باتوجه به قیمت بالای مسکن و شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه یا نیاز بعضی والدین به مراقبت بیشتر توسط فرزندان و ...، بعضی از زوجین طبقهای از منزل پدری را برای شروع زندگی انتخاب میکنند. در صورتی که آنها نتوانند مرز زندگیشان را با خانواده تعیین کنند، با اختلافات و مشکلات بسیاری روبهرو میشوند. توصیه میشود قبل از این که تصمیم بگیرید که با خانواده شوهرتان زندگی کنید حتما آگاهی کامل از مزایا و معایب زندگی با خانواده همسر در یک ساختمان را بهدست آورید تا با مدیریت شرایط و روابط، با چالشهای کمتری مواجه شوید.
دلایل تصمیم به زندگی با خانوادهشوهر دلایلی از قبیل نداشتن خانه مستقل، مشکلات مالی، وابستگی زیاد شوهر به خانواده، رسم و رسومی که باید با خانواده شوهر زندگی کرد، تنها بودن پدر یا مادر شوهر، داشتن مسئولیت نگهداری از والدین یا خواهر و برادر، وابسته بودن خانواده شوهر به پسرشان و... باعث میشود زنوشوهر تصمیم به زندگی با خانواده شوهر بگیرند.
زندگی با خانواده همسر هرچند که آنها خوب باشند، باز هم میتواند چالشهایی داشته باشد. مواردی از قبیل مشکل در حفظ حریمخصوصی، دردسرهای صمیمیت و ارتباط بیش از حد که میتواند باعث از بین رفتن احترام و تحقیرشدن شود و ...، در کمین چنین زوجهایی است. نکته بعدی این است که معمولا از شما انتظار خواهند داشت که طبق قوانین آنها زندگی کنید. همسر شما در هر سنی باشد برای والدینش یک فرزند بیتجربه است و آنها سعی میکنند مشکلات زندگی فرزندشان را مدیریت کنند.
در نتیجه آزادی و قدرت انتخاب شما کم رنگ میشود. شاید گاهی مجبور شوید آن چه را خانواده همسرتان انتخاب میکنند، بپذیرید. حتی خانواده همسر در تربیت فرزندتان مداخله خواهند کرد و با بچهدار شدن مشکلات زندگی با خانواده همسر چند برابر میشود. اگر خانواده همسرتان از شما و همسرتان انتظارات زیاد و نامعقول داشته باشند، زندگی با آنها سختتر میشود. این تفاوتها و کم کردن انتظارات از یکدیگر واقعا سخت است و باعث ایجاد استرس و کشمکش بین شما و خانواده شوهر یا بین زنوشوهر میشود.
زندگی در کنار خانواده همسر مزایایی دارد که به صورت خلاصه عبارتند از شناخت کیفیت تعاملات خانواده همسر، استفاده از تجربیات والدین همسر در تربیت فرزند، ایجاد فرصت تعامل با افراد بیشتر، کمک به یادگیری مهارتهای زندگی، کمک به برطرف کردن مشکلات زندگی مشترک، کمتر شدن دغدغههای مالی، کمک گرفتن از آنها در مواقع مختلف و ....
۱ حد و مرزها را تعیین کنید
در زندگیمشترک اطلاعات زیادی هست که نباید به خانوادهها منتقل شود. اطلاعاتی از قبیل تصمیمات مالی، مشاجرات، خصوصیات اخلاقی دو طرف و ... که به هیچ عنوان نباید به والدین منتقل شود. فاش کردن اطلاعات سبب حس مسئولیت در آنها برای مداخله و راهنمایی میشود. مداخلاتی که شاید همراه با جانبداری از فرزند خودشان باشد و این سبب خدشهدار کردن روابط همسرمان با والدینمان میشود. صرفا در مواردی که خط قرمزهایی از قبیل بیوفایی، کتککاری، اعتیاد یا ... رعایت نشود، آن هم با ملاحظات خاص میتوانیم از خانوادهها کمک بگیریم. البته اگر فکر میکنید مطلبی را لازم است به خانواده گفته شود، باید همسرتان موافق باشد و بعد آن مطلب را با خانوادهتان در میان بگذارید.
همه ما هر روز شارژی داریم که مقداری از آن صرف شغل، امور منزل، مطالعه و ... میشود. بقیه شارژ و انرژی ما مختص به همسرمان است مگر این که راضی باشد صرف دیگران یا امور دیگری شود. اگر انرژی که مختص همسرمان است، صرف شغل، خانواده، دوست و ... کنیم سبب حساسیت همسر و باعث شروع تنشها میشود. پس باید به همسرمان ثابت کنیم که اولویت دارد و زندگی در کنار پدر یا مادر، باعث نشده که توجه تماموقت او به آنها معطوف شود.
بیشتر بخوانید:
طبیعتا زندگی در ساختمان والدین، باعث صرفهجویی در هزینهها میشود. اما باز هم باید درباره مسائل اقتصادی و درآمد هم با خانواده خودتان و هم همسرتان، واضح و روشن و شفاف باشید و برای تصمیمگیریهای اقتصادی با یکدیگر مشورت کنید.
از ورود به مشاجرات خانوادگی همسرتان دوری کنید. فضای کافی برای صمیمیت ایجاد کنید و از شرایطی که برای شما حاشیه ایجاد خواهد کرد، پرهیز کنید. در نهایت، اگر با خانواده همسر زندگی میکنید، لازم نیست دست از ارزشها و نظرات خود بردارید. البته این کار را با زبانی نرم و آرام انجام دهید و از حالتهای تهاجمی همراه با داد و بیداد دوری کنید تا احترام بین شما و خانواده همسر حفظ شود. داشتن کمی سیاست در این مواقع، باعث شیرینی و پایداری زندگیتان خواهد شد.
منبع: زندگی سلام