به گزارش
تابناک جوان به نقل از رکنا، صحبت از یک مردِ قهرمان، کارگر شهرداری حمیدیه با ماهها حقوق معوقه است که وقتی میبیند فاضلاب از مجرایش سرریز شده است، وارد کانال اصلی فاضلاب شهر میشود و با خارج کردن زبالهها، مشکل را رفع میکند. خوب ببینیم... چشمهایش و دستهایش را. پخش یک تصویر تاثیرگذار از پاکبان خوزستانی در فضای مجازی طی روزهای گذشته، جنجال کرد «حسن عبیات» معروفترین مرد حمیدیه در روزهای اخیر است
ماجرای آن روز چه بود و چرا داخل چاه رفتید؟
کار ما خدماتی است و زباله جمعآوری میکنیم، اما مشکلاتی از قبیل: گرفتگی فاضلاب یا هر مشکل دیگری هم باشد برای حل آن اقدام میکنیم. آن روز هم سرکارگر تماس گرفت که مشکلی برای فاضلاب خیابان اصلی شهر ایجاد شده، جایی که ادارات و بازار شهرمان در آن قرار دارد. وقتی به محل رسیدیم، متوجه شدیم چاه فاضلاب ۱۵ روز است، گرفتگی شدید دارد و آب متعفن در حال بالا آمدن به سمت خیابان است. من هم به رغم منع همکاران شخصا خواستم برای حل مشکل اقدام کنم و از ساعت ۱۴ تا ۱۹ یعنی نزدیک به پنج ساعت داخل چاه فاضلاب رفتم تا موفق شدم، مشکل را حل و گرفتگی را رفع کنم. در تمام این مدت، مشغول بیرون آوردن زبالههایی بودم که باعث گرفتگی این چاه شده بود.
چرا همکارانتان با رفتن شما به داخل چاه مخالف بودند؟
مشکل خیلی حاد شده بود و بوی آزار دهنده شدیدی به مشام میرسید که احتمال مسمومیت هم وجود داشت. همه میگفتند که بیمار میشوم، اما من به دلیل سلامتی مردم و حل مشکل بازاریان، درون گِل زباله و چاه فاضلاب رفتم. آنجا مغازهها و غذافروشیهای زیادی است و بوی بد مشکل جدی ایجاد کرده بود. بالاخره باید یک نفر دست به کار میشد و من این کار را انجام دادم.
احتمالا این روزها برای مردم حمیدیه، شناخته شدهتر هستید. آیا برخوردهایشان با شما تغییری داشته است؟
بله. اصلا پخش شدن این تصویر، کار مردم بود و همیشه به من محبت دارند. من از لحاظ مالی ضعیف و مشکلات فراوانی دارم، اما عاشق حمیدیه و مردم این شهر هستم و با افتخار برای حل مشکلی که ۱۵ روز نفس خیابان اصلی شهر را گرفته بود، وارد چاه فاضلاب شدم. الان هم دوباره این مشکل به وجود بیاید، لحظهای درنگ نخواهم کرد.
در شبکههای اجتماعی گفته میشود ۱۲ ماه است حقوق نگرفتهاید، درست است؟
نه، انصافا این درست نیست. راستش این است که ما بیمه نداریم و حقوقمان پنج یا شش ماه است که عقب افتاده است نه ۱۲ ماه! حتی یکی از مسئولان استان هم وقتی من را دید و از من تقدیر کرد، این نکته را گفت که چطور زندگی میکنی با یکسال حقوق نگرفتن؟ البته ایشان به من قول حل مشکلات و سفر مشهد دادند، اما من با اینکه شوق زیارت امام رضا (ع) را داشتم به دلیل وضعیت فرزندانم درخواست کردم به جای زیارت، مقداری شرایط سخت محل زندگیام بهتر شود. ایشان به من قول دادند که چند روز دیگر یک گروه جهادی برای تعمیر خانه ما بیایند. خانه من بسیار خراب است و امکان زندگی در آن با دو بچهای که دارم، تقریبا نشدنی است.
با این شرایط مالی و حقوقهای معوقه، چطور زندگی تان را میگذرانید؟
خیلی سخت. از آب، چای و قند تا نان را نسیه میگیرم و بعد از گرفتن حقوق با طلبکاران تسویه میکنم. خدا را شکر، همسایهها و فروشندههای خوبی در محله زندگیمان داریم که بالاخره با من راه میآیند.
عقب افتادن حقوق، تاثیری در تعهد کاری شما داشته و باعث نشده است تا به زبان ساده، از کارتان بزنید؟
تاثیری در انجام کار نه، اما روحیه ما خیلی خراب است. وقتی فکر میکنم هزارتومن برای دخترم ندارم که خوردنی یا اسباب بازی بخرم، خیلی ناراحت میشوم. راستش من میخواهم فقط ما و همکارانم دیده شویم. مشکلات ما خیلی زیاد است. مشکل مالی و مسکن تا همه چیز. من و همه همکارانم، شغلمان را دوست داریم، شهرمان را دوست داریم، روی مردم شهرمان غیرت داریم و فقط آرزوی حل مشکلاتمان را دارم.