به گزارش
تابناک جوان به نقل از روزنامه جوان، «از یادها رفته» درامی تاریخی است که این شبها از شبکه یک سیما پخش میشود؛ سریالی که از نگاه برخی به دلیل شباهت زیاد کاراکترهای مهراد و مهربانو به قباد و شهرزاد در مجموعه «شهرزاد» متهم به الگوبرداری از آن سریال نمایش خانگی شد. انتقاد درباره به حاشیه رفتن موضوع تاریخی کشف حجاب و کمرنگ شدن آن نیز در گفتوگوی «جوان» با اکبر تحویلیان تهیهکننده این سریال مطرح شده است.
هر روز بر شمار منتقدان و مخاطبانی که فکر میکنند «از یادها رفته» کپی کار موفق شهرزاد از شبکه نمایش خانگی است، افزوده میشود. واقعاً این مجموعه تلویزیونی از روی «شهرزاد» ساخته شده است؟
اصلاً داستان این مجموعه شباهتی به داستان «شهرزاد» ندارد. کار «از یادها رفته» در سال ۱۳۹۴ و قبل از نمایش فصل نخست سریال شهرزاد کلید خورده است، چطور یک سریال میتواند از داستانی که بعد از آن نمایش داده شده است ساخته شود؟
اینها همه قضاوتهای نادرستی است که برخی منتقدان با خط گرفتن از جایی ارائه میدهند یا ندیده و بر اساس چند قسمت ابتدایی داستان پیش داوری میکنند. حتی مخاطبانی هم که فکر میکنند این سریال شبیه شهرزاد است ندیده قضاوت کردهاند و نمیدانند واقعاً آینده شخصیتهای قصه چطور قرار است رقم بخورد. پیشنهاد میکنم چند قسمت دیگر را ببینند بعد دست به نقد کاملتری بزنند.
پس این همه شباهت بین شخصیتهای قباد در شهرزاد و مهراد در «از یادها رفته» که هر دو عاشق دختری از طبقه پایینتر از خودشان شدهاند و دردسرهایی را برای آن دختر ایجاد میکنند کاملاً اتفاقی است؟
بله. اینکه در هر دو سریال یک داستان عاشقانه وجود دارد ملاک خوبی برای این نیست که بگوییم یکی کپی دیگری است. علاوه بر این قبلتر هم گفتم این سریال قبل از نمایش فصل نخست شهرزاد کلید خورده است. همچنین داستان شهرزاد در دهه ۳۰ اتفاق میافتد و سریال «از یادها رفته» متعلق به سال۱۳۱۵ است و اتفاقات تاریخی این دو سریال هم با هم کاملاً تفاوت دارند.
سؤال دیگری که از سوی مخاطبان مطرح میشود این است که این سریال در بستری تاریخی روایت میشود، اما چرا وقایع تاریخی آن از جمله موضوع کشف حجاب رضاخانی در حاشیه گرفتار شده است؟
موضوعی که تا الان فرصت نشده در هیچ جایی به آن اشاره کنم این است که تیم ما قرار نبود از اول یک مستند تاریخی بسازد و من هم مستندساز نیستم. این داستان یک درام عاشقانه است که فکر کردیم برای جذابتر شدن آن از تاریخ بهره ببریم و تمامی آن زایده ذهن نویسندگان ماست، بنابراین با توجه به اینکه از اول مشخص شده است که این سریال قرار نیست یک مستند تاریخی باشد این اشتباه است که برخی دنبال اتفاقات تاریخی دوره خاصی در سریال باشند یا اینکه بگویند اتفاقاتی که در سریال به نمایش گذاشته میشود اصلاً ربطی با آن سالها ندارد. این سریال هم مانند تمام داستانهای امروزی برگرفته از ذهن نویسنده است و فقط برای جذابیت بیشتر از بستر تاریخ در آن بهره بردهایم. موضوع اصلی سریال ما همانطور که گفتم مسائلی همچون کشف حجاب و اینکه در آن دوره چه فعالیتهایی رواج داشته است نیست. فقط به صورت گذرا به بخشی از اتفاقات تاریخی با توجه به شخصیتهای قصه پرداخته شده است. اینها فقط موضوعاتی هستند که به ما برای معرفی شخصیتهای داستان کمک میکند و در کنار آن نشان داده میشود که جامعه و شخصیتها چطور با مسائل مختلف برخورد میکنند، بنابراین طبیعی است که رفتهرفته موضوعاتی همچون حجاب و کشت موادمخدر کمرنگ شود، چون موضوع صرف ما اینها نیستند. ما قرار است در این سریال داستان آدمهای مختلف را به تصویر بکشیم؛ داستان مهراد، خسرو، مهربانو و تکتک شخصیتهایی که در از یادها رفته حضور دارند. داستان آدمهایی که حالا یک جا جمع شدهاند و این مجموعه را شکل دادهاند.
با این تفاسیر استفاده از منابع و مستندات تاریخی در ساخت این سریال ضروری نبوده و شما هم از آن بهره نبردهاید؟
خیر اینطور نیست که تیم نویسندگان ما از منابع و مستندات تاریخی به هیچ عنوان استفاده نکرده باشند. مگر میشود این کار رنگ و بوی تاریخی داشته باشد و مطالعاتی درباره دورههای مختلف ایران صورت نگرفته باشد؟ فقط از این اسناد، عکسها و اطلاعات با توجه به شخصیتهای قصه بهره بردهایم.
با این شرایط در قسمتهای آینده سریال شاهد شخصیتهای سیاسی واقعی خواهیم بود؟
قرار نیست داستان زندگی شخصیتهای واقعی آن تاریخ در این سریال روایت شود و تمام شخصیتهایی هم که به نمایش گذاشته میشوند اسامی آنها فرضی و غیرواقعی هستند. منتها از برخی حوادث تاریخی که روی زندگی مردم تأثیرگذار بوده بهرهبرداری شده است، اما به این معنا نیست که مخاطبان در انتظار حضور یک چهره سیاسی یا تاریخی باشند.
یکی دیگر از انتقاداتی که به مجموعه شما میشود این است که ما در آن دوره به این شکل ورزش حرفهای بوکس نداشتیم. چرا به جای بوکس از ورزشهای ملی استفاده نکردید؟
در سال ۱۳۱۸ بوکس در ایران بوده است. درست است که به این شکل حرفهای و در تمامی مناطق کشور رواج نداشته، اما در همان سالها این ورزش در جنوب ایران به واسطه حضور انگلیسها وجود داشته است. اسناد و مدارک تاریخی این ورزش در آن دوره تاریخی ایران هم موجود است، بنابراین با توجه به قصه مهراد نیاز بود به جای ورزشهای ملی از بوکس استفاده کنیم. درست است که قرار نیست مستند تاریخی بسازیم، اما خیلی هم از تاریخ دور نیستیم.
با این شرایط که میگویید سریال از یادها رفته پیش از شهرزاد کلید خورده است پس چرا این همه برای تولید آن تأخیر داشتید؟
قبل از توزیع فصل اول شهرزاد در شبکه خانگی در سال ۱۳۹۴ ایده اولیه ساخت این سریال با رنگ و بویی تاریخی به ذهنمان رسید. قرار بود از تاریخ برای جذاب شدن آن بهره ببریم تا کاری نو را برای مخاطبان بسازیم، اما روند تصمیمگیریها در سازمان صداو سیما و تغییرات مدیریتی آن دوران باعث شد ساخت این سریال طول بکشد. همین موضوع هم موجب شد ما نتوانیم قبل از همکارانمان در شبکه خانگی و تلویزیونی داستانی جدید در بستر تاریخ را به مخاطبان ارائه دهیم. از طرفی هم فرمتی که از ابتدا برای فیلمبرداری انتخاب کردیم زمان انجام کار را افزایش داد و همه این ماجراها باعث شد نتوانیم این سریال را زودتر به مرحله پخش برسانیم.
جدا از این مشکلاتی که ذکر کردید برای ساخت این سریال با موانع دیگری مواجه نشدید؟
علاوه بر مشکلات مالی که برای اغلب کارهای سازمانی وجود دارد، ما در بحث ویرایش هم مشکلات متعددی داشتیم. الان بیشتر از ۳۰ نفر روی جلوههای ویژه این سریال کار میکنند تا بتوانند به موقع هر قسمت سریال را برای پخش آماده کنند، چراکه از اول قرار نبود پخش روزانه داشته باشیم و با توجه به اینکه صداوسیما میخواست یک کار فاخر را در ماه مبارک رمضان ارائه دهد زمانبندیهای ما هم به هم خورد. همین هم شد که تا الان چند قسمت سریال برای پخش آماده نشده است و شرمنده مخاطبان شدهایم. با اینحال این روزها تمام تلاشمان را میکنیم تا به موقع قسمتهای جدید را برای پخش برسانیم. خوشبختانه تا الان هم هیچگونه ممیزی به سریال نخورده و تمام قسمتها براساس چارچوبهای صداوسیما ساخته شده است.
چقدر اختلاف بین منابع مالی که به سریالی مثل شهرزاد اختصاص داده میشود با یک مجموعه تلویزیونی مثل «از یادها رفته» وجود دارد؟
محدودیتهای ما در مقایسه با شبکه خانگی فقط به مسائل مالی منتهی نمیشود. نحوه آرایش و پوشش بازیگران صداوسیمایی با مجموعههای خصوصی خیلی تفاوت دارد. علاوه بر این ما در انتخاب بازیگر هم محدودیت بیشتری داریم، چون اکثر مواقع سازمان نه تمایلی به استفاده از آن بازیگران دارد و نه میخواهد برای پرداخت دستمزد آنها هزینه زیادی را تقبل کند. مضاعف بر همه اینها بودجهای که برای یک کار سازمانی تخصیص داده میشود هم نصف منابعی است که در اختیار کارگردانهای خصوصی و پخش خانگی قرار میگیرد، بنابراین از این جهت هم نمیتوانیم سریال «شهرزاد» را با «از یادها رفته» مقایسه کنیم، چون مثل این میماند که ما با بودجهای که برای خرید یک پراید است توانسته باشیم پژو خریداری کنیم. این درحالی است که بخش خصوصی بودجهای در حد بنز اختصاص میدهد و در حد همان بنز هم خریداری کند.
گفتید ویرایش سریال و جلوههای ویژه هم از شما وقت زیادی گرفته است. منظورتان از جلوههای ویژه چیست؟
ساخت یک سریال با رنگ و بوی تاریخی در تهران کاری سخت و زمانبر است. چون تقریباً هیچ جایی از این شهر نیست که ساختمانها، خودروها و نمادهایی از زندگی امروزی نباشد، بنابراین هرجا که دوربین را قرار میدهیم مجموعهای از زواید هم ثبت میشود. همین موضوع کار ما را صدچندان سخت کرده است؛ زوایدی را که از آنتن، دکل و سیمهای روی بام خانهها گرفته تا ساختمانهایی که در کادر تصویر بناهای تاریخی جاخوش کردهاند شامل میشود. به همین دلیل تمامی این تصاویر که نمادی از زندگی مدرن امروزی هستند باید حذف شوند تا حس و حال آن روزها را بتوانیم برای مخاطب زنده کنیم. علاوه بر این جاهایی هم مجبور بودیم برخی از بناها و ساختمانهای مربوط به سالهای ۱۳۱۸ را بازسازی کنیم که تمامی اینها کاری زمانبر بود.
به طور کلی در این سریال مخاطب قرار است شاهد چه چیزی باشد؟ تا جایی که به داستان لطمهای وارد نشود درباره آن بگویید.
سال ۹۴ بود که یک طرح کلی برای سریال «از یادها رفته» توسط نویسندگان مجموعه مطرح شد. در همان سالها تصمیم گرفتیم مجموعهای سه فصلی بسازیم که در سال ۱۳۱۵ اتفاق میافتد. داستانی که قرار است در فصلهای بعدی آن به سال۱۳۵۷ هم برسد. در حال حاضر فصل اول از این سریال ساخته شده است که داستان زنی مبارز را روایت میکند. قرار است هر فصل «از یادها رفته» ۲۵ قسمت باشد، اما تا الان فیلمنامه ۵۰ قسمتش نوشته شده است. درحال حاضر قرار است ۲۵ قسمت آن در ماه مبارک رمضان پخش شود و ساخت فصل دوم سریال هم به شرایط سازمان صداوسیما و استقبال مخاطبان از این مجموعه تلویزیونی بستگی دارد.
قبلاً گفتید نویسندگان یکبار مجبور شدند داستان این سریال را بازنویسی کنند. دلیل این ماجرا چه بود؟
ابتدای کار نویسندگان مشخص شده بودند و بعد از نگارش فیلمنامه و ورود به مرحله تولید کارگردان را انتخاب کردیم. با اینکه پیش از تولید با کارگردانهای بسیاری صحبت کرده بودیم، اما وقتی کار به مرحله تولید نزدیک شد خیلی از کارگردانها سر کارهای دیگری مشغول بودند. از طرفی هم با توجه به اینکه این کار سنگینی بود، در انتخاب کارگردان حساسیت خاصی داشتیم، بنابراین، این شد که با آقای بهرام بهرامیان به عنوان کارگردان صحبت کردیم. آقای بهرامیان هم با توجه به تجربهای که داشتند و با مطالعه فیلمنامه تغییراتی دادند که نویسندهها مجبور به بازنویسی فیلمنامه شدند. این تغییرات هم با توجه به اینکه کارگردان است که باید داستان را به تصویر بکشد اجتنابناپذیر بود. خوشبختانه نویسندهها هم به بهترین وجه با آقای بهرامیان همراه شدند