۱۷ دی ۱۴۰۱ - ۰۷:۴۶

پاسخ مرحوم بطحایی گلپایگانی به سوالی درباره شبهه اجازه پدر در ازدواج دختر

مرحوم آیت الله بطحایی گلپایگانی عضو اسبق مجلس خبرگان رهبری در پاسخی به سوالی که سال 1387 درباره ضرورت اجازه ( اذن پدر ) به دختر ازدواج نکرده پرسیده شده بود پاسخ جالب توجهی داده بودند.
کد خبر: ۶۶۱۴۵

وبلاگ محمد صادق دهنادی استفتائات مسائل مربوط به جوانان را که از محضر برخی علمای شیعه در سال 1387 انجام شده را منتشر کرده که در آن پاسخ جالب مرحوم آیت الله سید هاشم بطحایی گلپایگانی در مورد ضرورت اذن پدر برای ازدواج دختر باکره نیز موجود است. متن سوال و جواب به شرح زیر است:

سوال
مسئله ای که در نکاح موقت و دائم جزو مسائل مبهم است و شبهات بسیاری را بر وضع حقوق بشر اسلامی وارد می نماید. موضوع ولایت شرعی بر دختر باکره است. در پژوهش هایی که ما انجام داده ایم،معلوم شده بکارت یک وضع جسمی محض نیست، چنانکه اگر کسی بکارتش به غیر ازدواج یا ورزش ازاله شده باشد در شریعت هم باکره فرض می شود. پژوهش های ما می گوید دختری که به لحاظ اجتماعی و اقتصادی مسلط بر شئون خود و در اتباطات انسانی دارای استقلال قانونی از حیث خود است ،چگونه در مسئله ی ازدواج محتاج اذن پدر خود باشد. دختری که فقهای مکتب امام خمینی سلام الله علیه،به او اجازه ی شرعی انتخاب حاکمان مشروع جمهوری اسلامی را می دهند و رای او بر اساس تنفیذ ولی نافذ است .چگونه اجازه ی اعمال نظر بر احوال شخصیه خود ندارد؟ این در حالی است که بسیاری از دختران مطلقه که در فرض مذکور آزاد تلقی می شوند هنوز به سن قانونی نرسیده اند و با بالا رفتن سن ازدواج دختران باکره ای هم هستند که در سنین 30 تا 40 سال در حالی که نزدیک به یائسگی هستند باید منتظر اذن پدر و یا جد پدری باشند. در این زمینه،سه رای اختیار شده: اول،اینکه در این زمان دختر باکره احتیاجی به اذن پدر ندارد. دوم این که دختر باکره مطلقا مقیدبه اذن پدر است و در زمینه متعه بدون اذن پدر ، عقد کم لم یکن محسوب می شود سوم، اینکه دختر رشیده که درشئون شخصیه مستقل است احتیاج به اذن پدر ندارد حال سوال اینجاست که: الف) معیار رشدی که دختر بتواند بدون هیچ ولایتی اختیار امر ازدواج خود داشته باشد به نظر شما چیست؟ ب) از آن جا که در قضیه خواستگاری هم کفو اشاره شده که زن حق دارد به حاکم مبسوط الید مراجعه و برای ازدواجش اذن بدل بگیرد.این امر عموما منجر به مفسده قطع رحم و نزاع های خانوادگی می شود . وظیفه دختر در تزاحم بین این دو امر کدام است.اختیار اذن غیر منطقی پدر یا قطع رحم او( که قطعا با شکایت ایجاد می شود) ویا سقوط اذن پدر بدون مراجعه به حاکم شرع؟

پاسخ آیت الله بطحایی گلپایگانی :

بسمه تعالی. در پاسخ به سئوالات نشئت گرفته از گرفتاری های اجتماعی. راجع به رشد دختر باکره و احیاناً لزوم اذن پدر در ازدواج دائم یا موقت. باید توجه داشت که لزوم اذن از عوارض ولایت است و ولایت پدر پس از بلوغ و رشد از پسر و دختر، مطلقا منتفی می باشد. و رشد در پسر و دختر عبارت است از داشتن مدیریت و کاردانی متعارف در شئون زندگی و سرنوشت خویش. اینک، اینکه برخی از علماء، اذن پدر را در ازدواج دائم یا موقت دختر، لازم می دانند برای آن است که مبادا فریب بخورند و گرفتار گردد لذا برای پیشگیری از ناهنجاری های احتمالی ناشی از استقلال در ازدواج، اذن پدر را به عنوان معین دلسوز و آگاه، لازم می دانند و منافات با استقلال او هم ندارد بلکه در حکم استفاده از یک عقل منفصل، مشاور دلسوز است و عقلائی می باشد و اگر دختر پس از بلوغ؛ از رشد به بیان فوق برخوردار بود، اذن پدر؛ شرعاً لازم نیست. و اما مسئله انتخاب هم کفو که ممکن است میان نظر دختر و پدر، اختلاف واقع شود و انتخاب دختر، باعث قطع رابطه پدر - فرزندی و به تعبیری، قطع صله رحم گردد. باید توجه داشت؛ هر اختلاف میان افراد خانواده که نهایتاً باعث تقدّم حقّ یکی از طرفین مانند انتخاب مناسب دختر در برابر مخالفت نامعقول پدر گردد، قطع صله رحم نامیده نمی شود بلکه دختر، قلباً محبت پدری را برای خود محفوظ می دارد و پدر نیز پس از ختم غائله و مرور زمان، حبّ پدری را اعمال می کند و آن کدورت نابجای ظاهری به صفا، تبدیل خواهد شد 

ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.
گزارش خطا