اگر چه در تعریف استارت آپ بر این مسئله تاکیدی وجود ندارد که حتماً فعالیت آن در حوزه تکنولوژی یا فن آوری اطلاعات باشد، اما به دلیل اینکه بسیاری از استارت آپها در سالهای اخیر حول این زمینهها شکل گرفتهاند، گاهی در تعریف استارت آپ به این مسئله هم اشاره میشود که استارت آپ باید در حوزه فن آوریهای نوین فعال باشد.
در این زمینه که آیا باید هر فعالیت نوپایی را استارتاپ در نظر گرفت یا نه، اختلافنظر وجود دارد.
در دیکشنری کلمه استارتاپ را به این صورت تعریف کرده است که: «استارت آپ یک کسب و کار جدید (A new business) است.»
بر اساس این تعریف، دامنه مشاغل استارتاپی بسیار گسترده خواهد بود. یعنی اگر شما یک مغازه یا فروشگاه کوچک یا مثلاً یک آنلاین شاپ کوچک اینستاگرامی هم راه اندازی کنید، استارتاپ تأسیس کردهاید. وبستر تأکید میکند که کلمه استارتاپ از سال ۱۸۴۵ در متون انگلیسی وجود داشته است.
استارت آپ چیست؟
استارت آپ یک کمپانی نوپا میباشد که برای یک مسئله راه حلی نوین را ارائه میدهد، همچنین میتوان گفت که تضمینی برای موفقیت از طریق این راه حل نمیباشد. بهتر است بدانید که امروزه در دنیای فناوری و تکنولوژی شاهد استفاده زیاد از استارتاپ هستیم. جالب است بدانید که این واژه در سن فرانسیسکو ریشه دارد. همچنین میتوان گفت بعضی افراد استارت آپ را یک فرهنگی نو برای بیان اندیشههای نو و ایجاد خلاقیت میدانند؛ که هدف آن برطرف کردن مشکلات موجود میباشد.
۵ فاکتور مهم موفقیت استارت آپهای موفق
۱-بنیان گذاران (Founders)
قطعا میشود گفت رهبری میتواند شروعی برای موفقیت یا شکست استارت اپ باشد. رهبران تصمیمات مهمی اتخاذ میکنند، دیدگاهها را تنظیم میکنند و تیم را هدایت میکنند تا به اهداف مشخصی دست یابند. یک رهبر نالایق میتواند فرآیند تصمیمگیری را به خطر بیاندازد و حتی روحیه گروه را بکشد. از سوی دیگر، انتخاب رهبر صحیح میتواند به تصمیمگیری موثر برای اطمینان از رشد کسبوکار موفق کمک کند.
۲-تیم
قطعا میتوان گفت اصلیترین نکته برای تاسیس یک استارت آپ داشتن یک تیم کار بلد و قویست.
کارآفرین بودن رویایی است که در شروع کار برای صاحبان استارت اپ تحقق مییابد، اما انجام و تکمیل یک کار عالی، به تنهایی بسیار دشوار است. استارتاپ منها و بیزنس منهای موفق بر این موضوع واقف هستند که آنها باید یک تیم موفق برای حفظ کسبوکار، نوآوری، و اجرای اهداف بالاتر داشته باشند؛ و مهمترین آن استخدام افراد با تجربه و مهارت بالا میباشد.
۳-استراتژی رشد شما
مسیری که برای کسبوکار خود انتخاب میکنید نقش بزرگی در تعیین میزان موفقیت آن بازی میکند. تغذیه کسبوکار شما بهترین راه برای سرعت بخشیدن به رشد آن است. زمانی که خیلی سریع رشد میکنید، ممکن است به کشش و فشار و تکانههای زیاد در بازار دچار شوید و همچنین با سرعت رشد پایین هرگز نمیتوانید موفقیت کسبوکار خود را ببینید؛ بنابراین مهم است که یک تعادل در کسب و کار خود ایجاد کنید و تصمیمات درست را در حین رشد کسب و کار و متناسب با رشد آن بگیرید.
۴-محصول شما
ممکن است یک محصول عالی در ذهن داشته باشید، اما این به این معنا نیست که دیگران آن را دوست خواهند داشت. اگر شما بیش از اندازه هیجانزده اید که محصول خود را بدون آزمایش بر روی بازار راهاندازی یا همان لانچ کنید، ممکن است از اینکه بفهمید آن به همان اندازه که فکر میکنید موفق نباشد شگفتزده شوید. درباره بازار محصولتان تحقیق کنید، محصول خود را کامل کنید سپس آن را لانچ کنید و آن را پخش کنید.
۵- بازاریابی
مرکز بر نحوه بسته بندی و فروش محصولات مورد نظرتان، از عوامل مهم بازاریابی است. متداول است که یک محصول فرعی در قالب یک روش و برندینگ هیجانانگیزتر و جذاب و منحصر به فرد، از یک محصول برتر با یک نام تجاری ساده، در بازار بهتر، عمل میکند، از دیدگاه بعضی از استارت اپ منها و افراد حوزه کسب و کارهای نوپا، این امر ممکن است غیر ضروری به نظر برسد، اما نحوه پروموت و بازاریابی و استراتژی برندینگ شما بر تصمیم خرید مشتریان تاثیر میگذارد، تیم خود را جمع و جور کنید و در یک کمپین بازاریابی قوی برای محصول خود کار کنید و کسبوکار خود را رشد دهید.
نکاتی که قبل از شروع یک استارت آپ باید به آن توجه کنیم
۱- محصولی مناسب بازار ارائه دهید
فروش یک محصول یا خدمت که مشتری به آن نیاز داشته باشد از درجه اهمیت بالایی برخوردار است. بازار هدف شما علاوه بر اینکه باید مایل باشد محصول شما را خریداری کند، باید توانایی لازم در پرداخت آن را نیز داشته باشد. این موضوع به نظر بسیار ساده و مشخص است، اما همچنان بسیاری از استارت آپها در این راه شکست میخورند.
برطبق تحقیقات انجام شده نشان میدهد که ۴۲% از استارآپها به این دلیل شکست میخورند که بازار محصول آنها را قبول نمیکند. شکی نیست که این شرکتها قبل از ارائه محصول خود تحقیقاتی را انجام داده اند. اما متاسفانه آن تحقیقات در برگیرنده تمامی جنبههای بازار هدف نبوده است تا مشخص کننده تصویری دقیق از میزان تقاضا باشد.
امکان این وجود دارد که محصول یا خدمت شما در ابتدای کار مورد استقبال قرار گیرد. اما با گذشت زمان، ممکن است متوجه شوید از میزان پشتیبانی لازم جهت موفقیت شما برخوردار نیست. استارآپهای موفق به خوبی میدانند که یک ایده در ابتدا ارائه به بازار نیاز به تغییرات دارد. آنها به صورت پیوسته فرضیات خود را مورد آزمون قرا ر میدهند و جهت حرکتی خود را در هنگام نیاز تغییر میدهند. هرچقدر زودتر بتوانید این فرآیند را طی کنید، زمینه لازم جهت موفقیت شما فراهم خواهد شد.
اما چگونه اینکاررا بصورت صحیح انجام دهیم؟ ابتدا مشتریان هدف خود را مشخص کنید. در این راه از دسته بندی بازار استفاده کنید. در مرحله بعدی خدمات یا محصولاتی را که به مشتریان ارائه نمیشود یا بصورت صحیح ارائه نمیشوند شناسایی کنید به این ترتیب میتوانید برای مشتریان ارزش آفرینی کنید. در قدم بعدی، یک نمونه از محصول خود ارائه دهید و آن محصول را جهت آزمایش مشتری در اختیار وی قرار داده و از او بازخور بگیرید و بر اساس این بازخورها نسبت به تصحیح نمونه محصول خود اقدام کنید.
۲- ابتدا از بازارهای کوچک جهت تست محصول استفاده کنید
فقط به این دلیل که متوجه شدید محصول یا خدمت شما برای یک بازار بزرگ مناسب است، به این معنی نیست که باید با تمام توان وارد آن شوید. حداقل نه برای شروع. همانطور که یکی از موسسان پی پال و سرمایه گذار اولیه فیسبوک پیتر تیل جدیداً در دانشگاه استمفورد به دانشجویان گفت:
"بزرگترین اشتباه برای یک استارت آپ جوان آن است که از ابتدای کار به سراغ بازارهای بزرگ برود. این بدان معنی است که شما بصورت صحیح دسته بندی نکرده اید؛ و شما از هر طرف با رقیبان مختلف مواجه خواهید شد"
این صحیح است که شما نیاز به محصولی دارید که بخش بزرگی از بازار را پوشش دهد، در غیر اینصورت شما قادر نخواهید بود به یک شرکت بزرگ تبدیل شوید. اما در ابتدا سعی کنید با کوچک شروع کنید تا فرآیند کار برای شما مشخص شود و در نهایت میتوانید به آن هدف اصلی برسید.
در هر کسب و کاری میتوانید از مفهوم MVP استفاده کنید. MVP مخفف عبارت Minimum Viable Product میباشد و به فارسی به معنی "حداقل محصول پذیرفتنی" میباشد و به این مفهوم است که تولید یک محصول با ویژگیهای زیاد کاری سخت و زمانبری است و همچنین امکان شکست خوردن آن وجود دارد. اما تولید یک MVP به کارآفرینان کمک میکند که فرضیهی خود را با کمترین تلاش و هزینهی ممکن آزمایش کنند.
یک نمونه بارز این نوع روش، شرکت فیسبوک است. مارک زاکربرگ در ابتدا سایتی را ایجاد کرد که تعداد اندکی از دانشجویان دانشگاه هاروارد عضو آن بودند. پس از این، پلتفرم در خود را بر روی هر شخصی که دارای پست الکترونیکی با پسوند edu بود باز کرد. مدتها قبل از اینکه فیسبوک جهانی شود، این شرکت بصورت پیوسته مبادرت به نوآوری و تنظیم مجدد فرآیند خود کرد.
۳- پیش از شروع در مورد فرهنگ سازمانی فکر کنید
بر اساس تحقیقات انجام شده توسط فوربز، زمانیکه تنها دوسال از عمر شرکت میگذرد، نزدیک به ۵۰ تا ۶۰ درصد کارمندان، آن شرکت را ترک کرده اند.
این موضوع بیشتر به مدیریت ضعیف بر میگردد که بصورت مستقیم با فرهنگ در ارتباط است. به طور سنتی، یک فرهنگ، چیزی به جز مجموعهای از باورها نیست. در نتیجه، فرهنگ یک سازمان ساخته شده از پیش فرضهایی است که مدیریت سازمان به آنها اعتقاد دارد.
با وجود فشار مداوم جهت سرعت بخشیدن به توسعه محصول و بدست آوردن مشتری، تعجبی ندارد که بسیاری از موسسین از بحث فرهنگ غافل میشوند. در نهایت، یک فرهنگ قوی با روشن شدن ارزشهایی که به آن اعتقاد دارید آغاز میشود. به همین دلیل بسیاری از موسسین، فضای مشترک کاری را به تنظیمات سنتی دفاتر ترجیح میدهند. با وجود محدودیتهای زمانی و منابع، انتخاب یک فرهنگ مناسب برای استارت آپ شما میتواند حرکتی هوشمندانه باشد.
۴- بازخوردها را جدی بگیرید
یکی دیگر از خصیصههای یک استارآپ موفق، توانایی آنها جهت ایجاد تغییرات لازم در اثر بازخورهاست. خواه این بازخور از طرف سرمایه گذاران، مشاوران یا مشتریان باشد، آنها مبادرت به استخراج نکات کلیدی از باز خورها میکنند تا بدین وسیله محصول، سرویس و مدل کسب و کار خود را بهبود بخشند.
بنیان گذاران باهوش از ابتدا مبادرت به ایجاد ارتباط بین متخصصین و مشاورانی مینمایند که از قبل در این زمینه تجربه داشته و میتوانند از اشتباهات و موفقیت آنها یاد گرفت. یکی از روشهای ایجاد چنین ارتباطهایی توسط همکاران میباشد. سعی کنید کارگاههایی در محل کار خود ایجاد کنید، این کار به شما کمک میکند که با افرادی که چالشهای شما را درک میکنند ارتباط بر قرار کنید.
۵- تمرکز خود را از دست ندهید
وقتی شما از صفر شروع میکنید، بخصوص با تیمی کوچک، بسیار راحت است که پروژههای مختلفی را در یک واحد زمانی انجام دهید. پروژههایی که شاید شرکتهای قدیمی و بزرگ ماهها طول بکشد تا انجام دهند را در چند هفته با اتمام میرسانید، اما اینکار استارت آپ شما را در همان قدمهای اول از بین میبرد.
همانطور که یکی از موسسان شتاب دهنده ycombinator میگوید: "اگرچه علت اصلی نابودی استارت آپها تمام شدن پول است، علت دیگر از دست رفتن تمرکز است. "
یکی از استارت آپهایی که یک کار بزرگ انجام داد بلا بلا کار (Bla Bla Car) است. این استارت آپ فرانسوی برعکس اوبر به سراغ یک بازار خاص رفت و آن سفر با خودرو جهت مسافتهای طولانی بود. بلا بلا کار رانندگان را به دیگران که قصد سفر به مقصدی مشترک را داشتند متصل میکرد. با ایجاد تمرکز بر این بازار خاص، استارت آپ آنها موفق شد که در سال ۲۰۱۴ مبلغ ۱۰۰ میلیون دلار جذب کند، و اکنون دارای ۲۰ میلیون کاربر در ۱۸ کشور مختلف است. با تمرکز بر مخاطبان هدف و همچنین محصول، سازمان موفق شد بصورت مشخص با سرمایه گذاران خود ارتباط بر قرار کند و به سرعت رشد کند.
۶- شبکههای اجتماعی را فراموش نکنید
در نهایت استارآپهای موفق به چیزی بیشتر از بدست آوردن مشتری فکر میکنند و سعی میکنند به سمت ایجاد انجمنهای آنلاین پیشروند. آنها قادر نیستند همانند همتایانی که در صنعت خود پیشکسوتند رفتار کنند و به برنامه وفاداری برند که دههها زمان نیاز دارد تکیه کنند، در عوض آستینهای خود را بالا زده و با بازار هدف خود ارتباط برقرار میکنند.
خوشبختانه امروز شبکههای مختلفی برای این منظور وجود دارد. بعنوان مثال از پلتفورمهای اینستاگرام، تلگرام و کمی توییتر میشود دنبال کنندگان زیادی به دست آورد و آنها را به برند خود وفادار کرد.
شبکههای اجتماعی علاوه بر اینکه میتواند به صورت مستقیم بر روی کسب و کار شما تاثیر بگذارد میتواند تاثیراتی در سئو سایت کسب و کار شما نیز بگذارد.