۲۴ شهريور ۱۴۰۳ - ۱۸:۲۱
نگاهی دوباره به مهدویت و فلسفه عدم دسترسی به امام حاضر

پدیدار شناسی غیبت

پدیدار شناسی غیبت
دکتر محمد صادق دهنادی
کد خبر: ۷۱۲۹۹

۸ ربیع‌الاول ، سالروز شهادت امام حسن عسکری علیه‌السلام، آغاز عصر غیبت است. به جز زمینه‌های تاریخی و فلسفه‌هایی که در روایات متواتر درباره مسئله غیبت امام زمان و مهدویت در میراث روایی شیعه و سنی وجود دارد، تامل درباره مساله غیبت که به استعاره شب آفرینش نامیده می‌شود؛ دارای نکات بسیار لطیف و ظریفی است.
بعقیده برخی غیبت ولی‌خدا در دنیا یک نوع مجازات برای بشریت است. آدمیزاده‌ای که از ابتدای خلقت نوع خودش به حضور و ظهور آنچه سبب اتصال بین زمین و آسمان است کفران کرده است. شایسته دسترسی مستقیم به امام قائم نیست.
البته از آنجا که هر جامعه و هر نسلی، وضعی دارد و مجازات نسلهایی برای گناه نسل‌های دیگری مطابق عدالت نیست، نمی‌توان این مطلب را به عنوان فلسفه و معنای تام غیبت پذیرفت.
اما از آنجا در قرآن و ادیان آسمانی بی‌سابقه نیست می‌توان غیبت را با آن معیارها با معانی زیر فهمید:


۱- امتحان ایمان
در قصه وعده ۴۰ روزه موسی ع در کوه طور می‌بینیم، خداوند ۱۰ روز به نبودن کلیم‌الله افزود تا آنها که دلشان با او یگانه شده بود، تن به گوساله پرستی دهند.در مقیاس بزرگ‌تر نبود ولی‌خدا، فوج فوج از بشر را به دنبال گله‌ای از گوساله‌های سامری فرستاده، می فرستد و خواهد فرستاد.

۲- امتحان عقل
عدم دسترسی به ولی خدا مجال عقل برای پیدا کردن حقایق است. بشر پس از سالها درس آموزی بر سفره انبیا و اوصیا، مورد امتحان قرار گرفته تا آموخته‌هایش از ایمان و اخلاق را محک بزند و از انعکاس آنچه آموخته و آنچه در دل دارد، دین خودش را بسازد‌.

۳- امتحان اجتماع و سیاست
محرومیت از معصوم به ویژه در اجتماعی که اعتقاد به حاکمیت افضل دارد. یعنی تلاش برای اداره خودش بر حسب روش‌هایی که به حق نزدیک‌تر است.تلاش بشر برای خروج از ولایت الهی و حاکمان خدایی در طول تاریخ، کار را به جایی رساند که طرز قانون‌گذاری و اجرا به او سپرده شود. چیزی که تاریخ نشان داده لحظه به لحظه زندگی را پیچیده‌تر و قدرت را مبتذل‌تر نموده است.زمان تغییر موقعی است که همه بشریت درباره ناکارآمدی آنچه لحظه به لحظه بر او رفته و گذشته هم داستان شوند و از آینده ناامید باشند.ناامید از عدالت و حق و آزادی

۴- امتحان انسان و آسمان
دوره انبیا موقع ظهور صفت هدایت الهی است و موقع غیبت ظهور صفت ضال خداوند است.نه اینکه خداوند مشتاق گمراهی کسی باشد اما او انسان را آنگونه آفریده که اگر نخواهد حق را بفهمد، او را حتی برای رسیدن به ناحقی که برگزیده از طریق سنت‌های طبیعی و تکوینی مدد می رساند.این که بشر تصور کند که هر چه از آسمان فاصله معیشت و الاف و علوف او بیشتر می‌شود به همین معنا است. این یعنی همانطوری که حیات فردی گاهی دچار سنت املاء و استدراج است ، حیات جمعی تمدن‌ها نیز دستخوش چنین سرخوشی‌ها و سرمستی‌های شیطان گرایانه است. به گونه‌ای که به فرمایش امیرمومنان ع می فرماید: بشر عصر غیبت می‌گوید(در این پیشرفت‌های شگرف و پر شتاب و توسعه علم و ثروت و ... دنیا) دنیا به آل محمد چه نیازی دارد؟اما بی خبر از آنکه همین ارتفاع بالاتر باعث سقوط خورد کننده‌تر و نابودی زودتر بشری می شود که در دوره فترت از فطرت بیشتر فاصله گرفته است.این جاست که آخرالزمان به معنای جنگهای بی پایانش که در آن بدون حق و حقیقت ادم‌ها در از بین رفتن اقلیم و تعلیم و ... نفله می‌شوند، آغاز می‌شود.

ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.
گزارش خطا
تازه ها