دختر قمه کش در یک پارک به جان دختران دیگری افتاد که همگی وقیح بودند. دختر قمه کش قمه بزرگی در شلوارش پنهان کرده بود دختر قمه کش اگر پسران آشنا در صحنه نبودند شادی دست به جنایت میزد. دختر قمه کش و دوستانش در پارک با دختران دیگری درگیر شدند و به یکدیگر رحم نکردند. دختر قمه کش و کسانی که در این نزاع حضور داشتند همگی از الفاظ خیلی رکیک که شاید پسران همسن و سال دختر قمه کش و دوستانش از آنها استفاده نمیکنند برای دشنام دادن و کل کل کردن استفاده کردند.
دختر قمه کش کسی نیست جز
دختری به نام هلیا که در اصفهان قدرت نمایی خوفناکی داشت. اینکه هلیا دختر قمه کش از پیش قمه بزرگی در شلوارش همراه داشته است نشان داد که دختر قمه کش روحیه مجرمانه دارد و هلیا دختر قمه کش اگر کنترل نشود شاید در آیندهای نزدیک شاهد یک قتل باشیم هنوز مشخص نیست علت این درگیری وقیحانه
هلیا دختر قمه کش و کسانی که در این نزاع حضور داشتند چیست اما همین فیلم یک خطر بزرگ اجتماعی را دربر دارد که شاید هلیا دختر قمه کش و دوستانش نخستین نشانههای تابلوی آن باشند.در این مطلب میخواهیم، نگاه عمیق به مسئله
بلوغ نوجوانان و بررسی علل ه
نجار شکنی دوران بلوغ و ارائه راهکار در این زمینه می پردازیم.. با ما همراه باشید.
ویژگی های دوران نوجوانی وبلوغ را بشناسید
دوران نوجوانی، هم از نظر
نوجوانان و هم از نظر
والدین دشوارتر از دوران کودکی قلمداد شده است. ۳۰۰ سال پیش از تولّد مسیح (علیه السلام)، ارسطو چنین اظهار داشت: نوجوانان پرشور و آتشی مزاجند و آماده اند که خود را به دست غرایز بسپارند.
در اوایل قرن حاضر ج. استانلی هال، مؤسس انجمن روان شناسی آمریکا، نوجوانی را دوران «طوفان و تنش شدید» و نیز دوران توانایی فوق العاده جسمانی، عقلی و عاطفی میدانست.
برخی از نظریه پردازان روان کاوی نیز نوجوانی را وضعیتی میدانند که نوجوان در آن دچار اختلال روانی است. البته بررسیهای تجربی درباره نوجوانان به طور کلی نشان میدهند که آشفتگی دوران نوجوانی بیش از حدّ بزرگ جلوه داده شده است.
با این وجود، فرایند انتقال از کودکی به بزرگ سالی، دشوار و پرکشمکش است. نوجوان از یک سو با سرعت بی سابقهای بلوغ جسمی و جنسی را میگذراند و از سوی دیگر، خانواده، فرهنگ و جامعه از او میخواهند تا مستقل باشد، روابط جدیدی را با هم سالان و بزرگ سالان برقرار کند و آمادگیها و مهارتهای لازم را برای زندگی شغلی و اجتماعی به دست آورد. نوجوان باید علاوه بر پذیرش و سازگاری با این همه تغییر و تحوّل، هویت منسجمی نیز برای خود کسب کند و به سؤالات دشوار و قدیمی «من کیستم؟»، «جای من در هستی کجاست؟» و «از زندگی خود چه میخواهم؟» پاسخ مشخص و اختصاصی بدهد.
بر این اساس، دوران نوجوانی از مراحل بسیار مهم تحوّل شخصیت به شمار میرود که از دیرباز محور توجّه روان شناسان قرار داشته است. نوشتار حاضر به بررسی برخی از تحولّات این دوران و نقش آنها در رشد روانی میپردازد. هرچند این دوران بستر تحوّلات مهم عاطفی، اجتماعی، مذهبی، شغلی، هویتی و... نیز میباشد، اما بنا به اختصار تنها مروری گذرا به تحوّلات جسمی، جنسی، شناختی و اخلاقی خواهیم داشت.
مراحل نوجوانی
تغییر و تحوّلات این دوره به سه مرحله تقسیم میشود:
مرحله اول: فاصله گرفتن (۱۲ ـ ۱۴ سالگی)
بروز رشد جسمی و اولین نشانههای بلوغ، با نوعی تمایل طبیعی برای فاصله گرفتن کودک از بزرگ سالان، بخصوص والدین همراه است. این تمایل میتواند در بستن در اتاق یا حمام توسط کودک و یا محرمانه جلوه دادن تغییرات بدن مشاهده شود. این گونه رفتارهای محرمانه و اختصاصی، نقش روانی ـ اجتماعی مهمی در پایان دادن به وابستگیهای کودکانه قبلی به والدین و سایر بزرگ سالان ایفا میکند. با افزایش این فاصله، کودک میتواند با دوستان نزدیک خود راز و رمزهایی را مطرح کند و ارتباطهای ویژه دوره نوجوانی را با گروه هم سالان و
به دور از والدین و معلمان و دیگر بزرگ سالان به وجود آورد. در کودکان عادی، این فاصله تا آنجا گسترش مییابد که به کشف هویت و جنسیت و سایر جوانب رشد «خود» در آنان منجر شود.
مرحله دوم: جدایی تدارکاتی (۱۵ ـ ۱۷ سالگی)
این مرحله که هسته اصلی نوجوانی و مشکلات آن است، با رشد بیشتر بدنی و جنسی همراه است و سطح عالی تری از ادراک «خود» را تجلّی میدهد. رشد مغز و تواناییهای شناختی نوجوان با درونی شدن حیات عاطفی و ارتباط عمیقتر با گروه هم سالان، جدایی بیشتر ویژگیهای روان شناختی نوجوان و باورها و ارزشهای او از والدین و بزرگ سالان را به بار میآورد. این جدایی هرچند به ندرت جنبه جدایی مکانی نوجوان با والدین و بزرگ سالان را پیدا میکند، اما معمولا یک جدایی روحی، فکری، ارزشی و رفتاری است و زمینههای ذهنی استقلال را برای او فراهم میآورد. در همین مرحله، انسجام جنبههای مختلف بدنی و جنسی و تصور از خویش به صورت هویت واحد شکل میگیرد و پاسخ گویی به سؤال اساسی «من کیستم؟» به تدریج در ذهن نوجوان تحقق مییابد.
در این مرحله، کسب دانش و مهارتهای لازم برای اشتغال یا برای ادامه تحصیل، به عنوان یک نیاز مهم در تعلیم و تربیت نوجوانان مطرح میشود.
مرحله سوم: ورود مجدّد به مناسبات اجتماعی (۱۸ ـ ۲۰ سالگی)
چنانچه رشد نوجوان در مراحل پیشین به گونهای نسبتاً بهنجار صورت گرفته باشد، در این مرحله آخر نوجوانی به تدریج به صورت یک فرد مستقل و خودکفا در مناسبات خانوادگی، آموزشی، شغلی، اجتماعی و فرهنگی ایفای نقش میکند و در چنین صورتی میتوان امیدوار بود که مراحل رشد و پرورش او به درستی انجام شده و او آماده است تا زندگی جوانی و بزرگ سالی را با موفقیت آغاز کند و ثمرات رشد و پرورش بیست ساله را در تداوم زندگی خویش آشکار نماید.
نگاهی به تحوّلات دوران نوجوانی
تحوّل جسمی
نوجوانی پس از مرحله جنینی، که از تغییرات سریع و فوق العاده برخوردار است، دومین مرحله تغییر و تحوّلات چشمگیر و پرشتاب است. از این رو، روان شناسان بیشتر تمایل دارند که در این مورد به جای «رشد» واژه «جهش» را به کار گیرند. در سالهای اولیه بلوغ (سنین ۱۲ تا ۱۳ سالگی) تعادل جسمی نوجوان بر هم میخورد و تغییرات عمیقی در ارگانیزم به وجود میآید، شکل و حجم بدن تغییر میکند و دستخوش دگرگونی میشود و طرح عمومی بدن نوجوان از حالت کودکی خارج شده، مانند قالب و اندازه بزرگ سالان میشود.
اعضای بدن از پایین به بالا رشد میکند، به گونهای که ابتدا پاها بزرگ و دراز میشوند، سپس رشد بخشهای میانی بدن و عضلات آغاز میگردد و به همین ترتیب سایر اعضای بدن نیز تحوّل مییابند.
افزایش ناگهانی قد و وزن آشکارترین نشانه اولیه بلوغ است. این تغییر سریع به طور معمول در دختران و پسران حدود ۲ سال طول میکشد. بیشتر دختران در سنین بین ۱۴ تا ۱۵ سالگی به قد بزرگ سالی میرسند، اما در اکثر پسران این رشد در حدود ۱۸ سالگی حاصل میشود. پیش از رشد ناگهانی بلوغ بدنی، قد پسران حدود ۲ درصد بلندتر از قد دختران است. به دلیل آنکه دختران زودتر به رشد بدنی میرسند، برای یک دوره کوتاه سه تا چهار ساله، دختران بلند قدتر و سنگینتر از پسران هم سال خود میشوند، اما پس از آنکه جهش ناگهانی بلوغ در پسران نیز صورت گرفت قد آنان به طور متوسط حدود ۸ درصد بلندتر از قد دختران میشود.
در اثر رشد جسمی، نوجوانان حساسیت زیادی نسبت به بدن خویش پیدا میکنند. پسران این احساسات را با ایستادنهای مکرّر در مقابل آینه و نظاره کردن بدن خود و اندیشیدن نسبت به طبیعی بودن یا نبودن رشد خود ظاهر میسازند و نیز نسبت به تناسب اندام ها، حالت پوست، موی سر و حالت چهره و چاقی و لاغری و درشتی و ریزاندامی خود حساس میشوند. البته حساسیت دختران نسبت به بدن و جذابیتهای خود بسیار بیشتر از پسران است.۱۰ نوجوانانی که در این دوره خود را طبیعی و بالنده تلقّی میکنند، در آینده نیز از عزّت نفس و شادمانی بیشتری برخوردار خواهند بود.
تحوّل جنسی
رشد جنسی در دوره نوجوانی، یک معیار و شاخص مهم رشد در این مرحله از زندگی است. این معیار نشانهای از بلوغ و تغییرات دیگری است که در این دوره رخ میدهد.
از نظر نگرش و رفتار جنسی، برخی از تحقیقات نشان میدهد که پسران در آغاز عمدتاً متمرکز بر جنبههای جسمی رفتار جنسی هستند و به تدریج متوجه جنبههای عمیقتر ارتباط اجتماعی و عاطفی میشوند، در حالی که برای دختران هدفهای مربوط به تعلق عاطفی و ارتباط اجتماعی اهمیت بیشتری دارد و در مراحل بعدی است که جنبههای جسمی رفتار برایشان اهمیت پیدا میکند. این تفاوت جنسیت در شکل گیری هویت را میتوان به شکلهای مختلف تبیین کرد. اگر بخواهیم نظریه تحلیل روانی را اساس این تبیین قرار دهیم، باید بگوییم که انرژی پسران عمدتاً جهت گیری خارجی دارد و به کنترل و تسلّط بیرونی متمرکز است، در حالی که انرژی روانی دختران عمدتاً متوجه دنیای درونی و عاطفی است.
تحوّل شناختی
بیشتر نظریههای سنّتی روان شناسی و عامّه مردم بر این باورند که با ورود به دوره نوجوانی یک تحوّل کیفی در تفکر پیدا میشود. تغییر رفتار و گفتوگوها، استدلالها و اظهارنظرها و دیدگاههای انتقادی نوجوانان نیز این باور را استحکام بخشیده است. با توجه به اهمیت تحوّل شناختی در خصیت نوجوان، در اینجا به اختصار برخی از دیدگاههای روان شناسان را در مورد چگونگی این تحوّل مورد توجه قرار میدهیم:
ویژگی اساسی تفکر دوره نوجوانی
از نظر دانیل کیتینگ (۱۹۸۰) پنج ویژگی اساسی تفکر این دوره عبارتند از:
الف. تفکر درباره ممکنات: بر خلاف کودکان دبستانی که استدلالهای سادهای از مشاهدات خود به عمل میآورند، نوجوانان به ممکنات و احتمالات دیگری نیز که به طور مستقیم در معرض نظرشان نیست، فکر میکنند.
ب. تفکر آینده نگر: نوجوانی دورهای است که فرد به انجام کارها در آینده و در بزرگ سالی خود فکر میکند.
ج. تفکر با کمک فرضیات: نوجوان، در مقایسه با کودک دبستانی، بیشتر به آزمون فرضیهها میپردازد و غالباً به موقعیتهایی متفاوت از واقعیتهای ساده فکر میکند.
د. اندیشیدن به تفکر: در دوره نوجوانی، اندیشیدن به فرایندهای فکر خود، یعنی تفکر فراشناختی، پیچیدگی بسیار بیشتری مییابد. در این دوره، نوجوان میتواند قوانینی را از مجموعه قوانین موجود استخراج کند، قوانین نظام جداگانه را با یکدیگر مقایسه کند و نتیجه بگیرد و به طور نظاموار و عمیق به طرز فکر و خواستههای دیگران فکر کند.
هـ. تفکر در ورای حدود قراردادی: نوجوانان از تواناییهای جدید خود برای بررسی مجدّد مسائل اساسی مربوط به مناسبات اجتماعی، اخلاقیات، سیاست و مذهب استفاده میکنند. آنان تلاش میکنند تا راه حلی برای تعارض میان ایده آلهای موجود در مسائل مذکور و عملکرد واقعی بزرگ سالان پیدا کنند و راه صحیحی را برای خود برگزینند.
تحوّل اخلاقی
در هیچ دورهای به اندازه دوره نوجوانی ارزشها و استانداردهای اخلاقی برای انسان مطرح نمیشود. تواناییهای فزاینده نوجوانان بیشتر آنان را متوجه مسائل و ارزشهای اخلاقی میکند و راههای پیچیده تری را برای کنار آمدن با آن مییابند. در عین حال، آنچه جامعه از نوجوانان میخواهد به سرعت در حال تغییر است و همین مستلزم ارزیابی مجدّد و مداوم ارزشها و اعتقادات اخلاقی است.
چالشهای دوره بلوغ
چالش با والدین
نوجوانان اغلب بر ضد والدینشان میشوند و در مقابل آنان مقاومت کرده و موضع میگیرند.
نوجوانی دوره گذار از کودکی است و نوجوان با نقشها و مسئولیتهای بسیار جدید در خانواده و جامعه روبرو میشود. نوجوان از وابستگی کودکانه به سمت استقلال حرکت کرده و میخواهد در محیط خانواده و اجتماع استقلال بیشتری نشان دهد و خودش تصمیمگیریهایی داشته باشد.
از طرفی، والدین احساس میکنند که نوجوان که دیگر کودک نیست و خواهان استقلال است، بایستی تمامی وظایف یک فرد کامل را اجرا کرده و درست و بیاشکال رفتار کند. این کشمکش بین خواسته در نوجوان و عدم پذیرش واقعیتهای دوره نوجوانی توسط والدین، منجر به ایجاد تضاد بین آنها میشود.
چالش با دوستان
تمایل شدید به ارتباط با همسالان، پذیرفته شدن و مورد تائید بودن در گروه دوستان یکی از مشکلات عمده نوجوانان است که تأثیر بسزایی در آینده، نقش اجتماعی و اعتمادبهنفس آنان دارد. در این دوره، دوستیها شکل جدیتری به خود میگیرد و در حدود چهاردهسالگی به بیشترین اندازه خود میرسد. درواقع مهمترین آسیبپذیری از فشار همسالان در این دوره هست که میتواند به رفتارهای ضداجتماعی مانند دزدی، مصرف مواد مخدر، تجاوز جنسی و … منجر شود.
بحران هویت
دوره نوجوانی یکی از مراحل مهم در رشد شخصیت فرد است. از مهمترین چالشهایی که نوجوان با آن روبهرو میشود، مسئله هویت فردی است. هویتیابی دستاورد بسیار مهم دوره نوجوانی است و سؤالات زیادی درباره مفهوم زندگی در ذهن او شکل میگیرد، سؤالاتی نظیر من کی هستم، کجا قرار دارم، به کجا میخواهم بروم، چه مسیری را میخواهم در زندگی طی کنم؟ هدف من در آینده چیست؟ و سؤالات دیگری که میتواند آینده نوجوان را در سرتاسر زندگیاش تحتالشعاع قرار دهد. در این سنین، هر چه ارزشهایی که از طرف دوستان و همسالان ابراز میشود باارزشهای خانواده همخوانی بیشتری داشته باشند به همان نسبت، بحران هویت آسانتر طی میشود.
طغیان علیه مراجع قدرت
برخلاف تصورات قالبی که وجود دارد، طغیان و سرکشی نوجوانان با والدین خود یا بزرگسالان صرفاً به دلیل مخالفت با آنها نیست، درواقع نوجوانان نمیخواهند با تمام قوانین آنها مخالفت کنند بلکه خواهان انتخاب شخصی در مسائلی هستند که قبلاً در حوزه کنترل والدین بوده است. تمایل نوجوان برای مستقل شدن و از کنترل خانواده درآمدن از یکسو و پافشاری والدین برای اعمال کنترل نوجوان از سوی دیگر، به درگیریهای بین آنها منجر میشود. خانوادهها با محدودیت زیاد و اعمال مقررات خشک باعث ایجاد فاصله میشوند. درواقع دوره نوجوانی بافاصله عاطفی بین فرزند و والدین همراه است و ممکن است مدتزمانی طول بکشد تا نوجوان و خانوادهاش به حالت تعادل و آرامش برسند.
وجود و ارضای نیازهای جنسی
تغییرات بیولوژیکی و افزایش هورمونها در سن بلوغ بر روی نوجوان تأثیر بسیار زیادی میگذارد و باعث افزایش تمایلات و فعالیتهای جنسی در آنها میشود. با ورزش کردن، پر کردن اوقات خالیشان و آموزشهای صحیح جنسی به آنها میتوان آسیبهای احتمالی ناشی از روابط جنسی را کاهش داد.
ترس از آینده
ورود به نوجوانی و پیدایش نیازهای جدید در فرد و میل به استقلال، نگرانی در مورد آینده را در نوجوان افزایش میدهد. درواقع نوجوان باید هدف و مسیر زندگی خود در آینده را تعیین کند. تحصیلات دانشگاهی، چگونگی تأمین اقتصادی و تشکیل خانواده ازجمله مسائلی است که برای نوجوانان میتواند مبهم باشد.
استقلال مالی
یکی از روشهای ارضاء حس استقلالطلبی نوجوانان، دادن استقلال مالی به آنان است تا حدی که بتوانند برخی از نیازهای خود را رفع کنند. والدین میتوانند بهجای دادن پولتوجیبی بهصورت روزانه، مقدار پولی را برای مدت طولانیتر مثلاً هفتگی یا ماهانه تعیین کنید. همچنین استفاده از ادبیات متفاوتی نظیر کمکهزینه تحصیلی بجای پولتوجیبی میتواند عزتنفس نوجوان را افزایش دهد.
چند توصیه برای والدین در دوران بلوغ فرزندان
- فرزند نوجوان شما معمولاً میخواهد با یافتن علایق و کارهای جدید مستقل بودن خود را اثبات کند. شما ممکن است به دلیل ناآشنایی با علایق فرزند نوجوان خود، تصمیم بگیرید که از آن انتقاد یا بهسادگی از پاسخگویی به نیازهای فرزند خود چشمپوشی کنید که باعث دور شدن آنان از شما میشود.
- پدر و مادر میتواند در مورد درخواستهای فرزند نوجوان خود سؤالاتی بپرسد تا بیشتر در مورد آن موضوع اطلاعات کسب کنند و بهاینترتیب شناخت تفاوت سلیقه نهتنها به روشی برای نزدیکی بیشتر به هم بلکه باعث بالا رفتن عزتنفس نوجوان خواهد شد.
- از تخریب شخصیت فرزند خود در زمان مشاجرات خانوادگی پرهیز کنید. گاهی انتقاد از یک حرکت اشتباه جوان و یا محکوم کردن او بهجای اینکه انگیزهای برای تغییر ایجاد کند باعث افزایش حالت دفاعی آن فرد در برابر والدین میشود تا بتواند از درد اتهام وارده بکاهد.
- اگر پدر و مادر از کاری که از فرزند نوجوان سرزده یا انتخابی که کرده ناراحت هستند، فقط در مورد آن موضوع و بهطور خاص راجع به همان کار صحبت کنند، انتقاد بهطورکلی و در مورد همه کارها، نهتنها آن را، بلکه همه افراد را در حالت دفاعی قرار میدهد.
- نوجوان در این سن دوست دارد همیشه توضیح دهد، صحبت کند و ابراز عقیده کند. همین موارد باعث ارتباط و شناخت بیشتر از نوجوان میشود، چنانچه پدر و مادر وقت و حوصله بحث نداشته باشند، نمیتوانند از مسائل و نیازهای فرزند خود مطلع شوند و از فرزند خود دور میشوند.
- برای شنیدن سخنان کودک و نوجوان باید وقت صرف کرد. شنیدن بخشی از ارتباط برقرار کردن است و والدین خسته از کار هیچگاه ارتباطی صحیح با فرزندان نخواهند داشت. چنانچه میخواهید با نوجوان خود ارتباط برقرار کنید، ضمن ایجاد زمینه برای گفتگو به صحبتهای آن گوش دهید.
- توجه بیشازاندازه به کارهای نامناسب نوجوانان موجب میشود که فرزند شما باور کند که چیزی جز مجموعهای از رفتارهای اشتباه نیست. ازاینرو چنانچه از کارهای خارج از عرف او انتقاد میکنید، برای انجام کارهای خوب او را تشویق کنید.
- والدین توجه کنند بخش از هویت اجتماعی فرزندانشان در همراهی آنها با دوستان ازجمله همکلاسیهای شکل میگیرد. از دوستان فرزند نوجوان خود باید استقبال کرد تا در کنار و با نظارت خانواده، دنیای اجتماعی مستقل ایجاد و به یکدیگر نزدیکتر شد.
سخن آخر
نوجوانانی که در خانه از محبت و توجه سیراب نمیشوند، ممکن است جذب گروههای پرخطر شوند و برای دریافت توجه و تاییدی که به آن نیاز دارند، دست به هر کاری بزنند. اگر این ویدئوی پربازدید و البته ناراحت کننده را دیده باشید، فردی مثل هلیا را میبینید که برای دریافت توجه، دست به کارهای بسیار خطرناک و پرخاشگرانه میزند. این جاست که روان شناسان همواره به والدین و معلمان توصیه میکنند که پیش از هر چیز دیگری، «دوست» نوجوان باشند، زیرا نوجوان به یک دوست صمیمی و حمایتگر نیازمند است. رفتارهای مشکلساز تا حدی در دورۀ نوجوانی طبیعی هستند، اما هنگامی که رفتار به شدت مشکل ساز و غیرمتعارفی میبینیم، میتوانیم آن را محصول یک سیستم معیوب بدانیم، شاید خانوادهای که مراقب و صمیمی و حمایتگر نبودهاند، شاید دوستانی که الگوی ناصحیحی بودهاند، شاید محیط آموزشی که به جای جذب، نوجوان را طرد کرده یا حتی محله و منطقهای که به جای رفتارهای سالم، شرایط آن رفتار مشکلساز را فراهم کرده است. بیایید هرچه زودتر نوجوانان را دریابیم.