احتمالا برای شما هم پیش آمده که به منظور نصب یک تابلو، لوستر، پرده یا ... به دریل نیاز داشته باشید، برای تراش دادن یک سنگ به فرز، باز و بستن کردن یک سری پیچ به پیچگوشتی شارژی و.... اما وقتی به
ابزار فروشی مراجعه و با قیمتها روبهرو شدید، از انجام آن کار منصرف شدید. ابزار آلات هم جزو آن دسته از وسایل است که اگر به شیوه صحیح از آن استفاده نشود، خیلی زود خراب و غیرقابل استفاده میشود بنابراین بعضیها به آشنا هم
امانت نمیدهند چه برسد به غریبه. اما محمدرضا جعفری، ابزار فروش قمی در این کسادی بازار، مروت به خرج میدهد و میخواهد در حد توانش گرهی از کار مردم باز کند. این ابزار فروش منطقه پردیسان قم در ابتکاری نوعدوستانه ابزار آلات فروشگاه خود را بهطور رایگان و امانی در اختیار مردم میگذارد. در این گزارش با او درباره دلیل این تصمیم، مشکلات و شیرینیهایش، برکاتش در زندگی و... گفتوگویی داشتیم که در ادامه خواهید خواند.
۷۰ درصد اهالی اطراف مغازهام، مستاجر هستند
محمدرضا جعفری، ۴۴ ساله و پنج سال است که این
مغازه ابزارفروشی را باز کرده است. میپرسم از چهزمانی تصمیم به این کار خیر گرفته که میگوید: «منطقهای که مغازه من در آن قرار دارد، بیشتر ساکنانش از لحاظ مالی ضعیف هستند. حدود ۷۰ درصد مردم این منطقه مستاجر هستند بنابراین توان خرید ابزار آلات پرکاربردی مثل دریل، فرز و... را ندارند. چون بیشترشان مستاجر هستند، مثلا میخواهند سالی یک بار آینهای نصب کنند، تابلویی بزنند و... بنابراین به ابزار، نیاز دارند. به همین دلیل از همان روز اولی که این مغازه را باز کردم، برای اینکه در حد توانم به مردم کمکی کرده باشم، تصمیم گرفتم تا این ابزارها را بخرم و به طور کاملا رایگان امانت بدهم».
از دریل، فرز و چکش تا آچار و نردهبان و پولیش
روی بنر نصبشده در این مغازه که در شبکههای اجتماعی هم پربازدید شده، نوشته: «کلیه ابزار مانند دریل، فرز، آچار، چکش، سمپاش، ارهبرقی، نردهبان هشت حالته و هرآن چه کار شما را راه میاندازد بهصورت کاملا رایگان امانت داده میشود». آقای «جعفری» در این باره میگوید: «علاوه بر اینها، به مرور انواع و اقسام ابزار را هم اضافه کردیم. حتی دستگاه پولیش خودرو، کارواش خودرو، هیلتی سنگین و سبک، عمود بُر، ارهبرقی همهکاره، نردبان ۱۰ متری و ابزارهای دمدستی دیگری را که مردم بیشتر نیاز دارند به این فهرست افزودیم تا کار مردم، بیشتر راه بیفتد.»
بیش از ۱۰۰ میلیون ابزار وقف مردم کردهام
از او درباره قیمت این ابزارها میپرسم که میگوید: «دریل و فرز تقریبا ۱.۵ میلیون تومان است، کارواش پنج میلیون، پمپ باد هفت میلیون، پولیش چهار میلیون، نردبانها ۲.۵ میلیون، پیچ گوشتی شارژی ۱.۵ میلیون و....
از هر کدام از اینها، چندتایی داریم. هرکدام پرکاربردتر باشد، بیشتر خریدیم تا مردم برای کرایهکردن، منتظر نمانند. مثلا حدود ۱۴ تا دریل، چهار یا پنج تا فرز، دو تا نردبان ۱۰ متری، دو تا هیلتی، دستگاه جوش و... داریم. مجموع اینها را حساب کنید، بیش از ۱۰۰ میلیون ابزار وقف مردم کردهام.»
برای امانتدادن، فقط یک کارتملی میگیریم
از او درباره مدارک مورد نیاز برای امانتدادن این ابزارها به مردم میپرسم و اینکه تا حالا شده کسی وسیلهای را امانت بگیرد و برنگرداند؟ «جعفری» میگوید: «با کمک بچههای دادگستری و دادستان که ایشان هم از مشتریهای ما هستند، یک متن قرارداد را آماده کردیم که مردم فقط آن را امضا میکنند، یک کارت ملی هم از افراد میگیریم و تمام. البته ازآنهایی که از اهالی معروفتر هستند و قبلا آنها را دیده ایم، کارت ملی هم نمیگیریم. این روزها بیشتر مشتریهایمان غریبهها هستند که فقط یک کارت ملی هوشمند میگیریم و به مشتری اعتماد میکنیم. در این پنج سال، به جز یک نفر که سارق بوده و الان تحت تعقیب است، هیچ موردی پیش نیامده که فردی بیاید و ابزاری را امانت بگیرد و برنگرداند. این سارق هم چند وقت پیش با ماسک وارد مغازه شد، از فروشنده شیفت صبح یک ابزار به امانت گرفت، از فروشنده شیفت بعدازظهر هم یک ابزار دیگر. البته در این ماجرا، فروشنده ما مقصر بود، چون این فرد، کارت ملی فرد دیگری را با خودش آورده بود و فروشنده ما بهخاطر ماسک داشتن سارق، متوجه این موضوع نشده بود. هرچند نیروی من هم حق داشت، چون مغازه ما معمولا خیلی شلوغ است و تلاشمان هم این است که کار مردم را در کمترین زمان ممکن راه بیندازیم. همیشه در مغازه ما صف است و روی حساب فشار کاری، این دقت اتفاق نیفتاده بود، ولی تجربه شد. همین یک مورد بود و بس. در ضمن، ما تقریبا دو سال اول، نه برگه قرارداد داشتیم و نه حتی کارت ملی میگرفتیم. آن موقعها، حتی مشتریهایی داشتیم که از ظاهر فرد مشخص بود که اعتیاد دارد. مثلا یکی از آنها وقتی مراجعه کرد با این که میدانست ما هیچ مدرکی نمیگیریم، گفت من باید چه مدرکی برای ضمانت بدهم؟ یعنی خودش میدانست که شرایطش با دیگران متفاوت است. به او گفتم: «ما قبولت داریم، تو خودت ضامن خودت میشوی؟» گفت آره. ابزار را به او دادم. نگرشم هم این بود وقتی به فردی بها وارزش بدهیم، خودش ابزار را برمیگرداند و همین اتفاق هم میافتاد.»
به مشتری پیشنهاد میدهم به جای خریدن ابزار، امانت ببرد
از این کاسب قمی میپرسم که این تصمیماش روی میزان فروش و درآمد هم تاثیر گذاشته یا نه که میگوید: «اصلا روی درآمد من تاثیر منفی نداشته است. الان مشتریهای من آن قدر زیاد است و این کار برایم برکت کرده که تا به صورت حضوری در این جا نیایید، باور نخواهید کرد. تازه به برکت همین کار در کنار ابزار فروشی، الکتریکی هم راه انداختم. گاهی خودم به مشتری پیشنهاد میدهم که ابزار را نخرد و به جایش امانت بگیرد تا کارش راه بیفتد. مثلا فردی میآید و میگوید که من کمان ارهای میخواهم. من اول به او میگویم که این کمان ارهای، فلان قدر قیمتش است و به شما میدهم، اما چرا میخواهی بخری؟ هم نگهداریاش در خانه خطرناک است، هم جاگیر. بیا و این را به صورت رایگان امانت ببر، کارت را انجام بده و برگردانش. مشتری هم خیلی خوشحال میشود و همین خوشحالی و رضایت، برای من خیلی ارزشمند است.»
همصنفیهایم بابت این کار از من شاکی شدند
از او درباره همکارانش در این شغل میپرسم و اینکه چه واکنشی به این ماجرا داشتند. این کاسب نوعدوست قمی میگوید: «تقریبا ۲۰ تا ابزار فروشی در این منطقه است. طبیعتا همکارها شاکی شدند. گاهی پیش آمده مردم به این ابزار فروشیها مراجعه کردند و گفتند که فلان ابزار فروشی که بهصورت رایگان امانت میدهد، کجاست؟ آنها گفتند که این ماجرا دروغ است و اصلا چنین چیزی وجود ندارد! مدام هم پیغام برای من میفرستند که شما دارید بازار را خراب میکنید. یک بار هم شایعه کرده بودند که جعفری، ابزارش را بهصورت رایگان امانت میدهد، ولی روی قیمت اجناسش میکشد و جور دیگری این پول را از مردم میگیرد. این در حالی است که ما روی تمام جنسهایمان قیمت زدیم تا مشتری بتواند مقایسه کند. جنس را هم تا با قیمت جدید نخریم، گران نمیکنیم و به قیمت قدیم میفروشیم. مثلا یک زمانی چسب آکواریوم ۴۰ هزارتومانی تا ۱۱۰ هزار تومان بالا رفت. از مغازههای اطراف میآمدند و به شاگردهایم میگفتند که شما چه فکری با خودتان میکنید که به همان قیمت قدیم میفروشید، وقتی میتوانید سه تا چهار برابر سود کنید؟ در چند سال اخیر، ابزار خیلی گران شده است. همین امروز هم به من خبر دادند که مجدد ابزار، ۱۰ تا ۱۵ درصد گران خواهد شد. قیمتها فضایی است و باید به مردم در این شرایط، کمک کرد.»
گروه ۱۵ نفره تاسیساتیمان هم بانی کار خیر شدند
«۱۰ تا ۱۵ نفر الان در کنار من هستند و از کنار همین سفرهای که در این مغازه پهن شده، سر سفره زن و بچهشان نان میبرند. یک تیم تاسیساتی، برقکار، تعمیرکار و... هم داریم که آنها هم به مرور به گروه ما اضافه شدند و دستشان به کار خیر میرود.» جعفری با این مقدمه ادامه میدهد: «برقکارها و تاسیساتیمان خودشان پیشنهاد دادند و بانی شدند که برای خانواده شهدا، کمیته امداد و شهدای مدافع حرم کلا همه کارهایشان را بهصورت رایگان انجام بدهند. خرابشدن آبگرمکن، اجاق گاز و... یا اگر مشکل برق داشته باشند، بهصورت رایگان تعمیر میکنیم. خودمان هم وسیلهای بخواهیم بفروشیم، برای این افراد یا به قیمت همکاری بدون سود میدهیم یا حتی رایگان.»
اطرافیانم میگویند عجب حوصلهای داری!
از او در خصوص همراهی خانواده و نظر اطرافیانش درباره این کار خیر و نوعدوستانه میپرسم که میگوید: «من و خانوادهام، چشم نداریم به پول و مال وگرنه گرفتن چنین تصمیمهایی سخت است. خانمم هم در این راه، بیشتر از همه کمک دست من بوده و همیشه به من روحیه داده است. دوستان و همکاران و اطرافیان هم مدام میگویند چه حوصلهای و چه دل بزرگی داری که در این شرایط اقتصادی، دست به این کار زدی. درباره شرایط اقتصادی خودم هم خیلی از من میپرسند. وضعیت من خیلی متوسط است. یک پژوی معمولی دارم و یک خانه ۸۰ متری. هیچ چیز دیگری ندارم.»
خیرهایی محسوس و نامحسوس، پیشنهاد کمک دادند
او درباره خیرهایی که برای فعالیت بیشتر در این حوزه پیشنهاد دادند هم میگوید: «یکی از بازاریابهای شرکت رونیکس، چند وقت پیش از تهران به مغازه من آمد و گفت که مدیران آن جا وعده دادند که جعفری بیاید و هر ابزاری خواست برای امانت به مردم بردارد و هر زمان که دوست داشت، پولش را پرداخت کند. از گروه مداحان تهران، تماس گرفتند که یک سری ابزار مثل منگنهکوب و... هست، بیا شما ببر برای امانت دادن به مردم. یک سری افراد خیر هم میآیند، محسوس و غیرمحسوس کارت میکشند برای خرید و تعمیر این ابزارهایی که به مردم امانت میدهم تا در این کار خیر، شریک شوند».
اگر همه به هم اعتماد کنیم همهچیز درست میشود
او درباره برکت این کار در زندگی شخصی و حرفهاش میگوید: «شاید باورتان نشود، اما مثلا زغال دریل را با فشاری که روی دریلهای ما هست و تا روزی چهار یا شش بار برای کرایه به دست مردم میرسانیم و برمیگردد، هر چهار یا پنج ماه عوض میکنیم، در صورتی که باید هر ماه عوض شود. هیلتیها، کارواش و... اصلا خراب نمیشوند که آن هم به خاطر برکت کار است. برای خودم هم خیر و برکتش را خیلی زیاد و راحت نشان داده است. به تازگی در جاده تهران و قم لاستیک خودرویم ترکید که اتفاق بسیار خطرناکی است و معمولا باعث چپشدن میشود، اما من به طرز باورنکردنی موفق به کنترل خودرو شدم. حرف آخر هم اینکه اگر همه ما این طوری به هم اعتماد بکنیم و هوای هم را داشته باشیم، همه چیز درست خواهد شد».