آیه و واعدنا موسی را در نماز دهه اول ذی الحجه می خوانیم و از این جهت معروف است. در ادامه به جزییات آیه و سوره آن میپردازیم. نکاتی که از این آیه می توان دریافت کرد را به تفسیر استاد قرائتی بخوانید.
آیه ۱۴۲ سوره اعراف: وَوَاعَدْنَا مُوسَىٰ ثَلَاثِینَ لَیْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً ۚ وَقَالَ مُوسَىٰ لِأَخِیهِ هَارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ.
ترجمه: و ما با موسی سی شب وعده قرار دادیم و ده شب دیگر بر آن افزودیم تا آنکه زمان وعده پروردگارش به چهل شب تکمیل شد؛ و موسی به برادر خود هارون گفت: تو اکنون جانشین من در قوم من باش و راه صلاح پیش گیر و پیرو راه اهل فساد مباش.
بیشتر بخوانید: نماز ذی الحجه (و واعدنا موسی) چگونه خوانده میشود؟ + اعمال
سوره اعراف، از سوره هاى مکّى است و دویست و شش آیه دارد. درباره محتوا و فضیلت این سوره، در منابع روایی و تفاسیر قرآن کریم مطالبی نقل شده است که با توجه به پرسش، ما نیز این موضوع را در دو بخش ارائه میکنیم:
درباره خواندن سوره اعراف فضایل و آثاری بیان شده است که بیشتر ناظر به آثار اخروی است؛ مانند:
یک: پیامبر گرامى اسلام (ص) میفرماید: «هر کس سوره اعراف را بخواند، خداوند میان او و شیطان مانعی قرار مى دهد و روز قیامت حضرت آدم شفیع او است».
دو: امام صادق (ع) فرمود: «هر کس سوره اعراف را در هر ماه بخواند، روز قیامت از کسانى است که ترسی ندارند و غمگین نمی شوند و اگر در هر روز جمعه بخواند، از کسانى است که در روز قیامت حساب ندارند».
سه: همچنین آن حضرت فرمود: «در این سوره آیات محکمه وجود دارد. قرائت و عمل به آن را ترک نکنید که روز قیامت براى کسانى که قرائت کرده اند، شهادت خواهد داد».
توجّه به این حقیقت لازم است که ثواب و فضیلت و پاداش هاى مهمّى که براى تلاوت قرآن یا سوره ها و آیات خاصّى نقل شده، هرگز به این معنا نیست که انسان آنها را تنها به صورت اوراد بخواند و به گردش زبان قناعت کند، بلکه خواندن قرآن براى فهمیدن، و فهمیدن براى اندیشیدن، و اندیشیدن براى عمل است.
در این سوره:
۱. از اصحاب اعراف – آیات شریفه (۴۶ - ۴۸) - سخن به میان آمده، لذا به «اعراف» نام گذارى شده است.
۲. اشاره کوتاه و محکمى به مسئله «مبدأ و معاد» کرده است.
۳. براى احیاى شخصیت انسان، داستان آفرینش آدم را با اهمیت فراوان شرح مى دهد.
۴. اشاره به عهد و پیمانی که خداوند از فرزندان آدم در مسیر هدایت گرفته است.
۵. براى نشان دادن شکست و ناکامى اقوامى که از مسیر توحید و عدالت و پرهیزگارى منحرف مى شوند، و هم براى نشان دادن پیروزى مؤمنان راستین، سرگذشت بسیارى از اقوام پیشین و انبیاى گذشته؛ مانند «نوح»، «لوط» و «شعیب» را بیان کرده و با سرگذشت مشروح بنى اسرائیل و مبارزه حضرت موسى (ع) با فرعون پایان مى دهد.
۶. در پایان، بار دیگر به مسئله مبدأ و معاد باز مى گردد و انجام و آغاز را به این وسیله تکمیل مى کند.
در آیهى ۵۱ سورهى بقره، سخن از وعدهى چهل شب با موسى است، «وَ إِذْ واعَدْنا مُوسى أَرْبَعِینَ لَیْلَةً»، ولى در اینجا سى شب به اضافهى ده شب که به فرمودهى امام باقر علیه السلام فلسفهى این کار، آزمایش بنىاسرائیل بوده است. در روایات مىخوانیم: سى شب آن در ماه
جلد ۳ - صفحه ۱۶۳
ذىالقعده و ده شب آن در اوّل ماه ذىالحجّه بوده است. «۱»
با آن که حضرت موسى چهل شبانه روز را به طور کامل در کوه طور بوده است، (چنانکه در تورات سِفر خروج نیز آمده است) ولى تعبیر به چهل شب، ممکن است به این دلیل باشد که مناجاتها اغلب در شب صورت مىگیرد و یا آنکه در قدیم تقویم براساس ماه بوده و ماه در شب نمایان است، لذا براى شمارش ایّام نیز از شب استفاده مىشده است. تغییر برنامه بر اساس حکمت، مانند تغییر نسخهى پزشک در شرایط ویژهى بیمار، اشکال ندارد؛ لذا سى شب با اضافه شدن ده شب به چهل شب تغییر کرد.
چنانکه «بداء» در مورد خداوند، به معناى تغییر برنامه براساس تغییر شرایط است، البتّه تمام این تغییرات را خداوند از قبل مىداند، همان گونه که گاهى پزشک از قبل مىداند پس از دو روز عمل به این نسخه، وضع بیمار تغییر کرده و نیاز به دارو و نسخهاى دیگر دارد؛ و دربارهى خداوند هرگز به معناى پشیمان شدن یا تغییر هدف و یا کشف نکتهاى تازه و تغییر موضع نیست، زیرا این معانى از جهل و محدودیّت سرچشمه مىگیرد که مربوط به انسان است، امّا خداوند در مسیر امتحان و تربیت انسان این تغییرات را انجام مىدهد.
در «اربعین» و عدد چهل، اسرارى نهفته است، این عدد، در فرهنگ ادیان و در روایات اسلامى جایگاه خاصّى دارد، چنانکه مىخوانیم:
«۱». تفسیر نورالثقلین.
جلد ۳ - صفحه ۱۶۴
«۱» بعضى کتابها نیز با محوریّت عدد چهل، مانند چهل حدیث نوشته شده است. «۲»
چگونه مىتوان پذیرفت که حضرت موسى براى غیبت موقّت خود جانشین تعیین کند، امّا خاتم پیامبران صلى الله علیه و آله براى غیبت ابدى خود، جانشینى تعیین نکرده باشد؟! با آنکه حدیث منزلت که پیامبر خطاب به على علیه السلام فرمود: «أنت منّى بمنزلة هارون من موسى» تو براى من مثل هارون براى موسى مىباشى، به صورت متواتر در منابع اهل سنّت آمده است.
«۳» و آیا مردم در زمان غیبت امام زمان علیه السلام رها شدهاند؟!
دو آزمایش براى قوم موسى رخ داد: یکى ده روز زیادتر ماندن موسى در وعدهگاه و دیگرى گوسالهى سامرى. چنانکه خداوند مىفرماید: «فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَکَ مِنْ بَعْدِکَ وَ أَضَلَّهُمُ السَّامِرِیُّ» «۴»، هنگامى که موسى علیه السلام فرمود: من براى دریافت دستورات الهى، سى شب به وعدهگاه مىروم، چون از سى شبانهروز گذشت و موسى نیامد، مردم گفتند: موسى خلف وعده کرده است، لذا از او قطع امید کردند و بدنبال برنامههاى انحرافى رفتند. در حالى که با رفتن موسى به کوه طور، خداى او که از میان نرفته بود تا مردم به سراغ بتپرستى بروند.
مراد از اصلاح در آیه، اصلاح در مسائل اجتماعى و جامعه است، نه اصلاح در رفتار فردى و شخصى. (کلمهى «أَصْلِحْ»، پس از «اخْلُفْنِی» آمده است.)
در زمان حضرت موسى، همانند هر زمان دیگر مفسدانِ توطئهگرى بودند که موسى نگران آنها بود و به هارون سفارش مىکرد: نگذار زمام امور را به دست گیرند وخواسته یا ناخواسته
«۱». سفینةالبحار، ج ۱، ص ۵۰۴- ۵۰۵.
«۲». تفسیر فرقان و اربعین در فرهنگ اسلامى، سید رضا تقوى.
«۳». صحیح بخارى، ج ۶، ص ۳؛ صحیح مسلم، ج ۴، ص ۱۸۷؛ سننابنماجه، ج ۱، ص ۴۲ ومسند احمدبن حنبل، ج ۱ ص ۱۷۳، ۱۷۵، ۱۷۷، ۱۷۹ و ۱۸۲.
«۴». طه، ۸۵.
جلد ۳ - صفحه ۱۶۵
دنبالهرو آنان شوى. «وَ لا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ»
۱- بىمقدّمه و بدون خودسازى، بر پیامبران کتاب آسمانى نازل نمىشود، بلکه لیاقت به همراه عبادت و مناجاتهاى شبانه و عارفانه لازم است. وَ واعَدْنا مُوسى ثَلاثِینَ لَیْلَةً ...
۲- مسئولیّتها حتّى در سطح رهبرى، نباید مانع عبادت و اعتکاف و خلوت با خدا باشد. وَ واعَدْنا مُوسى ...
۳- وعدهگاه خداوند با انبیا، مکانهایى همچون کوه طور و غار حراست و ضیافت الهى از بندگان صالح خود، دعا و مناجات است. واعَدْنا ...
۴- شب، بهترین فرصت براى مناجات است. «لَیْلَةً»
۵- عبادت در چهل شب تمام، آثار خاصّى بدنبال دارد. أَتْمَمْناها ... فَتَمَ
۶- در کارها باید مدّت و اجل تعیین شود. «أَرْبَعِینَ»
۷- رهبرى جدید باید در فراز و نشیبهاى نهضت، در کنار رهبرى قدیم تجربه دیده باشد. قالَ مُوسى لِأَخِیهِ هارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی ...
۸- جامعه هرگز نباید بىرهبر باشد. «اخْلُفْنِی»
۹- انبیا به اذن الهى، حقّ تعیین جانشین دارند. «اخْلُفْنِی»
۱۰- امامت و رهبرى مردم باید به سفارش خدا توسط پیامبر خدا، «اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی» در مسیر اصلاح جامعه، «أَصْلِحْ» و به دور از انحراف باشد. «وَ لا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ»
۱۱- در یک زمان، دو رهبر نمىشود. هارون علیه السلام همچون حضرت موسى پیامبر بود، ولى رهبرى با موسى علیه السلام بود. «اخْلُفْنِی» (آرى، امامت و رهبرى غیر از نبوّت است، لذا موسى براى دوران غیبت، هارون را جانشین خود و رهبر مردم قرار داد)
۱۲- انبیا آنقدر دلسوز امّتند و خود را مسئول مىدانند که حتّى براى چند روز.
جلد ۳ - صفحه ۱۶۶
مردم را بىسرپرست نمىگذارند. «اخْلُفْنِی»
۱۳- وظیفهى اصلى رهبر، اصلاح امّت است. «أَصْلِحْ»
۱۴- اگر مردم به فساد کشیده شدند و یا خواستار فساد بودند، رهبرى نباید از موضع اصلاحگرى دست بردارد. «وَ لا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ»
۱۵- تذکّر و یادآورى، در هر صورت مفید است. با آنکه هارون علیه السلام پیامبر و معصوم بود، امّا باز هم حضرت موسى او را به دو وظیفه عمدهى اصلاح و دورى از فساد توجّه داد. أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ ...
۱۶- اصلاح جامعه، با عوامل فاسد و پیروى از مفسدان، امکانپذیر نیست. «أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ»
۱۷- جامعه نیاز به رهبرى اصلاحگر دارد، «أَصْلِحْ» رهبرى که هرگز تسلیم نظرات و توطئههاى مفسدان نشود. «وَ لا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ»
التماس دعا - تابناک جوان
منابع: دانشنامه اسلامی / اسلام کوئست