ورزش سه: دایی برای بیله فلد همهجور گلی زد؛ پای راست و چپ، داخل و خارج محوطه، حرکت انفرادی، ضربه سر و ...؛ درست است که ۷ گل دایی، برای بقای بیله فلدی که رو به افول پیش میرفت کافی نبود، اما «همهجانبگی» دایی، نظر استعدادیابهای یکی از غولهای باشگاهی جهان رو جلب کرد: بایرن مونیخ.
دوره یکساله دایی در بایرن کافی بود که علی را به اولین بازیکن آسیایی حاضر در لیگ قهرمانان اروپا تبدیل کند و با همین حضور کوتاه، قهرمانی لیگ و جام حذفی و البته نایبقهرمانی لیگ قهرمانان اروپا را به دست بیاورد. دایی در ۲۳ بازی برای بایرن به میدان رفت و ۶ گل و یک پاس گل ثبت کرد.
اما مسابقهای که کمتر به آن پرداخته شده، اولین بازی دایی در لیگ قهرمانان اروپا و در گروه مرگ مرحله مقدماتی آن سال هست که متشکل از بایرنمونیخ، منچستر یونایتد، بارسلونا و بروندبی دانمارک بود. روز ۸ مهر ۱۳۷۷، بایرن، بعد از شکست ۲ بر یک هفته قبل در خانه بروندبی، میزبان منچستریونایتد بود.
قبل از هرچیز، شما ترکیب دو تیم را ببینید (در انتهای فصل، هردو فینالیست شدند)
یونایتد: اشمایکل، استام، گری نویل، اروین، کین، اسکولز، بکام، فیل نویل، بلومکویست، شرینگهام و یورک.
بایرن: کان، بابل، اشترونز، لیزارازو، ماتئوس، افنبرگ، یرمیس، صالححمیدزیچ، لینکه، یانکر و اِلبِر.
سال ۲۰۱۹، از گری نویل پرسیدند ترسناکترین مهاجمی که مقابلش قرار گرفتی چه کسی بوده؟ گری نویل، سالها در بهترین یونایتد تاریخ و تیم ملی انگلیس، انواع و اقسام مهاجمهای تراز اول را دیده بود، و وقتی با تجربه فقط نیمساعتی مقابل دایی در آن بازی، میگوید کارستن یانکر و علی دایی، قضیه جدی هست!
بیشتر بخوانید:
بایرن، ۲ بر یک از یونایتد عقب افتاده و بازی قفل شده. در دقیقه ۶۳، اوتمار هیتزفیلد، دایی را که در بایرن شماره ۲۴ میپوشید، جانشین کارستن یانکر میکند (بر خلاف گفته گری نویل که فکر میکرد دایی جای البر آمده) تا از قدرت پرش باورنکردنی و توانایی سرزنی دایی، استفاده بکند.
یک دقیقه بعد، روی توپ بلندی که برای دایی ارسال شد، احتمالاً با کمی جوگیری، دایی جلوی نویل میپرد! به ارتفاع پرش دایی و سیطرهاش بر نویل دقت بکنید! باید هم بترسد! در یک رفت و برگشت، توپ باز به دایی میرسد و با یک استارت خوب مقابل نویل، نشان میدهد نه تنها میپرد، بلکه سریع هم هست.
قدیمیها خوب یادشان هست که روی سر یاپ استام هلندی هد زدن، کار هر کسی نبود؛ روی ضربهی کرنر در دقیقه ۷۷ بازی، دایی بین روی کین و یاپ استام به هوا میپرد و با یک سر و گردن بالاتر، هد چکشی میزند و توپ را به بهترین نحو ممکن میکارد برای ینس یرمیس که گل نمیشود!
دایی در دقیقه ۸۵ بازی، روی جایگیری عالی، بهترین موقعیت گلزنی را روی پاس جیووانی البر به دست میآورد که با برخورد توپ به زمین، درست پیش پایش، گل نمیشود. واقعاً اگر این موقعیت تبدیل به گل میشد، اولین حضور یک آسیایی در لیگ قهرمانان اروپا، به رویاییترینش هم بدل میشد. حیف و صد حیف.
دقیقه ۸۸، بازهم جدال دایی و نویل... جایی که ناتوانی نویل در مهار دایی روی هوا، منجر به این میشود که توپ را با دست بزند که البته از چشم داور پنهان میماند. جالب اینجاست در صحنه آهسته، کاملاً مشخص است که نویل با دست تمامباز در بالاترین حالت، تازه به پرش دایی رسیده است! بایدم بترسد!
و بالاخره گل تساوی بایرن در دقیقه ۹۰. لیزارازو برای پرتاب اوت، میداند که باید دنبال منطقهای که دایی هست بگردد؛ روی تاثیر غیرمستقیم دایی که بازهم با پرش و استفاده از فیزیک خودش روی کین را مقهور میکند؛ و در نهایت اشتباه استام، اشمایکل و شرینگهام؛ گل به ثمر میرسد.
علاوه بر این مثالهای واضح که عنوان شد، قطعاً حرکات بدون توپ علی که خارج از دید دوربین انجام میشد هم روی خاطره تلخ و ترسناک نویل از دایی، تاثیرگذار بوده. در راه بایرن تا فینال آن سال که در دقایق تلفشدهاش به همین یونایتد جاودان سر الکس باختند، دایی سه بار دیگر هم به میدان رفت.
در پایان
خلاصه که بزرگی دایی، محدود به گلهایش به عربستان و کرهجنوبی، پاس گلش به خداداد، ایستگاهیاش به ژاپن، هد شیرجهای به کویت و یدککشیدن عنوان آقای گل جهان برای قریب به ۲۰ سال، نیست و حیف است که یکی از نوابغ تاریخ فوتبال ایران و جهان، به نسلهای بعد شناسانده نشود.