جدایی پدیده تازهای نیست و کم و بیش در بسیاری از جوامع و فرهنگها هم وجود دارد، برای اغلب افراد جدا شده، این موضوع با احساساتی همچون افسردگی، عصبانیت، از دست دادن اعتماد به نفس، احساس گناه و تقصیر همراه است و شاید به همین دلیل هم اغلب زوجهای طلاق گرفته، این توانایی را ندارند که با مسائل و مشکلات بعد از جدایی کنار بیایند. مسئلهای که از اهمیت ویژهای برخوردار است و باید بدان توجه داشت، این است که افراد مطلقه برای ادامه زندگی روزمره خود باید با مسئله جدایی کنار بیایند تا بتوانند از این مرحله گذر کنند.
برای عبور از این دوران سخت، راهکارهایی وجود دارد:
باورهای اشتباه مثلا باورهای اشتباه درباره طلاق سبب میشود افراد نتوانند تصمیم مناسبی بگیرند، معمولا عمدهترین باورهای اشتباه افراد درباره طلاق عبارت است از:
ـ طلاق به معنای این است که شما الزاما آدم خوبی نیستید.
ـ طلاق به این معناست که شما به طور قطع شکست خوردهاید.
ـ طلاق به این معناست که شما حتما مشکل شخصیتی دارید.
ـ طلاق صد درصد امکان ازدواج مجدد موفق را از شما میگیرد.
ـ با طلاق همسری مناسب در انتظار شماست: این باور اشتباه نیز سبب میشود افراد به آسانی جدا شوند و به دنبال فردی مناسب باشند و به جای این که به خود بپردازند و اشکالات خود را رفع کنند، تنها و تنها درصدد یافتن فردی مناسب باشند که بتواند خوشبختشان کند. در نتیجه آنها ممکن است اشتباههای قدیمی خود را در زندگی جدید تکرار کنند. کارهایی که باید انجام دهید
- نقاط قوت و ضعف خود را بشناسید: عوامل زیادی باعث طلاق میشود که اگر آنها را حتی پس از طلاق نیز بررسی و رفع نکنید، ممکن است در آینده برایتان مشکل ساز شود. پس لازم است بعد از مشخص کردن دلایل و سهم خود در طلاق، نقاط قوت و ضعف خود را بیابید. در واقع زندگی پس از طلاق، فرصتی است برای پی بردن به اشتباهات خود در زندگی زناشویی گذشته و تکرار نکردن آنها.
ـ انتخاب دوستان جدید: افراد پس از طلاق برخی از دوستان سابق خود را از دست میدهند و ممکن است ارتباط خود را با عدهای دیگر نیز قطع کنند، حتی برخی افراد طلاق گرفته، به شدت افسرده میشوند، بنابراین به دوستان جدیدی نیاز خواهند داشت. برای یافتن دوستان جدید باید وارد جامعه شوند و در محیطهای جدید خود را نشان دهند. شرکت در کلاسهای ورزشی، نقاشی و... نیز میتواند بسیار سودمند باشد.
ـ تعادل برقرار کردن بین والد بودن و تجرد: یکی از چالشهای افراد پس از طلاق این است که بین نقش والدینی و نقش خود به عنوان فردی مجرد تعادل ایجاد کنند. پرداختن به هر یک از این نقشها مستلزم این است که به عنوان فرد مجرد بین نیازهای خود و فرزندان تعادل ایجاد کنند و بخشی از زمان و انرژی خود را به فرزندان و بخشی دیگر را به خود اختصاص دهند. توجه به این نکته اهمیت زیادی دارد که اصولا والدینی که به خاطر فرزندان خود از بسیاری از نیازهای خود میگذرند، در آینده نسبت به فرزندان خود پر توقع میشوند.
ـ هدف گزینی جدید: با طلاق و جدایی، افراد به اهداف جدیدی نیازمندند، اهدافی که تحت تاثیر زندگی جدید مجردی آنها شکل میگیرد. این اهداف ممکن است دنبال کردن فعالیتهای جدید یا تکمیل و به پایان رساندن فعالیتهای نا تمام گذشته باشد.
ـ عجله نکردن برای ازدواج مجدد: زوجهای طلاق گرفته، باید حداقل یک تا دو سال پس از جدایی از همسر صبر کنند و سپس به
ازدواج مجدد فکر کنند و مهمتر از همه ازدواج مجدد منوط بر این است که آنها از همسر سابقشـان طلاق روانی هم گرفته باشند، یعنی دیگر حتی در ذهن شان هم او را دنبال نکنند و همسر آینده خود را با همسرسابق خود مقایسه نکنند. دیگر راهکارها شهربانو قهاری در کتاب خود به نام «پس از جدایی» راهکارهایی به منظور کنار آمدن با طلاق آورده است که میخوانیم:
فرافکنی نکنید: فرافکنی یعنی نسبت دادن چیزهای ناخوشایند و مشکلات پیش آمده به طرف مقابل وبه دنبال مقصر گشتن. نکتهای که پس از جدایی باید به آن توجه داشت این است که دنبال مقصر گشتن به حل مشکل کمکی نمیکند. وقتی دو نفر از هم جدا میشوند، هر دوی آنها به نوعی در فرآیند شکست زندگی زناشویی سهیم هستند. گرچه ممکن است یکی از دو طرف سهم بیشتری داشته باشد، بنابراین بهتر است به جای فرافکنی، سهم خود را هر چند کوچک در شکست زندگی زناشویی بپذیرید.
فراموش نکنید شما نقشهای دیگری هم دارید: با طلاق نقش شما به عنوان همسر پایان مییابد، اما شما نقشهای دیگری هم دارید که همچنان برقرار هستند، ازجمله نقشهای مادری یا پدری، فرزندی، خواهر یا برادری، دوست، همسایه و... بنابراین به خاطر داشته باشید پایان زندگی زناشویی به معنای پایان یافتن یا تعطیل شدن همه نقشهای شما نیست.
رفتارهای خودتخریبی را کنار بگذارید: پرخوری، پرخوابی، مصرف سیگار، الکل و مواد مخدر، خود ملامتگری، تعلل و بیکاری ازجمله رفتارهای خود تخریب گرانهای است که در برخی افراد پس از
طلاق دیده میشود، سعی کنید مهارتهایی را بیاموزید تا بتوانید با شرایط دشوارپس از طلاق کنار بیایید.
برنده یا بازندهای وجود ندارد: شما و همسرتان در وضعیت مشابهی هستید، هر دو در ازدواج شکست خوردهاید. احساس تعلق، اعتماد و خوب بودن در هر دوی شما آسیبدیده و احساس امنیت روانی و موقعیت اجتماعی در هر دوی شما متزلزل شده است پس به این فکر نکنید که بازنده هستید و طرف مقابل شما برنده است یا برعکس.
نکاتی برای کمک به فرزندان طلاق
گری نیومن در کتاب خود به نام «تاثیر طلاق بر فرزندان» معتقد است بیشتر فرزندان طلاق احساس اندوه، سرگشتگی، خشم، گناه و تضاد میکنند. هنگامی که چنین احساساتی به شیوهای سالم ابراز و پذیرفته نشود، نگاه فرزندان به خود و دیگران دچار آسیب میشود و به همین دلیل است که سالها پس از جدایی والدین، هنوز فرزندان طلاق از آن به عنوان مخربترین رویداد کودکی و شاید هم زندگیشان یاد میکنند. با توجه به اهمیت این موضوع بعد از جدایی لازم است.
نکاتی را درباره فرزندانتان رعایت کنید تا آسیبپذیری آنان را تا حد زیادی کاهش دهید، مهمترین این نکات عبارت است از:
ـ فاجعهسازی نکنید. طلاق پایان شادیهای دوره کودکی فرزندانتان نیست، شما میتوانید طوری برنامهریزی کنید که حتی پس از طلاق هم به آنان خوش بگذرد و بتوانند از کودکی و نوجوانی شان لذت ببرند.
ـ با فرزندانتان صادق باشید. با صداقت به سوالات آنان پاسخ دهید. درباره جداییتان با آنان حرف بزنید و این اطمینان را به آنان بدهید که مانند قبل دوستشان دارید و در کنارشان میمانید.
ـ یارگیری نکنید. هر قدر هم از همسرتان متنفر هستید بدانید یارگیری و متحد کردن فرزندانتان علیه والد دیگر نهتنها به نفع هیچ کدام نیست، بلکه به ضرر خود شما و به ویژه فرزندانتان است.
ـ زمانی را اختصاص دهید تا با بچههای خود بگذرانید و به اتفاق آنها کاری انجام دهید. ـ عادت کنید که به بچهها بگویید آنها را دوست دارید.
ـ آنان را تشویق کنید اعضای خانواده مثل پدربزرگ و مادربزرگ، عمهها، عموها و پسرعموها و دخترعموهای خود را ببینند و آنها را تشویق به قطع رابطه با آنان نکنید.
ـ اگر قصد ازدواج مجدد دارید به فرزندانتان این اطمینان را بدهید که مانند قبل در کنارشان خواهید بود، آنان را دوست خواهید داشت و همیشه حمایتشان خواهید کرد.
بیشتر بخوانید
منبع : جام جم