روزنامه شرق نوشت: «علی دایی از مربیگری سایپا کنار گذاشته شد.» اخراج پرماجرای علی دایی در دوران باشگاهی برمیگردد به دوران حضورش در سایپا که این برکناری به دلیل انتقادات شهریار از سیاستهای کارخانه سایپا و بیتوجهی مدیران آن نسبت به بازیکنان فوتبال رخ داد و بیشتر این نوع برکناری، «سیاسی» بود تا فنی و ورزشی. بعد از این برکناری بود که شایعه ممنوعالکارشدن دایی در محافل ورزشی پخش شد اما همانند داستان منشوریشدن مربیان، این موضوع نیز هیچگاه به صورت رسمی تأیید نشد. با این حال اما علی دایی برای اولین بار در دوران مربیگری خود بیش از هشت ماه است که در لیگ برتر حضور ندارد و به کارهای شخصی و تجارتش میپردازد. با وجود این که آقایگل فوتبال ایران همزمان شایعه ممنوعالکاری را در کنار رسیدگی به کارهای شخصی طی میکند اما هر ماه تیمی از لیگ برتر به او پیشنهاد مربیگری میدهد؛ از تراکتور، صنعت نفت آبادان و گلگهر سیرجان تا همین مورد آخر؛ ذوب آهن. فارغ از این تیمها هر بار پای حضور مربی داخلی در باشگاه پرسپولیس و حتی بحث حضور مربی داخلی در تیم ملی هم به میان میآید، باز علی دایی گزینهای جدی است. حالا سؤال اصلی این است که چرا دایی همواره یکی از برندهای نقلوانتقالات در بین تیمهای لیگ برتری و از معدود مربیانی است که در کنار امیر قلعهنویی هیچوقت بدون تیم نبوده؟ او از سال ۸۵ (شروع مربیگریاش با سایپا) تا سال ۹۸ بیوقفه تیمی را در اختیار داشته است. برای «جذاب» بودن دایی بهعنوان «گزینه همیشگی» تیمهای بدون مربی، میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
تجربه و دستاورد فنی
آخرین فصل حضور علی دایی بهعنوان بازیکن در میادین سبز، مصادف شد با آغاز مربیگری او در سایپا. ماجرا از این قرار بود که علی دایی مرداد ۱۳۸۵ با قراردادی یکساله به سایپا پیوست تا آخرین فصل فوتبالی خود را زیر نظر ورنر لورانت آلمانی کار کند. سایپا در آن سال تیم خوبی داشت و با حضور محسن خلیلی در خط حمله و سیدجلال حسینی بهعنوان مدافع میانی در اندیشه قهرمانی بود. لورانت طی پنج هفته با ۱۱ امتیاز تیمش را به صدر جدول رساند، اما به دلیل مشکلاتی که با مدیریت داشت، از سمت خود استعفا داد و کنار رفت و علی دایی بهعنوان مربی - بازیکن کارش را ادامه داد. دایی در ابتدای راه به دلیل این که همزمان خودش هم در زمین حضور داشت، نمیتوانست به خوبی تیمش را رهبری کند، به همین دلیل سقوط سایپا با نتایج ضعیف آغاز شد، اما به مرور دایی تصمیم گرفت خودش را نیمکتنشین کند و از بیرون زمین تیمش را بهعنوان سرمربی هدایت کند. نتایج درخشان با سایپا آغاز شد و این تیم با شکست استقلال در روزهای پایانی، از استقلال اهواز، جدیترین رقیب خود، پیشی گرفت و در نهایت اولین تجربه مربیگری دایی مصادف شد با اولین قهرمانی در لیگ برتر با سایپا. فصل بعد اما دایی خودش تیم را بست و با همان شاکله با سایپا یازدهم شد و به تیم ملی رفت. ماجرای حضورش در تیم ملی نیز آن طور که انتظار میرفت پیش نرفت و بعد از شکست مقابل عربستان در ورزشگاه آزادی از سمت خود برکنار شد.
دایی بعد از تیم ملی بار دیگر به کوران رقابتهای باشگاهی بازگشت و این بار به پرسپولیس رفت. حضورش در پرسپولیس همزمان با نتایج خوب و بد بود. شکستدادن استقلال بعد از هفت تساوی پیاپی داربی برای علی دایی برد ویژهای محسوب میشد. همانطور که در همان فصل (۸۸-۸۹) با سرخپوشان پایتخت توانست اولین جام قهرمانی در رقابتهای حذفی را کسب کند؛ هرچند در لیگ برتر به مقام چهارم رسید. دایی در دومین فصل حضورش در پرسپولیس باز هم توانست قهرمانی در جام حذفی را تکرار کند تا نشان دهد او کسی است که با بهدستآوردن جام قرابت ویژهای دارد، اما شاید کمتر کسی تصور میکرد دایی برای بهدستآوردن چهارمین جام دوران مربیگری خود باید نزدیک به یک دهه صبر کند. تیمهای بعدی دایی، راهآهن، باز هم پرسپولیس (همراه با نایبقهرمانی در لیگ برتر)، صبای قم، نفت و سایپا بودند که او توانست با نفت تهران و بودجهای محدود باز هم در جام حذفی سال ۹۵ به مقام قهرمانی برسد و بعد از آن به دلیل مشکلات مالی از سمت خود کنار برود. دایی طی ۱۳ سال مربیگری در لیگ برتر توانسته سه قهرمانی در جام حذفی و یک مقام قهرمانی و یک نایبقهرمانی را در لیگ برتر به ارمغان بیاورد. از لحاظ افتخار، هفتمین مربی موفق (در بین تمام مربیان داخلی و خارجی و به گواه سایت نود) در لیگ ایران محسوب میشود که توانسته نتایج به نسبت قابل قبولی را با تیمهایش کسب کند. هرچند این اواخر تیمهایی که دایی در اختیار داشت هیچگاه مدعی عنوان قهرمانی نبودند، اما حداقل میدانستند که با دایی تیمشان سقوط به دسته پایینتر را تجربه نخواهد کرد.
کاریزما و عدم حاشیهسازی توسط یاغیها
پیام صادقیان در مصاحبهای عنوان کرده بود زمانی که علی دایی سرمربی پرسپولیس بود، همیشه پیش از حضور او در تمرین، بازیکنان بازیگوشی میکردند و وقتی متوجه میشدند که دایی خودروی شخصیاش را در پارکینگ ورزشگاه درفشیفر پارک کرده، بازیکنان بهسرعت در جای خود مستقر میشدند تا نظم بگیرند. این نقل قول از بازیکنی است که بعدها با اکثر مربیان لیگ برتر به مشکل خورد و در آخر در ۲۷سالگی برای همیشه از دنیای فوتبال خداحافظی کرد اما در دوران علی دایی یکی از منظمترین بازیکنان پرسپولیس بود که درخشش همین بازیکن باعث شد دایی بتواند با سرخپوشان در سال ۹۰ به مقام نایبقهرمانی در لیگ برتر برسد. ضمن این که هیچوقت خبری منتشر نشد مبنی بر حاشیهسازی یا درگیری در تیمهایی که دایی مربی آن است. هرچند تیمهایی دایی اصولا متکی به بازیکنان بزرگ نبود اما شهریار فوتبال ایران همیشه نظم درون تیمیاش را حفظ کرده است.
معرفی استعدادهای فوتبالی؛ از انصاریفرد تا طارمی
بیشتر کارشناسان فوتبال بر یک جمله اشتراک نظر دارند که بعد از خداحافظی علی دایی از فوتبال، دیگر مهاجمی با شم گلزنی بالای او به فوتبال نیامد. دایی همین استعداد گلزنی را در مربیگری به کشف بازیکنان مستعد تغییر داد. کریم انصاریفرد، همشهری دایی، از اولین کشفهای شهریار بود؛ طوری که سه سال بعد، کریم آقای گل لیگ برتر شد. کشف بعدی دایی در پرسپولیس معرفی محمد عباسزاده و طارمی دو فوتبالیست گلزن بودند. طارمی دو فصل آقای گل لیگ شد و عباسزاده نیز هنوز مهره قابل اتکایی در تیمش نساجی مازندران است. از معرفی احمد نوراللهی و امید عالیشاه در راهآهن نیز نمیتوان بهسادگی گذشت.
بُرد خبری مناسب برای تیمهای دایی
فقط کافی است علی دایی در لیگ برتر هدایت تیمی را بر عهده بگیرد؛ آن وقت است که نشستهای خبری و تمرینات تیم مذکور شلوغ و پر از خبرنگار میشود. رسانهها دوست دارند اخبار تیمهای تحت هدایت دایی را پوشش دهند. تصور کنید گلگهر سیرجان یا نفت آبادان امروز علی دایی را بهعنوان مربی خود داشت. حتی حواشی همیشگی که اطراف تیم دایی است از اعتراضهای او در نشستهای خبری تا تنش با کمیته انضباطی هم در نهایت به سود اسپانسرها تمام میشود. علاوه بر برد خبری، اسپانسرهای زیادی بودند که بهدلیل همین مسئله تمایل داشتند همکاری با آن تیم را بپذیرند و از لحاظ اقتصادی بازی دو سر بردی آغاز میشد. حضور همیشگی رسانهها اطراف تیمهای علی دایی موضوعی است که بیشتر مدیران درباره این موضوع فکر میکنند تا دایی یکی از گزینههای همیشگی آنها لقب بگیرد. هرچند امروز شهریار، پیشنهاد مربیگری ذوب آهن را رد کرد، اما شاید در روزهای آتی دایی طلسم عدم حضورش در فوتبال را بشکند.»