35 سال پیش یکشب که با عجله داشتم میرفتم بیرون، برای اینکه بتونم سریعتر برسم، خیابات جلفا را یکطرفه به بالا رفتم به سمت کیدان محسنی، یک تاکسی هم پشت سر من میومد که یک پیکان پلاک شخصی وسط خیابون ایستاد و نور بالا زد و سرشو از پنجرت بیرون آورد و گفت چرا خلاف میای؟ من عذرخواهی کردم و دنده عقب گرفتم که سرو ته کنم و مسیرو درست برم ولی تاکسی که پشت من بود حرکت نمیکرد و میگفت چرا گوش میدی به حرفش؟ به اون چه؟ و از ماشین پیاده شد و در حالی که با تندی صحبت میکرد به سمت راننده پیکان حرکت کرد که من جلوشو گرفتم و گفتم بابا، خلاف کردیم، راست میگه دیگه، گفت به اون چه؟ که در همین لحظه از تمام کوچه های خیابون جلفا ماشین و موتور سوار راهتمایی رانندگی بیرون میریخت. بعد فهمیدم که ایشون رئیس پلیس راهنمایی بودن که منزلشون انتهای همون خیابون جلفا بود و داشتن از سر کار به متزلشون برمیگشتن؟!!! بقیه داستان را برای راننده ناکسی خودتون حدس بزنیید. من فقط جریمه شدم خداروشکر