معراج حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم در آیاتی از قرآن کریم آمده است. مسلمانان به معراج پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) اعتقاد دارند. در آیات و روایات و منابع معتبر به جزییات شب معراج و مشاهدات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) اشاراتی شده است. داستان معراج پیامبر در کدام سوره آمده است؟ در این مطلب درباره معراج بیشتر می خوانیم.
یکی از رویدادهای مهم تاریخ اسلام مسئله معراج پیامبر (صلی الله علیه و آله) است. معراج از "عرج" گرفته شده و در لغت به معنی بالا رفتن و جمع آن معارج است. طی این رویداد، پیامب، پس از نماز مغرب در مسجدالحرام و از طریق مسجدالأقصى به وسیله مرکبی به نام «بُراق» به آسمانها رفت و، چون بازگشت، نماز صبح را در مسجدالحرام خواند. درباره کیفیت معراج نبوی گفته شده معراج پیامبر(صلی الله علیه و آله)، جسمانى و در بیدارى بوده است، نه در خواب و با روح. اصل آن از ضروریات دین و مورد اتّفاق همهى فرقههاى اسلامى است.
خداوند در قرآن کریم در آیه اول سوره اسرا و آیات هشتم تا هجدهم سوره نجم اشاراتی به ماجرای معراج پیامبر (صلی الله علیه و آله) دارد. آن گونه که از ظاهر روایات برمی آید، احتمالاً معراج بیش از دو مرتبه و طی دفعات متعدد اتفاق افتاده که یکی از آنها بسیار شاخص و معروف شده است.
خداوند در آیه اول سوره مبارکه اسراء به سفری آسمانی اشاره میکند. «سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا ۚ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ»؛
«پاک و منزه است خدایی که در (مبارک) شبی بنده خود (محمّد) را از مسجد الحرام (مکّه معظّمه) به مسجد الاقصی که پیرامونش را مبارک و پر نعمت ساختیم، سیر داد تا آیات و اسرار غیب خود را به او بنماییم که او (خدا) به حقیقت شنوا و بیناست.»
سوره اسرا سوره معراج پیامبر (صلی الله علیه و آله) است. نامگذاری این سوره به نام «اِسراء» به سبب نخستین آیه آن است که به رخداد اسراء و معراج پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پرداخته است. چنانکه در برخی روایات اشاره شده «بنیاسرائیل» نام دیگر سوره اسراء است، زیرا در آغاز و پایان آن به داستان بنیاسرائیل اشاره دارد. همچنین به سوره سبحان نیز نامیده شده چراکه با این واژه آغاز میشود و در روایتی از امام علی (علیه السلام) از سوره اسراء با نام سوره سبحان یاد شده است.
سوره نجم، پنجاهوسومین سوره و از سورههای مکی قرآن که در جزء بیست و هفتم جای گرفته است. این سوره جزو چهار سورهای است که سجده واجب دارند و به سورههای عزائم معروفاند. از موضوعات مطرح در این سوره، داستان معراج رفتن پیامبر (صلی الله علیه و آله) است.
معراج پیامبر (صلی الله علیه و آله) دو مرحله داشته است. مرحله اول معراج حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) شبانه از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی سیر میکند که این قسمت از معراج در آیه اول سوره اسرا آمده است:
«سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ»
«پاک و منزه است خدایی که بنده اش را در یک شب، از مسجد الحرام به مسجد الاقصی -که گرداگردش را پربرکت ساختهایم- برد، تا برخی از آیات خود را به او نشان دهیم؛ چرا که او شنوا و بیناست.»
مرحله دوم معراج مربوط به سیر پیامبر (صلی الله علیه و آله) تا آسمان هفتم بوده است. ایشان تا جایی بالا میروند که احدی جز خداوند متعال حضور نداشته است. این مرحله از معراج در سوره نجم توصیف شده است:
«ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّی. فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی. فَأَوْحی إِلی عَبْدِهِ ما أَوْحی. ما کَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأی. أَ فَتُمارُونَهُ عَلی ما یَری. وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْری. عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهی. عِنْدَها جَنَّةُ الْمَأْوی. إِذْ یَغْشَی السِّدْرَةَ ما یَغْشی. ما زاغَ الْبَصَرُ وَ ما طَغی. لَقَدْ رَأی مِنْ آیاتِ رَبِّهِ الْکُبْری»
«سپس [پیامبر (صلی الله علیه و آله) در شب معراج] نزدیک و نزدیکتر شد، تا آن که فاصله او [با مقام قرب خاص خدا] به اندازه طول دو کمان یا کمتر بود. در اینجا، خداوند آنچه را وحی کردنی بود، به بنده اش وحی کرد. آنچه را دید، انکار نکرد. آیا با او درباره آنچه دید، مجادله و ستیز میکنید؟ و بار دیگر نیز او را نزدیک سدرة المنتهی که بهشت جاویدان در آنجاست، دیده است. در آن هنگام که چیزی (شکوه و نور خیره کننده ای) سدرة المنتهی را پوشانده بود. چشم او هرگز منحرف نشد و طغیان نکرد. (آنچه را دید، واقعیت بود) او در شب معراج، برخی نشانههای بزرگ پروردگارش را دید.»
زمان اولین معراج پیامبر (صلی الله علیه و آله) ۹ ماه یا ۲ سال قبل از ولادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) بوده است. زیرا حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) در جواب یکی از همسران خود که از شدت محبت به حضرت زهرا (سلام الله علیها) گله کرده بود تشکیل نطفه ایشان را در آسمان و شب معراج خوانده اند. به گفته علامه طباطبایی دیدگاه مشهور عالمان مسلمان این است که معراج در سالهای آخر اقامت پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مکه (پیش از هجرت و پس از بعثت) روی داده است. برخی از علما نیز بر این باورند که معراج در سال ۱۲ بعثت رخ داده است.
درباره این که معراج در چه شبی رخ داده است نیز نظرهای متفاوتی وجود دارد و یکی از شبهای ۱۷ ربیع الاول، ۲۷ رجب، ۱۷ رمضان و یا شبی از شوال یا ربیع الثانی را شب معراج پیامبر (صلی الله علیه و آله) میدانند.
مدت سفر حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) به سرزمین بیت المقدس و مسجد الاقصی و از آنجا به آسمانها و بازگشت ایشان از معراج بیش از یک شب طول نکشیده است. امام صادق (علیه السلام) فرمودند: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نماز عشا و نماز صبح را در مکه خواندند.
روایاتی که به موضوع معراج پرداختهاند، به روشنی از عروج پیامبر (صلیاللهوعلیهواله) سخن میگویند و تنها در بیان جزئیّات با یکدیگر تفاوت دارند. از مجموعه این روایات بر میآید که پیامبر اسلام (صلیاللهوعلیهوآله) در سفری آسمانی از مسجد الحرام به مسجد الاقصی رفته و میان راه، همراه جبرئیل به مدینه نزول کرده و در آنجا نماز گزارده است.
روایات زیادی نیز در این مورد وجود دارد که در اینجا به دو روایت اکتفا میکنیم؛ امام رضا (علیهالسّلام) میفرمایند: «کسی که معراج را تکذیب کند، رسول الله را تکذیب کرده است» و از امام صادق (علیهالسّلام) نیز روایت شده: لَیْسَ مِنْ شِیعَتِنَا مَنْ أَنْکَرَ أَرْبَعَةَ أَشْیَاءَ الْمِعْرَاجَ وَ الْمُسَأَلَةَ فِی الْقَبْرِ وَ خَلْقَ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ وَ الشَّفَاعَةَ. هر کس چهار چیز را انکار کند از شیعیان ما نخواهد بود، معراج، سؤال در قبر، مخلوق بودن بهشت و دوزخ و شفاعت.
درباره جزئیات مشاهدات پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در سفر معراج احادیث متعددی وجود دارد. به عنوان مثال بزنطی از امام رضا (علیه السلام) نقل میکند رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «لَمَّا أُسْرِیَ بِی إِلَى السَّمَاءِ بَلَغَ بِی جَبْرَئِیلُ مَکَاناً لَمْ یَطَأْهُ قَطُّ جَبْرَئِیلُ فَکَشَفَ لَهُ فَأَرَاهُ اللَّهُ مِنْ نُورِ عَظَمَتِهِ مَا أَحَبَّ؛ هنگامی که درمعراج به آسمانها سِیر داده شدم جبرئیل مرا به مکانی برد که هرگز خود به آن مکان و مقام پا نگذاشته بود. درآن مقام، پردهها برای من کنار زده شد، پس خداوند از نور عظمت خویش آن مقدارکه دوست داشت، نشانم داد». (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج۱، ص ۹۸)
بیشتر بخوانید:
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) آسمانهاى هفتگانه را یکى پس از دیگرى پیمود، در هر آسمان با صحنههاى تازهاى روبرو شد، با پیامبران و فرشتگان و در برخى از آسمانها با دوزخ یا دوزخیان و در بعضى با بهشت و بهشتیان برخورد کرد، و پیامبر از هر یک از آنها خاطرههاى پرارزش و بسیار آموزنده در روح پاک خود ذخیره فرمود و عجائبى مشاهده کرد که هر کدام رمزى و سرى از اسرار عالم هستى بود؛ و پس از بازگشت اینها را با صراحت، ولى با زبان کنایه و مثال، براى آگاهى امت در فرصتهاى مناسب شرح میداد، و براى تعلیم و تربیت از آن استفاده فراوان مینمود. این امر نشان میدهد که یکى از اهداف مهم این سفر آسمانى استفاده از نتایج عرفانى و تربیتى این مشاهدات گرانبها بود، و تعبیر پرمعنى قرآن «لَقَدْ راى مِن آیات رَّبه الکُبری» در آیات مورد بحث، میتواند اشاره اجمالى و سربستهاى به همه امور باشد.
ذکر این نکته مهم است که بهشت و دوزخى را که پیامبر (صلی الله علیه و آله) در سفر معراج مشاهده کرد، و کسانى را که در آن متنغم یا معذب دید، بهشت و دوزخ قیامت نبود، بلکه بهشت و دوزخ برزخى بود، زیرا طبق آیات قرآن، بهشت و دوزخ رستاخیز بعد از قیام قیامت و فراغت از حساب، نصیب نیکوکاران و بدکاران میشود.
سرانجام به هفتمین آسمان رسید، و در آنجا حجابهایى از نور مشاهده کرد، همانجا که «سِدره المُنتهی وجنه المأوی» قرار داشت و پیامبر (صلی الله علیه و آله) در آن جهان سراسر نور و روشنایى به اوج شهود باطنى و قرب الىالله و مقام «قاب قوسین اوادنی» رسید، وخداوند در این سفر او را مخاطب ساخته، و دستورات بسیار مهم و سخنان فراوانى به او فرمود و برخى احادیث قدسى در این سفر بر آن حضرت وارد شده است. همچنین نمازهاى پنجگانه بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) واجب شد و جبرئیل آمد و همراه پیامبر نمازهاى پنجگانه را انجام داد؛ و رهبرى و ولایت على (علیه السلام) مطرح شد.
از امور دیگرى که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در بهشت مشاهده کرد، نور دخترش حبیبه خدا فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بود. نور زهرا در هر عالمى به نوعى ظهور داشته است. در لیله المعراج در بهشت براى رسول الله (صلی الله علیه و آله) در ساق عرش طلوع کرد وقتى نظر فرمود، نور ائمه را دید، اولى نور على (علیه السلام) بعد فاطمه تا برسد به حضرت حجت عجلالله تعالى فرجه و در روایت است که فرمود مهدى (عجل االله تعالی فرجه شریف) را که وصى دوازدهم من است، دیدم مثل کوکب درّى است، و لذا برخى از بزرگان این حدیث را شاهد گرفتهاند که حجهبن الحسن عجلالله تعالى فرجه پس از اصحاب کساء از همه اهل بیت (علیهم السلام) افضل است.
پیامبر (صلى الله علیه وآله) در «شب معراج»، از پروردگار سبحان چنین سؤال کرد: «یا رَبِّ اَىُّ الاَعْمالِ أَفْضَلُ؟»؛ (پروردگارا! کدام عمل افضل است؟).
خداوند متعال فرمود: «هیچ چیز نزد من، برتر از توکل بر من، و رضا به آنچه قسمت کرده ام نیست، اى محمّد! آنها که به خاطر من یکدیگر را دوست دارند، محبتم شامل حال آنهاست، و کسانى که به خاطر من مهربانند، و به خاطر من پیوند دوستى دارند، آنها را دوست دارم، و نیز محبتم براى کسانى که توکل بر من مى کنند، فرض و لازم است، و براى محبت من حد و حدود، و مرز و نهایتى نیست»!
و به این ترتیب، گفتگوها از محبت شروع مى شود، محبتى بى انتها و گسترده، و اصولاً عالم هستى بر همین محور محبت دور مى زند.
گردآوری: تابناک جوان