چند روز پیش در حال دویدن بودم که در انتهای خیابان مرد و زنی را دیدم که یک تشک دونفره را بلند کرده بودند و تلاش میکردند آن را از وانت بیرون بیاورند. واضح بود از پس آن به راحتی برنمیآیند. من
کفش ورزشی به پا داشتم. هیچ چیزی با خودم حمل نمیکردم. عجله هم نداشتم. میتوانستم به آنها پیشنهاد کمک بدهم، اما اگر این کار را میکردم، ممکن بود آن زن با خودش فکر کند من تصور کردم، چون زن است نمیتواند سنگینی تشک را تحمل کند. بالاخره موفق شدند تشک را به حیاط پشتی منتقل کنند، اما برای بالا بردن آن از پلکان بیرونی به نفسنفس افتاده بودند. حصار دور خانه آنقدر بلند بود که آنها من را نمیدیدند بنابراین اگر میخواستم پیشنهاد کمک بدهم باید بدون دعوت آنها وارد حیاط میشدم. آیا درست بود وارد حریم خصوصی آنها شوم؟ آیا برایشان مهم بود؟ دیگر دیر شده بود و آنها نیمی از پلکان را بالا رفته بودند. احتمالاً من هم داشتم بیش از حد به این موضوع فکر میکردم، اما انگار این فقط من نیستم که برای کمک کردن به یک غریبه دچار تردید و دودلی میشوم؟
ما در آگوست سال ۲۰۲۱ در رادیو بیبیسی ۴،
آزمون مهربانی را راهاندازی کردیم. این آزمون به صورت یک پرسشنامهی آنلاین بود که توسط تیمی از دانشگاه ساسِکس طراحی شده بود. بیش از شصت هزار نفر از ۱۴۴ کشور پذیرفتند در این آزمون شرکت کنند و به این ترتیب این پژوهش به بزرگترین پژوهشِ روانشناسیِ دنیا با موضوع محبت تبدیل شد. افزون بر مقیاسهای ارزیابیِ شخصیت، رفاه و همدلی، «مهربانی» را با این پرسش از مردم ارزیابی کردیم: «شما چند وقت یکبار اعمال خیرخواهانه انجام میدهید؟» تنوع پاسخها زیاد بود. برخی افراد صادقانه اعتراف میکردند معمولاً این کار را نمیکنند، برعکس برخی دیگر فهرست بلندبالایی از کارهای خیر ارائه کردند.
وقتی از آنها سوال شد آخرین بار کی کسی کار خیری برای آنها انجام داده است ۱۶ درصد آنها گفتند در یک ساعت گذشته و ۴۳ درصد دیگر گفتند در یک روز گذشته. واضح بود که فارغ از سن افراد و مکان زندگی آنها، مهربانی بسیار رایج است. اما همچنان موانعی وجود دارد که ما را از مهربانتر بودن بازمیدارد و ما مشتاق کشف آنها از طریق آزمون مهربانی بودیم. وقتی از مردم خواستیم عوامل احتمالیِ مانع انجام کار خیر را رتبهبندی کنند، رایجترین مانع «ترس از سوءتعبیر» بود. این پاسخ مرا یاد تردید خودم برای کمک به حمل تشک انداخت، نه اینکه نمیخواستم کمک کنم، بلکه میترسیدم آنها برداشت دیگری از پیشنهاد کمک من کنند و آن را دخالت تلقی کنند.
یافتهی دیگری که به روشن کردن دلیل اکراه ما به مهربانتر بودن کمک کرد این بود که بزرگترین عامل مرتبط با مهربانی سن یا درآمد نیست، بلکه «شخصیت» است. ما برای رسیدن به این نتیجه از مقیاسی استفاده کردیم که ۵ عامل مهم شخصیت را میسنجد. تعجبآور نیست که مهربانترین افراد بالاترین امتیاز را در «توافقپذیری» به دست آوردند، همینطور در برونگرایی و پذیرا بودن هم امتیاز بالایی داشتند. احتمالاً این افراد از توانایی بیشتری برای ارائهی کمک برخورداند، اما نه لزوماً بخاطر اینکه میخواهند بیش از دیگران کمکرسان باشند بلکه به این دلیل که برونگرایی و پذیرا بودن آنها (علاقهی آنها به تجربیات جدید) سبب میشود نسبت به پیشنهاد کمک دادن به دیگران ترس کمتری داشته باشند.
چه چیزی مردم را از مهربانتر بودن باز میدارد؟ برای آن دسته از شما که برای کمک کردن به دیگران تردید دارید شاید پاسخ سوالی که از مردم در این رابطه پرسیدیم برایتان جالب باشد. ما از مردم پرسیدیم وقتی کسی کار خیری برای شما انجام میدهد چه احساسی دارید؟ کلماتی که در پاسخِ بیشتر آنها شنیدیم «خوشحالی»، «شکرگزاری»، «عشق»، «آرامش» و «خشنودی» بود. کمتر از ۱ درصد مردم هم از دریافت کمک احساس خجالت میکردند. نکتهی دیگری که دریافتیم این بود که حتی وقتی شخصیت را به حساب بیاوریم، روشن میشود کسانی که با غریبهها بیشتر همکلام میشوند محبت بیشتری هم دریافت میکنند. عضوی از تیم ارزیابی آزمون محبت، دریافت ترسهای ما از صحبت کردن با غریبهها معمولاً با واقعیت منطبق نیست و مردم بیش از انتظارشان از این کار لذت میبرند. وقتی مناطق مختلف دنیا را با هم قیاس کردیم دریافتیم ترس سوءبرداشت در آمریکا نسبت به بریتانیا یا کشورهایی در آفریقا کمتر است. در آمریکا مانعِ مهربانی معمولاً استفاده از رسانههای اجتماعی عنوان شده است.
در سراسر دنیا دومین دلیل از رایجترین دلایلِ مانعِ مهربانتر بودن «کمبود وقت» بود به ویژه در اروپای غربی و شمالی. در حالی که در آمریکای شمالی یا اروپای جنوبی این طور نبود. البته شکی نیست برای داوطلب شدن در هر کاری داشتنِ زمانِ کافی عامل مهمی است، اما اعمال خیر زیادی وجود دارند که انجامشان وقت زیادی از افراد نمیگیرد. رایجترین کار خیری که مردم اخیراً انجام داده بودند گفتن یک جملهی محبتآمیز بود، کاری که فقط چند ثانیه زمان میبرد.
رابین بَنِرجی از دانشگاه ساسِکس که رهبری آزمون مهربانی را بر عهده داشت نشان داد که مردم در همه جای دنیا محبت زیادی هم نثار میکنند، هم مشاهده میکنند و هم دریافت میکنند، اما بر اساس آزمونی که ما انجام دادیم، گرایشاتی توام با تردید و دودلی هم در مهربانی وجود دارد: «دادهها نشون داد که نمیشه نتایج رو به مقایسهی دو گروه شرق در برابر غرب یا به دو گروه کشورهای جمعگرا در برابر کشورهای فردگرا تقسیم کرد. ما الگوی بسیار ظریفتری پیدا کردیم. میشه دو تا کشور کاملاً صنعتی و غربیشده دیدگاههای متفاوتی دربارهی مهربانی داشته باشن.»
بیش از یک چهارم مردم نگران این هستند که مبادا مهربانی آنها به عنوان نقطه ضعف تلقی شود. با این حال، مطابق نتایج این آزمون، وقتی مردم کار نیک و خیرخواهانهای برای کسی انجام میدهند نه تنها احساس همبستگی بیشتری با دیگران پیدا میکنند و حالشان بهتر میشود، بلکه این احساس در آنها تقویت میشود که انسان خوبی هستند و با کار نیک به زندگیشان معنای بیشتری میدهند. در مورد دریافت محبت هم همینطور است، چون به فرد گیرنده احساس خوبی میدهد که توام با سطح بالاتری از رفاه است.
آزمون مهربانی تازه آغاز شده است و مقالات بسیار بیشتری در خصوص یافتههای آن در مجلات علمی در آینده منتشر خواهد شد. اما با در نظر گرفتن یافتههایی که تاکنون به دست آوردهایم، همهی ما نیاز داریم دیدگاهمان را به محبت کردن عوض کنیم و آن را نه نشانهای از ضعف بلکه نشانهای از قدرت بدانیم. امیدوارم خود من هم بار دیگر که دیدم زوجی در تلاش برای حمل یک بار سنگین هستند، ترس و تردید را کنار بگذارم و به کمک آنها بشتابم.