نام دریاچه هامون حتی در ادبیات گذشته ایرانیان نیز جای دارد. آیا میدانید دریاچه هامون در کدام استان است؟ دریاچه هامون امروز با آنچه در گذشته بوده است تفاوت های چشمگیری دارد. هامون در واقع دریاچه هیرمند است که از آن رود بزرگ سرچشمه میگیرد. علت خشک شدن هامون به عوامل مختلف داخلی و خارجی برمی گردد. در این مطلب با دریاچه هامون و حقایق این دریاچه زیبا بیشتر آشنا شوید.
دریاچه و تالاب هامون در منطقه سیستان و در استان سیستان و بلوچستان واقع شدهاند.
هامون در مرز ایران و افغانستان است. این دریاچه از سه دریاچه کوچک به نامهای هامون پوزک، هامون صابری و هامون هلمند (هیرمند) تشکیل شده و هامون گود زره هم کمی دورتر از این سه قرار گرفتهاست. این دریاچهها در زمان فراوانی آب به هم میپیوندند و دریاچهٔ مشترک هامون، میان افغانستان و ایران را تشکیل میدهند. رودخانهٔ هیرمند شریان اصلی ورود به هامون است و رودخانههای خاشرود، فراه، هاروترود، شوررود، حسینآباد و نهبندان نیز به هامون میریزند.
«دریاچه هامون» سومین دریاچه بزرگ ایران و هفتمین تالاب بینالمللی جهان است که به عنوان یکی از ذخیرهگاههای زیستکره ایران در فهرست جهانی یونسکو به ثبت رسیده و از سال ۱۳۸۶ به عنوان میراث طبیعی ایران در فهرست انتظار یونسکو قرار گرفته است.
معاون میراث فرهنگی سیستان و بلوچستان درباره وضعیت ثبت جهانی دریاچه هامون به عنوان میراث طبیعی، با توجه به وضعیت آن به ایسنا گفت: «هامون» فقط میراث طبیعی نیست و میتوان آن را به عنوان یک میراث معنوی به ثبت رساند.
معاون میراث فرهنگی استان سیستان و بلوچستان گفت: یکی از ملزومات این است که دولت افغانستان به قوانین سازمان ملل متعهد باشد. وگرنه ثبت جهانی هامون به عنوان میراث طبیعی هم اتفاق بیفتد وقتی همکاری صورت نگیرد و راه آب باز نشود، دریاچه احیا نمیشود. البته درباره موضوع دریاچه هامون باید متخصصان این حوزه نظر بدهند و این موارد را بررسی کنند.
کیخواه آریا درباره اینکه آیا اقداماتی برای حفظ و احیای زیست بومی و صنایع دستی اطراف هامون انجام شده است، اظهار کرد: دریاچه هامون به جز چند گودال آن کاملا خشک شده است و در پی خشکسالیهای پیدرپی زیست بومی، هنر و صنایعدستی که در اطراف این دریاچه جریان داشته، تقریبا از بین رفته است.
او همچنین در پاسخ به این پرسش که آیا مشکل کشورها بر سر آب، میتواند تاثیری در ثبت جهانی دریاچه هامون داشته باشد، بیان کرد: بعید میدانم این موضوع تأثیری روی ثبت جهانی دریاچه هامون داشته باشد، چون این اقدام از جانب ایران انجام میشود. هر چند اگر مشکل ادامه داشته باشد و همچنان جلو آب گرفته شود، ما دریاچهای نداریم و این موضوع شاید روی ثبت جهانی هامون تاثیر داشته باشد.
الی گشت نوشت: رودخانه هیرمند اصلیترین منبع تامین کننده آب دریاچه هامون است. وسعت دریاچه هامون ۵۶۶۰ کیلومتر مربع است. نیمی از آن در استان کرمان و نیم دیگر در سیستان و بلوچستان جای گرفته است. دشتهای جیرفت، فاریاب و رودبار جنوب در استان کرمان، و دشتهای ایرانشهر، بمپور، سردگان، دلگان، سرتختی و اسپکه در استان سیستان و بلوچستان در نزدیکی منطقه هامون قرار دارند.
درون دشتها امکان کاشتن گیاهان مناطق گرمسیری وجود دارد. ۳۴ هزار کیلومتر از زمینهای هامون منطقه کوهستانی است، ۳۲ هزار کیلومتر دیگر آن را دشتها و کوه پایهها پوشانده اند و ۳ هزار کیلومتر دیگر باتلاق است. در این مناطق گیاهان زیادی وجود ندارد و همین پوشش گیاهی ضعیف موجب شده این در هنگام بارش باران به سرعت سیلابهای ویران گر جاری شود و که نتیجه آن فرسایش خاک و هدر رفت آب است.
منطقه هامون با این که در مرکز کشور ایران قرار دارد، اما رطوبت زیادی از دریای عمان به آن میرسد که آن را متفاوت با دیگر بیابانهای کشور میکند. در این ناحیه بارندگی کم و گرما و تبخیر زیاد است، اما با وجود رطوبت بالای دریای عمان میتوان از منابع تجدید پذیر آن استفاده کرد. در قسمت مرکزی هامون حفرهای بیضی شکل است که تمامی آبهای سطحی منطقه به سمت آن جاری میشوند و دریاچه هامون نام دارد.
بهطور کلی تالابهای دریاچه هامون دارای عمق متوسطی بین ۱ تا ۵ متر میباشد.
دریاچه هامون تنها منطقه در شرق ایران است که پرندهها به آن مهاجرت میکنند. ۲۳۹ گونه مختلف جانوری در دریاچه زندگی میکنند که از پرتعدادترین آنها میتوان به پلیکان، فلامینگو، غاز، قوی گنگ، باکلان، کفچه نوک، اردک تاجدار، آنقوت، هوبره، کبک، تیهو، عقاب، شاهی، سنقر، شاهین، دال، جغد، پرستوی دریایی، عقاب دریایی دم سفید، عقاب تالابی، سارگپه، مار چلیپر، افعی پلنگی، افعی شاخدار ایرانی، مار جعفری، بزمجه، آگاما، ماهی گرگک، کپور ماهی، آمور سفید و سیاه ماهی اشاره کرد.
مرگ هامون موجب مرگ تمامی این موجودات نیز میشود. علاوه بر آن پوشش گیاهی اطراف آن نیز نابود شده است که در پی آن دامداری و پرورش گاوهای سیستانی نیز در منطقه نابود شد.
پینورست نوشت: اگر اهل شاهنامهخوانی باشید در میان اشعار حماسی که نقش اول آنها را رستم، پهلوان برخاسته از سیستان بازی میکند، به اسمی برمیخورید به نام دریاچه زره که پرآب بوده و به دشتهای اطرافش سالیان سال سبزی و حیات هدیه میداده است.
سالها گذشته و نام دریاچه زره به هامون تغییر کرده و البته این تغییر تنها در نام این دریاچه نبوده و «هامون» ما دیگر نه به بزرگی و نه به پرآبی «زره» شاهنامه نیست.
فارس نوشت: اهمیت این دریاچه به خاطر آب شیرین آن و امکان پرورش و صید ماهی در سالهای پر آبی و تأمین علوفه دامها از طریق حاشیه و نیزارهای آن میباشد و تا سال ۱۳۷۸ با حجمی بالغ بر ۸ میلیارد مترمکعب عامل اصلی حیات در منطقه سیستان شناخته میشد.
ویکی پدیا: از سالهای پایانی دهه ۱۳۷۰ و همزمان با کاهش بارشها و خشکسالی، میزان ورودی آب رودخانه هیرمند به دریاچه هامون مرتباً کاهش یافت. پمپاژ و انتقال آب هامون توسط خط لوله به زاهدان و انتقال و ذخیره آب در چاهنیمهها زابل و همچنین استفاده از حقابه هامون جهت کشاورزی در زابل، نبود دولتی مقتدر در افغانستان، ساخت سد کجکی بر روی هیرمند، نصب و بهکارگیری انواع پمپ در مسیر رودخانه هیرمند جهت کشاورزی توسط کشاورزان افغان، خشک شدن دریاچه هامون را در پی داشتهاست.
این مسئله موجب قطع شدن منبع معاش ۴۰۰ هزار سیستانی، کاهش قابل ملاحظه پرندگان بومی سیستان، رو به انقراض نهادن گاو سیستانی، بروز فقر و نا امنیهای پیامد آن، مهاجرت گسترده سیستانیان به مناطق شمالی کشور و زوال روزافزون صنایع دستی سیستان شدهاست.
فارس در گزارشی به این موضوع اشاره کرد و نوشت:
۱- حاکمیت طالبان بر بخش وسیعی از افغانستان از اواسط دهه هفتاد و فراخوان آن از شرکتهای خارجی برای احداث سد در منطقه کمان خان بر روی رود هیرمند. گفته میشود افغانستان هم اکنون نیز در حال احداث سدهای دیگری در بالادست هیرمند است که در آینده باعث کاهش بیشتر آب هیرمند خواهد شد.
۲- کاهش نزولات جوی و حاکمشدن شرایط خشکسالی بر سیستان.
۳- نصب و به کارگیری انواع پمپ در مسیر رودخانه هیرمند جهت کشت خشخاش توسط کشاورزان افغانی.
۴- عدم مدیریت صحیح منابع آب و نیز عدم لایروبی انهار مختوم به دریاچه هامون در داخل کشور ایران
بنابراین میزان ورودی آب هیرمند به هامون مرتباً کاهش یافت و در نهایت منجر به خشک شدن دریاچه هامون و حذف آن از نقشههای جدید گردید.
با جدا شدن افغانستان از خاک ایران در سال ۱۸۵۷ میلادی به موجب معاهده پاریس، مسئله حقابه رودخانه هیرمند یا به قول افغانها «هلمند» به یکی از مسائل مهم دو کشور تبدیل شد.
پس از به نتیجه نرسیدن کامل مذاکرات و حکمیتهای مختلف میان سران حکومتی ایران و افغانستان در سالهای ۱۲۸۲، ۱۳۱۸ و ۱۳۲۸ شمسی، سرانجام با مداخله سه کشور آمریکا، کانادا و شیلی، قراردادی در سال ۱۳۵۱ میان محمد موسی شفیق نخستوزیر وقت افغانستان و عباس هویدا نخستوزیر حکومت پهلوی در کابل امضا و مقرر شد در هر ثانیه ۲۶ مترمکعب آب (معادل ۸۲۰ میلیون مترمکعب در سال) سهم ایران باشد.
در موادی از این قرارداد آمده است:
«افغانستان موافقت دارد اقدامی نکند که ایران را از حقابه آن از آب رود هیرمند (هلمند) بعضاً یا کلاً محروم سازد... افغانستان اقدامی نخواهد کرد که حقابه ایران برای زراعت به طور کلی نامناسب شود.».
اما این کشور به تعهدات خود از دو جهت عمل نکرده است:
۱- دادن حقابه ایران به صورت مستمر در همه فصول
۲- عدم انجام اقداماتی که باعث کاهش آب قابل تقسیم در مرز شود
بیشتر بخوانید:
ایرنا نوشت: آب هیرمند تا دوره قاجاریه مساله خاصی نداشت، زیرا سیستان یکپارچه و یکدست بود و ساکنان آن در دو طرف رود براساس عرف و رسم معمول از آب رود هیرمند برای مصارف کشاورزی و آشامیدنی خود استفاده میکردند، اما زمانی آب هیرمند چالشساز شد که در دوره ناصرالدین شاه (سال ۱۲۸۹قمری) با حکمیت «گلداسمیت»، سیستان به دو بخش تقسیم شد. طی این حکمیت بیش از نیمی از سیستان به وسعت ۱۰۶۴۷.۴ کیلومتر مربع به افغانستان که تحت استیلای انگلستان قرار داشت واگذار شد و ۷۲۹۰.۸۸ کیلومتر مربع به ایران داده شد.
مساله آب هیرمند در دوره پهلوی اول و دوم بارها محل مذاکره با افغانستان قرار گرفت تا این که در سال ۱۳۵۱ شمسی به قرارداد هیرمند منتهی شد؛ قراردادی که، اما و اگرهای زیادی دارد و اختلافات بر سر آب این رودخانه همچنان پابرجا است.
گردآوری: تابناک جوان