به آب نطلبیده میماند. به نسیم خنکی که بعد از طی یک راه طولانی، جان دوباره میبخشد به تن خسته. به شعاع طلایی و امیدبخشی از خورشید که چشمروشنی میشود برای مسافری که جادهای تاریک را پشت سر گذاشته... ابتکار زیبای ماماهای خوشذوق شهر «فسا»، برای مادری که تازه بار خود را زمین گذاشته، مصداق تمام این حسهای خوب و دلنشین است. پیشنهاد
پخش صدای اذان برای نوزادی که چند ثانیه قبل، چشمش را به این دنیا باز کرده، هدیهای ارزشمند و آرامشبخش برای
مادر اوست که بعد از ۹ ماه انتظار سخت، چشمش به جمال نوزادش روشن شده، اما هنوز نگران سلامتی این مسافر تازه از راه رسیده است؛ و چه حسی قشنگتر و آرامشبخشتر از اینکه گوش جسم و جان فرزندنت را در اولین ثانیههای حیاتش، متبرک کنی به شنیدن نام خالق بیشریک و رسول و، ولی اش؟ اینطور است که مادران در بخش زایشگاه بیمارستان، ولی عصر (عج) شهر فسا، با استقبال از پخش اذان برای نوزادانشان، درواقع زندگی نورچشمیهایشان را با محبت خدا و اهل بیت (ع) بیمه میکنند.
بعد از انتشار فیلمی کوتاه، اما دلنشین از ابتکار ماماهای فسایی در پخش اذان برای
نوزادان تازه متولدشده، بعد از چند مرحله پرسوجو، این سبزپوشان خوشذوق را پیدا کردیم. همصحبتی با «فاطمه بدوی»، کارشناس مامایی و نماینده ماماهای بیمارستان، ولی عصر (عج)، ابعاد این حرکت ساده، اما تاثیرگذار را بیشتر برایمان روشن کرد. با این گفتگو همراه باشید تا شما هم در حلاوت خوشامدگویی به نوزادان با نوای زیبای اذان سهیم باشید.
این یک خوشامدگویی دستهجمعی است...
اتفاق مهمی است؛ اینکه یک ماما در لحظات حساس به دنیا آمدن نوزاد و در میان تمام دغدغهها و نگرانیهای موجود در اتاق زایمان، حواسش به خوشامدگویی لطیف به این مسافر کوچولو هم باشد. گوشی تلفن همراهش را بیاورد و با پخش نوای اذان، به نوزاد و مادر خستهاش، آرامش هدیه کند. مشتاقم بدانم این اتفاق قشنگ از کی و چطور در بخش زایمان بیمارستان، ولی عصر (عج) شهر فسا شروع شده و «فاطمه بدوی» در پاسخ، دستم را میگیرد و میبرد به ۱۰ سال قبل: «ما از دوران دانشجویی و به همراه دوستانی که در دوره کارآموزی همگروه بودیم، پخش اذان برای نوزادان را شروع کردیم. یادم است یکی از دوستان که صوت اذان را در گوشیاش داشت، برای اولین نوزادی که در دوران کارورزی ما به دنیا آمد، این کار را انجام داد و اذان پخش کرد. این اتفاق برای همه ما خوشایند بود. آن موقع که فضای مجازی وجود نداشت. آن فایل اذان را برای همه ما بلوتوث کرد و از آن به بعد، هرکدام در اتاق زایمان حضور داشتیم، بعد از تولد نوزاد، صدای اذان را پخش میکردیم. من از وقتی به صورت رسمی کارم را بهعنوان ماما شروع کردم هم، این کار را برای تمام نوزادان انجام دادهام.»
*آرامش دلنشین نوزاد تازه متولد شده در هنگام پخش صدای اذان
خانم ماما، اما همین اول کار، تکلیف ما را با ماجرای زیبای اتاق زایمان مشخص میکند و با تاکید میگوید: «البته پخش اذان در اتاق زایمان، کاری نیست که من بهتنهایی بتوانم انجام دهم. اگر مسئول بخش با این ایده همسو نباشد و شرایط را برای من فراهم نکند، قطعاً نمیتوانم این کار را انجام دهم. یا اگر همکارانم نگاه مثبتی به این موضوع نداشته باشند، شرایط برای من سخت خواهد شد. لازم است بگویم به لطف خدا، خانم «اشکان»، مسئول بلوک زایمان بیمارستان، ولی عصر (عج) واقعاً به من لطف دارند و از این حرکت، کاملاً حمایت میکنند. در اتاق زایمان هم وقتی میخواهم این کار را انجام دهم، همه همکارانم استقبال و کمک میکنند. حتی گاه شرایطی پیش میآید که در لحظات بعد از زایمان، بهاصطلاح دست من بند است و نمیتوانم گوشی را بیرون بیاورم و صدای اذان را پخش کنم. در این موقعیتها، همکارانم لطف میکنند و این کار را انجام میدهند. آنها با عشق و محبتی که به اهل بیت (ع) دارند و به دلیل اشتیاقی که از طرف مادر میبینند، برای پخش اذان پیشقدم میشوند. علاوهبراین، بسیاری از همکارانم خودشان در شیفتهای دیگر بیمارستان حضرت، ولی عصر (عج) شهر فسا و همکاران در بیمارستانهای دیگر هم این کار را برای نوزادان انجام میدهند.»
دوست داریم شبیه خوبان شویم
اما چرا اذان؟ چرا از میان همه گزینههای موجود، مامای جوان بیمارستان، ولی عصر (عج) فسا برای استقبال از مهمان تازه از راه رسیده، پخش نوای اذان را انتخاب کرده؟ فاطمه معطلم نمیکند و در تشریح فلسفه این حرکت خاص اینطور میگوید: من به شخصه در اقدامات حرفهای ویژه فرآیند بارداری و زایمان بانوانی که به بیمارستان ما مراجعه میکنند، همیشه طبق شیوهنامههای وزارت بهداشت عمل میکنم. اما همه همکاران من در جایگاه پزشک و ماما میدانند که در این فرآیند، یک جاهایی هست که شرایط ۵۰-۵۰ میشود. با وجود اینکه تمام دقتهای حرفهای را انجام دادهای، کار گره میخورد. در این شرایط، به نیرویی بالاتر نیاز داری و آنجاست که به درگاه خداوند و دامان اهل بیت (ع) متوسل میشوی و از آنها کمک میخواهی. مثلاً وقتی در سیر زایمان، انجام تمام ملاحظات حرفهای هم نتوانسته به زایمان راحت مادر منجر شود، ما به توصیههای دینی برای خانمی که در حال زایمان است، رجوع میکنیم و سورهها و آیات سفارششده برای این موقعیت را برایش قرائت میکنیم تا زایمانش تسهیل شود. هدف ما از این کار این است که مادر و جنین به بهترین و ایمنترین شکل از فرآیند زایمان خارج شوند و الحمدلله تجربیات خوب و مثبتی هم از این کار داشتهایم.
درخصوص پخش صوت اذان هم، ماجرا همین است. راستش را بخواهید اعتقاد قلبی خودم این است که علم من خیلی ناچیز است و نمیدانم در لحظه زایمان یک مادر، چه کاری درستتر است که انجام دهم؛ بنابراین الگویم در این زمینه را خود پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت (ع) قرار میدهم و سعی میکنم به کاری که این بزرگواران در زمان تولد نوزادانشان انجام میدادند، اقتدا کنم. روایتی از امام سجاد (ع) داریم که میفرمایند: «وقتی پدرم – امام حسین (ع) – به دنیا آمدند، رسولالله (ص) در گوششان اذان گفتند.» خب، امام حسین (ع)، معصوم و فرزند دو معصوم دیگر هستند. با این وجود، وقتی ایشان متولد میشوند، در گوششان اذان گفته میشود. به نظرم، این رفتار پیامبر اکرم (ص) برای ما فصل الخطاب است. البته تفاوت از زمین تا آسمان است؛ قرائت اذان با نفس مطهر رسول خدا (ص) کجا و پخش اذان با گوشی تلفن همراه توسط امثال من کجا؟ اما خب، «هذه بضاعتنا». بضاعت و وسع ما همین است و امیدمان به عنایت خداوند و صفت کریمی اوست که خودش در این کار ساده ما برکت قرار دهد و آن را متصل به سیره پیامبر اکرم (ص) کند.
البته ذکر یک نکته هم شاید ضروری باشد. ما کار جدیدی انجام ندادهایم. سنت اذان گفتن در گوش نوزاد، از صدر اسلام وجود داشته و در کشور ما هم همیشه انجام میشده و هنوز هم انجام میشود. ازآنجاکه در گذشته زایمان در خانه انجام میشد، همه کارهای پس از تولد نوزاد هم بلافاصله براساس فرهنگ و اعتقادات خانواده انجام میگرفت. اما الان با توجه به اینکه زایمان در بیمارستان انجام میشود و مادر تنهاست، حداقل چند ساعت از زمان زایمان تا دیدار با خانواده و اجرای این سنتها فاصله میافتد. تنها کاری که ما میکنیم، این است که با پخش صدای اذان، این فاصله را کم میکنیم. ضمن اینکه این یک کار ساده و ابتدایی است و به خانوادهها هم میگوییم که اینطور نیست که این پخش اذان بخواهد جای سنت اذان گفتن در گوش نوزاد را بگیرد. به آنها تاکید میکنیم حتماً بعد از ترخیص از بیمارستان، سنت اذان و اقامه گفتن در گوش راست و چپ نوزاد را خودشان اجرا کنند.»
خودت همه ما را به آرامش برسان
«میدانید، در لحظات حساس انجام عمل زایمان، آرامش، گمشده همه حاضران در آن اتاق است. حتی وقتی نوزاد را به دنیا میآوریم و او را روی سینه مادر قرار میدهیم و بعد، او را روی تخت ویژه نوزاد قرار میدهیم، هنوز نگرانیهای ما به قوت خودش باقی است. چون هنوز زایمان جفت اتفاق نیفتاده، مراقبتهای لازم برای مادر مثل زدن بخیه انجام نشده و ذهن ما همچنان درگیر استرس سلامتی نوزاد و مادر است. با این حال که با این نگرانیها دستبهگریبان هستم، خودم را مقید میدانم که گوشی تلفن همراهم را بیرون بیاورم و اذان را در اتاق زایمان پخش کنم. شاید پرسیده شود: حالا در آن شرایط و وسط آنهمه استرس و کار بر زمین مانده، چه اصراری به این کار است؟ جواب من این است که علاوهبر آرامشی که صدای اذان به منِ ماما و مادر میدهد، نوزاد هم با این صدا به آرامش میرسد. ما همیشه نوزاد تازه متولدشده را در هنگام پخش اذان، آرام دیدهایم. این صدا انگار یک حالت لالاییگونه برایش دارد. حتی نوزادانی که تا آن لحظه گریه میکردند هم، با شنیدن اذان آرام میشوند؛ و این، خیلی زیباست.»
یک نکته انگار در ذهن فاطمه جرقه زده که مکثی میکند و میگوید: «در بخش نظرات فیلم منتشرشده در فضای مجازی، برخی مخاطبان پرسیده بودند: اینکه گوشی تلفن همراه در نزدیکی نوزاد است، مشکلی ایجاد نمیکند؟» در جواب لازم است توضیح دهم که در اغلب موارد، گوشی خود من موقع پخش اذان برای نوزاد، در حالت آفلاین است. از طرف دیگر گوشی من در فضای کار همیشه و بهویژه از وقتی کرونا آمده، داخل یک پوشش (کاور) است؛ بنابراین ما نهایت دقت را به خرج میدهیم که گوشی با نوزاد فاصله داشته باشد و خدای نکرده آسیبی به سلامتی او وارد نکند.»
مامان خانم! اجازه هست؟
اما موفقیت هر طرح، تا حد زیادی به شیوه اجرای آن بستگی دارد. حتی ایدههای ناب هم با یک اجرای متوسط یا ضعیف، نتیجهای جز شکست یا بیاثری پیش رو ندارند. با این نگاه، ماندگاری ۱۰ ساله ایده پخش اذان در اتاق زایمان، از شیوه درست اجرای آن حکایت دارد. خانم ماما هم با توضیحاتش بر این نکته صحه میگذارد: «روال کار به این شکل است که بعد از انجام عمل زایمان، ما به مادر پیشنهاد میکنیم که: آیا دوست دارید صدای اذان را برای نوزادتان پخش کنیم؟ تصمیم با مادر است و انجام این کار، بستگی مستقیم به نظر او دارد.
شاید بپرسید چرا سئوال میکنم؟ این وظیفه من است. کشور ما به لحاظ اقوام و اعتقادات دینی، تنوع دارد. میدانم ممکن است اعتقادات این خانم، با اعتقادات من، متفاوت باشد. مثلاً از عزیزان اهل سنت باشد و اذانش با اذان من یکسان نباشد. اصلاً شاید مسلمان نباشد. به همین دلیل دوست ندارم از طرف خودم اذان پخش کنم و در لحظات حساس پس از زایمان، ناخواسته به لحاظ روحی به مادر استرس وارد کنم. این حق مادر است و من اجازه ندارم به اعتقادات او ورود کنم؛ بنابراین ابتدا موضوع را بهعنوان پیشنهاد مطرح میکنم و چنانچه مادر دوست داشته باشد و اجازه بدهد، صدای اذان را برای نوزادش پخش میکنم.»
مادران میگویند: نیکی و پرسش؟
خب، واکنش مادران چیست؟ مامای جوان فسایی سئوالم را از نگاهم خوانده که بیآنکه منتظر پرسشم باشد، لبخندبرلب میگوید: «جالب است بدانید تا به حال حتی یک مورد هم نبوده که پاسخ مادر، منفی باشد یا چهره در هم بکشد یا حتی مِنمِن کند. تا میگویم: خانم! دوست دارید در این لحظات، برای نوزادتان اذان پخش کنم؟، مادر فوری با خوشحالی میگوید: «بله، بله. خیلی هم ممنون.» قبلاً در مقطعی که در بیمارستان خصوصی فعالیت میکردم و شرایط برای حضور پدر نوزاد در اتاق زایمان وجود داشت، پدر هم حسابی از این پیشنهاد استقبال و تشکر میکرد.
در تمام این سالها، هم خانمهای متدین و هم خانمهای با ظاهر متفاوت و حتی آنهایی که شاید در نگاه اول به نظر نیاید به این مسائل اهمیت میدهند، همگی از این پیشنهاد استقبال کردهاند. از آن طرف، میان مادر کمسواد یا بیسواد با مادری که استاد دانشگاه یا فوق تخصص بوده هم، در این زمینه فرقی وجود نداشته. مادران با اشتیاق خاصی از پخش صوت اذان برای نوزادانشان استقبال میکنند. انگار اتفاقی بوده که آرزو داشتهاند برای نوزادشان رقم بخورد، یا خودشان هم میخواستند انجامش دهند، اما فراموش کرده بودند یا در ذهنشان هم بوده، اما فکر میکردند در شرایط اتاق زایمان، امکانش وجود ندارد. به همین دلیل، وقتی ما این پیشنهاد را مطرح میکنیم، انگار حرف دل و خواسته خود آنها را میگوییم. طوری خوشحال میشوند و تشکر میکنند انگار گمشدهشان را به آنها برگرداندهایم یا آرزویشان را برآورده کردهایم. خود مادران انگار از این کار، قوت قلب میگیرند. انگار دلشان آرام میشود که درحالیکه هنوز بند ناف نوزادشان جدا نشده، صدای اذان و الفاظ مبارک الله، محمد رسول الله (ص) و علی، ولی الله (ع) به گوشش برسد و با این نامها مأنوس شود.»
مامان! من همهچیز رو میشنوم....
اما مگر نوزاد در ثانیههای اول تولد، قادر به درک شنیدههاست؟ پاسخ خانم ماما، مثبت است: «برای پاسخ به این سئوال، شاید بد نباشد مروری بر دوران جنینی داشته باشیم. سیستم شنوایی جنین، از ۲۵ تا ۲۸ هفتگی تکامل پیدا میکند و جنین به صداها، کلمات موسیقیها واکنش نشان میدهد. اگر مادر در معرض صدا یا موسیقی ناهنجاری قرار بگیرد، جنین واکنش منفی نشان میدهد و در مقابل، صداها و کلمات و موسیقیهای دلنشین و دارای ریتم مناسب، با واکنش خوب جنین مواجه میشود و اینها اتفاقاً در روان جنین تثبیت میشود. به همین دلیل، به لحاظ روانشناسی، جنین وقتی به دنیا میآید، یک لوح سفید نیست که خالی از هر چیزی باشد. انسان از دوران جنینی، از محیط اطراف تأثیر میپذیرد و این دریافتها در روانش تثبیت شده و در خاطراتش میماند. به همین دلیل، در دین ما بسیار توصیه شده مادران در دوارن بارداری با قرآن و الفاظ طیب مأنوس باشند. علاوهبر این مراقبتهای دینی، به مادران توصیه میشود خود را در معرض موسیقیها و صداها و الفاظ مناسب قرار دهند تا جنینشان به این جنس از اصوات انس بگیرد.
حدیثی هم از حضرت رسول (ص) داریم که میفرمایند: «حکایت کسى که در کودکى میآموزد، همانند حکاکی بر سنگ است.» در علم روانشناسی هم این مسئله وجود دارد. نوزاد، موجود بسیار هوشمندی است و صوتها، کلمات و اتفاقاتی که در اطرافش میافتد و حتی حسهایی که دریافت میکند را در وجود خودش ثبت و ضبط میکند؛ و این دریافتها، در آینده و در سنین بالاتر نوزاد، خودش را نشان میدهد. من و همکارانم هم با همین نگاه، در اولین ثانیهها و دقایق تولد نوزاد، صدای اذان را برایش پخش میکنیم با این نیت که در وجودش ثبت و حکاکی شود.»
دعا میکنم خودت هم شیرینی این لحظات را تجربه کنی
«تجربه به ما نشان داده مادران، این اتفاق یعنی پخش صدای اذان برای نوزادشان در بدو تولد را دوست دارند و ما همیشه بازخوردهای مثبت از آنها دریافت کردهایم؛ آنقدر که انرژی و انگیزه پیدا کردهایم در زایمانهای بعدی در بخش هم، این پیشنهاد را با مادران مطرح کنیم.»
از بازخوردهای مادران که میپرسم، صورت مامای ۳۱ ساله داستان ما به لبخند باز میشود و میگوید: «خیلی دلنشین است که مادران بعد از این اتفاق برایم دعا میکنند؛ دعای عاقبتبخیری و اینکه خودم هم لذت مادر شدن و شیرینی این لحظات را تجربه کنم. اما برای من آنچه خیلی خوشحالکننده است، دیدن آرامش و حال خوب مادران بعد از پخش اذان است. وقتی مادر از اتاق زایمان به بخش منتقل میشود و میبینیم با شوق و ذوق برای همراهش تعریف میکند که: «آنجا بلافاصله بعد از زایمان، برای دخترم (یا پسرم) اذان پخش کردند»، برایم لذتبخش و خوشایند است.»
این، یک قدرشناسی کوچک است
اما همه این توصیفات و توضیحات انگار هنوز نتوانسته حرف دل فاطمه بدوی را تمام و کمال بگوید. اینطور است که نفس بلندی میکشد و میگوید: «ما بسیاری از سنتها و آداب زیبای زندگیمان را از حضرت رسول (ص) گرفتهایم و مدیون ایشان هستیم. خداوند هم فرموده ما باید دِینمان را به پیامبرش ادا کنیم. اما چطور؟ خداوند در قرآن خطاب به رسولالله (ص) میفرماید: «قل لا اسألکم علیه اجراً إلا المودة فی القربی» یعنی «به امت بگو من در مقابل سختیها و زحمات رسالت، اجر و پاداشی از شما نمیخواهم جز محبت و دوستی خویشاوندانم» در جای دیگر از پیامبر اکرم (ص) سئوال میشود: منظور از خویشاوندان شما چه کسانی هستند؟ میفرمایند: «علی (ع)، فاطمه (س) و فرزندانشان.»
پس اگر کمترین حد از قدرشناسی ما نسبت به حضرت رسول (ص) و ادای دینی که خداوند از ما خواسته، داشتن محبت ایشان و خانوادهشان در قلب خودمان و ایجاد این محبت در دل دیگران باشد، من و همکارانم هم با پخش اذان برای نوزادان، تلاش میکنیم در این مسیر حرکت کنیم و حالا که در فضای کاری ما این شرایط فراهم است، نوزادان را در بدو تولد با نام خداوند و پیامبر اکرم (ص) و امیرالمؤمنین (ع) مأنوس کنیم و محبت آنها را از همین ابتدا در دل نوزادان بنشانیم.»
همه ما میتوانیم به کارهای تکراریمان، ارزش افزوده بدهیم
صحبتهای پایانی مامای جوان و خوشفکر فسایی، حرفهایی است که از دل برآمده و به دل همه آنهایی مینشیند که دلشان میخواهد وقتی سرشان را به دعا و درخواست به آسمان میگیرند، دستشان خالی نباشد: «من معتقدم ما در هر جایی و هر کاری که هستیم، میتوانیم در حد توان یک جنبه معنوی هم به آن کار اضافه کنیم و به عبارتی، میتوانیم یک ارزش افزوده به آن کار بدهیم. کاری که وقتی با خدا حرف میزنیم، بتوانیم بگوییم: «من فراتر از وظایفم، یک کار اضافهای انجام دادم که در راستای ترویج دین تو بود. من این کار را فقط به خاطر تو انجام دادم.» برای من و همکارانم، این موقعیت در لحظه تولد نوزادان فراهم شده. پخش اذان برای نوزادان در بدو تولد، همان ارزش افزودهای است که ما تلاش میکنیم برای کارمان در نظر بگیریم؛ و البته همیشه برکاتش را هم در کار و زندگیمان دیدهایم.»