عبدالله هاشمی یکی از ساکنان روستای صادقآباد استان فارس است که از اختلال اینترنت و مشکلات پیش روی دانشآموزان روستایش سخن میگوید.
او که در مرکز اختلالات یادگیری بخش قادرآباد استان فارس کار میکند و بهنوعی با دانشآموزان در ارتباط است، میگوید: دانشآموزان روستا برخی از روزهای هفته (دو روز) کلاس حضوری دارند و اینگونه نیست که تمام روزهای هفته به مدرسه بروند و در روزهای تعطیل عملاً جریان آموزش آنها تعطیل است و از آموزش مجازی هم محروم هستند؛ چون اینترنت در روستای صادقآباد در دسترس نیست؛ همین کمشدن از روزهای آموزش دانش آموزان در نهایت به عدم یادگیری مناسب و افت تحصیلی آنها ختم خواهد شد.
آنتندهی نامناسب اینترنت باعث شده است تا دانشآموزانی که اتفاقاً اینبار به ابزار هوشمند دسترسی دارند برای دسترسی به اینترنت ناچار باشند به اطراف روستا بروند و از آنجا تکالیف را برای معلمشان ارسال کنند؛ تنها نقطهای که اینترنت در دسترس است!
مشابه وضعیت دانش آموزان این روستا کم نیست و در هفتههای اخیر تصاویر بسیاری از دانشآموزان روستایی در فضای مجازی منتشر شد که به دلیل آنتندهی نامناسب اینترنت به حاشیه جاده یا بالای تپه رفته بودند تا بتوانند از آموزش مجازی استفاده کنند.
حتی تصویری از دانشآموز قائنی منتشر شد که برای خواندن درسها و مشاهده تکالیفش به بالای کوه رفته و پای یکی از دانشآموزان سرخورد و سقوط کرد، اما طبق گفتههای آموزش و پرورش منطقه "در آن زمان دانشآموز اصلاً در شبکه شاد، کلاس نداشته است و طبق گفتههای پدرش برای بازی کردن به بالای کوه رفته و حتی گوشی هم نداشته است. "
در ادامه تصاویری از دانشآموزانی را مشاهده میکنید که به دلیل آنتندهی نامناسب اینترنت ناگزیر هستند به منطقهای از روستا بیایند تا بتوانند از کلاس درس مجازی استفاده کنند.
استفاده از آزمونسازهای بخش خصوصی
صرف نظر از مشکلات پیش روی شاد که به گفته برخی معلمان در مواقعی با کُند بودن سرعت همراه است یا از ابزار آزمونساز آن نمیتوانند استفاده کنند و حتی به گفته یکی از معلمان برای هر آزمون ۲۰ هزار تومان به مؤسسات خصوصی پرداخت میکند و از آزمون سازهای آنها استفاده میکند؛ مشکلات دیگری نیز پیش روی آموزش مجازی است که به دسترسی به ابزار و اینترنت مناسب مربوط است.
دسترسی دشوار ۴۰ درصد از دانشآموزان کشور به آموزش مجازی
به نظر میرسد آنچه مهمتر از صرف دسترسی به اینترنت است، سهولت این دسترسی است؛ طبق نظرسنجی انجام شده توسط مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری، ۳۰ درصد کسانی که به نحوی به ابزارهای اتصال به اینترنت دسترسی دارند، با سختی این امکان برایشان فراهم شده است؛ این ارقام نشان میدهد که امکان آموزشهای آنلاین حداقل برای حدود ۴۰ درصد از دانشآموزان کشور به راحتی ممکن نبوده است. این عدم سهولت ممکن است ناشی از وجود تنها یک دستگاه هوشمند در خانواده باشد یا اینکه به کیفیت اتصال به اینترنت یا هزینههای خرید ترافیک اینترنت بازگردد.
یک میلیون دانشآموز به دلیل ضعیف بودن اینترنت از شبکه شاد جا ماندند
آنگونه که محمد مهدی زاهدی؛ عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس میگوید: ۳ میلیون دانشآموز به دلیل دسترسی نداشتن به تبلت و گوشی هوشمند از شبکه شاد جاماندهاند و یک میلیون نفر هم ابزار لازم را دارند، اما به دلیل ضعیف بودن اینترنت در منطقه محل سکونت نمیتوانند به شبکه شاد وارد شوند و در اینجا برنامههای تلویزیون میتواند تأثیرگذار باشد.
آموزش حضوری دبستانیها یک ضرورت
پیش از این نیز رضوان حکیمزاده؛ معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش با هشدار درباره آموزش دانشآموزان دبستانی در روستاها در دیدار با وزیر بهداشت گفته بود: «مسئله نخست ما آموزش کلاس اولی و دومیها است چرا که کودکان روی نیمکت سرمایه اصلی هستند. پیشبینی کردیم که در مناطق کمخطر این دانشآموزان دو روز در هفته به مدرسه بروند، اما حمایتهایی که باید از سوی متخصصان وزارت بهداشت صورت میگرفت انجام نشد و امروز ما برای آموزش این گروه از دانشآموزان احساس خطر میکنیم و درخواست داریم تا در ستاد ملی مقابله باکرونا به این موضوع نگاه ملی شود. دومین مسئله ملی ما آموزش حضوری در مناطق عشایری و روستایی است، اما اگر در این مناطق تبلت و موبایل هم داشته باشیم به دلیل کمسوادی والدین دانشآموزان آموزش خوبی نخواهند داشت. با توجه به دغدغه عدالت آموزشی و اجتماعی که وجود دارد، ضروری است تا امکان حضور دانشآموزان در مناطق عشایری و روستایی و کلاس اول و دوم در ستاد ملی مقابله باکرونا فراهم شود».
آموزشهای از راه دور به طور خاص دو گروه از دانشآموزان را با تبعیض آموزشی مواجه میکند، دانشآموزانی که دسترسی کمتر به امکانات دارند و دانشآموزان دیرآموز و نمیتوان در سیاستگذاریها این دانشآموزان را نادیده گرفت در غیر این صورت باید شاهد این نتیجه باشیم که آموزش مجازی بستری برای شکاف آموزشی و افت تحصیلی دانشآموزان خانوادههای ضعیفتر شود بنابراین رصد نابرابریها و برنامهریزی برای آن نه تنها وظیفه وزارت آموزش و پرورش است بلکه به همکاری سایر ارکان دولت و حاکمیت نیاز دارد.