آشپزي ما ايرانيان با ديگر کشورها تفاوتهاي زيادي دارد. تنوع غذايي در فرهنگ ايراني بالا است و از مواد مختلفي براي ساخت و ترکيب غذا استفاده شده است. اين تنوع زياد باعث شد تا اشتباهاتي خاص در پخت و نگهداري غذاي ايراني رخ دهد که سلامتي ما را به خطر مياندازد.
در بيشتر کشورهاي دنيا آشپزي به معني ترکيب چند ماده و قرار دادن آنها در کنار هم است. استيکها و خوراکهايي که در رستورانهاي بينالمللي پخت ميشود از نظر اغلب ما ايرانيان يک غذا به حساب نميآيد. در واقع سليقه ما به صورتي است که دوست داريم مواد غذايي زيادي در پخت غذا استفاده شود. سادگي جايي در آشپزي ايراني ندارد و جاي خودش را به تنوع در پخت داده است.
مصرف نمک در ايران ۲ تا ۳ برابر استاندارد جهاني است. در واقع ما ايرانيها پس از چند کشور عربي، در رده بالاي بيشترين مصرف نمک در آشپزي قرار داريم. مصرف بالاي نمک از عوامل اصلي ابتلا به فشارخون بالا است که ارتباطي مستقيم با بيماريهاي قلبي، ديابت، سرطانها، بيماريهاي گوارشي و بيماريهاي کليه دارد.
يکي ديگر از رفتارهاي اشتباه ما ايرانيان در زمينه آشپزي، قرار دادن وسيلهاي به نام نمک دان بر روي سفره است. يعني ما در مصرف نمک حتي به آشپز هم اعتماد نداريم و با اضافه کردن اين قاتل کوچک به سفره غذا مطمئن ميشويم که خيلي زودتر به فشارخون مبتلا شويم!
شايد باورتان نشود، اما طبق نظر کارشناسان بايد حداقل ۶۰ درصد يک بشقاب غذا، از مواد سبز و سالم مانند سبزيها، کاهو، ميوه و دانههاي مغذي تشکيل شده باشد. حالا اين موضوع را با غذاهاي محبوب ما ايرانياني مثل کباب، خورشتها و زرشکپلو با مرغ مقايسه کنيد.
در واقع تنها ماده سبزي که به سفره ما وارد شده کمي سبزي است که آن هم چندان مورد علاقه جوانان نيست. علاوه بر اين اگر مواد سالمي مانند سبزي نيز در دستور يک غذا قرار داشته باشد، ما آن ماده را آنقدر در روغن تفت ميدهيم تا تمامي مواد مغذي اين ماده نابود شود. نمونهاش غذاي خوشمزهاي به نام قرمه سبزي که ميتوانست يک غذاي سالم باشد. در صورتي که به يکي از خطرناکترين دستورهاي غذايي ايراني تبديل شده است.
اگر ميخواهيد از استانداردهاي جهاني غذا و سلامت استفاده کنيد، اين بار که قصد داشتيد غذا را در ظرف بريزيد تنها به نيمي از ظرف بسنده کنيد و نيمي ديگر را با موادي مانند سبزي، کاهو، خيار و گوجه پر کنيد. با توجه به توضيحات بالا بهتر است که بر روي اين سبزيها و مواد سالم از نمک استفاده نکنيد.
مصرف مايعات با غذا در فرهنگ ايراني موضوعي جديد نيست. اجداد ما هم انواع سالمتري از نوشابه را با غذا مصرف ميکردند. دوغ، شربتهاي گلاب، سکنجبين و مهمتر از همه آب آشاميدني از مايعاتي بوده که پيش از همهگير شدن نوشابههاي صنعتي در سفره غذايي ما وجود داشته است.
اين موضوع را در نظر داشته باشيد که مصرف مايعات با غذا مشکلات گوارشي زيادي به وجود ميآورد. با اين حال مصرف هرکدام از نوشابه سنتي مانند دوغ کمچرب و بدون گاز، از مصرف نوشابههاي گازدار بهتر است. نوشابهها قند بسيار بالايي دارند و در بلندمدت شانس ابتلا به بيماريهايي مانند ديابت را بالا ميبرند. از سوي ديگر گاز موجود در نوشابه براي بيماريهاي معده بسيار خطرناک است و ممکن است به التهاب معده منجر شود.
در موضوع مصرف روغن هم ايرانيان در ردهاي بسيار بالاتر از کشورهاي پيشرفته قرار دارند. در واقع باز هم تنها چند کشور ديگر در خاورميانه در اين زمينه از ما بدتر هستند. ما در برنج از روغن استفاده ميکنيم. اغلب مواد غذايي ديگر که به غذا اضافه ميشوند نيز در روغن سرخ ميشوند. علاوه بر آن در پايان حس ميکنيم که غذا به اندازه کافي چرب نيست و مقداري روغن يا کرههاي خوشمزه را نيز به غذا اضافه ميکنيم.
روغنهاي خوب هم جايي در سفره ايراني ندارد. ما نه از روغن زيتون استفاده ميکنيم و نه در سالاد روغن کنجد ميريزيم. البته اگر اصلاً سالاد بر روي سفره ما آمده باشد. اغلب خانوادههايي هم که از اين روغنها استفاده ميکنند با گرما دادن به اين مواد غذايي سالم، آنها را سرطانزا ميکنند.
اينکه صبحانه مهمترين وعده غذايي است را ما از کودکي شنيدهايم و از همان کودکي هم بهسختي با اين موضوع اثباتشده مقابله ميکنيم. صبحانه که معمولاً از مواد غذايي خام و سالمتر تهيه ميشود در واقع هم ارزش غذايي بالاتري دارد و هم در زماني مناسب به بدن وارد ميشود. بدن ما فرصت دارد تا پس از چندين ساعت استراحت، مواد غذايي سالم را جذب کند. دفع مواد غذايي نا سالم هم در طول روز راحتتر است.
اما شام، محبوبترين وعده غذايي در ايران است. غذاهاي پرچرب و برنجي از جمله مواد غذايي محبوب در سفره شام ايرانيان است. موادي که بدن فرصتي براي دفع آنها ندارد و خيلي زود بهصورت چربيهايي خطرناک در کبد و فضاي اطراف شکم، قلب و ريهها ذخيره ميشوند. ذخايري بيمصرف که سالها همانجا ميمانند تا يک روز سرانجام جان ما را به خطر بيندازند.
تاريخدانان بر اين باورند که کشورهايي که در گذشته با قحطي روبرو بودند، اقتصاديتر هستند و تمامي تلاششان را ميکنند تا پول در جاي درست خرج شود. فرهنگ ايراني هم تا حدود زيادي به اين موضوع شباهت دارد. يکي از عادات بسيار بد ايرانيان در زمينه مصرف مواد غذايي، استفاده از غذاهاي يک تا چند روز مانده است.
برنج براي غذاي ظهر آماده ميشود و باقيمانده آن تا شب روي اجاق گاز ميماند. مقداري از اين برنج پخته شده با شام مصرف و مقداري نيز راهي يخچال ميشود. برنجي که نزديک به ۱۲ ساعت در هواي آزاد باقيمانده و ۱۲ ساعت هم در يخچال بوده در کنار غذاي فردا مصرف ميشود. اين برنج علاوه بر اين که تمامي مواد غذايي مفيد خود را از دست داده، به يک ظرف کشت باکتري نيز تبديلشده است. اين باکتريها ميتوانند بيماريهاي گوارشي شديدي را ايجاد کنند و در مواردي معدود منجر به مرگ بيمار شوند.
مثالي که از برنج ذکر شد براي اغلب مواد غذايي ما کاربرد دارد. بيش از نيم قرن از ورود يخچالهاي برقي به آشپزخانه ما ميگذرد، اما ما هنوز فرهنگ درست استفاده از اين وسيله را ياد نگرفتهايم. مواد غذايي بايد بعد از سرد شدن سريعاً به يخچال يا فريزر منتقل شوند و در کمترين زمان ممکن مصرف شوند. بهترين راه براي از بين بردن باکتري موجود در غذاهاي فريز شده، استفاده از ماکروويو است. اين دستگاه ميتواند بسياري از باکتريهاي جذبشده مواد غذايي فريز شده را از بين ببرد.
با اين حال هنوز هم بهترين راه مصرف مواد غذايي بهصورت تازه است. با يک برنامهريزي صحيح ميشود غذا بهاندازه افراد آماده شود. اين موضوع هم از پرخوري جلوگيري ميکند و هم باعث ميشود نيازي به اين همه دردسر براي ذخيرهسازي غذاي پختهشده وجود نداشته باشد.
يکي از عادات غذا خوردن در سطح جهاني استفاده از تنوع غذاي بينالمللي است. آمريکاييها در هفته تنها ۲ روز از غذاي آمريکايي استفاده ميکنند. غذاهاي هندي، تايلندي، مکزيکي، ايتاليايي، اسپانيايي، چيني و ژاپني از محبوبترين مواد غذايي در کشور آمريکا است. اين موضوع را با ايران مقايسه کنيد که شايد تنها غذاي خارجي مصرفشده در آن پيتزا است.
اسپاگتي هم آنقدر ايراني سازي شده که نميشود يک غذاي خارجي محسوب شود. بيش از ۳۰ نوع اسپاگتي، ۱۰۰ نوع پيتزا، و ۵۰ نوع املت در دنيا وجود دارد. ما در ايران تنها از يک يا چند نوع از اين مواد غذايي استفاده ميکنيم. غذاهاي هندي با ادويه زياد، مملو از آنتياکسيدان است. غذاهاي کرهاي از بهترين دستورهاي غذايي سبز بهحساب ميآيند. ژاپنيها هر چيزي که از دريا بيرون بيايد را ميخورند.
ما ايرانيان، اما تنها به چند دستور غذايي ايراني بسنده کردهايم. کباب، جوجه، قرمه سبزي، قيمه و اسپاگتي از جمله دستورهاي غذايي است که در ماه چندين بار تکرار ميشود. تکراري که تنوع غذايي را از بين ميبرد. نکته جالب اين است که ما در پخت مواد غذايي تنوع زيادي داريم و البته دستورهاي غذايي ايراني زيادي نيز وجود دارد، اما ما تنها به چند دستور غذايي سادهتر عادت کردهايم. نبود تنوع غذايي يعني ورود يک مجموعه مواد خاص به بدن و کمبود ديگر مواد لازم براي سوخت و ساز و سلامت انسان.
ايرانيها از کمکارترين مردم جهان هستند. ساعات کاري در ايران پايين است و همان هم معمولاً براي کار مصرف نميشود. با اين حال ما هميشه از کمبود وقت نالانيم. همين موضوع باعث شده تا فستفودها و غذاهاي کنسروي در ايران مصرف بسيار بالايي داشته باشد. ايرانيها در کنار آمريکاييها از کشورهايي بهحساب ميآيند که مصرف فستفود در آنها بسيار بالا است.
رستورانهاي ايراني هم علاقه چنداني به موضوع سلامت ندارند. تنوع غذايي در رستورانها پايينتر از خانهها است. شما يا بايد فستفود سفارش دهيد يا به يکي از همان پنج شش غذاي محبوب ايراني بسنده کنيد. در اين بين اگر رستوراني هم پيدا شود که غذاهاي متنوع را در اختيار مردم قرار دهد، قيمتها را آنقدر بالا ميبرد که ما به همان کنسرو ماهي قناعت ميکنيم.
کبابهايي بسيار ارزان با برنجهايي بيکيفيت در اين رستورانها به فروش ميرسد. کبابهايي که هم من و هم شما ميدانيم که غيرممکن است با گوشت درستشده باشد. جوجههاي رستوراني هم پر از رنگ غذا است تا به ما بقبولانند که در اين غذاها از زعفران استفاده شده. ما هم با اينکه قيمت سرسامآور زعفران را ميدانيم به خودمان تلقين ميکنيم که جوجه زعفراني روي سفره خانواده آوردهايم.
حتي پيش از گراني گوشت پيشنهاد ميشد که بسياري از دستورهاي غذايي ايراني را ميتوان بدون گوشت قرمز و يا با مقدار کمتري گوشت آماده کرد. همانطور که حدس زديد ما ايرانيها هرگونه مقاومتي را نشان ميدهيم تا سلامت خودمان را به خطر بيندازيم. اين موضوع هم يک استثنا نيست. ما دوست نداريم گوشت قرمز را از سفره غذايي روزانه ايراني حذف کنيم.
غذاهايي مانند قرمه سبزي يا قيمه را ميتوان با مقدار گوشت کمتر، استفاده از سويا، استفاده از گوشتهاي سفيد سالمتر مانند مرغ و حتي با به کار بردن پنيرهاي گياهي درست کرد. با اين حال ما حتي وقتي از گوشت هم براي درست کردن اين غذا استفاده نميکنيم، عصارههاي شيميايي گوشت را به غذا اضافه ميکنيم تا هم ميزان ضرر رساني غذا را کاهش نداده باشيم و هم معده خودمان را گول بزنيم که خداينکرده گوشت قرمز از غذا حذف نشده است.
مصرف بيرويه گوشت در ايران باعث شده تا سرطانهاي معده و بيماريهاي قلبي از سطح جهاني بالاتر باشد. اين موضوع را ميتوان بهراحتي با نگاه به آمار سرطان معده در استانهاي که علاقه بيشتري به کباب و مصرف گوشت قرمز دارند متوجه شد. گوشتهاي سفيد مثل مرغ و ماهي ميتواند جايگزين مناسب و ارزان قيمت براي گوشت قرمز باشند. هرچند حذف کامل اين ماده از زنجيره غذايي ما نيز کار صحيحي نيست، اما بهتر است مصرف گوشت قرمز به حداکثر يک بار در هفته محدود شود.
فرقی نمیکند شما خودتان علاقه به خوراکیهای شیرین داشته باشید یا اینکه دور و برتان پُر از خوراکیها و اسنکهای جورواجور باشد؛ خوردن هله هوله، یک راه فوری برای از دست دادن هشیاری و کاراییتان در محل کار است. غذاهایی که چربیهای ترانس و چربیهای اشباع بالایی دارند، به شما احساس بیحالی خواهند داد، و غذاهایی که قند فراوانی دارند هم انرژی زیادی را فورا به شما میرسانند که البته به دنبالش، افت ناگهانی انرژی خواهید داشت. هرچند که حمل اسنکهای شیرین و چرب و مصرف آنها راحت است، اما اگر میخواهید سر کارتان هشیار بمانید بهتر است غذاهای مغذی را انتخاب کنید.
حالا که قرار شد صبحانه بخورید، حتما چیزهای خوب را برای خوردن انتخاب کنید. همانطور که کربوهیدارتهای پیچیده، برای مدت طولانیتر بدنتان را با انرژی نگه میدارند، غذاهایی که شاخص گلیسمی پایینی دارند نیز به آرامی هضم میشوند. پس برای اینکه باقیماندهی روز را با انرژی سر کنید، غذاهایی را برای صبحانه بخورید که شاخص گلیسمی پایینی دارند. با چنین روشی، بدنتان به منبع مداومی از انرژی دسترسی خواهد داشت که تا رسیدن وقت ناهار، انرژیتان را حفظ کند. جو، قارچ، توت فرنگی، پرتقال، شیر، عدس، بادامزمینی، کدو تنبل و … غذاهایی هستند که شاخص گلیسمی پایینی دارند.
خوردن وعدههای کوچک و مختصر نیز راهی خوب برای حفظ قند خون است، و به شما کمک میکند انرژیتان را حفظ کنید. اگر فواصل بین وعدههایتان زیاد باشد، قند خونتان بین این وعدهها افت زیادی خواهد کرد و وقتی که قرار باشد چیزی بخورید، احتمال پُرخوریتان زیاد خواهد بود، در نتیجه قند خونتان بالاتر از حد طبیعیاش خواهد رفت. این نوسان در میزان قند خونتان باعث میشود که سطح انرژیتان قابل پیشبینی نباشد. کمانرژی بودن در زمانهای نامناسب، موجب افت جدی در کارامدیتان خواهد شد. با خوردن وعدههای کوچکتر و مکرر، میزان انرژیتان نوسان کمتری خواهد داشت و بنابراین بدنتان با انرژی میماند.
میوه، قابلیت منحصربهفردی در حفظ انرژیتان در طول روز دارد چون حاوی فیبر و قندهای پیچیده است که نسبت به قندهای ساده (مانند قند موجود در نوشابه و هله هوله)، آهستهتر تجزیه و هضم میشوند. همچنین بدن راحتتر میتواند میوهها را هضم کند و همین باعث میشود به احساس کسالتی که هنگام گوارش اسنکهای سختهضم یا وعدههای حجیم روی میدهد دچار نشوید. وقتی برای مدت طولانی معدهتان خالی مانده است بهترین کار این است که به جای لبنیات یا ماکیان، برای شروع سراغ میوهها بروید تا بدنتان تغذیهی درستی را در پیش بگیرد.
نوشیدن آب کافی نه تنها به سلامت بدنتان کمک میکند، بلکه اگر آب بدنتان کافی باشد، انتقال مواد مغذی انرژیزا در سراسر بدن نیز بهتر انجام خواهد شد. اگر بدنتان دچار کم آبی شود، خونتان غلیظ شده و قلبتان مجبور میشود به سختی آن را پمپاژ کند و در نتیجه شما زودتر احساس خستگی و بی انرژی بودن خواهید کرد.
منبع : تابناک جوان
بیشتر بخوانید:
منوی عجیب غذاهای ناشناخته سال ۲۰۵۰
تغییرات کوچکی که زندگیتان را متحول میکند!