مهم ترین جنبه ارتباطی موسیقی به خاطر وجه غیر کلامی آن است. موسیقی منعکس کننده محدوده وسیعی ازعواطف انسانی است. وبه دلیل جهانی بودن وعدم تعلق به گروه خاص میتواند کلیه سدهای فرهنگی وزبانی را در نوردیده وبرای تعامل انسانها تجربه ای مشترک فراهم نماید.موسیقی واقعیتی سازمان یافته است . رویدادی واقعی که درزمان اتفاق میافتد وتوجه لحظه به لحظه فرد رامی طلبد.موسیقی درجایی که لغات به تنهایی ناتوان هستند میتواند در ایجاد ارتباط کمک کند. به خاطر ساختار واقعی موسیقی پدیدهای شکل می گیرد که می تواند شنیده شود واحساس گردد .
رشته
موسیقی درمانی درحقیقت یکی از شاخه های
علوم درمانی است که دران موسیقی درمانگر از موسیقی وفعالیتهای گوناگون همراه با موسیقی بعنوان ابزار
درمانی استفاده میکند واز مدتها پیش مرسوم بوده ولی به شکل علمی در دهه های اخیر مطرح شده است وتحقیقات بسیاری بر روی تاثیرات این شیوه درمانی انجام شده وهنوز هم درحال انجام است
همچنین موسیقی درمانی به عنوان طب مکمل است طب مکمل به طور خلاصه یعنی درمان بدون استفاده از داروهای شیمیایی. امروزه موسیقی درمانی جای خود را در طب مکمل باز نموده است چرا که استفاده از موسیقی موجب آرامش،بهبود محاسبه ذهنی وکاهش اثرات ذهنی ناشی از استرس های وارده میشود. موسیقی انسانها رادربرقراری ارتباط ،اتحاد وتطابق توانا میکند.
موسیقی درمانی چیست؟
موسیقی درمانی نوعی هنر درمانی است که از موسیقی برای بهبود و حفظ سلامت جسمی، روان شناختی و اجتماعی افراد استفاده می کند و شامل طیف گسترده ای از فعالیت ها از جمله گوش دادن به موسیقی، آواز خواندن و نوازندگی یک ساز موسیقی است. این نوع روند درمانی توسط یک متخصص آموزش دیده انجام می شود و اغلب در بیمارستان ها، مراکز توانبخشی، مدارس، مراکز درمانی و آسایشگاه ها مورد استفاده قرار می گیرد.
تاریخچه موسیقی درمانی
این درمان به عنوان یک حرفه در قرن بیستم پس از جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم پدید آمده است. بعد از جنگ هم نوازندگان آماتور و هم حرفه ای در بیمارستان های جانبازان حضور داشتند تا به جانبازانی که دچار آسیب های جسمی و روحی شده بودند کمک کنند. تأثیر موسیقی بر پاسخ های جسمی و عاطفی بیماران باعث شد که پزشکان و پرستاران خواستار استخدام نوازندگان شوند و بدین ترتیب آموزش این نوع درمان آغاز شد. موسیقی قرن ها به عنوان یک ابزار درمانی مورد استفاده قرار گرفته و نشان داده شده است که بر روی بسیاری از مناطق مغز از جمله مناطقی که در احساسات، شناخت، احساس و حرکت درگیر هستند، تأثیر می گذارد.
این واقعیت، همراه با ماهیت جذاب موسیقی و تنوع اشکال موسیقی، باعث می شود موسیقی در درمان طیف گسترده ای از مشکلات جسمی و روحی از جمله افسردگی، اضطراب و فشار خون بالا تاثیر زیادی داشته باشد. موسیقی در مراحل اولیه به عنوان ” یک فرآیند بین فردی که در آن درمانگر از موسیقی و تمام جنبه های آن، برای کمک به بهبود، بازیابی یا حفظ سلامتی بیماران استفاده می کند تعریف شده است. موسیقی بسیار پیچیده است و نباید با “طب موسیقی” اشتباه گرفته شود. طب موسیقی توسط متخصصین پزشکی یا خدمات بهداشتی و درمانی انجام می شود اما این درمان توسط افراد آموزش دیده انجام می گیرد. “طب موسیقی” معمولا شامل گوش دادن غیرفعال به موسیقی از پیش ضبط شده توسط پرسنل پزشکی است.
هدف ها و برنامه های موسیقی درمانی
به طور کلی فعالیت های موسیقی درمانی بر پایه چند محور کلی استوار است که عبارت است از خواندن،نواختن ، ساختن آهنگ حرکات موزیکال و بحث و گفتگو پیرامون موسیقی و فعالیتهای مرتبط با آن است.توجه اصلی در موسیقی درمانی هدفهای درمانی و توانبخشی است . نوع برنامه و فعالیت های موسیقی درمانی به نوع ناراحتی و مشکل بیمار و همچنین هدف درمان بستگی دارد . معمولا جلسات موسیقی درمانی از گروه های کوچک و هماهنگ تشکیل میشود . وقتی مراجع و درمانگر در ارتباط متقابل و فعال قرار می گیرند آرامشی او را فرا می گیرد و به تدریج تمایل پیدا می کند تا در حلقه های گروهی نیز شرکت کند . در واقع شرکت در این جلسات برای تقویت و ایجاد مهارت های غیر موزیکال است وبیشتر به هدف های د رمانی توجه میشود .
دو روش در موسیقی درمانی
روش فعال : نواختن ، خواندن و حرکات موزون پیرامون موسیقی
در این روش واکنش های مختلف عاطفی ، ذهنی ، حسی و حرکتی تحریک و برانگیخته میشود
روش غیر فعال : شنیدن موسیقی .
در این روش بیشترین تاثیر و عملکرد در جهت بر انگیختن واکنش های عاطفی و ذهنی است محور های اصلی برنامه های موسیقی درمانی مثل شنیدن موسیقی آرام بخش و از نظر گاستن موسیقی ،رویدادی واقعی که درزمان اتفاق می افتد وتوجه لحظه به لحظه فرد را می طلبد .درموسیقی خصوصیات ذاتی معینی وجود داردکه موجب طلب – اجازه – تحریک وبرانگیختن رفتارهای خاصی می شود. نظم وساختارموجود درموسیقی خصوصا در ریتم آن می تواند درتشکل درک شخصی از جهان کمک کند . چون موسیقی دارای خاصیتی مثبت ولذت بخش است به خاطر نیروی ارتباطی آن غالبا میتواند انگیزشهایی را فراهم کند که باعث پیوستن به گروه وارتباط با دیگران شود.
روش ها و تکنیک های موسیقی درمانی
۱- شنیدن موسیقی به طور غیر فعال :
هدف های عمده درمانی در این روش کاهش درد ، اضطراب و استرس ناشی از بیماری و استفاده کم از داروهای بی حسی ویا کاهش عوارض جانبی داروها ودر نهایت کوتاه کردن مدت استفاده از داروها است .
۲- موسیقی و مشاوره :
هدف عمده در این روش
کاهش استرس ها ترس های ناشی از بیماری و جراحی و افزایش ارتباط های بین فردی و ایجاد
آرامش و
امیدواری در بیماران است در این روش از موسیقی برای بحث وگفتگو و یا دآوری خاطرات بیماران به منظور افزایش مکالمه مثبت و ارتباط نزدیک با یکدیگر استفاده شده است
۳- موسیقی و رشد :
هدف عمده در این روش افزایش یاد گیری و توانبخشی بیماران و جلو بری از واپس روی های رشدی است . در این روش از موسیقی به عنوان محرک تقویت کننده استفاده میشود وبه تقویت رفتارهای خاص خود یاری و یادگیری میانجامد
۴- موسیقی و محرک :
این روش برای تقویت حواس بینایی ، شنوایی ، لامسه به کار میرود و غالبا با فعالیت های خوشایند همراه میشود و تحریک های شنوایی ولامسه را فراهم می کند . در مواردی نیز در این روش از نمایش برای هدایت تصویرو تخیل بیماران استفاده میکنند . این روش ضمن داشتن کارایی در درمان بیمارانی که دچار تصفیه های حسی و حرکتی هستند ، تاثیر بارزی در کاهش اضطراب و افسردگی معلولین دارد .
۵- موسیقی و بازخورد زیستی :
در این روش از موسیقی برای تقویت پاسخ های فیزیولوژیکی استفاده میشود و موسیقی را باز خورد های زیستی بیماران همراه می نمایند و به این ترتیب از ناراحتی فیزیولوژیک می کاهند و پاسخ های مطلوب را در آنها افزایش می دهند.
نواختن موسیقی در گروه های منظم و یا انفرادی ، خواندن آواز ها ،ترانه های فردی و گروهی و حرکات موزون پیرامون موسیقی است . چرا موسیقی به عنوان روش درمانی مفید است .
گاستن یکی از پایه گذاران اولیه موسیقی درمانی به این واقعیت تاکید می کند که موسیقی یک رفتار انسانی است ونه فقط برای اینکه انسان آن راخلق میکند بلکه برای اینکه ارتباط خود رابا آن می آ فریند.گاستن سه اصل که ریشه اولیه استفاده از موسیقی است، را چنین برشمرده :
– ایجاد یا تجدید روابط بین فردی
– رشد احساس ارزشمندی درحین شکوفایی
– استفاده از پتانسیل ریتم درکسب نیرو ونظم
از نظر گاستن موسیقی ،رویدادی واقعی که درزمان اتفاق می افتد وتوجه لحظه به لحظه فرد را می طلبد .درموسیقی خصوصیات ذاتی معینی وجود داردکه موجب طلب – اجازه – تحریک وبرانگیختن رفتارهای خاصی می شود. نظم وساختارموجود درموسیقی خصوصا در ریتم آن می تواند درتشکل درک شخصی از جهان کمک کند .
چون موسیقی دارای خاصیتی مثبت ولذت بخش است به خاطر نیروی ارتباطی آن غالبا میتواند انگیزشهایی را فراهم کند که باعث پیوستن به گروه وارتباط با دیگران شود.
روش های استفاده از موسیقی درمانی
موسیقی درمانی به روش های مختلفی قابل استفاده است:
• هنگامی که فرد پس از سکته مغزی در برقراری ارتباط دچار مشکل می شود، آواز خواندن کلمات یا عبارات کوتاهی که بر روی یک ملودی ساده تنظیم شده، اغلب می تواند باعث افزایش توانایی بیمار در گفتار شود.
• فردی که دچار اختلال در مهارت های حرکتی شده است، می تواند با نواختن ملودی های ساده روی پیانو یا ضربه زدن به ریتم روی لنت های درام، مهارت های حرکتی خوب را بهبود بخشد. همچنین گوش دادن به یک محرک ریتمیک می تواند به فرد در شروع هماهنگی و زمان حرکات کمک کند.
• یک درمانگر ممکن است قطعه ای از موسیقی را برای کودکان اوتیسم با مهارت های اجتماعی محدودی پخش کند و از آن ها بخواهد وضعیت احساسی شخصی را که موسیقی را ایجاد کرده تصور کنند. این کار به کودکان اوتیسم کمک می کند تا بتوانند احساسات دیگران را تجربه کنند.
• از حلقه های طبل در موسیقی درمانی گروهی برای القای آرامش، فراهم کردن بستر احساسات و تقویت ارتباط اجتماعی در بین اعضای یک گروه استفاده می شود. این روش از موسیقی به عنوان ابزاری برای افزایش انسجام گروه کاربرد دارد.
کاربرد موسیقی درمانی
مواردی از بیماریهایی که توسط موسیقی درمانی ،درمان میشوند :
الف ).بیماریهای جسمی خطرناک (درد ساده تا بیماریهای مزمن قلبی ،کلیوی وتنفسی )
ب). بیماریهایی که رو به مرگ می باشند وبرای آنها امیدی نیست(ایدزوسرطان )
ج).انواع اختلالات روانی (اضطراب ،افسردگی ،هراس،اسکیزوفرنی )
د).اختلالات رفتاری درکودکان (بیش فعالی ،کمبود توجه )
ه).معلولان ذهنی ،عقب ماندگان ذهنی ،نابینایان ،ناشنوایان ،افرادی که مشکل گفتاری دارند.
این موارد تنها بخشی از بیماریهایی است که موسیقی درمانی برای آنها کاربرد دارد. چیزی که مهم تلقی میشود این است که تا چه اندازه شخص به موسیقی وتاثیر ان در درمان بیماریش اعتقاد دارد .
کاربرد موسیقی درمانی درعقب ماندگان ذهنی
این گونه افراد به خاطر تآخیر دررشد مهارت های حرکتی وروانی وعملکرد ذهنی پایین تر از میانگین عادی به آموزش استثنایی نیاز دارند.دردهه ۵۰ اهداف برنامه های موسیقی درمانی عقب ماند گان ذهنی شامل سازگاری اجتماعی ،افزایش تمرکز ،تقویت هماهنگی ماهیچه ها ،کنترل شخصی ،ثبات عاطفی ،انگیزش وکسب کامیابی درنظر گرفته شده بود .با حرکات ریتمیک موزیکال میتوان مهارت در هماهنگی های حرکتی را بهبود بخشید. آنها با شرکت در فعالیت های گروهی موزیکی میتوانند رفتارهای اجتماعی مناسب را یاد گرفته ،مهارت هایی در همکاری گروهی بدست آورند.به علاوه گروههای اجرا میتوانند درتقویت وبهبود مهارتهای شنوایی ،دامنه توجه ،انضباط شخصی ،کنترل تحریکها ،مهارتهای حرکتی واجتماعی کمک کنند
کاربرد موسیقی درمانی دردرمان ناشنوایان
از سال ۱۸۰۰موسیقی در درمان وآموزش ناشنوایان مورد استفاده قرار گرفت . میچل(۱۹۷۶) به چهار رکن اساسی درکاربرد موسیقی اشاره میکند .۱).استفاده از ارتعاشات موزیکی ۲).استفاده از موسیقی ودامنه وسیع فرکانسهای آن برای کمک به تشخیص میزان شنوایی وتقویت آن
۳).استفاده از ضربان ریتمیک موسیقی برای تقویت روابط اجتماعی از طریق حرکت با دیگران ۴).نظم بخشیدن به مکانیزم گفتار با تقویت زبان .ناشنوایان ارتعاش موسیقی را از طریق حس لامسه میتوانند درک کنند وآن ریتم را تقلید کنند که این عمل درک حسی صدا را در آنها افزایش می دهند .حرکات موزیکال به آنها کمک میکند تا احساس خود را بروز دهند وفرصت های مناسبی برای اجتماعی شدن آنها فراهم می آورد وحس اعتماد به نفس آنها را تقویت می کند
کاربرد موسیقی درمانی در درمان نابینایان
از آنجایی که این گروه در راه رفتن مشکل دارند بنا براین هنگام راه رفتن فاقد اعتماد به نفس وآزادی هستند وچون یادگیری به حس بینایی بستگی دارد ولذاممکن است نابینایان در بسیاری از زمینه های آموزشی کند تر از همسالان بینای خود پیشرفت کنند پس با توجه به نیاز به حرکت آهنگ هایی بکار می رود تا فرد در استفاده درست از بدنش تقویت شود .همچنین نواختن در گروه موقعیت مناسبی فراهم می کند تا ارتباط واجتماعی شدن ورفتار با همدیگروبا افرادبینا را بیاموزندوهمچنین کسب مهارت در آ واز خواندن یا نواختن ساز ویا آموختن حرکت مستقل در رقصها می توانند اعتماد به نفس واحساس ارزش شخصی را افزایش دهند.
کاربرد موسیقی در درمان اختلالات ارتباطی
معمولا این گونه افراد در فهم زبان برای بیان افکار و عقاید خود مشکل دارند. به منظورایجاد اصوات گفتار شخص تا حدودی نیاز به کنترل عضلات تنفسی دارد .تمرین دمیدن ونفس کشیدن می تواند کمک کند تا کنترل عضلات تنفسی مورد نیاز تکلم تقویت شود در واقع ریتم وصدای موسیقی می تواند تقویت جریان تکلم را درلکنت زبان آسان سازد .افرادی که در ارتباط کلامی مشکل دارند با خواندن آوازها وسرودهای مخصوص می توانند در شمرده تلفظ کردن اصوات ،گفتار مورد نیاز ومهارت درتشخیص لغات رشد وتمرین کنند.مسأله دیگر اینکه موسیقی برای تمرین درکسب مهارتها ،ایجاد انگیزه می کند.آواز خواندن به کودکان جرأت و اعتماد به نفس می دهد تا آ ن کلمات را در صحبتهای روزانه نیز استفاده کنند.
تکنیک شناخته شده درمان آوازی ملودیک دراوایل دهه ۷۰ به عنوان یک روش ترمیمی برای بخشی از مسایل گفتاری بزرگسالان زبان پریش بوجود آمده است .در این روش عبارات وجملات کوتاه در نمونه های ساده ، آهنگین با آواز خوانده می شود ودر ترمیم ارتباط کلامی بزرگسالانی که درک شنوایی وثبات هیجانی خوبی دارند ،مؤثر است.
بهترین ابزار برای استفاده در موسیقی درمانی
Muzique (شرکتی که تجارب هنری خلاق را تبلیغ می کند) سه ابزار زیر را برای استفاده از این روند درمانی معرفی می کنند:
گیتار. گیتار می تواند به حفظ کنترل فرد در یک گروه کمک کند و آرامش بخش می باشد.
Djembe یا طبل دستی. استفاده از طبل کوچک و دستی باعث تسهیل در برقراری ارتباط بین درمانگر و مشتری می شود. بیماران می توانند همزمان با هم بازی کنند.
پیانو. پیانو هنگام کار با گروه های بزرگ تر مورد استفاده قرار می گیرد از آنجا که صدای گیتار در بین سایر صداها گم می شود. پیانو می تواند پایدارتر و دارای پیش زمینه باشد. اما در این روند متخصص موسیقی درمانی باید مراقب موانع ظاهری فیزیکی بین خود و بیمار باشد. در صورت امکان او را در کنار پیانو بنشیند.