چند روز قبل فیلمی در فضای مجازی منتشر شد که از صحنه سرقت بیرحمانه مردی از یک زن جوان حکایت داشت. سارق خشن کلاه سفید به سر داشت و ماسکی بهصورت. از سوی دیگر زن جوان بیخبر از اینکه سارق پشت سر او در حرکت است، در حال عبور از پیادهرو بود.
لحظاتی بعد سارق خشن از پشت سر به سمت زن جوان حملهور شد و دست راستش را دور گردن وی حلقه کرد و زن جوان وحشتزده شروع کرد بهدست و پا زدن. سارق خشن که بهنظر میرسید قصد خفه کردن زن جوان را دارد، کیف او را قاپید و درحالیکه زن جوان نیمه بیهوش روی زمین افتاده بود، به سمت خیابان رفت؛ ترک موتور همدستش نشست و هر دو فرار کردند. این فیلم کوتاه در فضای مجازی دست بهدست چرخید و از سوی دیگر زن جوان که دندانپزشک بود راهی اداره پلیس شد و به طرح شکایت پرداخت.
وی گفت: در پیادهرو حرکت میکردم و غرق در افکارم که ناگهان دستی از پشت سر مرا گرفت. بهشدت ترسیده و وحشت کرده بودم. او گردنم را گرفته بود به حدی که احساس خفگی کردم و لحظاتی بعد کاملا بیحال شدم و تصور کردم که در حال مرگ هستم. همان لحظه مرد ناشناس رهایم کرد و پس از سرقت کیفم گریخت. من از هوش رفتم و روی زمین افتادم که مردم به دادم رسیدند و خوشبختانه زنده ماندم. شاکی گفت: داخل کیفم پول، کارتهای عابربانک، مدارکم و گوشی موبایلم بود که به سرقت رفت.
پرونده این سرقت جنجالی به دستور قاضی علیرضا بهشتی، بازپرس شعبه دوم دادسرای ویژه سرقت در اداره پنجم پلیس آگاهی تهران در حال رسیدگی بود و ظرف مدت کوتاهی چندین شکایت مشابه دیگر پیش روی تیم تحقیق قرار گرفت. در همه این سرقتها، سارق فردی بود با کلاه سفید که به شیوه خفه کنی دست به زورگیری از زنان میزند. مالباخته دیگر که خانم معلم بود در تحقیقات گفت: برای رفتن به کلاسهای خصوصی از خانهام خارج شده بودم که ناگهان فردی از پشت سر دستانش را دور گردنم حلقه زد و درحالیکه قصد خفه کردن مرا داشت کیفم را قاپید و فرار کرد.
ماموران این بار بررسی فیلم دوربینهای مداربسته، چهره سارق کلاه سفید را بهدست آوردند. او مجرمی سابقهدار و تحت تعقیب بود که پیش از این نیز بارها به اتهام سرقت دستگیر و زندانی شده بود. تحقیقات برای دستگیری او ادامه داشت تا اینکه معلوم شد فردی با مشخصات ظاهری او چند روز قبل به اتهام سرقت ضبط و باند ماشینها توسط پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران دستگیر شده و هماکنون در بازداشتگاه است.
در این شرایط بود که شاکیان به اداره آگاهی احضار و در مواجه حضوری با متهم دستگیر شده وی را شناسایی کردند. سارق دستگیر شده که چارهای جز اقرار نداشت به سرقتهای سریالی اعتراف کرد و گفت که دزدیها را با همدستش بهنام که ۱۸ساله و بچه محلش است انجام میداده است. با اعتراف وی، او نیز دستگیر شد و تحقیقات برای شناسایی تمام شاکیان ادامه دارد.
زورگیر خشن ۳۰ساله و آرایشگر است. اما پیش از آن فوتبالیست بوده و بهگفته خودش در لیگ دسته یک بازی میکرده است. گفتوگو با او را بخوانید.
هیچ وقت به این فکر نکردی که یکی از طعمههایت بر اثر خفگی جانش را از دست بدهد؟
حواسم بود. قبل از آن میخواستم با تهدید چاقو زورگیری کنم اما ترسیدم که مبادا ناخواسته جان کسی را در درگیری بگیرم. چون در زندان زورگیرانی را دیده بودم که در جریان درگیری با مالباخته ناخواسته دست به جنایت زدهاند. بهدنبال راهی بودم تا اولا به کسی آسیب نرسد و دوم اینکه بتوانم به راحتی سرقت کنم.
چند وقت زندان بودی؟
از سال۹۲ بارها به اتهام سرقت ضبط و باند دستگیر شدهام. یکبار ۳سال زندانی شدم باردیگر ۴سال و.... آخرین بار حدود ۲سال قبل از زندان آزاد شدم. پس از آن تصمیم گرفتم دیگر خلاف نکنم. به همین دلیل به سراغ شغل قبلی خودم که آرایشگری بود رفتم.
مدتی در آرایشگاه مردانه کار کردم اما حقوقم کفاف مخارج زندگی را نمیداد. به همین دلیل دوباره سراغ سرقت رفتم. تا مدتها کارم سرقت لوازم داخل خودرو بود اما چون ریسکش بالا بود از ۲، ۳ ماه قبل تصمیم گرفتم شگردم را تغییر بدهم.
چه شد که زورگیری را انتخاب کردی؟
من اعتیاد شدیدی به فضای مجازی دارم. یک روز در اینستاگرام کلیپی دیدم از صحنه سرقتهای خشن در کشورهای خارجی. سارق با شیوه خفهکنی دست به سرقت میزد و من هم تصمیم گرفتم با همین شگرد سرقت کنم، چون به نظرم ریسکش کمتر بود.
یعنی این شگرد را از روی همان فیلمها یاد گرفتی؟
بله اما قبلش کلی تمرین کردم. با دوستم که همدستم بود و چند نفر دیگر تمرین میکردم. آنقدر تمرین کردم که حرفهای شدم. طوری که ظرف چند ثانیه میتوانستم کاری کنم که فرد بیحال شود. پس از آن با دوستم راهی خیابانهای شمال تهران میشدیم و با شناسایی طعمههایمان، در محلی خلوت نقشه را اجرا میکردم.
چند نفر را به این شگرد به دام انداختی؟
مجموعا ۵تا سرقت با این شگرد انجام دادم. ۴نفرشان خانم بودند ویک نفر آقا. بعد از سرقت هم چنان فرار میکردم که کسی به پایم نمیرسید. چون دونده خوبی هستم و زمانی فوتبالیست بودم.
فوتبالیست بودی؟!
من هافبک راست یک تیم باشگاهی دسته یک بودم. برای خودم برو و بیایی داشتم اما نمیدانم چه شد که در راه خلاف افتادم. با این حال عاشق ورزشم. هنوز هم فوتبال بازی میکنم، کوه میروم و گاهی در پارکها میدوم.
با اموال سرقتی چه میکردید؟
گوشیها را میفروختیم و پولش بین من و همدستم تقسیم میشد.
میدانی فیلم یکی از سرقتهایت بازتاب گستردهای داشت؟
بله خبر دارم. پس از آنکه متوجه شدم فیلم منتشر شده از ترسم سرقتهایم را متوقف کردم. آن روز در پاتوقمان نشسته بودیم که دوستانم پرسیدند با شیوه خفهکنی سرقت میکنی؟ تعجب کردم و بعد فیلم سرقت را نشانم دادند اما من انکار کردم. آنها از روی کلاه سفیدم مرا شناخته بودند و از همان زمان این سرقتها را متوقف کردم.
میدانی زن جوانی که از او سرقت کردی، بیهوش شده بود؟
راستش آن روز خودم هم ترسیدم. از همدستم خواستم به محل سرقت برگردد و سر و گوشی آب بدهد. وقتی گفت آن زن زنده است خیالم راحت شد.
منبع : همشهری