نمی توان زیباترین سرود ملی جهان را انتخاب کرد؛ دلیلش آن است که اهل هر ملیت و کشوری که باشی سرود همان خاک برایت بهترین می شود. به نظر شما آیا سرود ملی ایران فقط به زبان فارسی است؟ پاسخ این سوال خیر است؛ چرا که کشوری وجود دارد که با اینکه زبان رسمی شان فارسی نیست اما سرود ملی آن ها به فارسی سروده شده است. کشور پاکستان را می گوییم. همین موضوع سوژه ای شد تا نگاهی به تاریخ فرهنگ زبانی این کشور بیندازیم. از هر تحصیلکرده ای که بپرسید سرود ملی پاکستان به کدام زبان است؟ می گوید فارسی. سرود ملی پاکستان به زبان فارسی ساخته شده و این زبان مادر زبان اردو محسوب میشود.
زمانی که پاکستان مستقل شد، سرود میهنی نداشت و از این رو، زمانی که پرچم پاکستان را بالا میبردند، ندای پاکستان زندهباد، آزادی پایندهباد را سر میدادند. پس از چندی، محمدعلی جناح سرودی برای پاکستان سرود، ولی چون سرود او، پایهٔ مذهبی نداشت، برآن شدند که سرودی دیگر برای پاکستان بسرایند. این سرود جدید را به گونهای سرودند که واژگان آن بین اردو و فارسی مشترک باشد و حتی از نظر دستوری نیز از دستور زبان فارسی پیروی میکند (گفته میشود تنها یک واژه غیر فارسی دارد). این سرود، سرودۀ شاعر پاکستانی ابوالاثر حفیظ جالندهری است.
فارس نوشت: حفیظ جالندهری در ۱۴ ژانویه ۱۹۰۰ در شهر "جالندهر" یکی از شهرهای ایالت پنجاب به دنیا آمد. به علت اوضاع آشفته شبهقاره و درگیریهای نظامی و سیاسی حفیظ جالندهری موفق به ادامه تحصیل نشد، اما از توانایی خدادادی برای شعر گفتن برخودار بود و همین استعداد سبب شد اولین شعر خود را در سن ۷ سالگی بسراید. وی برای کسب دانش بیشتر به شاگردی "مولانا غلام قادر بلگرامی" معروف به "قادرالکلام فارسی" در آمد و ادبیات فارسی را به طور کامل فراگرفت.
بعد از استقلال پاکستان از هند حفیظ جالندهری به شهر لاهور آمد و تا پایان عمر در همین شهر سکنی گزید. معروفترین کتاب حفیظ جالندهری "شاهنامه اسلام" که بیشتر اشعار آن غزل و گیت (نوعی غالب شعری در شبهقاره) میباشد.
معروفترین غزلهای جالندهری عبارتند از "نغمهراز" و "سوز و ساز" وی کتابی داستانی با نام "هفت پیکر" نیز تألیف کرده است. حفیظ در ۲۱ دسامبر ۱۹۸۲ به علت عارضه قلبی درگذشت و در کنار منار پاکستان که یادگاری از استقلال پاکستان میباشد به خاک سپرده شد.
بیشتر مردم پاکستان در جریان گفتگو به زبان اردو، برای دلیل محکم در گفتار خود، چکامه (شعر) یا ضربالمثل فارسی را گواه میآورند. افزون بر شاعران و نویسندگان فارسی پاکستانی، شماری زیادی از سیاستمداران و هنرمندان آوازخوان در پاکستان وجود دارند که به زبان فارسی صحبت میکنند.
حتی در بین پاکستانی ها هم معروف است که تنها واژهٔ غیرفارسی سرود ملی شان، واژهٔ هندی کا است.
البته به نظر میرسد این موضوع کمی اغراق آمیز است؛ چرا که علاوه بر واژگان فارسی در این شعر واژگان عربی هم دیده میشود اما واژگان فارسی آن بیشتر از همه مورد توجه قرار گرفته است.
بیشتر بخوانید:
پاک سرزمین شاد باد کشور حسین شاد باد
تو نشان عزم عالیشان ارض پاکستان!
مرکز یقین شاد باد
پاک سرزمین کا نظام قوّت اخوّت عوام
قوم، ملک، سلطنت پائنده تابنده باد
شاد باد منزل مراد
پرچم ستاره و هلال رهبر ترقی و کمال
ترجمان ماضی شان حال جان استقبال!
سایۂ خدائی ذوالجلال
روزنامه جام جم نوشت: زبان فارسی در شبه قاره جنوب آسیا دستکم هشت تا ۹ سده پیشینه دارد. در پاکستان هم که در روزگار گسترش تمدن فارسیزبانان مسلمان در شبه قاره به وجود آمد تا سده سیزدهم هجری، زبان فارسی به مدت هفت سده سوابق رسمی، علمی، ادبی، و اداری داشته است. پس از ربع نخست سده یازدهم میلادی بیشتر نواحی که امروز به پاکستان موسوم است به دست سلطان محمود غزنوی فتح شد و به پادشاهی غزنین پیوست و شهر بزرگ لاهور، کرسی استانهای فتحشده قرار گرفت. خانوادههای فارسیزبان از سرزمینهای گوناگون پادشاهی غزنین مهاجرت کرده و وارد سرزمین پاکستان شده و در نواحی مختلف اقامت گزیدند.
در طول سالیان دراز از آمیزش این زبانها با هم و با زبان محلی مردم، زبان اردو فراگیر شد. اردو یک واژه ترکی به معنی لشکر است و بیانگر زبانی است که در میان سربازان رایج شد. اردو از فارسی نه تنها نامواژهها و صفتها را گرفتهاست بلکه حرفها و قیدها، پیشوندها و پسوندها، امثال و حکم، استعارات و تشبیهات و نیز تمثیلات و تلمیحات فارسی در اردو راه یافتهاست. شاعران اردو تنها در مطالب و محتویات و قالب شعری تحت تأثیر شعر فارسی قرار نگرفتهاند بلکه در وزن شعر کاملاً از عروض فارسی تقلید کرده آن همه بحور با همه زحافات از فارسی به اردو انتقال یافت و عروض فارسی علت دیگری برای فراوانی واژههای فارسی در اردو شد.
تا مدتی پیش در بخشهایی از پاکستان و بهویژه در شهر پیشاور اهالی شهر فارسی حرف میزدند، ولی به مرور زمان فارسی از خانههای مردم شهر رخت بربست.
در گوشه و کنار شهرهای مختلف پاکستان سنگنبشتهها و لوحههایی به زبان فارسی به چشم میخورد، شعرخوانی و فارسیسرایی نیز در این کشور رواج دارد. غالباً مردم پاکستان در جریان گفتگو به زبان اردو، برای دلیل محکم در گفتار خود، شعر یا ضربالمثل فارسی را شاهد میآورند.
افزون بر شاعران و نویسندگان فارسی پاکستانی، شمار زیادی از سیاستمداران و هنرمندان آوازهخوان در پاکستان وجود دارند که به زبان فارسی صحبت میکنند. شمار دانشآموختگان پاکستانی رشته زبان و ادبیات فارسی بیشتر از همه کشورها، بهجز ایران است.
عمران خان، نخستوزیر پاکستان در سفرش در سال ۱۳۹۸ به تهران و دیدار با حسن روحانی، گفت “اگر انگلیسیها در قرن نوزدهم به هند نیامده بودند، نیازی به مترجم نداشتیم، همه ما به فارسی صحبت میکردیم.
به گزارش ایرنا، زبان فارسی قریب به یک هزار سال در کشورهای شبه قاره از جمله پاکستان زبان رسمی بود، تا اینکه انگلیسیها در قرن هجدهم میلادی با دستوری دولتی به رسمیت آن خاتمه داده و زبان انگلیسی را به جای آن رایج کردند.
درعین حال زبان و فرهنگ فارسی تاکنون از بین نرفته و اقشار مختلف از ارباب علم و دانش و شعر و ادب آن را فرا میگیرند، این زبان در دانشکدهها و دانشگاههای مختلف تدریس میشود و دیوانهای فارسی همچنان چاپ میشود، مجلات و کتب فارسی نیز از سوی دولت و بخش خصوصی چاپ میشود.
پیش از آنکه زبان انگلیسی در پاکستان گسترش یابد، در شبه قاره طی قرنهای متمادی صدها زبان و گویش وجود داشت که در این میان فارسی زبان آموزشی، علمی و اداری بود، اما پس از سلطه خارجی در قرن سیزدهم هجری، این وضع به نفع زبان انگلیسی تغییر یافت و همچنان ادامه دارد.
در شبه قاره و پس از استقلال پاکستان، فارسی در تمامی مدارس پاکستان تدریس میشد، ولی در سال ۱۹۸۵ به بعد زبان فارسی جای خود را به زبان عربی و دیگر مضامین داد.
تا پیش از دوران رییس جمهوری و فرماندهی ارتش ژنرال 'ضیاءالحق' در در پاکستان، زبان فارسی در تمامی مدارس دولتی این کشور، تا کلاس هشتم تدریس میشد، ولی این روزها نه تنها تدریس زبان فارسی کاهش جدی یافته، بلکه زبان اردو نیز دارد به دست فراموشی سپرده میشود. بر اساس نظر کارشناسان زبان فارسی، زبان اردویی که فعلا مردم پاکستان به آن تکلم میکنند، بیش از پیش با زبان انگلیسی گره خورده است.
زمانی در پاکستان، دانستن زبان فارسی، نشانه اعتبار بود و تمامی علماء و ادباء به زبان و ادبیات فارسی تسلط کامل داشتند، خطبههای نماز جمعه از اشعار 'بوستان، گلستان و مثنوی معنوی مولوی 'پر بود، فارسی در تمامی مقاطع تحصیلی از راهنمائی تا دانشگاه تدریس میشد و دبیرستانها، دانشکدهها و دانشگاهها استادان و معلمان فارسی داشتند.
ولی امروزه وضعیت این زبان در منطقه به ویژه پاکستان به گونهای دیگر رقم خورده است. در مدارس راهنمائی، دبیرستان و دانشکدهها (سطح دیپلم و لیسانس) فارسی کاملا حذف شده است، از مقطع راهنمائی تا مقطع فوق لیسانس، هیچ کتاب درسی فارسی وجود ندارد که بهفروش برسد و نیازی هم احساس نمیشود، زیرا شاگرد و دانش آموزی ندارد.
شعرا و ادبایی که به فارسی علاقه داشته و به فارسی شعر میسرودند، به دیار باقی شتافته اند و افرادی که در قید حیات هستند، به ادبیات کهن فارسی علاقه دارند و به سنی رسیدهاند که دیگر قادر به حرکت نیستند و پس از آن نیز، دیگر امیدی به فارسی نیست.
البته با همه این تفاسیر باید گفت که این روزها مردم این خطه تحت تاثیر زبان فارسی و اشعار آن هستند اگرچه امور روزمره خود را به زبان اردو و انگلیسی انجام میدهند، فارسی را زبان علم و مذهب میدانند و شاعران ایرانی را دوست داشته و از آن تاثیر میگیرند.
برخی مردم پاکستان حتی دیوان اشعار حافظ شیرازی را در خانههای خود دارند و در زمانهایی که لازم بدانند، به آن تفال میزنند و اشعار حافظ، مولانا و عطار نیشابوری بر مردم پاکستان تاثیرگذار بوده است.
گردآوری: تابناک جوان