کتاب «عمارت پنج دری» اثر نیلوفر فرنام در نشر روهان به چاپ دوم رسید. این
رمان داستانی عاشقانه و جنایی دارد و ماجراهایش در دهه ۳۰ رخ میدهد. نویسنده داستان خانوادههای بافرهنگ و اصیلی را نقل میکند که با ورود یک مهمان به خانه شان همه چیز شکل دیگری میگیرد.
داستانهای کتاب از زبان شخصیتِ اصلی قصه به نام ماه منیر که دختر جوانی است، روایت میشود. زمانی که دو نفر مهمان به نامهای بهار و دایهاش مادام در این خانه حضور پیدا میکنند،
داستان هیجان بیشتری میگیرد و در کنارِ روزمرگیها و اتفاقاتِ تلخ و شیرین، ماهمنیر عشقی جذاب و دلنشین را تجربه میکند و متوجه رازی وحشتناک میشود.
در نگارش کتاب «عمارت پنجدری» از
تکنیکهای روایی، شخصیتپردازی خاص، مضامین، ترکیب خیال و واقعیت، زبان و محتوا به خوبی استفاده شده است. در این اثر موضوعاتی از قبیل توجه به عشق،
ازدواج، مرگ و روزمرگیهای زندگی، بسیار دقیق و روان به رشته تحریردر آمده است.
جملاتِ زیبا و بامفهوم،
دیالوگهای عاشقانه و چینش کلمات فرمِ مستحکمی به کتاب داده و نثر کتاب را شیرین کرده است. نویسنده در داستان به زیبایی از عشق مینویسد. عشق محرک قصه در کتاب است. نثر خوشخوان و قلم گیرای نویسنده حکایت پرکششی را تا انتهای داستان با استفاده از روایت به یکدیگر متصل نگه میدارد. صحنههای توصیفی داستان بیشک خواننده را با خود به دنیای دهه سی میبرد و باعث میشود خواننده کتاب، خود را در فضای زیبای دهه سی محصور بیابد.
گزیده از کتاب عمارت پنج دری
«از جلوی در بازِ سرسرا سرک میکشم. اتول میرزا و مش قربون با چند نفر دیگه مشغول چراغانی حیاط بودند. دور تا دور حیاط و حوضِ بزرگ خونه رو میز و صندلی چیده بودن و روی
حوض رو هم پوشونده بودند و روش قالی انداخته بودند تا مطربها اونجا بشینند و همه بتونند اونها رو خوب ببینن. نگام به آسمون میافته، با این که آبان ماهه، امّا آسمون صاف و آفتابی و نسبتا گرمه و این هم از شانس خوب مهسیماست و احتمالا امشب زیر آسمون پُر ستاره و سوسوی چراغهای رنگی عروسی مهسیما یکی از خاطرهانگیزترین شبهای زندگیمون میشه.»