الهام شیرازی فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان در گفتوگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران، درباره عوامل موثر بر IQ گفت: چه بخواهیم و چه نخواهیم ژنتیک تنها عامل تاثیر گذار بر تعیین سطح IQ افراد است؛ البته برخی آسیبهای فیزیکی، شیمیایی، کاهش سطح اکسیژن و همچنین ضربه مغزی ممکن است باعث از بین رفتن سلولهای مغزی و کاهش آن شود اما به دنبال عاملی برای افزایش این شاخص نباشید.
وی ادامه داد: در واقع هر فرد با توجه به ژنتیکی که دارد با سطح معینی از IQ متولد می شود؛ اما در مواردی که IQ از حداقل تعیین شده پایین تر باشد، سعی میکنیم تا با پرورش توانمندیهای بالقوه، آنها را برای داشتن زندگی عادی و مستقل توانمندتر کنیم؛ در واقع به این صورت است که سعی میکنیم در بخشهایی که فرد استعداد دارد توانمندیهایش را پرورش دهیم که این به معنای افزایش سطح هوشی او نیست بلکه تنها از نظر مهارتی قویتر میشود.
بیشتربخوانید: برای داشتن کودکانی با هوش هیجانی بالا چکار باید کرد؟
این روانپزشک درباره راههای افزایش IQ گفت: فرایند تقویت IQ تنها برای زمانی است که یک فرد IQ پایینتر از حد معمول داشته باشد؛ این فرآیند توانبخشی به فرد تحت درمان کمک میکند تا در حد امکان به استقلال نزدیکتر شود؛ اما زمانی که فردی IQ عادی داشته باشد کاری از دست پزشکان برای افزایش سطح IQ او ساخته نیست؛ برای مثال تصور کنید فردی تغذیهای طبیعی و شامل تمام گروههای مواد غذایی دارد، در این صورت حتی اگر ما نهایت تلاش خود را کنیم تا تغذیه وی به طرزی فوق العاده کامل باشد، باز هم تغییری چشمگیر در سلامت او ایجاد نمیشود؛ در واقع قسمتهایی از بدن که بازدهی طبیعی دارند را از یک حدی بیشتر نمیتوانیم توانمند کنیم؛ اما کسی را تصور کنید که سوءتغذیه دارد و این فرد با یک اصلاح جزئی در ساختار تغذیهاش تغییری چشم گیر خواهد داشت؛ دقیقا افرادی که سوءتغذیه دارند مانند کسانی که IQ پایینتری دارند و فرایند توانبخشی کمک بیشتری به آنها می کند.
شیرازی گفت: استعدادها و پتانسیلهای مغزی سرمایهای است که میتواند پرورش پیدا کند مثل فردی که استعداد خط یا استعداد نقاشی دارد؛ IQ جنبه های مختلفی دارد که میتوانیم آن را به چند به هشت دسته؛ IQ ریاضی، IQ علوم یا همان IQ طبیعی، IQ تعادلی مثل کسی که استعداد بند بازی دارد، IQ ادبیات، IQ فضایی و نقاشی که به توانایی های دیداری و درک فضایی مربوط است، IQ بین فردی که به تعاملات فرد با سایرین مربوط می شود، IQ درون فردی که در واقع به خودشناسی فرد مربوط میشود، IQ هیجانی، IQ اجتماعی و IQ موسیقایی تقسیم کنیم.
وی تشریح کرد: همه افراد در برخی از زمینههای نامبرده قویتر هستند و در برخی دیگر کمی ضعف دارند، پرورش دادن هر یک از بخشهای IQ در به کارگیری بخشهای دیگر نیز به او کمک میکند.
این روانپزشک گفت: برخی از فعالیتها نیاز به کنار هم قرار گرفتن چند هوشها دارد؛ برای مثال نواختن یک ساز موسیقی نیاز به همکاری IQ حرکتی، موسیقایی و ریاضی دارد تا حرکت سریع و ظریف انگشتان با سرعت و به طور مناسب پشت سر هم حرکت کنند یا برای مثال برای داشتن یک طراحی خوب هم به هوش دیداری و هم به داشتن الگوی حرکتی مناسب نیاز دارید.
شیرازی یادآوری کرد: هر کدام از این هوشها به قسمت های مختلفی از مغز مربوط میشود اما ان به معنی ارتباط بودن آنها نیست؛ تقویت هر یک از این قسمتها میتواند بر رشد سایر عوامل هوشی هم موثر باشد.