«این چه حرف بیادبی است که شما میزنی؟ دوستدختر و دوستپسر یعنیچه؟ ما فقط با هم دوست معمولی هستیم، مثل خواهر و برادرها. آن چیزی که شما در ذهنت درباره این ماجرا و روابط ما فکر میکنی، اشتباهه. ما فقط با هم گردش و رستوران میرویم و.»، اینها صحبتهای یک دختر و پسر نوجوان است که چندوقت پیش با آنها درباره روابطشان صحبت کردم. شاید در نگاهِ اول، این موضوع برای عدهای خالی از دغدغه بوده و در نظر آنها دوره این مرزبندیها گذشته باشد، اما آسیبهای این مسئله شوخیبردار نیست، به همین دلیل در ادامه نکاتی در همین باره مطرح میشود.
تصورات اشتباه دختر و پسرها درباره این روابط
عنوان دوست اجتماعی یا آبجی داداشی درباره
جنس مخالف به ارتباطی اطلاق میشود که خالی از احساسات و وابستگیهای عاشقانه باشد. دختر و پسرهای نوجوان، با تصورات اشتباهشان این نوع دوستی را ایمن میدانند، زیرا از طرفی آن را به دور از آسیب و شکست عاطفی میدانند و از طرف دیگر میتوانند همخوانی بیشتری میان این رابطه با آموزهها و هنجارهای جامعه، مدرسهوخانواده پیدا کنند! بنابراین آنها در این رابطه تناقض کمتری را تحمل میکنند. اما این عنوانها، نمیتواند امنیت رابطه را تأمین کند و آسیبهای پرشمار آن را کاهش دهد.
کسب آگاهی توسط نوجوانان و مدیریت والدین
در اولین قدم لازم است که
والدین، بتوانند راهنما و همراه خوبی برای فرزندشان در این دوره سنی باشند. نوجوانی، دورهای حساس به لحاظ جسمی و روانی است. تغییراتی که در این دوره در نوجوان اتفاق میافتد، رفتارهای او را تحتتأثیر قرار میدهد. رسیدن به بلوغجنسی، کنجکاویهای او را در این زمینه راجع به خود و جنسمخالف بالا میبرد. از طرفی او به لحاظ روانی به دنبال کسب هویت است. رابطه با همسالان را بیشتر میپسندد و خواهان استقلال رأی بیشتری در انتخابهای مختلفِ زندگیاش است. یکی از گرایشهای نوجوان در این دوره، ارتباط با جنسمخالف است که نیاز به کسب آگاهیهای لازم توسط او و مدیریت جدی و البته آگاهانه این ماجرا از طرف والدین دارد. مهمترین توصیهام به والدین این است که با نوجوانتان در اینباره حرف بزنید. او باید بتواند به روابطی که هنجارهای او را رعایت نمیکنند نه بگوید و این موضوع قرار نیست باعث خجالت و بیارزشی او شود.
دوست اجتماعی، پر از تناقض است
همانطور که گفته شد، دوستِ اجتماعی عنوانی است که در ظاهر خود مسئولیت کمتری برای افراد دارد و دو طرف به اشتباه تصور میکنند که میتوانند با دغدغه و مواظبت کمتری در این رابطه بمانند. تناقضِ این ظاهر با مشکلاتی که گاهی گریبانگیر افراد میشود، در بدیهی دانستنِ یک سری قوانین، نهفته است. همیشه هر دو طرف رابطه، نگاه یکسانی به قوانین موجود ندارند و خود را به یک اندازه به رعایت آن ملزم نمیدانند. مثلاً این قانون که هیچگونه تقاضای
جنسی در چارچوب دوستیهای اجتماعی نمیگنجد، میتواند از سوی یکی از طرفین کاملاً بدیهی باشد و از نظر طرف دیگر، نه؛ بنابراین چنین فردی خود را به اندازه کافی برای شرایط احتمالی که این قانون نقض بشود، آماده نکرده و از همین جنبه، ممکن است ضربههای تلخ و سنگینی بخورد.
مرزهایی که قابل مدیریت نیست
روابط دختر و پسر باید مرزها و محدودیتهایی داشته باشد. حالا سوال این است که آیا اطلاق عنوان دوستی اجتماعی یا روابط داداشیخواهری به این روابط، به این مرزها صدمه نخواهد زد؟ هنجارها در این مواقع حکم میکند که روابط یک دختر و پسر به گونهای باشد تا درگیر روابط عاطفی زودهنگام و ناآگاهانه نشوند. مدیریت این مسئله توسط یک دختر و پسر نوجوان، نشدنی است بنابراین، چون این مرزها قابل مدیریت نیست باید از چنین انتخابهایی دور ماند.
نکته پایانی
ارتباط با جنسمخالف، چه با عنوان دوستیِ معمولی و چه در قالبهای عاطفی یا با هدف ازدواج، یکی از اتفاقات محتمل در دوره نوجوانی است بنابراین لازم است که نوجوانان اطلاعات درستی در این باره کسب کنند و با راهنماییهای والدین و مشاوران، در دام این روابط و آسیبهایش نیفتند.
منبع: روزنامه خراسان