الهه حصاری یکی از بازیگران جوان سینما و تلویزیون است که با ایفای نقش در نمایش خانگی و تلویزیون درخشید. در این مطلب علاوه بر بیوگرافی الهه حصاری بازیگر سینما و تئاتر، بخش هایی از گفتگوی حصاری و نظرات او درباره کارهایش را می خوانیم. او می گوید: مدتی است روی خودم کار کردهام که چندان درگیر فضای مجازی نشوم یا برای حفظ حال خوبم تلاش کنم...
طبق بیوگرافی، سن الهه حصاری هم اکنون ۳۳ سال است. فیلیمو نوشت: الهه حصاری متولد ۱۳۶۹ در تهران، فارغ التحصیل کارشناسی زبان و ادبیات انگلیسی و کاردانی رشتهٔ تربیت بدنی، هنرپیشه است. بازیگری را با شرکت در تئاترهای مدرسه آغاز کرد. دورههای بازیگری را در موسسه چهرههای ماندگار گذراند.
سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سینمایی تاکسی نارنجی وارد سینما شد. او از ورزشکاران حرفهای هوازی و مربی یوگا است.
در ادامه کارنامه هنری الهه حصاری را مشاهده می کنید.
فیلمهای سینمایی: راند چهارم / بازدم / ترانه / کروکودیل / هایلایت / سوفی و دیوانه / دویدن با شب / داره صبح میشه / پی ۲۲ / نقش نگار / نگران نباش سارا / قاعده تصادف / بیتابی بیتا / زنها شگفت انگیزند / انتهای خیابان هشتم / زنان ونوسی، مردان مریخی / عروسک / نطفه شوم / تاکسی نارنجی
سریال تلویزیونی: هشت و نیم دقیقه
مجموعههای نمایش خانگی: زخم کاری / ممنوعه / قلب یخی ۳
تئاتر: زمزمههای پشت در شهروند درجه دو
الهه حصاری ازسال ۸۷ و وقتی که ۱۸ سال داشت با بازی در ۲ سکانس کوتاه فیلم «تاکسی نارنجی» به کارگردانی ابراهیم وحیدزاده، پا به دنیای بازیگری گذاشت. او از ورودش به عرصه بازیگری اینطور یاد میکند: «بهخاطر علاقهام به بازیگری در دوره دبیرستان در گروههای تئاتر دبیرستان شرکت داشتم و بعدها در دوره کلاسهای بازیگری شرکت کردم. بعد از گذراندن این دوره بود که در فیلم «تاکسی نارنجی» و «نطفه شوم» بازی کردم و این آغاز راه بازیگریم بود.»
الهه فرزند اول خانواده است و به نظر میرسد فاصله سن مادر الهه حصاری با دخترش کم است. حصاری میگوید: دوتا خواهر کوچکتر از خودم دارم و مامانم که همیشه پیگیر کار من هستند. البته خواهرانم با جزئیات بیشتری دنبال میکنند و نظر میدهند. من هیچچیزی از سریال برایشان نمیگویم. حتی اینکه چه نقشی دارم و چه اتفاقی قرار است بیفتد.
همشهری آنلاین: هشت و نیم دقیقه، نام سریال تلویزیونی است که سال ۹۵ از شبکه ۲ سیما پخش شد و مورد استقبال مخاطبان تلویزیون قرار گرفت. حصاری در این سریال در نقش «یلدا» بهعنوان یکی از کاراکترهای اصلی داستان حضور داشت. این بازیگر درباره بازخورد سریال میگوید: «بعد از پخش سریال از تلویزیون تا مدتها مردم در کوچه و خیابان با نام «یلدا» صدا و درباره آن سریال با من حرف میزدند.
حتی در سفری که چندماه پیش به اردبیل داشتم چندبار متوجه شدم که مردم من را یلدا صدا میزدند و نقش منفی مقابلم را که فرزین نام داشت، ناله و نفرین میکردند. برایم سؤال پیش آمده بود که با گذشت ۸ سال چطور مردم جزئیات این سریال و نقشهای ما را یادشان مانده تا اینکه متوجه شدم بازپخش سریال از شبکه آی فیلم در حال پخش است.
راستش بعد از سریال هشت و نیم دقیقه چند پیشنهاد از تلویزیون داشتم، اما همه نقشهای پیشنهادی تکراری و شبیه به نقش یلدا بود، برای همین ترجیح دادم که بازی نکنم. البته یک پیشنهاد خوب هم از تلویزیون داشتم، اما، چون مشغول بازی در ممنوعه بودم، نتوانستم بپذیرم.
بیشتر بخوانید:
یکی از نقطه عطف های بازیگری الهه حصاری حضورش در سریال نمایش خانگی زخم کاری است. در ادامه بخشی از گفتگوی همشهری با حصاری را می خوانید.
اواخر سال ۹۹ بود که از دفتر آقای تختکشیان تهیهکننده این سریال تماس گرفتند و پیشنهاد بازی در زخم کاری را دادند. فیلمنامه بهنظرم جذاب بود و نقش کیمیا را خیلی دوست داشتم. از طرفی کار با آقای مهدویان و حضور بازیگران درجه یکی مثل آقای عزتی و خانم آزادیور هم جای هیچ شک و شبههای برای انتخاب نگذاشت؛ پس بیمعطلی پیشنهاد بازی را پذیرفتم.
نه هنوز در حال ضبط سکانسهای زخم کاری هستیم.
بله تقریبا تا آخرهای کار هستم.
از وقتی که وارد حرفه بازیگری شدم، همیشه دوست داشتم کنار بازیگران بزرگ و بهاصطلاح درجه یک کار کنم. خوشبختانه در زخم کاری این اتفاق افتاد. اضافه کنم که قلبا خانم آزادیور را خیلی دوست دارم و بازی در نقش مقابل او و آقای عزتی که بهنظرم در دنیای بازیگری یکی از بهترینها هستند، تجربه شیرینی است.
در جلساتی که آقای مهدویان برای معرفی نقش کیمیا داشت، خیلی خوب توضیح داد که دقیقا از من چه میخواهد. من هم نظراتم را گفتم و با هم برای این نقش به نقاط مشترکی رسیدیم. وقتی آقای مهدویان کارگردان باشد خیال بازیگر راحت هست، چون او از هیچ نکته کوچکی هم نمیگذرد. در مقابل من هم همه تلاشم را کردم که نقش کیمیا را به بهترین شکل ممکن بازی کنم و دیگر نمیدانم چقدر موفق شدم.
خوشبختانه بازخوردهای فصل اول خیلی خوب و حتی بیشتر از انتظار بود. برایم جالب بود که وقتی مردم من را جایی میدیدند، سراغ زمینهای شمال را میگرفتند و میپرسیدند «چرا با مالک این کار را کردی؟» ... یا خیلیها میگفتند «زمینهایی که از مالک گرفتی را چکار کردی؟ فروختی؟ با آن همه پول چه کردی؟» و... سؤالهایی از این دست.
(با خنده) برای فهمیدن این موضوع باید تا آخر سریال صبر کنید.
لبخند میزنم و برایم جالب است که نقش کیمیا برای مخاطب چالش ذهنی ایجاد کرده.
اصلا شبیه نیستیم، من برخلاف کیمیا، شخصیت پیچیده و مجهولی ندارم.
سریالهای تلویزیون را دنبال میکنی؟
تا یکی دو سال پیش سریالهای تلویزیونی را نگاه میکردم، اما الان بیشتر سریالهای شبکه نمایش خانگی را میبینم و متأسفانه کمتر فرصت تماشای سریالهای تلویزیون را دارم.
قطعا اولویتم سینماست، چون پرده نقرهای سینما را خیلی دوست دارم. بهنظرم یک جور جادو دارد. همه فیلمها را هم دوست دارم روی پرده سینما ببینم. خیلی وقتها یک فیلم را چند بار میبینم. مثلا همین فیلم فسیل را پنج بار در سینما دیدم.
شاید خیلی رؤیایی و دستنیافتنی بهنظر برسد، اما من عاشق فیلم «برباد رفته» و شخصیت اسکارلت هستم و دوست داشتم یک فیلم برباد رفته ۲ ساخته میشد که در آن بازی میکردم.
دلت میخواهد دربازیگری به کجا برسی؟ سقف این حرفه برای شما کجاست؟
از نظر من بازیگری سقف ندارد. در این حرفه هرقدر ادامه بدهی و به جایی برسی که فکر کنی همه چیز را یاد گرفتهای، اما باز هم خیلی چیزها را نمیدانی و باید یاد بگیری.
در هر جایگاهی که هستم نمیگویم جایگاه خاص و بزرگی بوده، اما خواست و لطف خداست. در حال حاضر هم فکر میکنم به یک نقطه امن رسیدهام و خدا را واقعا شکر میکنم که به این نقطه رسیدهام. رسیدن به اینجا را از لطف خدا، تلاش و صبوریام میدانم.
بله در زندگی شخصی و کاریام خیلی صبورم و فکر میکنم این ویژگی خیلی به من کمک کرده است. در حرفه ما صبوریکردن و نه گفتن به یکسری کارها، بهکار خوب انجامدادن و ماندگارشدن کمک میکند.
بله. سالهاست در یک باشگاه ورزشی مربی فیتنس و یوگا هستم.
یک صفحه اینستاگرام دارم که گاهی یک پست ورزشی یا عکسی مربوط به بازیهایم میگذارم، اما سعی میکنم چندان درگیر فضای مجازی نشوم، چون اذیت میشوم. وقتی چند دقیقه در صفحات مجازی میچرخی در عرض چند دقیقه با تماشای پستهای مختلف، دهها حس مختلف و متناقض مثل غم و شادی و... سراغ آدم میآید. تجربه این حسهای متفاوت در مدت کوتاه از منظر روانشناسی خوشایند نیست و آدم را اذیت میکند. از اینرو مدتی است روی خودم کار کردهام که چندان درگیر فضای مجازی نشوم یا برای حفظ حال خوبم تلاش کنم.
بازخوردها و کامنتهایی که مردم میگذارند اغلب ابراز لطف بوده و سریال را دوست داشتهاند. اما این یک واقعیت است که به هر حال عدهای ممکن است به هر دلیل من و بازیام را دوست نداشته باشند. به هر حال راضی نگهداشتن همه مخاطبان تقریبا نشدنی است و از عهده هیچکس برنمیآید. پس حتی اگر بازیگر درجه یک و خوبی باشی باز هم نمیتوانی رضایت همه را بهدست بیاوری. با این حال به همه نقدهایی که به سریال و نقشم میشود احترام میگذارم و خوشحالم که مخاطبان بسیاری هر هفته منتظرند تا قسمت جدید سریال بیاید و آن را دنبال میکنند.
برای هر کسی با توجه به علایق شخصی یک راه و روش وجود دارد. من اغلب با ورزشکردن و گوشدادن به موسیقی حالم خوب میشود.
اوقات فراغت را چطور میگذرانی؟
بیشتر اوقات در خانه فیلم و سریال میبینم، ولی موقع اکران فیلم جدید، حتما به سینما میروم.
از ته دلم آرزو میکنم همه مردم کره خاکی حالشان خوب باشد، همیشه تنشان سلامت باشد و هیچ وقت دوباره آن روزهایی که گرفتار کرونا بودیم، برنگردد.
فکر میکنم هیچکدام از ما آن روزها را تا ابد فراموش نمیکنیم. روزهای ترسناکی بود که جرأت نداشتیم عزیزانمان را در آغوش بگیریم، در را به رویشان باز کنیم، امیدمان را از دست داده بودیم، باور نمیکردیم یک روز به زندگی عادی برگردیم. روزگار سختی بود که بعید است حالا حالاها فراموش کنیم.
گرداوری: تابناک جوان