براساس نتایج پژوهشی جدید، سیاهچالههای عظیم (SLAB ها) میتوانند وجود داشته باشند. این سیاهچالهها از سیاهچالههای غولآسای مرکز کهکشانها هم بزرگتر هستند. پژوهشی بهرهبری پروفسور برنارد کار از دانشکدهی فیزیک و نجوم دانشگاه کویین مری انگلستان همراهبا اف کانل (مونیخ) و ال ویسینلی (فراسکاتی ایتالیا)، شکلگیری SLABها و ابعاد احتمالی آنها را بررسی کرد. شواهدی مبنیبر وجود سیاهچالههای غولآسا (SMBH) در هستهی کهکشانها وجود دارد که جرم آنها یکمیلیون تا دهمیلیارد برابر خورشید است. وجود SLABهای بزرگتر از سیاهچالههای مرکز کهکشان میتواند ابزاری قدرتمند برای آزمایشهای کیهانی و بهبود درک ما از جهان آغازین فراهم کند.
ایدههای چالشبرانگیز موجود
طبق یافتههای قبلی، SMBHها در کهکشان میزبان شکل میگیرند و ابعاد آنها با بلعیدن ستارهها و گاز اطراف یا ازطریق ادغام با سیاهچالههای دیگر بزرگتر میشود. دراینصورت، حد بیشتری برای ابعاد آنها وجود دارد که بیش از ۱۰ میلیارد جرم خورشیدی خواهد بود.
در پژوهش یادشده، پژوهشگران احتمال دیگری برای شکلگیری SMBHها مطرح میکنند که از این حد هم فراتر میرود. طبق شواهد، چنین SLABهایی احتمالا در جهان آغازین و حتی قبل از کهکشانهای دیگر شکل گرفتهاند. سیاهچالههای آغازین از ستارههای در حال فروپاشی تشکیل نمیشوند و مجموعهی وسیعی از جرمها از سیاهچالههای بسیار کوچک تا سیاهچالههای عظیم را دربر میگیرند. پروفسور برنارد کار میگوید:
میدانیم سیاهچالهها با مجموعهی وسیعی از جرمها وجود دارند؛ بهطوریکه SMBH در ابعاد چهارمیلیون جرم خورشیدی در مرکز کهکشان خودمان قرار دارد. با اینکه شواهدی برای SLABها وجود ندارد، اثبات آنها دورازانتظار نیست و ممکن است خارج از کهکشانها و در فضای میان کهکشانی قرار داشته باشند. بااینحال، ایدهی SLABها تاکنون نادیده گرفته شده است؛ درنتیجه گزینههایی برای چگونگی شکلگیری SLABها پیشنهاد میدهیم و امیدواریم پژوهشمان آغازی برای پژوهشهای دیگر در این حوزه باشد.
درک مادهی تاریک
مادهی تاریک نزدیک به ۸۰ درصد از جرم جهان را تشکیل میدهد. بهعقیدهی پژوهشگران، با اینکه نمیتوان مادهی تاریک را دید، براساس آثار گرانشی آن بر مواد مرئی مثل ستارهها و کهکشانها میتوان به وجودش پی برد. بااینحال، هنوز نمیدانیم مادهی تاریک دقیقا چیست.
سیاهچالههای آغازین یکی از گزینههای احتمالی برای مادهی تاریک هستند. ایدهی وجود آنها به دههی ۱۹۷۰ باز میگردد؛ یعنی زمانیکه پروفسور کار و پروفسور استیون هاوکینگ این فرضیه را ارائه دادند: در لحظات آغازین جهان، نوسانهای موجود در چگالی به فروپاشی برخی مناطق و تبدیل آنها به سیاهچاله منجر شدهاند. درپایان، پروفسور کار اعلام میکند:
SLABها بهخودیِخود نمیتوانند مادهی تاریک را بهوجود بیاورند؛ اما اگر وجود داشته باشند، به مفاهیم مهمی دربارهی جهان آغازین میتوان رسید و منطقی است که سیاهچالههای آغازین سبکتر تشکیلدهندهی مادهی تاریک باشند.