به گزارش
تابناک جوان به نقل از جام جم، در محوطه بیرونی یازدهمین نمایشگاه بینالمللی گردشگری و صنایع دستی اصفهان، درست بین سیاه چادرهای عشایر بختیاری، ترك و عرب، یك خانواده گردشگر اصفهانی به مركز توجه بازدید كنندهها تبدیل شده بودند؛ خانوادهای چهار نفره كه با ماشین كمپر خودشان به نمایشگاه آمده بودند؛ ماشینی كه از 300 روز پیش یعنی اولین روز ایران گردی 400 روزه شان، هم سقفِ بالای سرشان بوده و هم وسیله نقلیه زیر پایشان و با عبور از شهرها و روستاهای كوچك و بزرگ كشورمان، تا اینجای كار آنها را در رسیدن به هدفی كه داشتند همراهی كرده بود. برای خانواده لطیفی، یعنی همین خانواده اصفهانی كه حالا همه آنها را با عنوان اختصاصی خانواده گردشگر میشناسند، هدف از این سفر خانوادگی، شناساندن جاذبههای كمتر شناخته شده كشورمان است؛ هدفی كه سبك زندگی متفاوتی را نصیب شان كرده؛ یك زندگی جالب و پر از چالش برای زن و شوهری كه همراه دوفرزندشان یعنی پرنیای هفت ساله و پارسای ده ساله به دل جاده زدهاند.
پای حرفهای فریبا لطیفی كه نشستیم، گفت تا تولد 30 سالگیاش فقط یك ماه مانده و این یعنی او یك سال از عمرش را به طور مداوم در سفر بوده؛ برای فریبا لطیفی مادر جوان این خانواده گردشگر، گردشگری یك علاقه ذاتی است؛ یك دغدغه همیشگی كه باعث شده او بعد از فارغالتحصیلی در رشته ریاضی دانشگاه اصفهان، به رویای همیشگیاش رو بیاورد و این بار رشته گردشگری دانشگاه فرهنگ و هنر اصفهان را برای ادامه تحصیل انتخاب كند؛ رشتهای كه حالا پای او و خانوادهاش را به یك ایرانگردی جذاب باز كرده است. لطیفی در توضیح بیشتر به ما گفت: هدف ما از این سفر، به دست آوردن اطلاعات مفیدی از مقاصد گردشگری ناشناخته و كمتر شناخته شده كشورمان است.
متاسفانه گردشگران خارجی فقط قطبهای قدیمی گردشگری كشورمان مثل اصفهان، یزد و شیراز را میشناسند و به این استانها سفر میكنند، درحالی كه در كشور ما جاذبههای متنوع زیادی وجود دارد و به همین دلیل معرفی مسیرهای جدید گردشگری و شناسایی ظرفیتها و مكانهایی كه نیاز به سرمایهگذاری دارد، یكی از اهداف اصلی سفر ماست. درحقیقت میخواهیم همه این اطلاعات را در قالب یك سفرنامه مصور و مكتوب در اختیار دیگران قرار بدهیم و البته با جمعآوری امضا از مردم شهرهای مختلف كشورمان رسما از مردم بقیه دنیا دعوت كنیم تا به كشور ما سفر كنند و جاذبههای گردشگریاش را از نزدیك ببینید. انگیزهای كه باعث شده از سفر 400 روزه آنها 300 روز گذشته باشد؛ روزهایی كه آنها به همراه ماشین كمپرشان در قزوین، زنجان، آذربایجان شرقی، اردبیل، گیلان، مازندران، گلستان، خراسان شمالی، خراسان رضوی، خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان، هرمزگان، یزد، شیراز، كرمان و اصفهان گذراندهاند و هنوز صد روز و چند استان دیگر را هم پیش رو دارند.
ماشینمان خراب شد
لطیفی با اشاره به همین موضوع گفت: ما استانهای شمالی، شرقی و جنوبی را دیدهایم، از استانهای مركزی هم فارس، كرمان و یزد را دیدهایم. الان در سفرمان استانهای غربی را در برنامه داریم و مقصد بعدی ما لرستان است. البته بعلاوه سمنان، تهران، استان مركزی و قم. در كل سفر را بهگونهای برنامهریزی كردیم كه در هر مقصدی با توجه به فصل مناسب حضور داشته باشیم و با اطلاعاتی كه كسب كردیم، در كل 400روز زمان را برای این سفر در نظر گرفتیم و تا حالا هم مطابق برنامه جلو رفته ایم. البته در این بین مشكلاتی هم برای ما پیش آمد كه باعث شد كمی برنامهریزیمان به هم بریزد مثلا همان روزهای اول ماشینمان خراب شد و 20 روز از برنامه عقب افتادیم اما سعی كردیم این مدت را در طول روزهای بعدی جبران كنیم و حالا فقط صد روز از برنامهمان مانده و ما استانهای غربی را پیشرو داریم.
درس و مشق بچهها در سفر
وضعیت تحصیلی بچهها یكی از سوالات مشتركی است كه هركسی به این خانواده میرسد از آنها میپرسد؛ اینكه پرنیا و پارسا واقعا از یك سال قبل مدرسه نرفتهاند؟ ما هم این سوال را از خانم لطیفی پرسیدیم و او گفت: اتفاقا از روز اولی كه ما سفرمان را شروع كردیم هركسی برای اولین بار من و همسرم را در كنار بچههایمان در سفر میدید، اولین سوالش این بود كه مدرسه بچهها را چه كار كردید؟! این موضوع بزرگترین چالش ما قبل از شروع سفر هم بود، ما خیلی درباره اینكه یك سال بچهها را به مدرسه نفرستیم فكر كردیم اما متاسفانه در قوانین آموزش و پرورش كشورمان، قانونی برای آموزش مجازی در پایه ابتدایی موجود نبود و به همین خاطر ما خودمان برای بچهها كتاب تهیه كردیم و آموزششان را در طول سفر بهعهده گرفتیم و در همین حضورمان در اصفهان هم به دنبال پرونده تحصیلی بچهها بودیم و اینكه ارزیابی شوند و یك پایه بالاتر بروند. الان هم كه یك سال از شروع این سفر میگذرد خیلی خوشحالیم كه این ریسك را پذیرفتیم و واقعا یكی از اهداف ما این بود كه نشان بدهیم با وجود داشتن دوتا بچه مدرسهای باز هم میشود سفر كرد و بچه داشتن مانع سفر و گردشگری نیست. الان هم شاید بچههای من مثلا در درس ریاضی به مهارت بچههایی كه سركلاس درس بودند نباشند كه این عقبماندگی هم با چند جلسه كلاس اضافه جبران میشود، اما آنقدر در این سفر تجربه كسب كردند و اطلاعاتشان زیاد شده كه خلآ آموزشی ندارند.
هزینههای سفر چقدر است؟
بحث هزینههای سفر یكی دیگر از علامتسوالهایی است كه در ذهن آدمهایی كه از ماجرای سفر 400 روزه این خانواده باخبر میشوند، بهوجود میآید؛ موضوعی كه محمد لطیفی یعنی پدر خانواده دربارهاش به ما گفت: خیلیها فكر میكنند ما آدمهای پولداری هستیم كه میتوانیم 400 روز در سفر باشیم، اما حقیقت ماجرا این است كه سفر با كمپر هزینهها را خیلی پایین میآورد، مخصوصا اگر طولانیمدت باشد. ما الان با كمپر جای اقامت داریم، غذا را خودمان تهیه میكنیم و عملا جز هزینههای روزمره كه در یك زندگی عادی هم هركسی دارد، هزینهای نداریم. مساله دیگر بحث شغلی ماست كه برای خیلیها سوال میشود. من قبل از این سفر شغلم آزاد بود، بهخاطر همین بهراحتی آن را كنار گذاشتم، همسرم هم دانشجو بود و شاغل نبود. اما قبل از سفر ما یك شركت گردشگری تاسیس كردیم و این سفر هم زیرمجموعهای از همین شركت گردشگری ماست و در طول سفر با ارتباطهایی كه با تورهای مختلف و راهنمایان گردشگری میگیریم و با برگزاری برنامههای تبلیغی سعی میكنیم مقداری از هزینههای سفر را كاهش بدهیم.
به جامعه بومی سود برسانید فرهنگ شان را محترم بشمارید
همین چند وقت پیش بود كه رفتار خارج از عرف تعدادی از گردشگران در سد لفور خبرساز شد و نگاه خیلیها را متوجه فرهنگ گردشگری كرد؛ موضوعی كه فقدانش به بحث گردشگری كشور ما ضربههای زیادی زده است. خانم لطیفی در همین رابطه به ما گفت: بحث فرهنگ گردشگری یكی از مباحثی است كه ما واقعا در این سفر روی آن كار میكنیم و در هر شهری هم حضور داشته باشیم، براساس همین هدف همایشهایی را با ماهیت آموزشی برگزار میكنیم. چون یكی از دغدغههای ما در این سفر همین موضوع است. همیشه هم قبل از ورود به یك منطقه با راهنمایان محلی آن منطقه ارتباط میگیریم و سعی میكنیم برآوردی از فضای گردشگری و فرهنگی آنجا بهدست بیاوریم و به پوشش، آداب و رسوم و فرهنگ منطقه حتی فرهنگ غذاییشان احترام بگذاریم؛ البته منظورم این نیست كه كاملا شبیه آنها بشویم اما اینكه خلاف عقایدشان كاری نكنیم نكته مهمی است. چون جامعه محلی هم از ما به عنوان گردشگر همین را میخواهد؛ اینكه نظم حاكم بر این جامعه را به هم نزنیم. البته یك مورد دیگر كه من همیشه توصیه میكنم بحث آورده مالی برای جامعه محلی است، یعنی یك گردشگر باید آورده مالی داشته باشد و اگر وارد یك روستا شد، سعی كند حضورش برای بومیان روستا سودمند باشد. در كنار این به حریم روستا و مزارع كشاورزی احترام بگذارد، متاسفانه خیلی وقتها گردشگرها به بهانههای مختلف وارد مزارع و باغات میشوند و به محصولاتشان آسیب میزنند كه همین حركت باعث میشود جامعه محلی نسبت به حضور گردشگرها موضع بگیرد.
همه خوشحال زیر سقفِ كمپر
شاید خیلیها پایه یك سفر طولانی مدت به دور ایران باشند، اما وقتی پای بچهها به میان میآید، حضور در این سفر به دغدغه خیلی از خانوادهها تبدیل میشود. خانواده لطیفی اما با دو فرزند پا به این سفر مخاطره آمیز گذاشته اند و از تصمیم شان راضی اند؛ خانم لطیفی به ما گفت: مردم وقتی میبینند ما خانوادگی سفر میكنیم از سختیهای سفر سوال میكنند، برای خیلیها عجیب است چطور با وجود دو بچه قرار است 400 روز در سفر باشیم. من در جواب همه میگویم این كار سخت است، اما شدنی است و البته لذتهای خودش را هم دارد. البته من باید از همراهی بچههایم واقعا تشكر كنم. دختر و پسر من واقعا بچههای سازگاری هستند و با شرایط زندگی در كمپر كنار آمدهاند. البته كمپر ما یك ماشین كامل برای زندگی است؛ چهار تخت دارد، حمام، سینك ظرفشویی، كمد لباس، گاز، یخچال، كابینت و ظرف و ظروف دارد، یك لباسشویی كوچك هم داریم كه كارمان را راه میاندازد. با این حال دخترم بعضی وقتها از اینكه ما مهمانی در خانهمان نداریم گلایه میكند.
سفیر گردشگری ایران میشویم
صد روز دیگر كه بگذرد سفر خانواده لطیفی به دور ایران تمام میشود و آنها از همین حالا برنامه سفر بعدیشان را هم ریختهاند. فریبا لطیفی به ما گفت: در سفر بعدی مان كه بازهم خانوادگی است اردیبهشت ماه سال آینده به اروپا میرویم و قرار است در سه ماه اروپا را با كمپر بهعنوان سفیر فرهنگی ایران بگردیم و خوشبختانه قولهایی هم درباره همراهی به ما داده شده است. از نظر فریبا لطیفی، گردشگری یك صنعت پولساز است. او گفت: در دنیا به گردشگری بهعنوان صنعت نگاه میكنند، اما این صنعت در كشور ما نوپاست و دقیقا به همین دلیل شاید این نگاه به آن وجود نداشته باشد و باید روی این موضوع بیشتر كار كنیم، چراكه كشور ما ظرفیتهای زیادی در حوزههای گردشگری كشاورزی، مذهبی و طبیعی دارد و میتوانیم این ظرفیتها را به دنیا بشناسانیم و از طریق این اطلاع رسانی و جذب گردشگر و حتی سرمایهگذار، به درآمدزایی برسیم .