اختلالات مصرف مواد و پیامدهای ناگوار و ناخوشایند آن از اساسیترین مشکلات سلامت عمومی در سراسر جهان و تهدیدی جدی برای جامعه و بهویژه نسل جوان بهحساب میآید. به دلیل عواقب سوء و منفی بلندمدت مصرف مواد مخدر در اقشار مختلف جامعه، خصوصاً جوانان، این موضوع بهطور خاص مورد توجه روان شناسان بالینی و روانپزشکان قرار دارد. امروزه روند صعودی گرایش به سمت مصرف مواد مخدر از سوی نسل جوان، سلامت روانی این قشر را با خطر جدی مواجه ساخته است.
گزارشها نشان میدهند که در این میان، دانشجویان دانشگاهها بهعنوان بخشی از نیروی جوان جامعه از آسیبهای مختلف روانی اجتماعی در امان نیستند و گاهی در معرض خطر استفاده از مواد مخدر قرار میگیرند. گرایش به مصرف مواد مخدر یکی از مهمترین اختلالات اجتماعی روانی است که فرد را ازلحاظ جسمانی و روانی دچار اختلال میکند. چنین گرایشی بهعنوان یک الگوی مصرفی نابجا عمل میکند که پیامدهای متعدد و نامطلوبی ازجمله گرایش به مصرف در موقعیتهای نامناسب و مشکلات متعدد اجتماعی، شغلی و قانونی را به همراه دارد. اما والدین و نحوه تربیت آنها چقدر در این مسئله دخیل هستند؟
محققانی از دانشگاه آزاد اسلامی واحدهای قوچان و بجنورد با همکاری دانشگاه پیام نور بجنورد برای پاسخ به این سؤال، مطالعهای پژوهشی را انجام دادهاند که در آن رابطه بین سبکهای فرزندپروری والدین و گرایش به مصرف مواد مخدر در فرزندان مورد ارزیابی علمی واقع شده است. در این پژوهش از مشارکت تعداد ۳۷۶ نفر از دانشجویان دانشگاه حکیم سبزواری شامل ۲۱۶ دختر و ۱۶۰ پسر استفاده شده است. این افراد با استفاده از پرسشنامه تکانشگری، مقیاس استعداد اعتیاد و مقیاس شیوههای فرزندپروری اطلاعات مورد نیاز محققان را فراهم ساختهاند.
نتایج این تحقیق نشان میدهد که سبکهای فرزندپروری اثر مستقیم و معناداری بر گرایش به مصرف مواد مخدر در دانشجویان مورد بررسی داشتهاند و در این میان، صفت تکانشگری دارای جایگاهی خاص بوده است. تکانشگری مجموعهای از صفات ناهمگن یا الگوهای رفتاری درخصوص عدم توانایی در نظر گرفتن پیامدهای آینده رفتار فعلی را توصیف میکند. تکانشگری صفتی است که فرد دارای آن، اهل ریسک کردن و عمل کردن بدون تأمل کافی است.
در رابطه با این نتایج، محمد محمدی پور، استادیار و محقق گروه روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قوچان و همکارانش میگویند: «الگوهای رفتاری والدین میتوانند نقش مهمی در گرایش جوانان به مواد مخدر داشته باشند، زیرا سبک رفتاری مناسب والدین عامل قدرتمندی است. والدین با استفاده از این عامل میتوانند با برآورده ساختن نیازهای اساسی، برقراری فضای امن در خانواده، ارائه مشاوره، قانونمندیهای مناسب و نظارت بر زندگی فرزندان خود، آنها را از بسیاری از رفتارهای مشکلساز در جامعه ازجمله گرایش به سمت مواد مخدر محافظت کنند».
آنها ادامه میدهند: «سبک فرزندپروری، ابزاری کنترلی است که تأثیر آن بر فرزندان به رسمیت شناخته شده است. والدین با اعمال ابزارهای کنترلی میتوانند بهطور مداوم و مستمر بر رفتار فرزندان خود مدیریت داشته باشند. اگر والدین در ابزارهای کنترلی خود از ابزار محبت و مشارکت نیز استفاده کنند، قطعاً آمادگی به مصرف مواد در فرزندان آنها کاهش مییابد. چراکه این دسته از والدین با فرزندان خود رابطه خوبی برقرار کرده و به عقاید و نظرات آنها احترام میگذارند و رفتارهای فرزندان را بهصورت متعادل و آگاهانه پیگیری میکنند».
این در حالی است که طبق بررسیهای این تحقیق، در مقابل، رفتارهای حاکی از کنترل شدید یا آزاد گذاری شدید، زمینه گرایش به سمت مواد مخدر را افزایش میدهند. همچنین نتایج این تحقیق حکایت از آن دارند که علاوه بر موارد ذکرشده، هر چه تکانشگری در فرد بیشتر باشد، میزان گرایش به سمت مواد مخدر نیز بیشتر است. زیرا فردی که گرفتار تکانشگری است، به عواقب انجام کارها نمیاندیشد و در برابر رفتارهای نامناسب نیز صبر و تحمل از خود نشان نمیدهد.
محمدی پور و همکارانش معتقدند، «تکانشگری بهعنوان یک ویژگی شخصیتی، ارتباط نزدیکی با سبکهای فرزندپروری دارد و سبکهای فرزندپروری در شکلگیری رفتارها و شخصیت فرد در مراحل رشد تأثیر قابل توجهی دارند». این یافتههای علمی پژوهشی که توجه به آنها در هر جامعه رو به رشدی ضروری است، در فصلنامه «اعتیادپژوهی» متعلق به دفتر تحقیقات و آموزش ستاد مبارزه با مواد مخدر ریاست جمهوری منتشر شدهاند.
منبع : ایسنا