به گزارش
تابناک جوان به نقل از روزنامه جوان، پرداختن به حاشیه به جای متن همواره رویکردی بوده که برخی جریانهای سیاسی به دلیل ضعف در حوزه سیاستگذاری و نیز اجرا به آن متوسل میشوند؛ شیوهای غیراخلاقی که تنها فضای افکار عمومی را برای مدتی از اولویتها دور میکند و فضایی برای تنفس سیاستمداران بیبرنامه باز میکند.
نارضایتی علی نصیریان از شورای شهر
شهر تهران بیتردید نیازها و اقتضائات زیادی برای رشد و توسعه به سود شهروندان این کلانشهر دارد. اولویتهایی که صرفاً عمرانی هم نیستند و مسائل دیگری، چون فرهنگیتر کردن شهر را نیز شامل میشوند، اما شورای شهر تهران از نزدیک به دو سالی که روی کار آمده توجه به امور دستچندم و رسانهای کردن آن را در اولویت قرار داده است.
اینکه برخی خیابانهای شهر به نام هنرمندان بزرگ و پیشکسوت نامگذاری شود به خودی خود رویکرد بدی به نظر نمیرسد هر چند اقتضائات جامعه نیز باید مورد توجه قرار بگیرد، اما ماجرا این است که چرا این رویکردهای دست چندم تا این حد به لحاظ رسانهای ضریب پیدا میکند. آیا دلیل آن غیر از این است که شورای شهر تهران در اتخاذ اولویتها برای شهر تهران دچار افراط و تفریط شده است. آیا معنای فرهنگی کردن شهر این است که صرفاً چند خیابان را به نام چند هنرمند و آن را در بوق و کرنا کنیم.
جالب است که این رویکرد از سوی برخی هنرمندان پیشکسوت هم با بیمیلی روبهرو شده است.
علی نصیریان بازیگر نامآشنای عرصه سینمای کشورمان اخیراً نسبت به این موضوع اینگونه واکنش نشان داد: «این کار را دوست ندارم، زیرا در آن خودنمایی و ریاکاری وجود دارد و من علاقهای به این امر ندارم. راستش من از ابتدا راضی به این اقدام نبودم. اصولاً به این کارها علاقه ندارم و دوست ندارم نامم روی تابلوی کوچه و خیابان زده شود.
اصلاً هم دوست ندارم. به افرادی که از جانب شورای شهر با من تماس گرفتند گفتم که راضی نیستم، اما آنها گفتند ما چنین تصمیمی گرفتهایم و با قدرت اجرایی که داشتند این کار را انجام دادند، اساساً لزومی نمیبینم نام ورزشکاران و هنرمندان روی خیابانها زده شود.»
نامگذاری زوری!
جالب است که نصیریان با به کار بردن عبارت کنایی قدرت اجرایی به خوبی از روش و سیره برخی اعضای شورای شهر تهران پردهبرداری میکند.
معلوم است که نظر و خواست خود هنرمندان در درجه اول اهمیت قرار ندارد وگرنه وقتی نصیریان به وضوح مطرح میکند که از این کار راضی نیست، پس دیگر برای احترام به او هم که شده باید دست نگه داشت.
این نشان میدهد که اساساً اهداف برخی اعضای شورای شهر تکریم هنرمندان و بها دادن به مباحث فرهنگی نیست بلکه صرفاً از این اقدامات به دنبال نتایج سیاسی هستند.
چرا سلبریتیها!
نکته دیگر اینکه پیش از این دهها عالم دینی، عارف، استادان تراز اول علمی، هنرمندان اصیل و شخصیتهای ادبی در سالهای اخیر و پیش از آن فوت شدهاند و شورای شهر هرگز به فکر نامگذاری خیابانی به نام آنها نیفتاده است؛ افرادی که رتبه علمی و هنری تراز بالایی دارند، اما به دلایلی هرگز تبدیل به یک سلبریتی نشدند.
همین که اعضای شورای شهر دست روی این افراد نمیگذارد و صرفاً به سمت هنرمندانی میرود که به لحاظ شهرت و محبوبیت سلبریتی محسوب میشوند خود انگیزه آنان را زیر سؤال میبرد. جمشید مشایخی در زمان حیات نیز هنرمندی شناخته شده محسوب میشد. از سویی دیگر علی نصیریان و محمدرضا شجریان همین حالا که در قید حیاتند مورد احترامند و شناخته شده هستند و نامگذاری خیابان به نام آنها برایشان فضیلتی محسوب نخواهد شد.
هنرمندان در زمان حیات نیازمند توجه اصولی هستند و قاعدتاً دوست نخواهند داشت که از آنها به عنوان ابزاری سیاسی بهرهبرداری شود. چه بسا هنرمندانی که در برهههای مختلف از سوی برخی جریانهای سیاسی مورد سوءاستفاده قرار گرفتند و پس از سالها خود آنها به این مسئله اعتراف کردند.
جالب است که مرحوم جمشید مشایخی که شورای شهر برای او با ضریب رسانهای بالا خیابانی را اختصاص داده است حدود یک ماه پیش از مرگش تلویحاً به این اشاره کرده بود کهای کاش از هیچ سیاستمداری در برهه انتخابات حمایت نمیکرد.
مرحوم عزتالله انتظامی نیز چند سال پیش از سوی یک جریان سیاسی دیگر مورد سوءاستفاده قرار گرفت و چندی بعد از رفتارهایی که او از پشتپرده آن بیاطلاع بود سخن گفت و به طور طبیعی اعلام انزجار کرد.
واقع مطلب این است که هنرمندان به این اقدامات شکلی که بیشتر به شوآف شباهت دارد، نیازی ندارند. آنها نیاز به توجهات دیگری دارند.
همین حالا صدها هنرمند پیشکسوت سینما و تلویزیون با مشکلات عدیده مالی دست و پنجه نرم میکنند.
شورای شهر تهران اگر واقعاً قصد تکریم هنرمندان را دارد تمهیداتی برای کاهش آلام این عزیزان در نظر بگیرد، البته بدون اینکه آن را در بوق و کرنا کند و قصد استفاده رسانهای از آن را داشته باشد چراکه آبروی این عزیزان چیزی نیست که بتوان آن را قیمتگذاری کرد.