۲۱ شهريور ۱۳۹۸ - ۲۱:۳۲

جامعه‌ی عصر امام‌سجاد (ع)

جامعه‌ی عصر امام‌سجاد (ع)
دوران امامت زین_العابدین علیه‌السلام تلخ‌ترین زمانه تشیع از غدیرخم تا آغاز غیبت صغری است.این مرارت و دشواری بیش از آن‌که از سوی طاغوت زمان تحمیل شود؛ مرتبط با جهل عمومی بود.
کد خبر: ۹۳۰۱

جهل عمومی و هرج و مرج معرفتی دوران امام‌چهارم به اوج خود رسید، به نحوی که برای نخستین بار، دامنه‌ی فتنه‌ی این دوران از کوچه و بازار به آستان خانه امیرمومنان هم کشانده شد و کار به جایی رسید که امام سجاد مجبور شدند ؛ برای اثبات امامت خود در مقابل ادعای عمویشان معجزه نموده و حجرالاسود را به گواهی بطلبند و یا نمونه‌های دیگری نیز که نشان می‌دهد حتی امر بر برخی از خاندان علی(ع) نیز مشتبه بوده،چه رسد به عامه‌ی بی خبر از همه جا !

در این فضا بجای نصیحت و رهبری ، امام لب به دعا می‌گشاید و خاندان تحریم شده‌ی رسالت به روستاهای حجاز کوچ می‌دهد و در شرایطی مشابه تنگنای مالی و اجتماعی #شعب_ابی_طالب در مقابل دشمنان دوست نمایی که بسیاری از آن‌ها علم خونخواهی پدر او را بر افراشته‌اند خائفانه عصر غیبت اعتراض آمیز خود از اجتماع را رقم می زند.

حال سوال این است که کنشگران جامعه‌ای که اینچنین یوسف خود را پس از طوفان کربلا به چاه دشواری‌‌های جهالت خود می‌برد، چه کسانی هستند؟

و چرا جریان‌های برخاسته به خونخواهی اباعبدالله الحسین زیر پرچم نوباوه‌ی او قرار نگرفته‌اند و از او تبعیت ندارند؟

به نظر می‌رسد که در هیچ عصری جامعه چون در آن زمان دچار نفاق و کج‌فهمی و #دروغ در عمق هویت خود نشده است.

بجز امویان و مروانیان که عملا هیچ بهره‌ای از فهم دین نداشتند؛امام در محاصره‌ی دشمنان خوناشامی است که با لباس حب حسین کمر به نابودی راه او بسته بودند.

شاخص این منافقان #زبیریان هستند که عاشورا را بهانه‌ی نام و نان خود نموده‌اند و حیله‌گرانه به فکر کسب قدرت سیاسی و ثروت بودند.

گروه دیگری که دیدگاه جاهلانه‌شان هم در رخداد کربلا و هم در تعمیق غربت امام یک پای تقصیر و قصور و جهل و جنایت است؛ افرادی است که به عنوان #توابین مشهور شده‌اند.

اینها به امامت نگاه حزبی دارند و امام را نه برای تبعیت بلکه به عنوان نماینده‌ی اجرایی دیدگاه‌های ناهنجار خود طلب می‌کنند.

مرتبا در حال تند روی و کند روی هستند و در یک خودکشی دست جمعی بدون آن که برای امامت جانفشانی کنند برای تسلای دل خود،تن به مرگ می‌دهند.

در این میان البته محبینی هم وجود دارند که حسب ظاهر به امامت به عنوان یک امر دلی می‌نگرند اما در امور سیاسی هم ساز خود را کوک کرده‌اند و بدنبال جمع بین دنیا و آخرت اند و چقدر این تلاش بی‌حاصل و نافرجام است
ماجرای عشق و پیروزی و شکست مختار در این زمان،منبعث چنین دیدگاه‌هایی است.

اگر نخواهیم وارد بحث‌های دقیقه‌ی تاریخی به سبک مقاتل الطالبیین شویم باید سرانجام به این نکته کلی اشاره کنیم که #خود_حسین_پنداری طنز تلخ جامعه‌ای است که در وقت خود ،یاری حق را ترک کرده و پس از ذبح حقیقت، پشت به امام زنده می‌نماید و به سمت میل دل و تشخیص دیده‌ی خود می رزمد.

این جامعه خودش سنجش حقانیت خود است و این گونه است که مشروعیت امام معصوم هم برای او زمانی است که به میل او برخیزد و بنشیند و این اوج مظلومیتی است که امامان شیعه از زمان سید سجاد تا عصر امام رضا علیهما سلام درگیر آن هستند.

و بالاخره تحت تاثیر چنین فضا و آفتی است که در عصری که بیشتر از همه عصرها نام حسین بر زبان‌هاست و اشک از دیدگان مردم برای او جاری است ؛پور حسین و راه او در تنهایی مطلق به سر می‌برد.

این اوصاف کمی برایتان آشنا نیست؟

اشرف کاظمیان

ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.
گزارش خطا
تازه ها