چالشهای فرزندآوری در ایران
دیروز بود که خبر امیرحسین بانکی پورفرد، رئیس کمیسیون مشترک طرح جوانی جمعیت درباره، طرح اختصاص زمین ۱۵۰ تا ۲۰۰ متری به خانوادهها را برای تولد فرزند سوم برسر زبانها و تیتر یک خبرگزاریها شد. موردی که نه تنها بعید است عملی شود؛ بلکه هر چند اغواکننده به نظر میرسد، بسیار نامحتمل است که بتواند خانوادهها را در مسیر پرمخاطره فرزندآوری در ایران، ترغیب کند.
از طرح اختصاص سهام بورس به فرزندان سوم و چهارم به بعد گرفته تا کاهش زمان خدمت سربازی پدر. از وام مسکن ۷۰ میلیون تومانی تا اهدای بستههای یک میلیون تومانی برای تأمین هزینه پوشک و پوشاک نوزاد. اینها گوشهای از طرحهایی است که دلواپسان کاهش جمعیت در ایران که اتفاقا شمار زیادی از آنها دستی هم در آتش سیاستگذاری در امور کشور دارند هر از چندی برای ترغیب مردم به فرزندآوری از آستین در میآورند. سیاستهایی که معمولا، نه کسی را تشویق کرده و نه حتی ضمانت اجرایی داشته است.
کاهش فرزندآوری، زنگ خطر ملی
اما برای شناسایی عوامل بازدارنده فرزندآوری پژوهشهایی ملی انجام شده است، نتایج یکی از این تحقیقات، که دلیل عمده برای عدم "فرزندآوری" مردم کشورمان ذکر کرده است.
بررسی دلایل "کاهش فرزندآوری در ایران" گستره بسیار زیادی دارد که در پژوهشهای مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است؛ این عوامل را میتوان در سه دسته عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جای داد.
نتایج پژوهشها عوامل اقتصادی از جمله نابسامانی اقتصادی، نبود درآمد کافی، عدم اطمینان از آینده شغلی و تأمین مالی را بهعنوان مهمترین موانع اقتصادی فرزندآوری دانسته و در ادامه به اهمیت عوامل فرهنگی و اجتماعی از جمله رشد فردگرایی، عدم آمادگی روحی برای تولد فرزند، جامعهپذیری ناقص، مواد آموزشی ضد جمعیتی، تغییرات نقش و جایگاه زنان در جامعه در کاهش فرزندآوری اشاره داشتهاند.
بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، برای شناسایی عوامل بازدارنده فرزندآوری پژوهشهایی ملی انجام شده است؛ نتایج یکی از این تحقیقات در سال ۱۳۹۶ به صورت زیر است:
طبق نتایج پژوهش ملی فوق، نگرانی از آینده تحصیلی و شغلی فرزندان، افزایش مشکلات اقتصادی با آمدن فرزند جدید، درآمد ناکافی و نداشتن مسکن مناسب در ۴ رده اول انتخاب پاسخگویان در بیان عوامل بازدارنده فرزندآوری بودهاند.
حل این مسائل تا حد زیادی به ساختارهای پشتیبان در بحث جمعیت مربوط است؛ این ساختارها برای اثرگذاری باید ماهیتی حقوقی و قضایی داشته باشند؛ بیمهها، مشوقهای فرزندآوری و... از این دستهاند؛ قوه مجریه و مقننه باید قوانینی را تدوین کنند که پشتیبان فرزندآوری باشد.
چالش فرزندآوری در ایران؛ هشداری که باید جدی گرفت
چندی پیش آماری از سوی مرکز آمار ایران منتشر شد که براساس آن از ۳۱ استان کشور فقط مادران ۶ استان بیش از ۲ فرزند به دنیا میآورند که همه این استانها از مناطق مرزی کشور به حساب میآیند.
بر این اساس، استانهای سیستان وبلوچستان، خراسان جنوبی و خوزستان بیشترین تولد فرزند و در مقابل گیلان، البرز، مازندران و سمنان کمترین تولد فرزند را داشتهاند. مرکز آمار همچنین اعلام کرده، میانگین تولد فرزند در کشور کمتر از ۲ فرزند یعنی ۱.۷ فرزند است.
بر اساس این آمار اکنون میانگین تولد در کشور کمتر از سطح جانشینی است. به این معنا که به ازای یک پدر و مادر یک فرزند متولد نمیشود. موضوع جمعیت و بحرانهای متاثر از آنها در آینده چند سالی است که مورد توجه قرار گرفته و برخی از نهادها زنگ خطر عدم توجه به مساله جمعیتی در کشور را به صدا درآوردهاند.
بیشتربخوانید:
روند نزولی نرخ موالید در کشور از دهه ۹۰ آغاز و این نرخ از سال ۱۳۹۴ تشدید شده است. براساس نتایج تحقیقات شورای عالی انقلاب فرهنگی، نرخ رشد جمعیت سال ۱۳۹۰ معادل ۱.۲۹ درصد بود که در سال ۱۳۹۵ به ۱.۲۴ درصد رسید. در سال ۹۸ این رقم برخلاف همه پیش بینیهای پژوهشی به کمتر از یک درصد رسید تا جدی بودن بحران کاهش جمعیت را بار دیگر به همه گوشزد کند.
تعداد موالید در سال ۹۸ برخلاف پیشبینی یک میلیون و ۲۰۵ هزار نفر، یک میلیون و ۱۹۶ هزار نفر اعلام شد که به اعتقاد کارشناسان با ادامه این روند و بیتوجهی به سیاستهای تشویقی، اوضاع در سالهای آینده به مراتب وخیمتر خواهد بود.
نرخ باروری کل کشور باید به ۲.۳ فرزند برسد
نادر مطیع حقشناس استادیار جمعیتشناسی و عضو هیات علمی موسسه مطالعات و مدیریت جامع و تخصصی جمعیت کشور در گفتگو با ایرنا درباره تحولات جمعیتی در کشور گفت: زمینههای تاریخی جمعیت کشور نشاندهنده فراز و نشیبهایی در میزان باروری، مرگومیر و مهاجرت است که در این میان شاخص باروری نسبت به سایر عوامل برجستهتربوده است.
وی با بیان اینکه شاخص سنجش فرزندآوری در کشور، میزان باروری کل است، افزود: شاخص باروری کل یعنی تعداد متوسط فرزندانی که یک مادر در طول دوران باروری خود به دنیا آورد. در دهه اول انقلاب شاخص باروری کل ۶.۵ فرزند بود، پس از افزایش جمعیت در دهه ۶۰ برنامههای تنظیم خانواده برای کاهش جمعیت کشور در دستور کار وزارت بهداشت قرار گرفت.
پس از تعدیل میزان رشد جمعیت، از دهه ۷۰ به بعد، کاهش جمعیت در کشور اتفاق افتاد و ادامه یافت بهگونهای که امروز زنگ خطر در زمینه فرزندآوری در کشور به صدا درآمده است که باید به آن توجه کنیم.
به گفته مطیع حقشناس، در حال حاضر میزان باروری کل به حدود ۲ فرزند رسیده است. درحالی که براساس استانداردهای جمعیتی باید ۲.۱ فرزند یعنی در سطح جانشینی باشد و تا ۲.۳ فرزند افزایش یابد.
این استاد حوزه جمعیتشناسی ادامه داد: پیش از ابلاغ سیاستهای کلی جمعیت توسط رهبر معظم انقلاب در سال ۹۳، متولی مشخصی برای رصد تحولات جمعیتی در کشور وجود نداشت. سیاستهای رهبری در ۱۴ بند ابلاغ و تصریح شد که باید سیاست افزایش جمعیتی در کشور دنبال شود. ابلاغ این سیاستها باعث شد اقدامات خوبی در این انجام شود؛ البته زنگ خطرها از قبل زده شده بود. با این حال اقدامات انجام شده تا به امروز کافی نبوده است.
در حال حاضر میزان باروری کل به حدود ۲ فرزند رسیده است. درحالی که براساس استانداردهای جمعیتی باید ۲.۱ فرزند یعنی در سطح جانشینی باشد و تا ۲.۳ فرزند افزایش یابد.
ضرورت حرکت به سمت سیاست دوستدار خانواده
به اعتقاد وی، در سیاستهای جمعیتی باید به سمت سیاست «دوستدار خانواده» حرکت کنیم، اینکه چطور میتوان فرزندآوری را در خانوادهها نهادینه کرد.
مطیع حقشناس گفت: مطالعات تطبیقی خوبی در زمینه بررسی این سیاستها با رویکرد پایایی خانواده در موسسه مطالعات جمعیتی انجام شده است. مطالعهام در مورد تجربه کشورهای کرهجنوبی و ژاپن که از ساختار سنی سالخوردهای برخوردارند نشان داد که به سمت سیاستهای دوستدار خانواده حرکت کردهاند.
وی ادامه داد: در کرهجنوبی، مهمترین واکنش سیاستی نسبت به کاهش میزان باوری این بود که محیط نهادی ایجاد و از خانوادهها حمایت کنند. در کشور ما نیز این موضوع باید نهادینه شود؛ کارهای خوبی انجام شده، اما نیاز است که نگاه جامعتری ایجاد شود. بیتوجهی به این حوزه سبب مشکلات سالمندی در آینده خواهد شد.
رشد جمعیتی زیر یک درصد؛ نقطه عطف تحولات جمعیتی کشور در سال ۹۸ و ۹۹
این استاد جمعیتشناسی با بیان اینکه میزان باروری در کشور به شدت کاهش یافته است، افزود: در سال ۹۸ و ۹۹ میزان رشد جمعیت کشور، زیر یک درصد برآورد شده که یک نقطه عطف در تحولات جمعیتی کشور است.
کشورمان همیشه رشد جمعیتی در حد متعارف داشت، اما وقتی افت شدید پیدا میکند به منزله هشدار است. اگر این مساله تداوم یابد سطح جمعیت جوان کشور کاهش مییابد. ما برای رشد و توسعه کشور نیاز به نیروی جوان داریم. البته نیازهای جمعیت بهویژه جوانان باید دیده شود. معتقدم هر سنی، نیاز خاص خود را دارد که باید به توجه شود.
به گفته وی، اگر کاهش جمعیت تداوم یابد و میزان باروی پایین بیاید نیروی جوان کشور کاهش پیدا میکند که در نتیجه، سالمندی و بار تکفل افزایش خواهد یافت و میزان تولید، سرمایهگذاری و پسانداز نیز با مشکل مواجه میشود.
مطیع حقشناس ادامه داد: در کشوری با جمعیت جوان، امکان سرمایهگذاری و تولید بیشتر است. اگر سیاستهای دوستدار خانواده نهادینه و تقویت شود به سمت سیاستهای افزایش جمعیت پیش خواهیم رفت. نگاه من خوشبینانه است. اما طرز تلقی، نگرش و عمل خود مردم و خانوادهها در این زمینه تاثیرگذار است.
سبک زندگی باید تغییر کند
وی افزود: درست است که عامل اقتصادی تعیینکننده بوده، اما از نظر من عوامل اجتماعی و فرهنگی بهویژه سبک زندگی نیز در فرزندآوری تاثیرگذار است؛ از همه مهمتر عامل روانی در خانوادهها اهمیت دارد. باید آرامش و امنیت روانی بر خانواده برای فرزندآوری حاکم و تقویت شود.
گرچه رقم سالمندی در کشور پایین است، اما اگر افزایش یابد مشکلات در خانوادهها بیشتر میشود و ما با شکاف نسلی روبه رو خواهیم شد که البته امروز هم ایجاد شده است و ما با تغییر شکل خانواده مواجهایم. نتیجه این روند کمرنگ شدن پیوندهای عاطفی است. این استاد دانشگاه در پاسخ به این پرسش که سیاستهای دوستدار خانواده باید شامل چه مواردی باشد، گفت: نخستین واکنش کشورهای ژاپن و کرهجنوبی که دارای ساختار سنی سالمند بودند، اتخاذ سیاست مهاجرپذیری همانند کشورهای اروپایی بود که درحال حاضر تعدیل شده است. البته مهاجرپذیری، چالشهای جمعیتی و اجتماعی خاص خود را به همراه داشته و خواهد داشت. اما این دو کشور بعدها سیاستهای حمایتی را در پیش گرفتند که شامل اعطای مشوقها و تسهیلات بود. از جمله مرخصی زایمان به زوجین یا مرخصی طولانیمدت زایمان به زنان شاغل که در ژاپن به طرح فرشته موسوم بود.
مطیع حقشناس با بیان اینکه گفتمان بین نسل سالمند با خانواده و جوانها نباید قطع شود، گفت: این عامل مهمی است. در کشور ما این گفتمان شکل نگرفته است. در حال حاضر، ۶ درصد از جمعیت کشور را جمعیت سالمندان ۶۵ سال به بالا و ۹.۳ درصد نیز ۶۰ سال به بالا تشکیل داده است.
اگرچه این رقم پایین است، اما اگر افزایش یابد مشکلات در خانوادهها بیشتر میشود و ما با شکاف نسلی روبه رو خواهیم شد که البته امروز هم ایجاد شده است و ما با تغییر شکل خانواده مواجهایم. نتیجه این روند کمرنگ شدن پیوندهای عاطفی است.
در گذشته، در کشور ما خانوادههای گسترده با ملحقات شکل گرفته بود. اکنون شکل خانوادهها و ازدواج تغییر کرده است. تحولات عمیق در بستر نهاد خانواده و شکل ازدواج اتفاق افتاده که اگر رصد نشود نمیگویم بحران، اما با یک مساله اجتماعی و جمعیتی روبهرو خواهیم بود. افزایش جمعیت نیازمند کارهای پژوهشی عمیق
وی با بیان اینکه میتوانیم از تجربههای دیگر کشورها استفاده کنیم، افزود: عملیاتی شدن سیاستهای افزایش جمعیت نیازمند کارهای پژوهشی عمیق در هر کدام از بندهای ۱۴ گانه سیاستهای ابلاغی جمعیت است. اینها هر ساله باید رصد و پایش شود. همچنین نوع نگرش مردم و گفتمانی که میان آنها درباره فرزندآوری وجود دارد باید از طریق رسانههای جمعی تغییر کند. اگرچه برنامههای خوبی در این زمینه تهیه و در حال تدوین است.
سخن آخر
گفتنی است که با وجود کاهش شدید فرزندآوری در کشور، ما هنوز در زمینه ساختارهای حمایتی خلأ قانونی داریم! اگر در زمینهای قانونی هم تصویب شده است با مشکل عدم اجرای آن مواجهیم! متأسفانه در زمان حاضر در کشور به مسئله جمعیت "نگاه راهبردی و استراتژیک" وجود ندارد و جمعیت تاکنون وابسته به تاکتیک دولتها بوده است؛ در نتیجه شاهد بودیم که یک دولت به جمعآوری قوانین پرداخته و دولت دیگر آن را نادیده گرفته است در حالی که هر دولت باید راهبردی عمل کند.
اگر اعطای مشوقها، تسهیلات و زیربناهای آنها به صورت منطقی فراهم شود میتوان گفت سیاستهای موفق را پیش رو و نرخ رشد جمعیت متناسبی خواهیم داشت. در گذشته، در کشور ما خانوادههای گسترده با ملحقات شکل گرفته بود. اکنون شکل خانوادهها و ازدواج تغییر کرده است. تحولات عمیق در بستر نهاد خانواده و شکل ازدواج اتفاق افتاده که اگر رصد نشود نمیگویم بحران، اما با یک مساله اجتماعی و جمعیتی روبهرو خواهیم بود.