دو بخش مهم موسیقی کشور، کودکان و بانوان هستند. بانوان فعال در عرصه موسیقی همواره با محدودیتها و کاستیهایی مواجه بودهاند و با وجود آنکه طی سالهای گذشته فضا برای فعالیتشان بازتر شده، اما بازهم مشکلاتی در این زمینه وجود دارد. موسیقی کودک نیز کمابیش همواره مغفول بوده و هست. آموزش و پرورش به طور کامل موسیقی را نادیده گرفته و هیچ جایگاه مشخصی برای این هنر قائل نیست. در دانشگاهها موسیقی رده سنی کودک و نوجوان تدریس نمیشود و تعداد آموزشگاهها و سالنهای تخصصی موسیقی کودک و نوجوان در مقایسه با جمعیت بسیار کم است.
بینا بهشتیان (نوازنده، آهنگساز و مدرس موسیقی) که از محضر اساتیدی چون فلورانس شریفیان، نوین افروز و آریا زند بهره برده و فارغالتحصیل رشته آهنگسازی است، فعالیت در زمینه موسیقی کودکان را از سال 1368 آغاز کرده و طی این مدت به آموزش و تعلیم موسیقی پرداخته است. او در زمینه آهنگسازی فیلم و سریال نیز فعال است. بهشتیان که عضو کانون آهنگسازان خانه سینما نیز هست، درباره کم و کیف موسیقی کودک و نوجوان در کشور میگوید: در حال حاضر تولیدات خصوصی و شبکههای ماهوارهای از مراکز دولتی و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان سبقت گرفته و مشخص نیست که در آینده چه تاثیرات مثبت یا منفی بر ذهن کودک میگذارند.
فعالیت فعلیتان چیست؟
طبق معمول و روال همیشه پایه و اساس کار ما تدریس بود که کرونا آن را متوقف کرد. آموزش آنلاین را تا حدودی شروع کردم ولی به طور کامل جوابگو نیست، چراکه کلاسهای حضوری و ارتباط نزدیک با هنرجو نتیجه خیلی بهتری دارد. اما به هرحال آموزش آنلاین فعلا بهتر از رها کردن هنرجویان است. زیرا عدم بهره بردن از این امکان، ممکن است به روند آموزشی آنها لطمه وارد کند و آسیبهای روحی و روانی منجر در پی داشته باشد. اما در مورد فعالیتهای خودم و طرحهایی که دارم، قرنطینه فرصت خیلی خوبی است تا طرحها و آثار نیمهتمام خودم را سروسامان بدهم.
باتوجه به فعالیت تخصصیتان در حوزه موسیقی کودک و نوجوان، بهنظرتان در این سالها چه روندی را پیمودهایم؟
فعالیت در حوزه موسیقی کودک همیشه بوده و ادامه داشته است؛ اما در این زمینه مشکلی وجود دارد. مشکل اینجاست که این تولیدات خیلی پراکندهاند و این پراکندگی تا به آنجاست که خودم نیز نمیتوانم تشخیص دهم تمرکز اصلی این آثار را کجا و چگونه باید جستجو کرد و بازخورد و نتایج آن چیست! به طور مثال در رشتههای دیگری چون سینما یا موسیقی پاپ این تمرکز با برگزاری جشنوارههای سالانه یا بازتاب اتفاقات مربوط به آنها در رسانهها انعکاس خوبی دارد و طی این روند بهراحتی میتوان کیفیت آثار را تشخیص داد. اما در حوزه موسیقی کودک این امکان وجود ندارد.
یعنی بخشی از مشکلات مربوط به موسیقی کودک و نوجوان با برگزاری جشنواره سالانه مرتفع خواهد شد؟
بله، وجود جشنوارهای سالیانه برای موسیقی کودک ونوجوان، در پیشرفت و کیفیت این بخش موثر خواهد بود. نهادهایی چون کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، صداوسیما یا وزارت ارشاد میتوانند مسئولیت چنین کاری را به عهده بگیرند و اصطلاحا متولی این کار شوند که اینگونه نبوده است. متاسفانه در سالهای اخیر تولید موسیقی در حوزه کودک ونوجوان را متوقف کردهاند، یعنی نه تنها کمکی نکردند، بلکه فعالیتهای گذشته را با وجود آثار خوب و با کیفیت تعطیل کردهاند.
در ایران برای آموزش موسیقی کودک و نوجوان اغلب متد کارل اروف را مدنظر قرار میدهیم. آیا تنها منبع و مرجع آموزش موسیقی کودک و نوجوان همین یک متد است؟
ابتدا باید متذکر شوم که «اُرف شولوِرک» نه یک مِتد که با تأکید کارل اُرف، یک نگرش است. مِتدهای آموزشی طوری است که با گذر زمان کارآمدی خود را از دست میدهند و با متدهای جدیدتر جایگزین میشوند و به لحاظ فرهنگی وابسته به زمان و مکاناند. همین امر باعث شده در آموزش بنیانی موسیقی نگرش «اُرف-شولورک» ماناتر و گستردهتر باشد. نگرش «ارف-شولورک» اصول و عناصری دارد که مطابق با زمان زیست و فرهنگ قومی هنرجو، میتواند و باید تغییر کند. از هنرها و فرهنگهای دیگر بهره میگیرد و مدام پویایی و زایش دارد. قطعاً متدهای آموزشی دیگری هم در جریان و کارآمد هستند. متدهایی چون متد سوزوکی، کُدای و ... اما به نظر من آنچه بیش از همه به فراگیری و درک بنیانی موسیقی کودکان کمک میکند نگرش اُرف-شولورک است، البته اگر به درستی شناخته و آموزش داده شود.
اصلا موسیقی کودک و نوجوان چرا مهم است؟
بیشک موسیقی کودک اهمیت بسیاری دارد، زیرا کودک از بدو تولد برای آموزش، سرگرمی و خصوصیات رفتاری و نیازهای تفریحی احتیاج مبرم به موسیقی دارد. پدران و مادران همیشه چه خواسته و چه ناخواسته برای رشد فرزندانشان از موسیقی استفاده میکنند. مثلا نغمه لالایی اولین آوازی است که نوزاد از مادر میشنود.
مثلا چه کسانی؟
اغلب افرادی که در رشته آموزش موسیقی کودک فعالیت میکنند، خدمات زیادی انجام دادهاند که بسیاری از آنها ناشناخته هستند و کسانی هم بودند که علیرغم تواناییهایی که داشتند خانهنشین شدند و امکان فعالیت برایشان بوجود نیامد. ولی آنچه که مسلم است این است که کودکان دارای استعدادهای درخشان، همیشه راه خود را پیدا میکنند، حالا چه ما در این آموزش حضور داشته باشیم یا نداشته باشیم. ضمن اینکه معتقدم هنوز یک شیوه آموزشی استاندارد که مورد توافق همه اساتید فن باشد وجود ندارد و همیشه متدهای آموزشی هم در ایران و هم درجهان مورد اختلاف و چالش بوده است.
تا چه حد در آهنگسازی آثار تصویری کودک و نوجوان موفق عمل کردهایم و آیا در این زمینه آموزشهای تخصصی وجود دارد؟
آثار تولید شده تصویری یا صوتی نتوانستهاند در جایی به صورت متمرکز مورد ارزیابی قرار بگیرند تا بر اساس آن بتوانیم تشخیص دهیم که این آثار تا چه حد در جذب مخاطب موفق بودهاند و مشخص شود که چه ایدهای میتواند کودک را راضی کند و در عین حال بدآموزی هم نداشته باشد. در حال حاضر تولیدات خصوصی و شبکههای ماهوارهای از مراکز دولتی و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان سبقت گرفتهاند و مشخص نیست که در آینده چه تاثیرات مثبت یا منفی بر ذهن کودک میگذارند. لازمه آموزش تخصصی نیز این است که بتوانیم از تجربیات خود و دیگران برای ارتقا آموزش موسیقی کمک بگیریم و در حال حاضر این امکان آنطور که باید وجود ندارد.
با توجه به فعالیتتان در زمینه موسیقی فیلم و سریال، کارگردانها و فیلمسازان صداوسیما و سینما تا چه حد برای تولید موسیقی آثار رده سنی کودک و نوجوان، از متخصصان بهره میبرند؟
خب کم و بیش این اتفاق میافتد. معمولا فیلمسازان به سراغ آهنگسازانی میروند که تجربه و سابقه خوبی در زمینه موسیقی کودک و نوجوان دارند، اما با این حال گاه با انتخاب اشتباه مواجه بودهایم. آنچه موسیقی متن کودک را از موسیقی متن آثار بزرگسال متمایز میکند، شیوه آهنگسازی برای آنان است. بدون شک فیلمسازی که سراغ آهنگساز کودک میرود، باید فردی را انتخاب کند که نه فقط یک آهنگساز فیلم بلکه ترانهسازی خوب نیز باشد، زیرا این دو مقوله تفاوت بسیاری با هم دارند. لزوما یک آهنگساز موسیقی متن نمیتواند ترانهساز خوبی برای کودکان باشد و بالعکس. در زمینه موسیقیهایی که کلام ندارند ولی جذابیت تصویری و داستانی دارند (مانند کارتون و انیمیشن) نیز وضع به همین منوال است که آهنگساز باید درک درستی از کودکان و روحیات آنها داشته باشد.
یکی از اتفاقاتی که طی این سالها عمومیت یافته بهره بردن از فارغ التحصیلان موسیقی در بخش آموزشهای دانشگاهی است. این در حالی است که دانشگاهها قبلا از اساتیدی بهره میبرند که سالها به صورت تخصصی فعالیتهای اجرایی داشتهاند و تجاربشان را در اختیار دانشجویان میگذاشتند.
مسلما این شیوه راه به جایی نخواهد برد. خیلی واضح است که به طور عمومی هر کسی در هر رشتهای فارغالتحصیل میشود، فقط نیمی از راه را پیموده است. نیمی دیگر تجربه و کار میدانی است که این تخصص را کامل میکند. حالا یک فارغالتحصیل بلافاصله بشود استاد دانشگاه؟ او هم همان نیمه دانستههای خود را به صورت معیوب انتقال میدهد و اگر این سیکل ادامه یابد، نتیجه در نسلهای بعدی فاجعه خواهد بود.
رشته تخصصی آهنگسازی موسیقی فیلم در ایران نداریم، اما خارج از ایران در دیگر کشورها، چنین رشتهای وجود دارد. آنجا نیز اصل بر آموزش آهنگسازی است که دروس دیگری نیز برای ساخت موسیقی فیلم به واحدهای درسی هنرجویان و دانشجویان اضافه میشود
آهنگسازی فیلم نیز یکی از رشتههایی است که همواره مغفول مانده. درباره لزوم وجود چنین رشتهای در دانشگاهها توضیح دهید.
تا آنجا که اطلاع دارم، رشته تخصصی در مورد آهنگسازی موسیقی فیلم در ایران نداریم، اما خارج از ایران در دیگر کشورها، چنین رشتهای وجود دارد و مورد توجه است. آنجا نیز اصل بر آموزش آهنگسازی است که دروس دیگری نیز برای ساخت موسیقی فیلم به واحدهای درسی هنرجویان و دانشجویان اضافه میشود. البته در ایران واحد موسیقی فیلم نیز داریم و در برخی دانشگاهها (مانند دانشکده صداوسیما) تدریس میشود، اما به صورت عمومی است و مانند تاریخچه موسیقی فیلم یا نحوه شناخت از آن است و تخصصی نیست.
تعداد آهنگسازان زن در سینما بسیار کم است که دلایل بسیار دارد. یکی اینکه کار کردن بانوان در جامعه مردسالار کار بسیار مشکلی است، ضمن اینکه حتی برای آقایان فعالیت در زمینه موسیقی فیلم مشکلتر از ساخت ترانه و آلبوم است. از طرفی در حوزه سینما، اختلاف سلیقه و دخالت رشتههایی مانند تدوین و صدا، کار را به مراتب مشکلتر میکند. این مشکلات که برای مردان نیز وجود دارد، برای زنان مضاعف و چند برابر میشود
چرا از آهنگسازان زن در سینما کمتر استفاده میشود؟ آیا دلیل آن تعداد کم آهنگسازان خانم است؟
تعداد آهنگسازان زن در سینما بسیار کم است و خب این مسئله دلایل بسیار دارد. یکی از آن دلایل این است که کار کردن بانوان در جامعه مردسالار کار بسیار مشکلی است، ضمن اینکه برای آقایان نیز فعالیت در زمینه موسیقی فیلم مشکلتر از ساخت ترانه و آلبوم هست.از طرفی در حوزه سینما، اختلاف سلیقه و دخالت رشتههایی مانند تدوین و صدا، کار را به مراتب مشکلتر میکند. قاعدتا این مشکلات که برای مردان نیز وجود دارد، برای زنان مضاعف و چند برابر میشود. در حال حاضر من که عضو کانون آهنگسازان خانه سینما هستم، باید بگویم از میان صد آهنگساز عضو، فقط چهار آهنگساز زن داریم که در زمینه موسیقی فیلم کار میکنند که آنها نیز تقریبا نیمه فعالند. بنابراین زنانی که در عرصه آهنگسازی فعالیت میکنند، عطای موسیقی فیلم را به لقایش میبخشند و ترجیحشان این است در حوزههای دیگری مانند ترانهسازی فعالیت کنند که به مراتب راحتتر است.
طی 9 ماه گذشته که درگیر بیماری کرونا بودهایم وضعیت آموزشهایتان به چه شکل بوده است و نظرتان درباره شیوه آموزش آنلاین چیست؟
بعضی آموزشها بهطور کلی تعطیل شدهاند. به طور کم و بیش آموزش آنلاین را مدنظر داشتهام اما هنوز به آن عادت نکردهام. در اینباره باید گفت آموزش به شیوه آنلاین نوعی آزمون و خطا است که باید برای نتیجه آن صبر کنیم. واقعا نمیدانم کرونا چه سرنوشتی را برای ما رقم خواهد زد. به نظرم حفظ سلامت مدرسان، هنرجویان و جامعه مزیت موقت آموزش آنلاین است اما با این حال آموزش حضوری را نیز لازم میدانم. در کل مشکل این است که نمیتوانم یک برنامهریزی درازمدت داشته باشم و فعلا همه چیز موقتی است. اما این را نمیتوان انکار کرد که آموزش آنلاین بعد از بحران بیماری کرونا نیز به عنوان یک شیوه آموزشی نوین، بخش مهمی از آموزش را تشکیل خواهد داد.
آیا پروژهای را در دست تولید یا اجرا دارید؟
در حال حاضر اکثر سفارشها و پروژههایی که در دست تولید بوده به علت کمبود بودجه به حالت تعلیق درآمده. من نیز مانند سایر همکارانم منتظر گشایش فعالیت و رونق دوباره تولید هستم. کتابی در زمینه آموزش موسیقی کودک در دست تهیه دارم و این روزهای قرنطینه فرصت خوبی است که آن را تکمیل کنم و به اتمام برسانم./ایلنا