۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۲۲:۲۹

شکست معمار فرانسوی از جوان ۲۶ ساله ایرانی

شکست معمار فرانسوی از جوان ۲۶ ساله ایرانی
85 سال از ساخته‌شدن آرامگاه حکیم «ابوالقاسم فردوسی» می‌گذرد اما کمتر کسی تا امروز، ماجرای جالب شکست معمار معروف فرانسوی در مقابل طرح جوان ۲۶ ساله ایرانی را می‌داند. کسی که او را به‌دلیل طراحی 843 مسجد، به نام «معمار محراب‌ها» می‌شناسیم.
کد خبر: ۵۰۰۸
تعداد نظرات: ۹ نظر
حدود ۹۰ سال قبل، ایده برگزاری کنگره «هزاره فردوسی» به مناسبت هزارمین سال میلاد حکیم ابوالقاسم فردوسی، جامعه ادبی و فرهنگی ایران را در آستانه آزمون بزرگی قرار داد. تکاپوی همه‌جانبه‌ای که شکل گرفته‌بود، در نهایت با برگزاری یک کنگره علمی ادبی با حضور ۴۰ نفر از ایران‌شناسان برجسته از ۱۷ کشور (ازجمله «سباستیان بک» و «فردریش زاره» از آلمان، «هانری ماسه» از فرانسه، «ولادیمیر مینورسکی» خاورشناس روسی از انگلستان، «آرتور کریستینسن» از دانمارک و...) و ۴۰ نفر از دانشمندان و ادیبان ایرانی (ازجمله بدیع‌الزمان فروزانفر، محمدتقی بهار، عباس اقبال آشتیانی، سعید نفیسی و...) در ۱۲ تا ۱۶ مهر ۱۳۱۳، یکی از مهم‌ترین رویدادهای فرهنگیِ قرن را رقم زد.

شکست معمار فرانسوی از جوان26 ساله ایرانی

شرکت کنندگان داخلی و خارجی در کنگره هزاره فردوسی در سال1313 در تالار دارالفنون تهران

در جشن‌های هزاره فردوسی اما یک خروجی باشکوه و به‌یادماندنی هم در زمینه معماری داشت؛ مقبره حکیم طوس. همان سازه بلندبالا و شکوهمندی که بسیاری از ایرانی‌ها با آن عکس یادگاری دارند. اما با اینکه ساخت این مقبره کم‌نظیر با ماجراهای پرفرازونشیبی همراه بود و بالاترین مقام اجرایی کشور در اوایل دهه 20 شخصاً بر انجام آن نظارت داشت و در نهایت هم بر حسن اجرای آن صحه گذاشت، برخلاف بسیاری از بناهای هم‌عصرش، بعدها کمتر نامی از طراح و سازنده آن به میان آمد. روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی، بهانه خوبی است برای اینکه با معمار این بنای زیبا، مرحوم استاد «حسین لرزاده»، و روند ساخت مقبره حکیم سخن آشنا شویم.


شکست معمار فرانسوی از جوان26 ساله ایرانی
مراسم کلنگ زنی اولین پروژه ساخت مقبره فردوسی در اوایل دهه20 که به سرانجام نرسید



غربت هزار ساله صاحب شاهنامه در ایران!

صحبت از ساخت مقبره فردوسی در اوایل دهه ۲۰ که به میان می‌آید، این سئوال به ذهن می‌رسد که مگر صاحب شاهنامه تا آن زمان مقبره نداشته است؟ پس از مرگ حکیم ابوالقاسم فردوسی که به قولی در حدود سال ۳۹۷ هجری شمسی رقم خورد، به دلیل شیعه بودن، از دفن شدن پیکر او در گورستان مسلمانان جلوگیری شد و او به ناچار در باغ خود در طوس به خاک سپرده‌شد. گفته‌می‌شود از آن زمان، بناهای یادبود ساخته‌شده بر سر مزار فردوسی بارها با خاک یکسان شد؛ یک‌بار در سال ۶۴۱ هجری قمری توسط «امیر مغول»، بار دیگر توسط «عبیدالله خان» ازبک در حمله به خراسان و... همین اتفاقات باعث شد با گذر زمان، این قبر، ناشناس و مهجور بماند و حتی مکان دقیق آن نامعلوم باشد.

گذشت تا اینکه ماجراهای جنگ جهانی اول بر سر ایران سایه انداخت. آن زمان بود که با اوج گرفتن شور و احساسات ملی در کشور، موجی به راه افتاد که یکی از آثارش، شکل‌گرفتن احساسات پرشور برای قدرشناسی از فردوسی به سبب خدماتش به زبان فارسی و ایرانیان بود. در همان بحبوحه بعد از جنگ جهانی، «ملک‌الشعرای بهار» در سفری که به طوس داشت، با اوضاع نابسامان مزار فردوسی مواجه شد. وقتی او در سال ۱۲۹۹ شرح وضعیت مزار فردوسی را که شامل سکویی بی سقف و دیوار بود، در هفته‌نامهٔ خود به نام «نوبهار» نوشت و بر لزوم ساخت بنایی بر سر این مزار تاکید کرد، تازه غربتِ احیاکننده زبان فارسی به‌چشم‌آمد اما اقدام عملی برای رفع این غربت انجام نگرفت.

شکست معمار فرانسوی از جوان26 ساله ایرانی
آندره گدار، معمار و باستان شناس فرانسوی که پروژه ساخت آرامگاه فردوسی در مرحله اول از سوی انجمن آثار ملی در سال1310 به او سپرده شد


وقتی نخست وزیر، طرح «آندره گدار» را وتو کرد!

سال ۱۳۰۱ که انجمن آثار ملی پایه‌گذاری شد، اعضایش تلاش‌هایی را در این زمینه شروع کردند. سال ۱۳۰۴ عاقبت از کار ساخت بنای یادبود آرامگاه فردوسی، گره‌گشایی شد. در نتیجه پیگیری‌های صورت‌گرفته، با اعزام یک گروه از طرف انجمن آثار ملی به طوس، طرح اولیه بنای آرامگاه فردوسی پایه‌ریزی شد. حالا نوبت انتخاب معمار برای این طرح بزرگ ملی بود. بعد از اینکه چند معمار از جمله «کریم طاهرزاده بهزاد» طرح‌هایی برای ساخت مقبره ارائه دادند، قرعه فال به نام «آندره گُدار»، معمار و باستان‌شناس معروف فرانسوی افتاد که چند سالی بود فعالیت‌هایش را در ایران شروع کرده‌بود. او که در سال ۱۳۰۷ شمسی به دعوت دولت وقت ایران، برای راه‌اندازی اداره باستان‌شناسی وارد کشور شد، در مدت ۳۲ سال حضور در ایران توانست کارنامه پرباری از خود برجای‌بگذارد. بنیان‌گذاری اداره خدمات باستان‌شناسی، تأسیس موزه باستان‌شناسی (ایران باستان)، تهیه طرح‌های کلی دانشگاه تهران، طراحی ساختمان قدیمی کتابخانه ملی در خیابان سی تیر، طراحی آرامگاه حافظ و... از جمله فعالیت‌های گدار به‌شمار می‌رود.

شکست معمار فرانسوی از جوان26 ساله ایرانی
طرحی که آندره گدار برای مقبره فردوسی اجرا کرده و به نیمه هم رسانده بود، به دلیل شباهت به اهرام مصر از سوی ذکاءالملک فروغی رد و دستور تخریب آن صادر شد

شکست معمار فرانسوی از جوان26 ساله ایرانی
با توقف ساخت عمارت هرمی،‌ مقرر شد یک معمار ایرانی برای ساخت مقبره فردوسی طرح ارائه کند


القصه، معمار فرانسوی که حالا رئیس اداره باستان شناسی هم بود، در سال 1310 مأمور ساخت مقبره حکیم طوس شد. او طرحی آماده کرد و تا نیمه‌های ساخت آن هم پیش رفت اما به‌یکباره با دستور تخریب آن مواجه شد. ماجرا از این قرار بود که «ذکاءالملک فروغی»، نخست‌وزیر که همزمان ریاست انجمن آثار ملی را هم برعهده داشت، در مواجهه با طرح آندره گدار که شبیه اهرام مصر بود، شگفت‌زده و برآشفته شده‌بود که «اهرام مصر چه ارتباطی با شاعر ایرانی دارد؟» خلاصه دستور تخریب بنای نیمه‌کاره گدار صادر شد و در جلسه‌ای که به این منظور در انجمن تشکیل شد، مقرر شد یک معمار ایرانی طرحی برای مقبره فردوسی ارائه کند.

شکست معمار فرانسوی از جوان26 ساله ایرانی
حسین لرزاده 26ساله که با موفقیت در آزمون هایی مانند تعمیر عمارت محروقه مجلس شورای ملی نگاه ها را به خود جلب کرده بود، جایگزین آندره گدار در پروژه ساخت آرامگاه فردوسی شد


یک جوان ۲۶ ساله و ساخت مقبره فردوسی؟!

وقتی اعلام شد «حسین لرزاده» ۲۶ ساله به‌عنوان جایگزین گدار در ساخت مقبره فردوسی انتخاب شده، هیچ‌کس چون و چرا نکرد. این جوان خوش‌ذوق و هنرمند، چنان چیره‌دستی‌اش را در آزمون‌های قبلی ازجمله تعمیر عمارت محروقه مجلس شورای ملی و اجرای سردر دارالفنون اثبات کرده‌بود که هیچ صاحب فنی در شایستگی و مهارت او تردید نمی‌کرد. معرّف لرزاده، «ارباب کیخسرو شاهرخ»، نماینده اقلیت زرتشتی در مجلس شورای ملی بود که شاهد هنرنمایی او در تعمیر عمارت سوخته مجلس بود، کاری که مهندس «فورد» فرانسوی از عهده آن برنیامده بود.

شکست معمار فرانسوی از جوان26 ساله ایرانی
ارباب کیخسرو شاهرخ،‌ نماینده زرتشتی مجلس شورای ملی به همراه حسین لرزاده در مراحل اولیه ساخت مقبره فردوسی


لرزاده جوان در سال ۱۳۱۱ مأمور ساخت مقبره فردوسی شد و بلافاصله با اقامت در طوس، شروع به تخریب ساخته‌های گدار کرد. مرحوم حسین لرزاده در خاطرات خود درباره مشاهداتش از وضعیت بنای مقبره در آن زمان اینطور نوشته است: «گدار مقبره را به شکل اهرام مصر استخوان‌بندی کرده، مشغول نصب سنگ شده‌بود و پشت سنگ‌ها و آجرها را گچ ریخته‌بود که ایستایی و مقاومت مناسبی نداشت. ما که شروع به تخریب ساخته‌های گدار کردیم، یک روز ذکاءالملک فروغی به‌اتفاق «اسدی»، تولیت آستان قدس رضوی و ارباب کیخسرو به محل مقبره آمد و گفت: «باید مقبره را به سبک ایرانی هخامنشی بسازی.» من ابتدا طرحی به‌صورت ماکت آماده کردم و پس از تصویب، شروع به کار کردم.»

شکست معمار فرانسوی از جوان26 ساله ایرانی
سنگ کاری مقبره فردوسی که به تابلوها رسید، عمادالکتّاب قزوینی برای خوشنویسی روی تابلوها به طوس اعزام شد


امضای چهره ماندگار خوشنویسی، تن‌پوش مقبره حکیم طوس

لرزاده کار را با نظم و سرعت پیش می‌برد. اسکلت مقبره آماده‌شد و نوبت به سنگ‌کاری رسید. به لرزاده اختیار تام داده و گفته‌بودند: حجّارباشی و کارخانه‌اش در اختیار توست. به‌این‌ترتیب، سنگ‌کاری هم در مدت کوتاهی به بالای تابلو رسید. اینجا بود که لرزاده پیغامی برای صاحب‌کارانش در تهران فرستاد: «آنچه باید روی تابلوها نوشته‌شود، تعیین کرده و به‌همراه خوشنویس به طوس اعزام کنید.»

شکست معمار فرانسوی از جوان26 ساله ایرانی
خوشنویسی های چشم نواز عمارت مقبره فردوسی،‌ یادگار عمادالکتّاب است که بعد از میرعماد و میرزا محمدرضا کلهر، بزرگترین خوشنویس تاریخ ایران محسوب می شود


یکی از شیرین‌ترین اتفاقات در ساخت مقبره فردوسی، یک سال پس از شروع کار برای معمار جوان داستان ما رقم خورد، وقتی که استاد «عماد الکتّاب» قزوینی، چهره درخشان خوشنویسی ایران را برای خوشنویسی روی تابلوهای مقبره به طوس فرستادند. مرحوم استاد لرزاده در این باره می‌نویسد: «استاد عماد الکتّاب که ایام کهولت را سپری می‌کرد، تمام خطوط و اشعار تابلوها را با خط زیبای خود نوشت و بعد فرمود: «من نمی‌توانم روی داربست بروم و خطوط را بر روی سنگ‌ها انتقال دهم.» به ایشان پیشنهاد کردم که می‌توان عین نوشته‌ها را روی سنگ‌ها و قاب‌ها «گرته» کرده و سپس شروع به حکاکی کرد. گفتم: شما هم از پایین با دوربین، کار سنگ‌کاران را کنترل کنید. این پیشنهاد مورد قبول ایشان واقع شد.»

با ترفند لرزاده، تابلوهای مقبره، مزین به خوشنویسی‌های چشم‌نواز شد؛ تابلوهایی که نوشته‌هایش از استاد عماد الکتّاب است و حجاری آن، روی کار انجام شده است.

شکست معمار فرانسوی از جوان26 ساله ایرانی
 
هم اطاق شدن لرزاده با استاد عمادالکتّاب در ایام ساخت مقبره فردوسی، فرصتی فراهم کرد که معمار جوان بتواند خوشنویسی را در محضر این استاد پیشکسوت آموزش ببیند. عکس پایین، نمونه ای از دستنوشته های لرزاده است


شب‌نشینی‌های لرزاده و عمادالکتاب و فردوسی!

«یکی از برکات کار عمارت آرامگاه حکیم فردوسی برای من این بود که در این مدت، دو استاد به خود دیدم؛ یکی استادِ خوشنویسی، مرحوم عماد الکتّاب و دیگری استادِ حکمت، مرحوم «صدر اصفهانی»؛ پدر سید موسی صدر که در این مدت از درس آن معظم‌له هم بهره می‌بردم.»

این، نقل مرحوم استاد حسین لرزاده است در مرور خاطرات ایام کار در مقبره فردوسی. معمار جوان و استاد پیشکسوت خوشنویسی که هم‌اطاق شده‌بودند، روزها مشغول کار در فضای آرامگاه بودند و شب‌ها را با همراهی قلم و مرکب کوتاه می‌کردند. لرزاده جوان این فرصت را داشت که در محضر استاد خوشنویسی به مشق خط بپردازد و خوب نوشتن را تمرین کند. ترغیب و تشویق استاد بزرگ خوشنویسی، بزرگ‌ترین دلگرمی لرزاده در این مسیر بود. استاد عماد الکتّاب می‌گفت: «حالا چه عیبی دارد اگر یک معمار، خوب هم بنویسد؟»

بهترین‌های زمان برای حکیم طوس سنگ‌تمام گذاشتند

علاوه‌بر حسین لرزاده که با وجود تازه‌کار بودنش در عرصه معماری، پا جای پای بزرگانی مانند استاد جعفر خان کاشانی گذاشته و پختگی زودهنگام یک معمار جوان را نشان داده‌بود، سایر هنرمندان و صنعتگرانی که در ساخت مقبره فردوسی کار می‌کردند هم ازجمله برگزیدگان رشته‌های خود بودند.

«محمدحسین سیفی قزوینی» معروف به «عمادُ الکتّاب» که او را پس از میرعماد و میرزا محمدرضا کلهر، بزرگ‌ترین خوشنویس تاریخ ایران می‌دانند، با خط خوش و زیبای خود بنای مقبره فردوسی را چشم‌نوازتر کرد. او 18 سال قبل‌تر از آن هم یک نسخه از شاهنامه فردوسی را با خط افسانه‌ای خود زینت مضاعف داده‌بود.کتیبه سردر ورودی مسجد سپهسالار، کتیبه حدیث «ولایة علی‌بن ابی‌طالب حصنی...» در حرم حضرت عبدالعظیم (ع) مقابل صحن حمزه‌بن موسی‌بن جعفر (ع)، کتیبه سر درب ورودی بیمارستان فیروزآبادی در شهر ری، کتیبه‌های دارالفنون، دانشسرای عالی و دانشگاه تهران و... از دیگر آثار اوست.

کار کوره‌پزی عمارت فردوسی را هم «عباس دهشیدی» و «غلام‌علی دهشیدی» برعهده داشتند. حجّار مقبره حکیم طوس هم «حسین حجّارباشی زنجانی» معروف به «حسین ترکه» بود که پیش از آن، حجّاری کاخ «شهوند» را هم انجام داده‌بود.

با سنگ‌تمام مجموعه این هنرمندان، آرامگاه فردوسی در مدت 18 ماه تکمیل و برای جشن هزاره فردوسی در سال 1313 آماده شد.

مرحوم استاد لرزاده که طبع شاعری هم داشت، تاریخ اتمام مقبره فردوسی را ضمن شعری اینطور ثبت کرده است:

به شمسی شد اتمام آرامگه/ هزار و سه صد از پی‌اش سیزده

شکست معمار فرانسوی از جوان26 ساله ایرانی
چاپ بلیت بخت آزمایی برای جلب کمک های مردمی،‌ از اتفاقات عجیب در پروژه ساخت آرامگاه فردوسی بود. برای این منظور، 160هزار برگ بلیت بخت آزمایی ده ریالی چاپ شد


فروش بلیت بخت‌آزمایی برای ساخت مقبره فردوسی!

یکی از اتفاقاتی که با مطرح شدن ایده ساخت آرامگاه فردوسی رقم خورد، کمک‌خواستن از مردم برای تأمین هزینه‌های این پروژه بزرگ ملی بود. اما در میانه اجرای پروژه، تصمیم گرفته‌شد به شیوه‌ای عجیب از مشارکت مردم کمک گرفته‌شود.

به پیشنهاد «ارباب کیخسرو شاهرخ»، انجمن آثار ملی برگه‌هایی چاپ کرد تا از طریق آن کمک‌های مالی مردم برای ساخت یک آرامگاه شایسته برای شاعر بزرگ ایران جمع‌آوری شود. به‌این‌ترتیب برای تأمین کسری هزینه‌های ساخت آرامگاه، 160 هزار برگ بلیت بخت‌آزمایی ده ریالی چاپ و از طریق شعبه‌های بانک ملی ایران توزیع شد و از مردم خواسته شد با خرید این اوراق به این پروژه فرهنگی کمک کنند!

شکست معمار فرانسوی از جوان26 ساله ایرانی
تصویری از آرامگاه فردوسی در روز افتتاح در بهمن ماه سال1313


با افتخار، ساخت ایران

مقبره باشکوه حکیم ابوالقاسم فردوسی در موعد مقرر برای افتتاحیه آماده شد. در آخرین بازدید وقتی حاضران از ارباب کیخسرو، که نماینده مجلس شورای ملی در پروژه ساخت این مقبره بود، سئوال کردندکه این بنا، حاصل هنر و مهارت معماران ایرانی است یا خارجی؟، او لرزاده را فراخواند و با معرفی او به حاضران، گفت: «این عمارت به دست یک معمار ایرانی به نام حسین لرزاده ساخته شده است.» مرحوم استاد لرزاده در خاطرات خود درباره این محفل اینطور نوشته است: «مرا احضار کردند. با لباس کار به آنجا رفتم و به سئوالات آن‌ها پاسخ دادم و مورد تشویق نخست‌وزیر، ذکاءالملک فروغی قرار گرفتم.»

بعد از مدتی هم با صدور حکمی از طرف انجمن آثار ملی که به امضای نخست‌وزیر رسیده‌بود، از خدمات حسین لرزاده در ساخت آرامگاه فردوسی تقدیر شد و یک قطعه مدال فردوسی هم به معمار جوان اهدا شد.

شکست معمار فرانسوی از جوان26 ساله ایرانی

نمایی از مقبره فردوسی که با طرحی ایرانی هخامنشی ساخته شد


وقتی هویت معمار مقبره فردوسی، محل اشکال می‌شود!

اما آن تشویق و تحسین‌ها گویی تاریخ مصرف داشت و بعد از آن، دیگر نامی از سازندگان مقبره فردوسی آورده نشد. شاید همین بی‌مهری‌ها هم بود که باعث شد سال‌ها بعد از درگذشت استاد لرزاده، این بنای عظیم مدعی پیدا کند.

«حسین مفید»، شاگرد خاص استاد لرزاده که در 17 سال پایانی عمر استاد در محضر او مشق معماری می‌کرده، در این باره می‌گوید: «بعد از فوت استاد لرزاده، مرحوم «هوشنگ سیحون» در ادعایی عجیب، طراحی و ساخت مقبره فردوسی را به خود نسبت داد و برخی هم در داخل و خارج از کشور با او هم‌صدا شدند. اما مستندات فراوانی برای رد این ادعا و اثبات حقانیت استاد لرزاده وجود دارد. اول اینکه، استاد لرزاده متولد سال 1285 و در هنگام آغاز ساخت مقبره فردوسی (سال 1311) یک جوان 26 ساله بودند اما مرحوم سیحون متولد سال 1299 و در آن هنگام 12 ساله بودند. آیا ذکاءالملک فروغی که پروژه مقبره فردوسی را از آندره گدار فرانسوی گرفت، این طرح مهم را به یک نوجوان 12 ساله می‌سپارد؟»

شکست معمار فرانسوی از جوان26 ساله ایرانیمدال فردوسی که در سال1313 به پاس خدماتی که حسین لرزاده در ساخت مقبره فردوسی انجام داده بود،‌ از طرف انجمن آثار ملی به وی اهدا شد


مفید با اشاره به عکس‌ها و مستندات موجود، ادامه می‌دهد: «مدالی که در سال ۱۳۱۳ از طرف انجمن آثار ملی به استاد لرزاده به عنوان معمار ساختمان آرامگاه فردوسی اهدا شد و نیز احکام و تقدیرنامه‌هایی که از سوی ذکاءالملک فروغی به پاس طراحی و اجرای مقبره فردوسی در زمان برگزاری جشن هزاره فردوسی (بهمن ۱۳۱۳) به ایشان اهدا شد، موجود است. سئوال این است که چرا مرحوم سیحون چنین مستنداتی برای اثبات ادعای خود ارائه نکردند؟

شکست معمار فرانسوی از جوان26 ساله ایرانیمتن اهدای مدال فردوسی به حسین لرزاده در سال1313 که به امضای فروغی،‌ رییس انجمن آثار ملی رسیده است


واقعیت این است که مرحوم سیحون سال‌ها پس از ساخت مقبره فردوسی توسط استاد لرزاده، تعمیراتی در محدوده مقبره انجام داد که البته به خسارت‌های جبران‌ناپذیری هم منجر شد؛ ازجمله از بین رفتن 4 کاسه روی سنگ مزار، باز شدن کل مساحت زیربنای یادبود، از بین رفتن تناسبات و... به اعتقاد من، مرحوم سیحون آنقدر آثار ارزشمند از خود بر جای گذاشته‌بود که نیازی نبود مدعی اثر ثبت شده یک معمار دیگر شود.»
شکست معمار فرانسوی از جوان26 ساله ایرانی
استاد حسین لرزاده که در 26سالگی موفق به ساخت مقبره فردوسی شده بود، در سال1383 در 98سالگی با کارنامه ای درخشان در عرصه معماری چشم از جهان فروبست
 

در مرور خاطرات مرحوم استاد لرزاده هم به جملاتی برمی‌خوریم که به‌نظر می‌رسد بی‌مناسبت با این موضوع نیست: «در زمان پهلوی دوم به وسیله مهندس جودت پیمانکار، زیر ایوان‌های آرامگاه را خالی نموده و موزه کردند. درضمن، چهار کاسه روی سنگ قبر را هم که به‌دلیل تشیعِ شاعر و با یادِ ارکان اربعه شیعه ساخته‌بودم، نمی‌دانم که در چه زمانی برداشتند.»

 
منبع: فارس پلاس
ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۹
در انتظار بررسی: ۰
وطن
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۵۹ - ۱۳۹۸/۰۲/۲۶
يكي از شاگردان بنام اين استاد بزرگوار جناب اقاي حسين برهاني اصفهاني است كه در كنار اين استاد گرانقدر به همانند خود ايشان گشت و يادگارهاي بسياري همچون مسجد ايت ا.. بروجردي و طاق زير برج ازادي و درگاه صحن امام علي و ورودي بهشت زهرا و چندين مسجد در جاي جاي ايران. ولي كو يادي از ايشان و ايا شما تابناك و ديگران اورا مي شناسيد.
ناشناس
|
Germany
|
۱۰:۴۶ - ۱۳۹۸/۰۲/۲۶
ای کاش من یک لرزاده بودم.
ناشناس
|
Sweden
|
۱۱:۵۲ - ۱۳۹۸/۰۲/۲۶
خوبه اکثر نیکوکاران و بزرگان ایران لر هستند.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۱۶ - ۱۳۹۸/۰۲/۲۶
خداوند بانیان و سازندگان این کار و همچنین دیگر آثار معماری ملی نظیر بنای آرامگاه های سعدی و حافظ و پورسینا و باباطاهر و خیام مانند آنها را قرین رحمت واسعه خود بگرداند.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۲۱ - ۱۳۹۸/۰۲/۲۶
روحش شاد..
محسن
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۴۹ - ۱۳۹۸/۰۲/۲۶
سلام
سپاس تابناک
فرشاد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۳۱ - ۱۳۹۸/۰۲/۲۸
آقای سیحون در سال 1343 بعد از نشست بنا دوباره این بنا رو طبق طرح قبلی از نو ساخته است.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۱۰ - ۱۳۹۸/۰۳/۰۲
بخدا من موندم تو کار و احوال این قدیمیا . هیچی برای امروزیا جا نذاشتن . خدا رحمت کنه همشون
غفاری
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۴۹ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۷
تناسب نوع معماری این بنا با آثار معماری اسلامی ایرانی و حتی طاق کسری رو دقت کردید؟ دقا کردید که در این مقبره هثچ آیه ای از قرآن حتی یک بسم الله نیامده؟ فهرست آدمهای اون کنگره رو نگاه کرده اید؟ به سنگ نوشته ای که در آن نصب شده و اسامی هیأت امناء سازه است دقت کرده اید؟ ارتباط آقایون با فراماسونری را میدانید؟
من فرد.سی را می ستایم ولی این چریان های ملی بازی که هدف آن بیگانه نشان دادن فرهنگ ایرانی با فرهنگ اسلامی و عربی دانستن اسلام است، با فراماسونری شروع شد.
گزارش خطا
تازه ها