به نظر میرسد رئیسهای بد، همه گیر شده اند و شاید تنها دل خوشی این باشد که شما در این امر تنها نیستید. اما با فرض این که رئیس شما کاملاً غیر قابل تحمل باشد (اکثر رئیسان بد، رفتارهای اپیزودیکی دارند)، میتوانید به اصلاح رفتار بد او کمک کنید. بهترین فرد برای مدیریت رئیستان، خود شما هستید؛ زیرا شما دقیقاً میدانید که رئیستان چگونه میتواند مدیر بهتری باشد. هرچند که مانند اکثر کارهایی که ارزش انجام دارند، برای این کار نیز زمان و صبر لازم است.
سادهترین کار، تحمل این بازیهای کودکانه است؛ حتی اگر این اتفاق گاه به گاه بیفتد. شما کارمندی هستید که رئیس برایتان سرمایه و وقت شرکت را گذاشته است. شما به ویژه در این دوره که شغلتان در حال رشد است، قدرت نفوذ دارید؛ پس میتوانید از توانایی خود برای کاهش دادن بدها و تشویق خوبها استفاده کنید (حتی اگر "خوب" به نظر خیلی دور از ذهن باشد).
هنگامی که زنگ هشدار به صدا در میآید، باید بتوانید سریع به "جعبه ابزار مدیریت" خود دسترسی پیدا کنید. بدانید که برای این که بتوانید تغییر ایجاد کنید، رئیستان نیز باید در آن تغییر سودی ببیند. به روش نظم و انضباط والدین فکر کنید.
وقتی کارها اشتباه پیش میروند، روسای بد به رفتارهای کودکانه میافتند؛ زیرا قدرت یا جایگاهشان در خطر است. آنها ممکن است به دلایل مختلف در موقعیت خود احساس ناامنی کنند و یا درگیر سیاستهای مسخره باشند. آنها باید دوباره احساس کنترل کنند، و شما میتوانید با کنترل موقعیتهای خاص و استفاده از عقلتان، به آنها کمک کنید.
در اینجا سه نکته مراقبت در سلامت عقل در مورد مدیریت یک رئیس بد آورده شده است:
سبک ارتباطی رئیس خود را بشناسید
قبل از انجام هر کاری، نحوه برقراری ارتباط با رئیس خود را بررسی کنید. آیا رئیس بد شما، ایمیل، پیام کوتاه، مکالمه تلفنی یا مکالمه رو در رو را ترجیح میدهد؟ چه موقعی از روز بهترین زمان برای این کار است؟
ناسازگاریها را مدیریت کنید
وقتی زمان رسیدگی به یک مشکل است، از یک پایان مثبت استفاده کنید. مکالمه را با جملات مثبت آغاز کنید و خاتمه دهید. به عنوان مثال، "ممنون از این که با من ملاقات کردید. میخواهم بدانید که من از پروژههایی که رویشان کار میکنم و هم چنین کار با شما واقعاً لذت میبرم؛ اما وقتی امروز صبح پروژه xyz را بدون هیچ توضیحی برداشتید، کمی از کارم عقب افتادم... (گوش کنید و راجع به موضوع، صحبت کنید) بازهم از این که وقتتان را برای صحبت در این باره صرف کردید متشکرم. من واقعاً قدر وقتتان را میدانم! "
صبر داشته باشید
تحمل مدیری که شبیه یک کودک نوپا رفتار میکند، سخت است؛ اما غیرممکن نیست؛ به ویژه هنگامی که بدانید چگونه این تحمل کردن، استرس شغلی شما را کاهش میدهد. فقط دانستن این که هر روز، کم کم، از این بچه بازیهای چالش برانگیز دور میشوید، میتواند به شما انگیزه دهد تا به طور مداوم مسئولیت خود را به عهده بگیرید.
اما چه نوع رئیسی را باید مدیریت کنید؟ در این جا سه مورد از رایجترین روسای بد با رفتار کودکانه و نکاتی در مورد مدیریت آنها آورده شده است:
روسای زودرنج
یکی از واضحترین شباهتهای یک کودک نوپا و یک رئیس با رفتار بچگانه، این است که وقتی با وضعیتی خارج از کنترل خود روبرو میشوند، به خشم و عصبانیت روی میآورند. اگر این اتفاق افتاد، میتوانید با انجام اقدامات زیر، کنترل را در دست بگیرید:
حواس پرتی ایجاد کنید
مختصر و کوتاه صحبت کنید
الگوهای رفتاری رئیستان را به خاطر بسپارید
هنگامی که میدانید رفتار رئیستان در حال بچگانه شدن است، تمام تلاش خود را بکنید تا علی رغم کاری که با او دارید، از لانه شیر دور شوید. اگر گیر افتادید، بهترین کار این است که اجازه دهید رئیستان خودش را تخلیه کند. تفکر منطقی را به مکالمه تزریق کنید، حواس پرتی به وجود بیاورید، مکالمه را به سمت موضوعات مثبت سوق دهید، مسئولیت هر اشتباهی را که ممکن است مرتکب شده باشید، به عده بگیرید و مکالمه خود را تا حد ممکن کوتاه نگه دارید.
الگوهای رفتاری را یاد بگیرید. رفتار رئیستان از صبح تا عصر چگونه تغییر میکند؟ شاید صبحهای سه شنبه بهترین زمان برای جلسات است و شاید هرگز نباید درست قبل از ناهار به مدیر خود مراجعه کنید.
روسای مطالبه گر
رفتار طلبکارانه رئیس شما، از نیاز به کنترل، میل به کمال یا عدم توانایی در همدلی ناشی میشود. وقت آن است که:
سطح انتظاراتتان را به درستی تعیین کنید
به او کمک کنید تا بتواند کارهایش را اولویت بندی کند
اجازه دهید او تصمیم گیرنده باشد
وقتی رئیس شما وظیفه جدیدی به شما داد، قبل از شروع کار، تخمین بزنید که آن کار چه مدت طول میکشد و چه چیزی برای انجام آن لازم است و اینها را با رئیستان در میان بگذارید. اگر احساس آشفتگی کردید، به رئیس خود کمک کنید تا پروژهها را اولویت بندی کند. اگر شرایط و اطلاعات پروژه را با رئیستان در میان نگذارید، مدیر شما تصور میکند که شما معجزه گری با اشتیاقی بی پایان هستید؛ نه کارمندی که ممکن است به خاطر کار زیاد، خسته شود.
درباره مزایای اولویت بندی خود توضیح دهید و دقیق باشید تا ارتباط درستی شکل بگیرد؛ به عنوان مثال: "من میخواهم کار را به بهترین نحو انجام دهم و مطمئن شوم که با شما هم عقیده هستم. به عنوان مثال، اگر بتوانم روی پروژهای که امروز بعد از ظهر قرار است انجام دهم، تمرکز کنم، میتوانم قسمت تحقیق را نیز در گزارش وارد کنم. آیا هنوز هم میخواهید این مورد لحاظ شود؟ " مزیت این کار: شما به رئیستان این قدرت را میدهید تا بخشی از راه حل باشد و نظرش را مطرح کند.
رئیسی که نادیده میگیرد، ممکن است به خاطر خواستههایی که دیگران از او دارند، آشفته شده باشد. یکی از راههای مقابله با سیل بی وقفه افرادی که خواهان وقت او هستند، جاخالی دادن و ناپدید شدن است؛ یا به عبارتی دیگر، رعایت اولویتهای خود در حالی که دیگران را نادیده میگیرد. اگر احساس میکنید رئیس شما جزء این دسته از آدم هاست، راه حلهای زیر را در نظر بگیرید:
کمی پلیس بازی در بیاورید
ایدههای خود را دوباره طبقه بندی کنید
برای داشتن جلسات منظم، برنامه ریزی کنید
درگیر شدن با این نوع رئیس ها، بسیار معمول است. ممکن است حس کنید روی تردمیلِ بی فایدهای در حال دویدن هستید. وقت آن است که این سیستم را تغییر دهید. ابتدا پروژههایی را که برای رئیستان اولویت دارد، دریابید. از طریق ایمیل، راجع به این پروژهها با او صحبت کنید و توجهش را جلب کنید. به همین ترتیب، کم کم شروع کنید و راجع به پروژههای خودتان با او صحبت کنید. سعی کنید ایمیل هایتان کوتاه و صریح باشند و جایی برای کنجکاوی رئیستان بگذارید تا دلیلی برای ملاقات وجود داشته باشد.
سعی کنید جلساتتان لذت بخش باشند. به رئیس خود اجازه دهید در بحث درگیر شود، چیزی برای ارائه داشته باشد و با تمام توان سعی کنید از شوخ طبعی هوشمندانه و مرتبط با تجارت استفاده کنید. اگر کاری که انجام میدهید کارساز نیست، استفاده از آن را متوقف کنید و در مورد روش خود تجدید نظر کنید. در نظر داشته باشید که دیگران چگونه توجه رئیس را جلب میکنند و تایید کارشان را میگیرند.
قول گرفتن از رئیستان برای هفتهای یک بار ملاقات، ایده آل است. اگر هر هفته آماده باشید، تنها ۱۰ دقیقه وقت لازم دارید. میتوانید به مدیرتان توضیح دهید که با کمی بازخورد کار شما بسیار بهتر خواهد شد.
شما قطعا قدرت دارید؛ فقط باید ببینید آیا حاضرید کمی وقت بگذارید تا بتوانید مدیریت نیز بکنید یا خیر. در دست گرفتن امور، بسیار راحتتر از صبر کردن برای رئیستان برای رسیدن به سلامت روانی است.