«
نوجوانی» یکی از بحرانیترین دورههای زندگی انسان هاست. هویت یابی در این سنین شروع میشود و تا مدتها ادامه دارد. از یک سو نوجوان تکلیف خودش را با خودش نمیداند و هر روز یک برنامه جدید برای آینده اش دارد، از سوی دیگر تغییرات هورمونی و فرآیندهای رشد موجب میشود که دچار مشکلاتی با خانواده اش، دوستان و جامعه شود.
احتمالا خانوادهها هم متوجه این بحران هستند. بعضیها به خوبی از پس مدیریت دوره نوجوانی برمی آیند. بعضی، اما اوضاع را خرابتر میکنند، ارتباط شان را با فرزندشان از دست میدهند و در نهایت تاثیر عمیقی روی آینده اجتماعی - ارتباطی - شغلی فرزندشان میگذارند.
شاید یکی از چالش برانگیزترین اتفاقها برای خانوادهها در این دوره، برقراری ارتباط عاطفی با جنس مخالف است. آنها نمیدانند که با این وضعیت چگونه روبرو شوند
با عاشق شدنهای دوران نوجوانی فرزندمان چگونه برخورد کنیم؟
نسرین ریاحی، روانشناس اظهار کرد: از نوجوانی به عنوان دوره بحران نام برده شده است و والدین باید حتما مطالعههای زیادی در مورد ویژگیهای عاطفی، شناختی و جسمی نوجوانان داشته باشند تا با آشنایی از این دوران، نوجوان خود را به درستی هدایت کند. در این صورت خواهند دید که بسیاری از رفتارهایی که میتواند موجب رنجش پدر و مادر شود، برای این دوره کاملا طبیعی است و به جد نیازمند صبر و مهربانی است.
این روانشناس ادامه داد: به دلیل سرعت بالای رشد در این دوره به ویژه در حوزه
جنسی، نوجوان به شناخت جنس مخالف گرایش مییابد و در این مورد احساس پیدا میکند، ولی این احساسات بیشتر از آنکه جنبه عقلانی داشته باشند جنبه احساسی دارند. علاوه بر این، علاقهمندی به رمانها و فیلمهای عاشقانه و کنجکاویهای جنسی نیز از همین دوران شروع میشود. از اینرو، بهتر است که والدین به جای ایجاد محدودیت، با کسب آگاهی از نوجوان خود مراقبت کنند.
وی با تاکید بر اینکه والدین باید
نحوه برخورد با دوران بلوغ را به نوجوان خود بیاموزند، تصریح کرد: نوجوان باید بداند که والدین دوستش دارند و این احساسات متلاطم طبیعی است. البته او در این سن از ناپختگی رنج میبرد و والدین راهی ندارند جز اینکه با چنین وضعیتی با فرزندشان با احتیاط برخورد کنند؛ چراکه در غیر این صورت ممکن است نوجوان دست به رفتارهایی بزند که بسیار غیر عقلانی بوده و نتیجهای جز پشیمانی خودش و والدین نخواهد داشت.
ریاحی خاطرنشان کرد: صمیمی شدن با نوجوان در حدی که بتواند به راحتی مسائلی که برایش پیش میآید را با والدین هم جنس خود مطرح کند خوب است و بدون شک الگوی سالم اخلاقی و جنسی والدین هم در این مورد تاثیر بهسزایی دارد؛ در واقع باید نگرش مثبت خود را نسبت به احساس عشق نشان دهیم و توامان در خصوص بیبند و باریهای جنسی و خطرات آن گوشزد کرده و نوجوانمان را آگاه کنیم.
نوجوانانی که این اطلاعات را از والدین هم جنس خود میگیرند در مقایسه با کسانی که از دوستان خود اطلاعات کسب میکنند، آگاهیها و رفتار سالمتری را دریافت کردهاند؛ به عبارتی نوجوان به شدت نیازمند توجه و دیده شدن است و باید تمهیدات را طوری بچینیم تا برای رفع تشنگی خود دست به انتخاب دوستیهای ناسالم نزند.
این روانشناس تاکید کرد: نوجوان باید نسبت به خود تصورات مثبتی داشته باشد و یقین حاصل کند که از نظر چهره، فیزیک و تواناییهای خاص خود مورد قبول والدین است. مشغول بودن نوجوان در کلاسهای ورزشی، گوش کردن به حرفها و درد دلهای مختلف او، درک شرایط، بیان داستانهای نوجوانی از زبان والدین، اطلاع از پیامدهای ناگوار دوستیها و روابط ناسالم، همچنین ایجاد بسترهایی برای رشد شناختی و مهارتی نوجوان طوری که بخش مهمی از اوقاتش را صرف آموزش و یادگیری کرده و بتواند از طریق رشد در مهارتهای هنری ابراز وجود کند نیز تاثیر مثبتی دارد. نوجوان باید بداند که پدر و مادر در این مسیر پرتلاطم کنارش هستند.
در صورت آگاهی از دوستی نوجوان با جنس مخالف چه کنیم؟
وقتی از رابطه نوجوان تان با جنس مخالف آگاه شدید، این کارها را انجام دهید:
۱) ارتباط خودتان را با فرزندتان حفظ کنید
این اصل، مهمترین اصل تربیت فرزندان است. والدین باید به گونهای با نوجوان تعامل کنند که خانواده مهمترین منبع ارتباطی برای او باشد. در واقع خانوادهای در تربیت فرزندش موفق شده است که فرزند نوجوانش اگر رابطهای برقرار کرد یا تمایلی به فردی داشت، آن را ابتدا با والدین یا حداقل یکی از والدین در میان بگذارد.
نوجوان زمانی میتواند این کار را انجام دهد و خانواده را در جریان بگذارد که مطمئن باشد واکنش خانواده نسبت به این ماجرا وحشتناک نخواهد بود. مثلا اگر نوجوان متوجه باشد که با فهمیدن خانواده، دوره پر تنشی شروع خواهد شد، سرکوب میشود، مورد خشونت قرار میگیرد یا سرزنشها و اضطرابهای جدیدی برایش شروع خواهند شد، ترجیح میدهد اساسا قید اطلاع رسانی به خانواده را بزند. چنین نوجوانی مستعد آسیب در روابط عاطفی است و به واسطه اینکه پتشوانه تجربی و حمایتی و آموزشی ندارد، احتمالا دچار مشکلات در رابطه یا حتی سوءاستفاده خواهد بود.
نوع دوم خانوادههایی هستند که با مطلع شدن از این ارتباط، اصولا شروع به نصیحت و سرزنش میکنند و تلاش میکنند که ارتباط نوجوان شان را قطع کنند. نتیجه اینکه شاید موفق شوند که فرزندشان را از ادامه ارتباط منصرف کنند، ولی مشکل اینجاست که احتمالا نوجوان در تجربههای بعدی ترجیح میدهد که خانواده را در جریان این اتفاقها قرار ندهد.
نوع سوم خانوادههایی هستند که بعد از فهمیدن ماجرا، به احساس نوجوان شان احترام میگذارند. او را برای این ارتباط سرزنش نمیکنند. این خانوادهها آگاهانه سعی میکنند که ارتباط شان را با فرزندشان حفظ کنند تا نوجوان بتواند به راحتی مشکلاتی که پیش میآید را با آنها در میان بگذارد، ولی در عین حال تلاش میکنند فرزندشان را راهنمایی کنند.
این راهنمایی به معنای نصیحت نیست بلکه آنها واقعیتهای موجود را درباره ارتباطهای نوجوانی میگویند. مثلا همانقدر که به احتمال بی ثباتی این رابطهها اشاره میکنند، به جذاب بودنشان هم اشاره میکنند، به اینکه کنجکاوی نوجوان را برمی انگیزاند.
با دوست عاطفی فرزندتان ارتباط برقرار کنید
در صورتی که مقدور باشد، با فردی که فرزندتان با او دوست شده، آشنا شوید. او را به خانه یا به یک گردش چند ساعته در شهر دعوت کنید. حسن نیتتان را هم به فرزندتان و هم به دوستش ثابت کنید و نشان دهید که به احساس آنها احترام میگذارید. با این کار مدیریت بیشتری روی ارتباط آنها خواهید داشت.
با این کار احتمالا آنها مخفی کاری نمیکنند و مشکلاتشان را با شما در میان میگذارند. خطوط قرمز را رعایت میکنند و طبق اصول خانوادگی شما پیش میروند. این شکل از ارتباط عموما برای خانوادهها بسیار سخت است، مخصوصا اگر دخترشان در ارتباط باشد. ولی واقعیت این است که با جنگ و دعوا و تنش کاری پیش نمیرود و فرزندتان را بیشتر در معرض آسیب قرار میدهید.
چنین برخوردهایی به این معنا نیست که فرزندتان را رها کنید، شیوه برخورد مقتدرانه ایجاب میکند که در شرایطی که شما به عنوان یک انسان بالغ احساس خطر میکنید، به این رابطه ورود پیدا کنید و طرفین را از این وضعیت آگاه کنید.
منبع: ایسنا / برترین ها