حضرت معصومه (سلام الله علیها) چند سال تحت سرپرستی امام رضا (علیه السلام) بودند؟ پرداختن به زندگینامه اهل بیت و ائمه اطهار ما را بیشتر با معارف اسلامی آشنا می کند.
ویژه برنامه «نور علی نور» رادیو گفتگو با موضوع دوران سیاسی و اجتماعی زندگی حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) و با حضور حکیم زاده محقق، پژوهشگر و استاد حوزه و دانشگاه به روی آنتن رفت.
حکیم زاده با اشاره به اینکه مجموعه مطالبی که در رابطه با زندگی نورانی حضرت معصومه (سلام الله علیها) در کتابهای مختلف ثبت شده، بسیار مختصر است، گفت: شرایط ویژه و استثنایی سیاسی - اجتماعی که حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) در آن قرار داشتند یکی از پر خفقانترین شرایط زمانی است که هارون عباسی حکومت میکند که میتواند امام معصوم را زندانی کند.
وی با بیان اینکه این بانوی بزرگوار یکی از برترین فرزندان امام کاظم (علیه السلام) هستند، اظهار داشت: حضرت معصومه (سلام الله علیها) جایگاه ویژه و خاصی دارند که باعث شده با وجود اینکه خیلی از افراد حتی نام فرزندان متعدد امام موسی کاظم (علیه السلام) را نمیدانند، اما نسبت به ایشان تا حدودی حتی شناخت اجمالی را دارند.
این پژوهشگر با اشاره به زمان تولد حضرت معصومه (سلام الله علیها) یادآور شد: ایشان در اول ذی القعده سال ۱۷۳ هجری در مدینه متولد شدند و تنها فرزندی هستند که مادرشان با امام رضا (علیه السلام) یعنی نجمه خاتون مشترک است. ایشان در دوازدهم ربیع الثانی سال ۲۰۱ هجری به شهادت رسیدند و یا رحلت فرمودند.
وی با اظهار به برخی از القاب ایشان اشاره و عنوان کرد: عمر شریف ایشان ۲۸ سال است، ولی در این فرصت کوتاه ایشان چهرهای از خودشان نشان میدهند که القاب مختلفی را پیدا میکنند از جمله القاب معصومه، طاهره، حمیده، رشیده، تقیه، نقیه، رضیه، مرضیه، کریمه اهل بیت، محدثه و عالمه آل طاها.
حضرت معصومه (سلام الله علیها) در سایه تربیت کدام امامان بودند؟ حکیم زاده با بیان اینکه دوران حیات حضرت معصومه (سلام الله علیها) را میتوان به سه بخش تقسیم کرد، گفت: دوران اول، دوران ده سالهای است که ایشان در زمان حیات پدرشان هستند از سال ۱۷۳ تا ۱۸۳ که چهار سال آخر این ده سال را امام کاظم (علیه السلام) در زندان هارون بودند و در همان جا هم به شهادت رسیدند در نتیجه ایشان شش سال از حضور در کنار پدر بهرهمند شدند.
وی به دوران دوم زندگی حضرت معصومه (سلام الله علیها) پرداخت و بیان داشت: دوران دوم، یک دوران ۲۱ ساله است که ایشان در کنار برادرشان امام رضا (علیه السلام) در مدینه هستند و طبق وصیت امام موسی کاظم (علیه السلام) تمام امورات فرزندان دختر و پسر بر عهده رضا (علیه السلام) بود بنابراین حضرت معصومه (سلام الله علیها) تحت تربیت و سرپرستی مستقیم امام رضا (علیه السلام) قرار گرفتند و در این زمان آموزشهای مهمی را از برادرشان دیدند.
بیشتر بخوانید:
استاد حوزه و دانشگاه در خصوص دوران سوم زندگی حضرت معصومه (سلام الله علیها) گفت: وقتی مامون وارث کل قلمرو حکومت عباسی میشود، در آغاز حکومت خودش با مشکلات اساسی مواجه میشود که با مشورتی که از وزیر ایرانی خودش میگیرد تصمیم میگیرد تا امام رضا (علیه السلام) را از مدینه به خراسان دعوت کند و ایشان را ولیعهد خودش قرار دهد. این هجرت اجباری خیلی مهم است و بر کل خاندان رسالت تاثیر میگذارد. مرحله سوم زندگی فاطمه معصومه (سلام الله علیها) در این دوران است که برخورد جدی با اهل بیت (علیهم السلام) میشود.
وی در خصوص شرایط سیاسی دوران خلافت عباسی اظهار داشت: حکومت بنی عباس که در سال ۱۳۲ هجری با شکست کامل بنی امیه ظهور پیدا میکند این دوران اقتدار حکومت زیاد، اختناق شدید و همچنین دوران پر از فریب بود و مردم در جهل زیادی به سر میبردند. در زمان هارون که بیشتر از ۱۵ سال از زندگی حضرت معصومه (سلام الله علیها) در زمان هارون است، علویان در فشار زیادی بودند.
حکیم زاده با اشاره به اینکه امام کاظم (علیه السلام) دارای ۳۷ فرزند بودند که اکثرشان ازدواج نکردند، در رابطه با این مسئله توضیح داد: در آن زمان ارتباط علویین با دیگران خیلی سخت بود و همسران امام بیشتر از چهار نفر نبودند و بقیه کنیزان ایشان بودند، کنیزان در آن زمان منزلت اجتماعی نداشتند و مهم نبود که با علویین ارتباط داشته باشند.
حضرت معصومه (سلام الله علیها) یکسال پس از ورود برادرش حضرت امام رضا (علیهالسّلام) به ایران به همراه عدهای از برادران و خواهران و عده دیگری از خویشان به منظور دیدار با حضرت وارد ایران شدند، اما در راه، در ۱۰ ماه ربیع الثانی، در سن بیست و هشت سالگی، در شهر قم درگذشت و به خاک سپرده شد. برخی علت درگذشت ایشان را مسمومیت و برخی غم و اندوه ناشی از کشته شدن برادران و برادرزادگان خویش در ساوه توسط ماموران عباسی دانستهاند.
حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) در سال ۱۷۳ هجری در مدینه دیده به جهان گشود و در خانهای بزرگ شد که پدری، چون امام کاظم (علیه السلام) و برادری، چون حضرت رضا (علیه السلام) در آن میزیست. نام مادر آن حضرت را «خیزران»، یا «نجمه» یا «اروی» گفتهاند که بانویی لایق و پاک و با ایمان بود و، چون حضرت رضا (علیه السلام) را به دنیا آورد، به لقب «طاهره» آراسته شد.
فاطمه معصومه (س) در دامان ایمان و پاکی رشد کرد و در چشمه عفاف، عصمت، علم و حکمت به طهارت روح و جان رسید. نسب و تبارش نبوی، فاطمی و علوی بود. جدّ او از طرف مادر از نسل امام حسن مجتبی (علیه السلام) و از طرف پدر از نسل امام حسین (علیه السلام) بود. از این رو در زیارت نامهاش خطاب به او گفته میشود: «السلام علیکِ یا بنتَ الحسنِ و الحسین». عبادت و ادب، شاخ و برگ روییده بر آن «سرو پاک دامنی» بود. ویژگیهای روحی و خصایص فردی و خلق و خوی والایش سبب شده بود که او را کریمه خاندان رسالت بنامند و با این لقب در زبان عالمان و فقیهان شیعه از او یاد میشد؛ لقبی که از میان بانوان اهل بیت، تنها مخصوص او بود. لقبهای دیگر او هر کدام گویای فضایل اوست؛ همچون: «محدّثه»، «عابده»، «مِقدامه» و «معصومه». این القاب پاک، یادآور حضرت زهرا (سلام الله علیها) است که حضرت معصومه (سلام الله علیها) هم شرافت و نجابت را از آن بانو به ارث برده است.
قال الصادق علیه السلام: «إِنَّ لِلَّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَکَّةُ وَ إِنَّ لِلرَّسُولِ حَرَماً وَ هُوَ الْمَدِینَةُ وَ إِنَّ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ حَرَماً وَ هُوَ الْکُوفَةُ وَ إِنَّ لَنَا حَرَماً وَ هُوَ بَلْدَةُ قُمَّ وَ سَتُدْفَنُ فِیهَا امْرَأَةٌ مِنْ أَوْلَادِی تُسَمَّى فَاطِمَةَ فَمَنْ زَارَهَا وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّة؛ برای خدا حرمی است و آن مکه است و برای رسول خداصلی الله علیه وآله حرمی است و آن مدینه است و برای امیرمؤمنان علیه السلام حرمی است و آن کوفه است و برای ما حرمی است و آن قم است و به زودی زنی از فرزندان من در آنجا دفن میشود که نامش فاطمه است؛ هر کس او را زیارت کند بهشت بر او واجب خواهد شد.» (بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج۵۷، ص: ۲۱۶)
بعد از فاطمه زهرا سلام الله علیها از جهت گستردگی شفاعت، هیچ کس و حداقل هیچ بانویی به شفیعه محشر، حضرت معصومه دخت موسی بن جعفر سلام الله علیها نمیرسد، که امام به حق ناطق، حضرت جعفر صادق (علیه السلام) در این رابطه میفرماید: «تُدْخَلُ بِشَفَاعَتِهَا شِیعَتِی الْجَنَّةَ بِأَجْمَعِهِم؛ با شفاعت او همه شیعیان من وارد بهشت میشوند.» (بحار الأنوار (ط -بیروت)، ج۵۷، ص: ۲۲۹) براساس روایتی که مرحوم سپهر در «ناسخ» از امام رضا (علیه السلام) روایت کرده، لقب معصومه را به حضرت معصومه، امام هشتم اعطا کردهاند. طبق این روایت امام رضا (علیه السلام) فرمود: «من زار المعصومه بقم کمن زارنی؛ هرکس حضرت معصومه را درقم زیارت کند، همانند کسی است که مرا زیارت کرده باشد.» این روایت را مرحوم محلاتی نیز به همین تعبیر نقل کرده است. با توجه به این که عصمت به چهارده معصوم (علیهم السلام) منحصر نیست، بلکه همه پیامبران، امامان و فرشتگان معصوم هستند؛ و علت اشتهار حضرت رسول اکرم، فاطمه زهرا و امامان (علیهم السلام) به «چهارده معصوم» آن است که آنها علاوه بر مصونیت از گناهان صغیره و کبیره، از «ترک اولی» نیز که منافات با عصمت ندارد، پاک و مبرا بودند.
مرحوم آیتاللّه مرعشی نجفی بارها برای طلاب میفرمودند: علّت آمدن من به قم این بودکه پدرم، آقا سید محمود مرعشی نجفی-که از زهّاد و عبّاد معروف نجف بود - چهل شب در حرم امیرالمؤمنین (علیه السلام) بیتوته کرد که آن حضرت را ببیند. پس شبی در حالت مکاشفه، حضرت علی (ع) را مشاهده کرد که به ایشان فرمود: سید محمود چه میخواهی؟ عرض میکند: میخواهم بدانم قبر فاطمه زهرا سلام اللّه علیها کجاست؟ تا آن را زیارت کنم. حضرت فرموده بودند: من که نمیتوانم برخلاف وصیت آن حضرت قبر او را معلوم کنم. عرض میکند: پس من هنگام زیارت چه کنم؟ حضرت فرموده بودند: خداوند متعال، جلال و جبروت حضرت فاطمه را به فاطمه معصومه - سلام اللّه علیها- عنایت فرمودهاند؛ پس هرکس که بخواهد به زیارت حضرت فاطمه زهرا نایل شود، به زیارت حضرت فاطمه معصومه - سلام اللّه علیها - برود.
مرحوم صدر المتألهین شیرازی (ملاصدرا)، فیلسوف بزرگ جهان اسلام و صاحب کتاب گرانسنگ «اسفار اربعه» شاهکار فلسفه اسلامی، در سالهای اواخر عمر پر برکت خود، تبعید شده و در روستای «کهک» قم مقیم گشته و در آنجا به تحریر مباحث فلسفی مشغول شده بود. ایشان گفته است: هرگاه در زمینه فلسفه، مشکلی برایم پیش میآمد که از حلّ آن عاجز میماندم، با پای پیاده از کهک به قم میرفتم و به کنار قبر حضرت فاطمه معصومه سلام اللّه علیها رفته، از آن حضرت استمداد میکردم. با این کار، مسأله و مشکل من حل میشد و سپس به روستای کهک باز میگشتم.
استاد آیتالله جوادی آملی: اگر انسان کتابی و یا مطلب علمی را در شهری که از نظر آب و هوا و موقعیت اقلیمی از قم بهتر است، مطالعه کند؛ بعد عین همان کتاب و یا مطلب را در جوار رحمت بارگاه حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها در قم مطالعه کند، میبیند که برکات دیگری نصیب انسان میشود، و حقایق بالاتری برای انسان کشف میگردد. این حقیقت برای جناب صدر المتالهین نیز پیش آمده است. زیرا ایشان، هنگامی که در کهک زندگی میکرد، برای عرض ادب و توسل به بارگاه کریمه اهل بیت فاطمه معصومه سلام الله علیها مشرف میشد. در یکی از این سفرها در جوار قبر فاطمه معصومه یک مساله مهم و پیچیده فلسفی یعنی اتحاد عاقل و معقول در یک مکاشفه عرفانی، برایش حل شد.
او خود در این زمینه میگوید: مسأله اتحاد عاقل و معقول از مشکلترین مسایل فلسفی است که تاکنون هیچ فیلسوف مسلمانی توفیق حل آن را پیدا نکرده است. من با توجه کامل به سوی خدای سبحان از او خواستم که مشکل برایم حل شود. دری از رحمت حق بر من گشوده شد و در این مورد معرفت جدیدی برایم حاصل شد. «کنت حین تسوید هذا المقام بکهک من قری قم، فجئت الی قم زائرا لبنت موسی ابن جعفر مستمدا منها و کان یوم الجمعه فانکشف لی هذا الامر؛» هنگام نوشتن این بحث من درقریه کهک قم بودم. از آنجا رهسپار قم شدم، به زیارت دختر موسی بن جعفر علیهما السلام مشرف گردیدم و از آن حضرت در حل این مسأله یاری جستم. به برکت او در روز جمعه این مطلب بر من کشف گردید.»
مرحوم علامه طباطبایی در زمان سکونت در قم، در ماههای رمضان، پیش از افطار به حرم ملکوتی کریمه اهل بیت، فاطمه معصومه سلام الله علیها مشرف میشدند و با بوسه زدن بر ضریح مطهر آن بانوی بزرگوار، روزه خود را افطار میکردند.
علامه شهید مطهّری، هرگاه نام مرحوم علامه طباطبایی را به زبان میآورد، میگفت: روحم به فدای او باد. یکی از دانشمندان از استاد مطهّری پرسید: دلیل این همه تجلیل و احترام شما از علاّمه طباطبایی چیست؟ استاد مطهّری در پاسخ گفت: من فیلسوف و عارف بسیار دیدهام و احترام من به علاّمه طباطبائی به خاطر فیلسوف بودن ایشان نیست، بلکه از این جهت است که او عاشق و دلباخته اهل بیت است. چرا که علاّمه طباطبایی در ماه رمضان روزه خود را با بوسه بر ضریح مقدّس حضرت معصومه سلام الله علیها افطار میکرد. ابتدا پیاده از منزل تا حرم مطهّر (با توجّه به آن سنین پیری و دوری راه) مشرف میشد. ضریح مقدّس را میبوسید، سپس به خانه میرفت و غذا میخورد.
آیت الله العظمی فاضل لنکرانی میفرماید: روزی به حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام الله مشرف شدم و پس از این که زیارت را خواندم، خدمت آن حضرت عرض کردم که من امروز آمدهام و هیچ حاجت دنیوی ندارم. فقط یک حاجت دارم و آن این است که درفهم آیه «تطهیر» مورد عنایت شما واقع شوم و این آیه را درست بفهمم و مشکلاتم در این زمینه حل گردد. پس به خانه آمدم و مشغول نوشتن مطالبی پیرامون این آیه شریفه شدم؛ پس مسائل و مطالبی به برکت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها برای من روشن شد که شاید اگر پنجاه سال دیگر درس میخواندم آن مطالب برای ما روشن نمیشد!
آیت اللّه حاج سید محمد وحیدی (ره) از یکی از سادات برقعی نقل فرمودند که گفته بود: شبی در عالم رؤیا محضر مقدس حضرت معصومه سلام الله علیها رسیدم. مانع و حجابی در بین نبود. احساس کردم که من محرم ایشان هستم و ایشان عمه سادات برقعی میباشند. از محضر مقدسشان سؤال کردم: «آیا شما به اهل قم، شفاعت خواهید فرمود؟» حضرت در پاسخ فرمودند: «میرزای قمی (ره) برای شفاعت اهل قم کافی است. من برای همه شیعه شفاعت میکنم.»
این رؤیای صادقه، یادآور حدیثی از امام صادق علیه السلام است که میفرماید: «تدخَل بشفاعَتِها شیعَتی الجنّة بأجمعهم؛ به شفاعت او - حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها - همه شیعیانم وارد بهشت خواهند شد.»
حضرت فاطمه بنت موسی بن جعفر ملقب به فاطمه معصومه از امامزادگان مشهور و معروف محسوب میشود. در سال ۲۰۱ (هـ. ق) وقتی مأمون عباسی حضرت امام رضا (علیهالسلام) را به عنوان ولیعهد خود تعیین کرد، حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) برای دیدار برادر عازم خراسان شد. حضرت معصومه یکسال پس از ورود برادرش حضرت امام رضا (علیهالسّلام) به ایران به همراه عدهای از برادران و خواهران و عده دیگری از خویشان به منظور دیدار امام رضا (علیهالسّلام) وارد ایران شدند، اما در راه بیمار شد و در ۱۰ ماه ربیع الثانی، در سن بیست و هشت سالگی، در شهر قم درگذشت و به خاک سپرده شد. برخی علت درگذشت ایشان را مسمومیت و برخی غم و اندوه ناشی از شهادت برادران و برادرزادگان خویش در ساوه توسط ماموران عباسی دانستهاند.
منابع: مهر / فارس