کودکان نافرمان اغلب ممکن است عصبانیت خود را نشان دهند و پرخاشگری نشان دهند. اگرچه این رفتار رشدی در کودکان رایج است، اما اصلاح آنها بسیار مهمتر است. اولین قدم برای حل این مسئله، تجزیه و تحلیل محرکهای چنین رفتارهای مستقل و سپس ایجاد تغییرات مثبت بر اساس آن است. در این مطلب به بیان تاثیر رفتار والدین بر علل نافرمانی در کودکان و نحوه برخورد با آنها میپردازیم و نظر «ندا اسلامی» روانشناس کودک و نوجوان را جویا شدیم.
این روانشناس کودک و نوجوان درخصوص رفتار والدین با فرزندان در دنیای امروزی میگوید: «در جامعه امروزی متاسفانه شاهد دور شدن والدین از دنیای کودکانه فرزندان هستیم. دردنیای ماشینی امروزی والدین همیشه در تلاشند تا نیازهای فرزندانشان را با اسباب بازیهای متنوع و لباسهای برند وکلاسهای گوناگون تامین کنند، فارغ از اینکه در دنیای پر زرق و برق، خبری از بازی وشوخی و غرق شدن دردنیای کودکانه نیست و به مرور از لحاظ عاطفی از فرزند خود دور میشوند. این روزها نافرمانی و لجبازی و خشم در بچهها به وفور دیده میشود. والدین از رفتار فرزندشان درمانده شده و نمیتوانند هیچ خصوصیت خوبی در فرزندانشان بیابند و به تبع آن بهدنبال راهی برای کاهش رفتارهای نامطلوب و افزایش یا ایجاد رفتارهای مطلوب هستند.
اسلامی درادامه اظهار داشت: «این موجودات منحصر به فرد، نیاز به بازی و توجه مثبت دارند. گفتن جملات مثبت و ابراز دوست داشتن، تأثیر بسیار زیادی در تقویت روابط خانوادگی و صمیمیت با یکدیگر دارد. برای اینکه خانواده پرنشاطی داشته باشید باید یکدیگر را درک کرده، به خواستههای هم توجه کنید و با تفاهم و همدلی میتوانید زندگی بهتری را تجربه کنید. درخانههایی که دائما بحث و مشاجره وجود دارد، هرچقدر هم سعی کنید این دعوا و درگیریها ازفرزندتان پنهان بماند، اما چون به شکل دائم هر چندروز یکبار برسر یک مسئله کوچک و بزرگ دعوا از سر گرفته میشود، موجبات خشم و لجبازی کودکان فراهم میشود.»
وی نقش والدین در شادی کودکان را مهم دانسته و گفت: «والدینی که هیچ گونه تلاشی برای تغییر دادن جو خانواده انجام نمیدهند، حال و حوصله چندانی ندارند، در لاک خود بهسر برده، کاملا بی تفاوتند. این والدین بیشتر میخواهند در نقش یک والد کنترلگر همه چیز را کنترل کنند و اغلب به شکایت و گله میپردازند و به مرور زمان موجب خستگی روانی فرزندشان شده و به شادمانی آنها لطمه میزنند.»
این روانشناس کودک و نوجوان درخصوص والدین حامی ادامه داد: والدین حامی افراطی، که حمایتشان بیش از اندازهاست و درکارهایی که کودک میتواند خودش انجامدهد دخالت میکنند، باعث عدم رشد کودکان و پرتوقع بارآوردن آنها میشوند و وقتی توقعشان برآورده نشود پرخاش میکنند. والد مسئول وآگاه به خوبی میداند، دورهم بودنها و درکنارخویشاوندان و دوستان بودن باعث میشود اعضای خانواده احساس صمیمیت بیشتری کرده و احساس شادی و رضایت در همه اعضای خانواده افزایش یابد. علاوه براین انجام کارهایی که بچهها را شگفتزده کرده و زندگی را پر از اتفاقات جالب و مهیج میکند، سبب ایجاد حس و حال خوبی در خانواده، بخصوص کودکان میشود.»
ندا اسلامی معتقد است: «شاد بودن خانواده در کنار هم خیلی سخت نیست. پس باید از لحظات باهم بودن، آن هم در کنار یک موجود کوچک و دوستداشتنی بیشتر لذت ببریم.»
این روانشناس با تاکید بر اتحاد والدین در تربیت کودکان بیان داشت: «والدین باید قوانین یکسانی درخصوص نظم و ترتیب فرزندان خود داشته باشند. کودک از ناهماهنگیهای بین والدین سردرگم و آشفته شده و گاهی این امر موجبات سوء استفاده آنها را فراهم میکند و به سمت کسی که به نفعش باشد گرایش پیدا میکند و به مرور موجبات قانون ناپذیری او زا فراهم میکند. پس چنانچه میخواهید در تربیت فرزند موفق باشید باید با همسرتان همسو باشید و به تفاوت اختلافها در تربیت احترام بگذارید. حتی اگردرشیوههای تربیت باهم متفاوتید از هم حمایت کنید و اجازه ندهید کودکتان از این اختلاف نظرها بویی ببرد، زیرا به راحتی و با زیرکی از این فرصت استفاده خواهدکرد.»
اسلامی عصبانیت والدین کم حوصله که به فریاد و داد زدن روی میآورند را موجب تقلید کودک در موارد مشابه دانست و گفت: «داد و فریاد والدین موجب میشود، کودکان یاد بگیرد همین رفتار را در برابر دیگران انجام دهند و برای رسیدن به خواستهها صدا را بلند کرده و واکنش لجبازانه و عصبی نشان دهند.»
تنبیه بدنی و نافرمانی کودکان
وی معتقد است، تنبیه بدنی و تمام بازدارندهها میل لجبازی کودکان را افزایش داده، باعث ایجاد احساس حقارت در کودکان شده و عدم اعتماد به نفسشان، جای مهر و عطوفت را میگیرد. این امر موجب میشود کودک احساس بیارزش بودن کرده و در لاک تنهایی و خلوت خود فرو رود و شادی او سلب شود. با نوازشهایی که میتوانید جایگزین تنبیه بدنی کنید، در کنار ایجاد حس شادی میتوانید با ارزشترین حس دنیا را به کودک خود هدیه کنید. محرومیت از نوازش باعث پرخاشگری، ناخرسندی و احساس عدم امنیت میگردد.
بیشتر بخوانید:
ندا اسلامی ادامه داد: «در برخی مواقع با وجود به کار گرفتن راهکارهایی برای جلوگیری از بالا رفتن صدا، والدین مجبور به فریاد زدن میشوند؛ در چنین شرایطی معذرتخواهی کنید در نتیجه کودکان این نکته مهم را آموزش میبینند که تمامی افراد اشتباه میکنند و لازم است معذرتخواهی کنند. چنانچه همچنان کودکتان فریاد زد، حد و مرزها را به او یادآوری کرده و گوشزد کنید که داد زدن روشی قابل قبول برای برقراری ارتباط نیست. توصیه میکنم برای خود وقت استراحت در نظر بگیرید، پیش از عصبانی شدن و از دست دادن کنترل و بالا بردن صدایتان خود را کنترل کنید. با ترک محیطی که در آن قرار دارید و کشیدن نفس عمیق، خود را آرام کنید.»
این روانشناس معتقد است برای کنترل خود در برابر کودکان باید در مورد احساسات خود صحبت کنید، عصبانیت احساس طبیعی است و در صورتیکه به درستی کنترل شود میتوان از آن نکتههایی آموخت. با تایید تمامی احساسات از شادی و هیجان گرفته تا عصبانیت و حسادت میتوان به کودک آموخت که این رفتارها همگی بخشی از وجود انسان هستند. در مورد احساسات خود با فرزندانتان صحبت کرده و آنان را نیز به انجام این کار تشویق کنید. با رفتارهای بد فرزندتان آرام، اما قاطع برخورد کنید. کودکان در برخی مواقع رفتارهای اشتباه دارند که بخشی از روند رشد آنان به حساب میآید. با آنان به شکلی قاطع صحبت کنید که به شأن آنان خدشهای وارد نشود و در عین حال متوجه شوند برخی رفتارها غیرقابل تحمل هستند.
از تهدید کردن خودداری کنید، تنبیه و تهدید کردن باعث به وجود آوردن احساس عصبانیت و درگیری بیشتر میشود و در درازمدت مانع از آن میشود تا فرزند به یک نظم درونی راه پیدا کند. همچنین وجود نیازهای اساسی در کودکان و برطرف کردن آنها مثل خواب و گرسنگی آنان را شاد ساخته و مجموع رفتارهای کودکان را مناسب میسازد. علاوه بر این، در نظر گرفتن برنامههای معین به آنان کمک میکند تا کمتر مضطرب شوند، در صورتیکه بر سر فرزند خود فریاد میزنید، میتوانید تاثیرات منفی آن را در رفتار کودک خود ببینید؛ بنابراین رابطه والدین با فرزند ناپایدار و آسیبپذیر شده و در نتیجه برقراری ارتباطی سالم با آنان را سخت میکند و همچنین ممکن است این شیوه رفتاری آنان را از والدین دور کند.
ندا اسلامی در ادامه این مطب افزود: «کودکان همیشه به جملات محبت آمیز پدر و مادر احتیاج دارند. جملاتی که برای تربیت آنها مهم است و تاثیرگذار میباشد مانند؛ دوستت دارم، بهت افتخارمیکنم، بهت اعتماد دارم، تو قوی هستی و...»
این روانشناس کودک یکی از اصلیترین نیازهایی که میتواند مارا به دنیای کودکانه نزدیک کند را بازیهای حرکتی دانست و گفت: «بازی یک جنبه مهم در دوران کودکی محسوب میشود، حرکات فیزیکی شامل بالا و پائین پریدنها و دویدن در هنگام بازی یا یادگرفتن یک مهارت جدید وکشفیات محیط پیرامون میشود. فعالیت فیزیکی از هر سنی میتواند آغاز شود، اهمیت دادن به بازیهای حرکتی و تحرک شرایط زندگی امروزه در بسیاری از خانوادهها به صورت زندگی آپارتمانی و تک فرزندی به گونهای شکل گرفته که اکثر بچهها وقت خود را پای تلویزیون یا بازی کامپیوتری سپری میکنند، ازسوی دیگر عدم فعالیت حرکتی سبب افزایش وزن کودک شده و برای سلامتی و شادابی کودک شما مضر است.»
وی ادامه داد: «کودکان چاق در مقایسه با سایرکودکان اعتماد به نفس کمتری دارند و افسردهتر ازسایر کودکان هستند. سرگرمیهای پرتحرک خارج از خانه را جانشین فعالیتهای کمتحرک خانگی کنید، با دنیای کودک همراه شوید و درتمام مراحل زندگی به کودکتان توجه کنید. شما میتوانید با گوش کردن به او وارد دنیای کودکتان شوید، باکودکتان به پیاده روی بروید. اگر همراه کودک در هفته یکبار پیاده روی کنیم و دنیا را از دریچه چشم او ببینید در مورد مسائل گوناگون حرف بزنیم مطمئن باشید در دوره نوجوانی مشکل نخواهد داشت و از تک رویها دورش میکنید و به او یاد میدهید که میتواند با حرف زدن درباره همه چیز روی شما حساب کند و در کنار شما شادی و امنیت را تجربه کند. والدین باید شرایطی را فراهم کنند که کودک درمورد آرزوها وعلائقش با شما صحبت کند، با اینکار اعتماد به نفس آنها را تقویت کرده و احساس محبت و عشق را در آنها ماندگار سازید.»
ندا اسلامی معتقد است والدین باید درعملکرد به کودکشان اطمینان دهندکه از عهده اینکار برمیآید و رضایت شما را جلب میکنند، این کار باعث میشود هم شما و هم کودک احساس خرسندی کنید و او مسئولیت پذیر شود. بچهها مسلما زیاد خرابکاری میکنند. به آنها میگویید روی مبل بالا و پایین نپرند، ولی گوششان بدهکار نیست و به کارشان ادامه میدهند و بعد گریه میکنند. بچگی دوران آزمون و خطاست و آنها گاهی نیاز دارند چیزهای مختلفی را تجربه کنند. باید آنها را ببخشید و در هر صورت دوستشان داشته باشید.
وی اظهارداشت: «وقتی بچهها بفهمند والدین آنها را دوست دارند و هر اتفاقی که بیفتد از آنها پشتیبانی میکنند، کمتر خود را به دردسر میاندازند. با اعتماد به نفس بیشتری تصمیم میگیرند و میآموزند همهی آدمها ممکن است اشتباه کنند، ولی همیشه میتوانند اشتباه خود را اصلاح کنند پس با مچ گیری منفی و انتقاد مداوم خود را از فرزندمان دور نکنیم.»
این روانشناس کودک و نوجوان در پایان اظهار داشت: «وقتی بچهها بدانند والدینشان در هر شرایطی کنارشان هستند، شادترند و کمتر لجبازی و نافرمانی میکنند. بچهها روی زندگی خود کنترل زیادی ندارند و این دیگران هستند که مرتب به آنها میگویند کجا بروند، چه کار بکنند و چه چیزی بخورند. اگر به آنها اجازه بدهید کمی کنترل اوضاع را به دست بگیرند، قدم بزرگی در تربیت سالم آنها برداشتهاید. اجازه دهید خودشان لباسهایشان را انتخاب کنند. اجازه بدهید هفتهای یکبار انتخاب کنند که چه غذایی میخواهند بخورند. از آنها بپرسید دوست دارند به چه کلاسی بروند. به آنها فرصت تصمیم گیری دهید و بعد ببینید بجای خشم و عصبانیت چطور لبخند به صورتشان برمیگردد دراین صورت دنیای قشنگتری را در کنار یکدیگر تجربه میکنید.»
منبع: ایرنازندگی