حجت الاسلام مهدی سعیدا سخنران و کارشناس مذهبی گفت : خداوند در آیه ۲۸ سوره رعد میفرماید: «الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ، آنها که به خدا ایمان آورده و دلهایشان به یاد خدا آرام میگیرد، آگاه شوید که تنها یاد خدا آرامبخش دلهاست». با توجه به این آیه، ماه مبارک رمضان ماه توجه به خداوند متعال است. خداوند با کلام خود به این ماه شرافت بخشیده و این ماه را ظرف نزول قرآن قرار داده است، «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ»، با کمی تدبر در این آیات متوجه میشویم که یکی از صفات قرآن «ذکر و یاد آوری کردن است». آیه ۴۴ سوره نحل نیز به این مطلب دلالت دارد «وَأَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ»، اما حقیقت ذکر الهی چیست؟ و ذکر دارای چه مراتبی است؟
وی افزود:حقیقت ذکر با توجه به آیات قرآن، قلب انسان است که فقط با یاد خدا به آرامش میرسد، ولی متاسفانه برخی ترجمههای اشتباهی از آیه ۲۸ سوره رعد «الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» کرده اند که در کتیبهها و دیوار نوشتهها میبینیم «همانا با یاد خدا دلها آرام میگیرد» اما به این معناست که فقط و تنها با یاد من (خداوند) دلها آرام مییابد یعنی با ثروت و دارایی و زیبایی نمی توان به آرامش رسید. در این آیه قرآن «حصر» اراده شده است: «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» حصر به این معناست که در قواعد عرب (أَلَا) در ابتدای سخن آمده و دلالت بر تحقق بعد از خود دارد، یعنی خداوند در این آیه میفرماید فقط و تنها با یاد من (خداوند) دلها آرام مییابد و راه دیگری وجود ندارد و جایگاه حقیقی ذکر، قلب انسان است.
وی افزود: با توجه به مطالب گفته شده، سوال هایی در اینجا مطرح میشود که مقصود از قلب و حقیقت ذکر چیست؟ چگونه انسان میتواند به حقیقت ذکر برسد؟ و مهارت رسیدن به این جایگاه را پیدا کند؟ در پاسخ به این سوال ها باید گفت: انسان موجودی است که سه بُعد دارد یک بُعد جسم و جسد او است، جسم ما در حیطه رفتارهایی مثل خوردن و آشامیدن است، بُعد دیگر وجود ما عقل است که حیطه باورها را در بر میگیرد، باورهایی که از اعتقادات صحیح و غلط نشات میگیرد و در نهایت بُعد سوم وجود ما قلب است، جایگاهی که محل خصلتها و مرکز عواطف، گرایشها و تمایلات است. تمایلاتی که از دو سنخ حُب و بغض تشکیل شده است؛ یا ما چیزی را دوست داریم یا از برخی چیزها بیزار هستیم که همان گرایشات انسان است و قلب، آنها را مدیریت میکند و تبدیل به خصلتهای وجودی انسان میشود مثلاً یک انسان ترسو است و انسان دیگر شجاع است که همه این رفتارها از سنخ احساس هستند.
این کارشناس مذهبی مطرح کرد: با توجه به مطالب فوق خداوند متعال در سوره طه آیه ۱۲۴می فرماید: «وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَىٰ»، به این معنا که هر کس از یاد من اعراض کند همانا (در دنیا) معیشتش تنگ می شود و روز قیامت او را نابینا محشور می کنیم. با توجه به این آیه به این نتیجه دست پیدا میکنیم، همان طوری که دل انسان جز با یاد خدا آرامش پیدا نمیکند هر کس از این توجه روی برگرداند در زندگی دنیا دچار سختی و تنگنا میشود و همواره دچار اضطراب است و آرامش را تجربه نمیکند. مگر اینکه از مُسکّنهایی که آرامش بخش جسم و مغز است، استفاده کند یا کالاهای بُنجلی که در هنگام نبود کالاهای حقیقی نقش دارو را ایفا میکند که حقیقتاً دارو نیستند و دارو نما هستند) مانند عرفانهای کاذب از جمله مدیتیشن (تی ام) و امثال اینها که به اسم مهارتِ آرامش بخشی و کنترل ذهن است. پس برای اینکه در دام این نوع آرام بخشهای کاذب نیفتیم باید ذکر حقیقی را تشخیص بدهیم، حقیقت ذکر در قلب انسان است. اذکار دو دسته هستند اذکار بغض آفرین و اذکار حب آفرین، یعنی اذکاری که سبب میشود انسان از چیزهایی بیزار شود و اذکاری که موجب برانگیخته شدن شادی و سرور در دل انسان میشود. (حب آفرین).
چگونه انسان باید به یاد خدا برسد
وی گفت: امیرالمومنین (ع) در دعای کمیل فرمول استفاده از ذکر را میفرماید: «یا من اسمه دوا و ذکره شفا»،ای کسی که نام تو شِفا است؛ همه انسانها در طول زندگی نیازهایی را احساس میکنند و یا از برخی موارد بیزار هستند و به دنبال برطرف کردن این خلاها هستند. دوای این دردهای انسان، نام خداوند است «یا من اسمه دوا»، برای هر دردی داروی متناسب با آن درد باید تجویز شود.
چگونه از ذکر «یا من اسمه دوا و ذکره شِفا» استفاده کنیم؟
حجت الاسلام سعیدا در مورد چگونگی به کارگیری اذکار گفت: اول انسان باید درد را بیابد، ما در مورد آرزوهای خود در زندگی تلاش میکنیم تا آن نیازها را برطرف کنیم، اما گاهی اوقات انسان دچار خطا و در بینش خود دچار اشتباه میشود به عنوان مثال یک انسان در طول زندگی تصور میکند اگر ثروتمند شود، بی نیاز خواهد شد؛ پس تلاش میکند که ثروتمند شود البته این نیاز، نیاز درستی است، زیرا میخواهد غنی و بی نیاز شود به دلیل اینکه انسانها از فقر و نقص بیزار هستند، فطرت انسان به دنبال خوبی هاست و حقیقت دین هم بر اساس فطرت انسان است. ولی بعد از ثروتمند شدن به هر روشی باز میبیند عطش همچنان باقی است، بی نیازی حاصل نشده و دوباره برای به دست آوردن ثروت یا نیاز دیگری تلاش میکند. برای درمان اول باید درد را پیدا کند، درد او این بود که میخواست از فقر نجات پیدا کند و به غنا و بی نیازی برسد؛ یکی از اسماء خداوند متعال، «نام غنی» است پس او باید تمسک به این نام بجوید تا بی نیاز شود.
وی افزود : همه ثروتها جلوه اسم غنی خداوند متعال در عالم است پس «نام غنی» دواست. این نام یک حقیقت است نه صرف یک لفظ و معنا در ذهن، باید به این توجه داشت که اسماء وصفات خداوند عالم را اداره میکند و درعالم تجلی پیدا میکند به این معنا که همه قدرتها جلوه اسم قادر و قدیر خداوند است، همه زیباییها جلوه نام جمیل خداوند در عالم است. اینها چند نمونه از نامهای خداوند است که متناسب با دردهای ماست؛ پس براساس «یا من اسمه دوا و ذکره شِفا» اگر کسی میخواهد بی نیاز شود،«نام غنی» درمان درد اوست، اگر کسی می خواهد محبوب شود به نام حبیب خداوند باید تمسک بجوید.
حجت الاسلام سعیدا گفت: آیا انسان برای درمان مشکل خود دوا و نام متناسب با نیاز خود را پیدا کند، مشکل او حل می شود؟ خیر؛ زیرا میگوییم «یا من اسمه دوا»، تازه دوا را پیدا کرد، اما روش و دستورالعمل بکار بردن دوا که به چه شکل، چه اندازه و تا چه زمان باید استفاده کرد را باید بدانیم.در ادامه امیر المومنین (ع) میفرمایند: «و ذکره شِفا»، شِفا همان نام و توجه به آن ذکر است که وارد مبحث ذکر و نامهای خداوند میشویم و چگونه باید مهارت استفاده از ذکر را برای درمان دردها استفاده کنیم.
انتهای پیام/