که کاربران بهدنبال حضور در شبکههای اجتماعی انجام میدهند و همین اتفاق باعث میشود تا آنها بیشتر درگیر اختلالات روانی شوند. در حقیقت مشخص شده است که افزایش میزان حضور در شبکههای اجتماعی با کاهش حضور در محافل اجتماعی و احساس تنهایی رابطه مستقیم دارد.
دکتر استفانی میهالاس، مدیر مرکز روانشناسی در دانشگاه UCLA با انجام آخرین مطالعه خود اعلام کرده است که اگر موارد زیر در یک فرد دیده شود، میتوان گفت که او در آستانه ابتلا به افسردگی شبکههای اجتماعی قرار دارد: شخص ترجیح میدهد زمان بیشتری در خانه حضور داشته باشد و تمایلی به تعاملات اجتماعی و ملاقاتهای حضوری ندارد. فرد، قربانی افکار خود میشود و بین او و دنیای بیرون از او هماهنگی کمتری وجود دارد. تمایل بیشتری برای گفتوگوهای اینترنتی با افرادی که تفکر منفی دارند ایجاد میشود و حضور افراد مثبتتر با سبک زندگی سالم و مسیر هدفمند در اطراف شخص کمرنگ میشود.
دکتر میهالاس اعتقاد دارد که این نشانهها بسیار خطرناک است و اگر در شخصی دیده شود، باید هر چه سریعتر به یک روان شناس مراجعه کند.
تحقیقات دانشگاه هوستون
در حالی که نمی توان از فواید استفاده درست از شبکه های اجتماعی جدید بر روی تلفن همراه ( شامل وایبر، ویچت، تانگو و…) چشم پوشی کرد،اما باید این نکته را همواره به یاد داشت که از شبکه های اجتماعی باید بموقع استفاده شود تا سلامت انسان به خطر نیفتد. چون استفاده از شبکه های اجتماعی رواج زیادی پیدا کرده است و افراد برای ارتباط با دوستان خود، بدون در نظر گرفتن وقت و زمان، از این شبکه ها بهره می برند.
تحقیقات صورت گرفته توسط پژوهشگران امریکایی دانشگاه هوستون نشان می دهد که چگونه نسبت و مقدار زمان صرف شده در شبکه های اجتماعی همچون فیسبوک بر سلامت روان افراد تاثیر می گذارد. گاهی افراد در این شبکه ها زندگی خود را با دیگران مقایسه می کنند و این مقایسه با احساس افسردگی افراد در ارتباط است.
به گفته «مای لی استیرز» سرپرست تیم تحقیقاتی، نتایج این بررسی حاکی از آن است که شبکه های اجتماعی به تنهایی منجر به بروز افسردگی نمی شوند، بلکه احساس افسردگی در اثر استفاده بیش از اندازه از این شبکه ها ایجاد می شود.
تحقیقات دانشگاه پنسیلوانیا
گذراندن زمان زیاد در شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک باعث زیان زیادی در زندگی مردم جهان شده است. به تازگی مشخص شده است که این شبکههای اجتماعی از جمله فیسبوک، اینستاگرام و اسنپچت عامل افسردگی افراد نیز میشوند. بر اساس تحقیقات روانشناسان دانشگاه پنسیلوانیا، افرادی که زمان بیشتری را در شبکههای اجتماعی صرف میکنند، میزان افسردگی و گوشهگیری بیشتری نسبت به سایر افراد جامعه خواهند داشت.
این تحقیق همچنین نشان داد که افرادی که زمان استفاده از سایتهایی اجتماعی مانند فیسبوک، اینستاگرام و اسنپچت را کاهش دادهاند، اغلب شاهد پیشرفت چشمگیری در طرز فکر و روابط اجتماعی خود بودهاند و در مورد خود و زندگ احساس بهتری خواهند داشت. بر اساس محققان دانشگاه پنسیلوانیا، این اولین بار است که در یک تحقیق در رابطه با شبکههای اجتماعی یک رابطه مستقیم بین میزان استفاده از این شبکهها و مشکلاتی از جمله افسردگی و تنهایی دیده میشود.
برای انجام این تحقیق، ملیسا هانت، استاد روانشناسی در دانشگاه پنسیلوانیا و تیمش به مدت سه هفته از 143 دانشجوی داوطلب مقطع کارشناسی در همین دانشگاه کمک گرفتند. نیمی از این داوطلبان آزاد بودند تا در روز به هر میزانی که میخواهند از شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک، اینستاگرام و اسنپچت استفاده کنند اما نیم دیگر اجازه داشتند فقط به مدت 10 دقیقه در روز شبکههای اجتماعی خود را استفاده کنند. نتایج این تحقیق جالب توجه بود؛ شرایط روحی و روانی گروه محدودتر به مراتب از گروهی که آزاد بودند از شبکههای اجتماعی استفاده کنند، بهتر بود. جالب است بدانید، افرادی که به گروه اول تعلق داشتند و به مرور زمان میزان استفاده خود را از این شبکهها کاهش دادند، به تدریج کمتر احساس افسردگی میکردند.
نظر روانشناسان دراین باره
مهدیه فارسی کارشناس ارشد روانشناسی در بیان این معضل فردی و روانی اظهارداشت:اینترنت نیز همانند بسیاری از وسایل و فناوری های ارتباط جمعی دارای جنبه های دوگانه مثبت و منفی است.استفاده نادرست از آن می تواند پویایی و کارآمد و سلامت روحی و جسمی هر شخص را با مخاطره روبرو نماید.
وی در ادامه افزود:از جمله ی تهدیدات این فناوری و ابزار تهدیدات روحی و روانی است.تنهایی،انزوا،افسردگی،اضطراب اجتماعی،کاهش مهارت های اجتماعی و ارتباطی،کاهش عزت نفس و درنهایت کاهش خودکارآمدی ازجمله پیامدهای استفاده ی بیش از حد از فضای مجازی می باشند.
این کارشناس روانشناسی گفت:زمانی که فرد به اینترنت اعتیاد پیدا می کند انگیزه ی وی برای تعامل با دیگران کاهش می یابد که همین امر اثرات منفی بر ارتباطات شخصی و تعاملات اجتماعی افراد خواهد داشت.
وی با اشاره به نتایج پژوهش های انجام گرفته دراین خصوص خاطرنشان کرد:براساس یافته ها آنلاین بودن و دردسترس بودن بیش از حد در شبکه های اجتماعی باعث تخلیه هیجانات نامناسب افراد می شود.
وی در ادامه بیان کرد:هنگامی که فرد نتواند تخلیه هیجانات مناسب داشته باشد و هیجانات نامناسب خودراکاهش دهد مطمئناً به بیماری هایی نظیر افسردگی و اضطراب دچار می شود.
فارسی به عمده ترین اثرات منفی فضای مجازی و اینترنت اشاره کرد و افزود:معضلاتی نظیر بحران هویت،عدم رشد مهارت های اجتماعی،سوءاستفاده های جنسی و اعتیاد از جمله مواردی است که در سال های اخیر بطور قابل توجهی مشاهده گردیده است.
وی در پایان با اشاره به دووجهی بودن این ابزار گفت:نکته ی قابل بیان این است که فناوری های نوین به ذاته و تنهایی بد نیستند بلکه استفاده و شیوه های کاربرد آنها باعث بروز مشکلات و خطرات گوناگون می شود.
درپایان...
آنچه مشاهده شد نتایج و نظرات محققان برفناوری ای است که می تواند تاثیرات مثبت و خوبی بر زندگی بشر و افراد در سطوح مختلف داشته باشد اما از آنجاکه مهم تر از استفاده از هر امکانات و تکنولوژی شیوه و فرهنگ مصرف و چگونگی استفاده از آن از اهمیت بیشتری برخوردار است پس لازم است افراد دقت بیشتری براین موضوع داشته باشند.باوجود هشدارها و تذکرات بسیاری از صاحب نظران دراین حوزه اما هرروزه شاهد افزایش مخاطرات و تاثیرات منفی حضور بیشش از حد شبکه های اجتماعی و اینترنت در زندگی و روزمرگی های افراد هستیم.زنگ خطر این موضوع چندسالی است که به صدا درآمده ولی نکته ی مهم این است که هیچ کسی بیشتر از خود فرد نمی تواند برای نجات او از رویارویی و مواجه شدن با خطرات احتمالی جلوگیری کند.
علی صبوری