روزنامه «جوان» در ادامه نوشت: داستان توبههای بزرگ، داستان شروع و پایان جنگها، داستان اختراعها، تاریخ به دنیا آمدن مردان و زنان نامدار تاریخ و ... همگی در یک روز خاص اتفاق افتاده است. پس همین روزهای به ظاهر تکراری غنیمتی است که میتواند زمینهساز رسیدن از فرش به عرش باشد؛ یا خدایی نکرده برعکس. خاصشدن یک روز میتواند انتخابی باشد در گذر زمان! و مفهوم زمان یکی از پیچیدهترین مفاهیم دنیای علم است؛ ساعتهای قراردادی که بشر در قالب تقسیمبندی برای روز و شب برگزیده است.
اما آیا به راستی پی بردهایم معنا و کارکرد واقعی
زمان چیست؟ یا صرفاً شاهد گذر زمان هستیم! و آیا باز این زمان است که میگذرد؟ یا ما در این جریان تغییر میکنیم؟ شاید به درستی جواب بسیاری از این سؤالها را ندانیم و کنترلی روی گذر زمان نداشته باشیم، پس بهتر است تمرکزمان به روی چیزی باشد که تحت کنترل ماست. یعنی اینکه «من به چه نحو از زمان به نفع خودم و اطرافم استفاده کنم؟.» جواب به این سؤال اساس تعیین روندی است که تجربه خواهیم کرد و به این ترتیب، وقتی به پشت سر نگاه کنیم، رضایت یا نارضایتی از اینکه چطور روزها را پشتسر گذاشتم، خواهیم داشت.
یک سال گذشته چگونه گذشت؟
یک سال گذشت. سالی با تغییر چهره دنیا در پایهایترین بنیاد زندگی؛ یعنی
سلامتی! در این دوره، همهقدر سلامتی را بهتر درک کردیم. به شکل برابر در ترس از دستدادنها سهیم بودیم. هر چند سخت و البته بسیار تلخ! اما با هم گذراندیم.
بهتر بهداشت و نظافت را رعایت کردیم. گاه دیدارها به دلتنگی کشید، ماسکها بخش جدانشدنی از صورت، برای بیرون رفتن از منزل شد. تمام اینها نامانوس بود، اما گذشت. وقتی به این جریان نگاه میکنیم، طبیعتاً روال زندگی چهرهای بسیار متفاوت به خود گرفته است، اما در این تفاوت، عدهای بیش از پیش دست به کار شده و در راستای تأمین سلامت همنوعان تلاش و تحقیق کردند.
خوشبختانه نتیجه این تلاشها خبرهای امیدبخش از به تدریج بازگشت به روال عادی زندگی بود، یعنی تهیه واکسن. بنابراین زمانی که دنیا درگیر اپیدمی بود، عدهای در همین مقطع از «زمان» به نحو مطلوب استفاده کردند. در شرایطی که بحران برای همه یکسان بود. هیچکس مصون از دغدغه سلامت نبود.
برای تغییر اوضاع چه کردهایم؟
شاید فکرکردن به این مسئله کمی ما را آگاهتر و مسئولتر سازد، نسبت به اینکه در شرایط گوناگون آنچه من به نحو مطلوب میتوانم انجام دهم، چیست؟ حالا اگر نگاهی منصفانه به سال گذشته خود داشته باشیم هر کدام از ما، چگونه از اوقات خود بهره بردیم؟ در زندگی و اطراف خود چه تغییر مطلوبی ایجاد کردیم؟ چه اهدافی را بر گزیدیم و چه قدمهایی برداشتیم؟ چقدر پشتکار داشتیم و سختکوش بودیم؟ مسلم است که برای همه ما، موانع بسیار بوده است.
به جنبه دیگر قضیه نگاه کنیم، برای برداشتن موانع چه کردیم؟ اگر نگاهی منطقی به آنچه انجام دادیم داشته باشیم و تمامی عوامل و موانع را به شکل موقت نادیده بگیریم، چیزی که پابرجاست «من» هستم و «من» برای ایجاد تغییرات مثبت بر خودم، قطعاً در حد نیاز تواناییهای لازم را دارم. شاید به جا باشد یادآور خاطرهای از استاد محترمی داشته باشم که به مناسبت هدیه سال نو به هرکسی، اثر نقاشی از چهره خود فرد را هدیه داد و چه پیامی مهمتر از اینکه هرآنچه برای ایجاد حال خوب بدان نیازمندی، در دایره وجود خود توست. ما زمانی میتوانیم دنیا را بهتر تجربه کنیم که بهتر فکر و به تبع آن عمل کنیم. پس بهتر است دست از توجیه خود برای توقفها و نرسیدن به خواستهها برداریم. آنچه مانع است که مانع است، اما آنچه مهم است اقدامی است که میتواند راه گشایی برای موانع باشد؟ و چه دلگرمی از این بالاتر که تکیه گاهی به بزرگی خداوند بخشنده مهربان داریم؟!
بیشتر بخوانید:
تصمیمهایی برای سال پیش رو
در سال جدید هستیم. این سال هم به رسم زمان به سرعت سالهای دیگر سپری خواهد شد. میتوانیم از فرصتها برای کسب افتخار، بهره ببریم. لازم نیست ایدهآلی غیراصولی برای خود در نظر بگیریم. کافی است به اندازهای که میتوانیم خوب عمل کنیم. همین یعنی من مایه افتخار برای خودم هستم. کسی که در دل و وجدان خود، آسوده خاطر است، خواه ناخواه، الهامبخش دیگران نیز هست. ما درگیر رابطهها هستیم، بنابراین رابطهها را ارزیابی کنیم. لطفاً دقت کنیم. ما بیشترین اوقات را، با همسر و فرزند و مادرمان نمیکنیم. بله! بیشترین کسی که با آن مشغول واگویه هستیم، خودمانیم! اگر از ارتباطی که با خود داریم راضی هستیم که بسیار عالی، سعی در تقویت نکات مثبت خود داشته باشیم. در غیر این صورت تجدیدنظر کنیم. دانستن اینکه من با خودم چه رابطهای دارم کار سختی نیست. فقط به «حال» خود توجه کنیم. چه حسی داریم؟ آیا به رغم تمام مسائل و مشکلاتی که جزو جدانشدنی از زندگی است، دل شاد هستیم؟
آیا گاه و بیگاه از تنهاییهای خود لذت میبریم؟ یا از آن دسته کسانی هستیم که به محض
تنهایی، چنان غرق در فکرکردن به دشواریها و ناکامیها میشویم که حسابی حال خود را خراب میکنیم؟ مناسب است ساعاتی را برای آنچه به شکل منطقی حال من را خوب میکند ضمن اینکه به خود یا دیگران صدمه نمیزند، وقت بگذاریم. همینطور لازم است طی روز ساعاتی برای تجدید نیرو و آرامش درون با خدای خود رابطه داشته باشیم، تلاش کنیم و نتیجه کار را به او بسپاریم که این بسیار انرژیبخش است.
نگاهی به رابطه خود با اطرافیانمان داشته باشیم. خانواده، دوستان، اقوام، همکاران... هر یک از این گروهها، جایگاه ویژهای در زندگی ما دارند. بنابراین رابطهای که با آنها داریم، در بسیاری موارد نقش تعیینکنندهای برایمان دارند. مسلم است ما با هر یک از این گروه، رفتار متفاوتی داریم. بهتر است رابطهای که با اعضای خانواده داریم به گونهای باشد که بتوانیم حس ارزشمندی به آنها انتقال دهیم. پرورش احساس مفیدبودن در بین اعضای یک خانواده، مانند سرمایهگذاری در بهترین مکان است، زیرا دیر یا زود ثمره آن به شکل دلنشین نمایان میشود.
به رابطه با دوستان خود توجه کنیم. هر کس به دلیلی جذب دوستی میشود. صرفنظر از دلایل، دوستی فرصتی است برای تجربه خوبیها. دوست نقش تعیینکنندهای در جهتدهی به افکار ما دارد. در انتخاب دوست دقیق باشیم، زیرا در مواقعی نقش یک دوست، حتی برجستهتر از خانواده میشود.