۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ۱۴:۳۵

علم چطور می تواند دژاوو را توجیه می‌کند؟

علم چطور می تواند دژاوو را توجیه می‌کند؟
تابه‌حال برایتان پیش‌آمده که وارد اتاق جدیدی شوید و حس عجیبی به شما دست دهد، گویی که قبلاً نیز آنجا بوده‌اید؟ این همان دژاوو است.
کد خبر: ۷۱۶۶۹

دژاوو چیست؟

دژاوو احساس ترسناکی است که شما قبلاً همان تجربه را داشته‌اید. آکیرا اوکانر، روانشناس و مدرس ارشد دانشکده روانشناسی و علوم اعصاب سنت اندروز دراین‌باره توضیح داد که دژاوو احساسی خودانگیخته و گریزان است که عملکرد آگاهی را آشکار می‌کند و این امکان را برایمان فراهم می‌کند تا تفاوت بین آنچه احساس می‌کنیم و آنچه می‌دانیم درست است را ببینیم.

این تجربه زمانی اتفاق می‌افتد که نواحی خاصی از مغز، به‌ویژه بخشی که مسئول تشخیص آشنایی است، دچار حرکتی ناگهانی شده یا سیگنال‌های آشنای کاذبی را می‌فرستد. این باعث ایجاد هرج‌ومرج کوتاهی می‌شود که منجر به ایجاد حس تشخیص می شود که با درک فعلی در تضاد است. دژاووی خودآگاه، راهی است که مغزتان به شما اطلاع می‌دهد که حافظه‌ای که تجربه می‌کنید نادرست است (البته این چیز خوبی است؛ چون بدین معناست که لوب‌های پیشانی‌تان همان‌طور که باید، کار می‌کنند.)

اوکانر که یکی از معدود متخصصان دژاوو است دراین‌باره ادامه داد: «دژاوو فرآیند تصحیح این خطا و اطمینان از آن است که طوری رفتار نمی‌کنید که انگار آن چیز را به یاد دارید. به نظر من دلایل مختلفی وجود دارد که این اتفاق رخ می‌دهد؛ یکی از آن‌ها این پارادوکس است که برای یک خطای حافظه، (اگر همان‌طور که فکر می‌کنم باشد) رخ می دهد. دژاوو زمانی اتفاق می‌افتد که مغز افراد در سالم‌ترین حالت خود است.»

او در ادامه به این نکته اشاره کرد که برای افراد مبتلابه بیماری‌های خاصی مثل زوال عقل و لوب‌های فرونتال ممکن است بررسی واقعیت به‌درستی انجام نشود و درنتیجه احساس آشنایی مکرر ایجاد گردد. این می‌تواند مخرب باشد؛ چون حتی زمانی که خاطرات واقعی نیستند هم همه‌چیز آشنا به نظر می‌رسد. این می‌تواند تشخیص درست را به تأخیر بیندازد؛ چراکه به نظر می‌رسد که آن‌ها خاطرات خود را بازیابی کرده‌اند، حتی اگر این کار را نکرده باشند.

اوکانر که یکی از معدود متخصصان دژاوو است دراین‌باره ادامه داد: «دژاوو فرآیند تصحیح این خطا و اطمینان از آن است که طوری رفتار نمی‌کنید که انگار آن چیز را به یاد دارید. به نظر من دلایل مختلفی وجود دارد که این اتفاق رخ می‌دهد؛ یکی از آن‌ها این پارادوکس است که برای یک خطای حافظه، (اگر همان‌طور که فکر می‌کنم باشد) رخ می دهد. دژاوو زمانی اتفاق می‌افتد که مغز افراد در سالم‌ترین حالت خود است.»

او در ادامه به این نکته اشاره کرد که برای افراد مبتلابه بیماری‌های خاصی مثل زوال عقل و لوب‌های فرونتال ممکن است بررسی واقعیت به‌درستی انجام نشود و درنتیجه احساس آشنایی مکرر ایجاد گردد. این می‌تواند مخرب باشد؛ چون حتی زمانی که خاطرات واقعی نیستند هم همه‌چیز آشنا به نظر می‌رسد. این می‌تواند تشخیص درست را به تأخیر بیندازد؛ چراکه به نظر می‌رسد که آن‌ها خاطرات خود را بازیابی کرده‌اند، حتی اگر این کار را نکرده باشند.

در مطالعه کوچکی که به بررسی دژاوو پرداخته شد، از واقعیت مجازی فراگیر برای ایجاد صحنه‌های استاندارد روزمره (مثل یک سالن بولینگ یا یک باغ) که به شرکت‌کنندگان نشان داده می‌شد، استفاده گردید. در ادامه صحنه جدیدی به آن‌ها نشان داده شد که ازنظر فضایی شبیه به صحنه‌ای که قبلاً دیده بودند، پیکربندی‌شده بود.

شرکت‌کنندگان در مطالعه با احتمال بیشتری، احساس عجیبی را گزارش کردند که حسی فراتر از آشنایی در هنگام مشاهده این صحنه‌های جدید (که تنها ازلحاظ ساختاری مشابه بود) را تجربه کردند؛ حتی اگر صحنه، کپی دقیقی از صحنه قبلی نباشد، کافی است تا به‌اندازه کافی قابل‌تشخیص باشد؛ همین می‌تواند آن احساس عجیب آشنایی و ناتوانی در یادآوری واقعی تجربه اصلی را در ذهنتان ایجاد کند و تأیید می‌کند که دژاوو یک خطای حافظه است که شما را به آنجا می‌برد.

اما شاید بزرگ‌ترین مشکل اینجاست که هیچ دلیل واقعی‌ای برای انسان‌ها برای تجربه دژاوو وجود ندارد. این فقط شیوه پرزرق‌وبرق مغز ما برای منطقی جلوه دادن یک تجربه گیج‌کننده انسانی است و به ما می‌گوید که ما ماشین‌های حسی هستیم.

اوکانر ادامه داد:«ما همیشه سعی می‌کنیم محیط و چیزهای اطرافمان را درک کنیم. الگوها را تشخیص می‌دهیم و سعی می‌کنیم بفهمیم چرا چیزهایی که در خارج از ما هستند اتفاق می‌افتند و فقط متوجه می‌شویم که عجیب است و سپس ادامه می‌دهیم.»

منبع:خبرآنلاین

ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.
گزارش خطا
تازه ها